گروه حوادث: کسی باورش نمی‌شد مردی که سر قبر مادرش در بهشت‌زهرا قصد خودکشی داشت، عامل قتل مردی بود که حتی هویتش هم شناسایی نشده بود.

متهم

این ماجرای عجیب بامداد 17فروردین امسال شروع شد. حدود ساعت 3بامداد بود که جسد مردی در اتوبان خرازی تهران در داخل جوی آب پیدا و تحقیقات برای کشف راز قتل او شروع شد. قربانی مردی حدودا 60ساله بود که جسدش با استفاده از یک پرده بسته‌بندی شده و آثار ضربات چاقو روی بدنش به چشم می‌خورد. هیچ مدرک شناسایی و سرنخی که هویت مقتول را فاش کند، پیدا نشد و حتی بررسی پرونده‌های افراد گمشده نیز نتوانست به پلیس کمک کند. به‌نظر می‌رسید مقتول کسی را نداشته که نگران شده و گم شدنش را به پلیس گزارش کند.

هنوز هویت مقتول ناشناس مانده بود تا اینکه 25فروردین ماه، مردمی که به بهشت زهرا رفته بودند مردی را دیدند که بالای قبر زنی دست به‌خودکشی زد. آنها به کمک این مرد جوان رفتند و او را که مجروح شده بود به بیمارستان انتقال دادند. خوشبختانه وی از خطر مرگ گریخت و وقتی مأموران پلیس راهی بیمارستان شدند، در بازرسی لباس‌های این مرد وصیتنامه‌ای کشف کردند که از راز یک جنایت خبر می‌داد.

در این وصیتنامه نوشته شده بود که من قاتل دوستم سعید هستم و پس از کشتن او، جسدش را در جوی آبی در اتوبان خرازی رها کردم.با کشف این تکه کاغذ، راز جسد مجهول الهویه‌ای که چند روز پیش‌تر پیدا شده بود، فاش شد. بررسی‌ها نشان می‌داد مقتول مردی 55ساله به نام سعید بود که در خیابان آفریقا زندگی می‌کرد و وضع مالی خوبی داشت. این مرد اما جز برادرش کسی را نداشت و برادرش نیز در خارج از کشور زندگی می‌کرد.

با این اطلاعات ماموران به تحقیق از مرد مجروح پرداختند و او با اعتراف به قتل مرد میانسال گفت: من و سعید(مقتول) از 15سال پیش با هم دوست بودیم. هر دو ما ازدواج نکرده و تنها زندگی می‌کردیم. سال 82مبلغی حدود 80میلیون تومان از سعید قرض گرفتم اما نتوانستم آن را پس دهم و سعید از من شکایت کرد و به زندان افتادم.

2سال بعد او رضایت داد و من آزاد شدم و دوستی‌مان را از سر گرفتیم. صبح 16فرورین اما زمانی که با هم برای دیدن یکی از دوستانمان راهی کرج بودیم، داخل ماشین او بر سر طلبش بحث کردیم. من عصبانی شده و از ماشین سعید پیاده شدم. 5دقیقه بعد او به سراغم آمد تا از من دلجویی کند. از ماشین پیاده شد و 2نفری بالای یک تپه نشستیم و سرگرم حرف زدن شدیم که دوباره بحثمان شد.

این بار کنترلم را از دست دادم و با سنگ ضربه‌ای به سرش زدم. بعد هم چند ضربه چاقو به بدنش وارد کردم و پرده‌ای را که داخل ماشینش بود، دور جسد بستم و راهی قزوین شدم. ابتدا می‌خواستم جسد را حوالی این شهر رها کنم اما محل مناسبی پیدا نکردم و در نهایت جسد را در جوی آبی در اتوبان خرازی رها کردم. سپس به شهرستان رفتم و یک هفته بعد به تهران برگشتم. به‌خاطر عذاب وجدان قصد خودکشی داشتم و برای همین راهی بهشت‌زهرا شدم. سر قبر مادرم کلی گریه کردم و همانجا وصیت‌نامه‌ای نوشتم و خودم را قاتل بهترین دوستم معرفی کردم اما به محض خودکشی مردم متوجه شدند و مرا نجات دادند. سرهنگ حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: پس از اعترافات مرد جنایتکار برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات درخصوص این پرونده ادامه دارد.

کد خبر 256336
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز