جمعه ۲۸ فروردين ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۳۵۲
اميد ايران و چين امروز در آزادي
الهي به اميد تو
002838.jpg
ما هنوز اميدواريم. اين ديگر جزيي از زندگي ما شده است. ما هميشه اميدواريم، چه كسي غير از اين را گفته؟ آبادان كه رفته بودم هنوز بچه هاي پاپتي، سر ظهر خرماپزون، فوتبال بازي مي كردند. فوتبال شهر جنگ هنوز اميدوار است، من هم همين طور. رگه هاي سبز پيراهن زرد هنوز روي تن آنها نشسته است. پيراهن پلاستيكي تيم ملي برزيل كه بدن آدم را سلامت نمي گذارد، هنوز بر تن كودكان پاپتي جنوب است، هنوز به گمان فوتبال و برزيل و يك جو لاف به استاديوم مي روند. آن جا هنوز فوتبال زنده است، براي من هم همين طور.
وقتي آن جا به جاي باران گلوله  لاي ابرها كرده بودند، فوتبال هنوز زنده بود. آن جا كه اگر پايت را بگذاري آن طرف خط مي شوي عراقي، يا پا به اروند كه مي گذاري ديگر مليتت عوض مي شود، هنوز فوتبال زنده است. باور كن هميشه فكر مي كردم لباس ايراني را اگر تن بچه هاي پاپتي آبادان يا به قول خودشان اوبودان كني؛ تمام معادلات هميشگي ما را برهم بزنند. كودكي كه توي يك وجب جا ۳ نفر را دريبل مي زند آن جا زير آفتاب كه عينك آفتابي ري بن هم جلودارش نيست مي سوزد و ما اميد بسته ايم به چند جوان كه شده اند تمام اميدما. شده اند تيم اميد ما.
ما هنوز اميدواريم، چون فوتبال در هيچ كجاي ايران نمرده است، پس ما اميدواريم. اما عجيب داستاني است اين فوتبال ايراني ما. يك روز فكر مي كردم فوتبال ايراني بدون اگر و اما و اميد هم مزه اي دارد؟ فكر مي كردم كي عادت كرده ايم راحت صعود كنيم و به اين اميد نبنديم كه اگر فلان رقيب فلان تعداد باخت دهد و ما فلان قدر امتياز بگيريم و خدا از آسمان باران سبز نازل كند و پاي چپ كاپيتان تيم فلان پيچ بخورد و هواپيماي فلان تيم به دليل شرايط بد آب و هوايي نتواند از زمين بلند شود آن وقت مي توانيم صعود كنيم. راستي كي و چه موقع اين اتفاق نادر در فوتبال ما افتاده كه حالا غير از آن را در انتظار باشيم؟
ما عادت كرده ايم تا اميد داشته باشيم وقتي از بحرين شكست خورديم، عربستان هم ببازد تا ما صعود كنيم. ما عادت كرده ايم اميدوار باشيم كه بتوانيم ايرلند را ببريم و به جام جهاني صعود كنيم. مگر همين اميد ما نبود كه باعث شد استراليا را ببريم؟ ما هميشه عادت كرده ايم اميدوار باشيم، چه به تيم اميد چه غير اميد.
آن بچه پاپتي جنوب هم مثل ماست، من و او يك نفريم و اميدوار. حالا بعد از دو شكست باز هم اميدواريم. باور نمي كنيد؟ بياييد روز جمعه با هم به استاديوم برويم تا همه با هم شاهد اين اميدواري باشيم. آن جا كه جوان جنوب شهري خودمان با رفيقش قرار گذاشته كه به تلافي اوضاع وحشتناك استاديوم بازي چين ـ ايران، يكپارچه ايران را تشويق كنند. اصلاً چرا اينقدر دم از فلان اوضاع بزنيم؟ بياييد همگي عصر روز جمعه مان را در استاديوم آزادي كنار تيم اميد بگذرانيم. هم به آنها اميد بدهيم و هم خودمان آن را مشق كنيم، ما ملت اميدواري هستيم. فقط اگر مي رويم يادمان باشد مثل بازي كره مبهوت تشويق چندصد كره اي نشويم. مي ترسم يك روزي تيم هاي رقيب ضعف مان را بفهمند و آن وقت استاديوم آزادي در هر بازي ملي خانه حريف باشد نه ما.

كابوس سلطان
002934.jpg

شيرين نجوان
سلطان تيم آرسنال، دستپاچه و شتابزده، در يك جبهه آخرين دست و پاها و در جبهه اي ديگر نزديك به در دست گرفتن كاپ قهرماني است. شكست در جام حذفي و بيرون افتادن از ليگ قهرمانان، يكه ميداني باقي مي گذارد كه آنها آخرين توانشان را به ثمر بنشانند
آمده بود كه سه وزنه سنگين را يك تنه بردارد. نه از تيم هاي ثروتمند و قدر مي ترسيد و نه از ستاره هاي طلايي شان. وقتي مهره هاي سرخش را در زمين پخش مي كرد، در نيمكتش كمين مي گرفت و با چشم هايي كه پرده دلهره و نگراني به روي آنها كشيده شده بود، نبرد جنگجوهايش را مشاهده مي كرد. سه وزنه سنگين روياي قهرماني در ليگ برتر، جام حذفي و ليگ قهرمانان بود. اين روياي سبك و دلپذير با هر قدم به سوي انتها سنگين و سنگين تر شد تا جايي كه آرسن ونگر ـ مربي تيم آرسنال ـ را از نفس انداخت. مهره هاي سرخ و شاداب اوليه او حالا كم رمق و ناتوان به روز شماري رسيدن به انتهاي ليگ رسيده اند. سلطان تيم آرسنال، دستپاچه و شتابزده، در يك جبهه آخرين دست و پاها و در جبهه اي ديگر نزديك به در دست گرفتن كاپ قهرماني است. شكست در جام حذفي و بيرون افتادن از ليگ قهرمانان، يكه ميداني باقي مي گذارد كه آنها آخرين توانشان را به ثمر بنشانند. هفته سي و دوم ليگ برتر همان ميداني است كه ونگر و مهره هاي سرخش را در آن نگه داشته است. در اين جا بالاخره روياي قهرماني تيم فوتبال آرسنال تحقق خواهد يافت. سقوط يكباره تيم آرسنال در جام حذفي وقهرمانان موضوعي است كه طي چندين هفته اخير نظر كارشناسان فوتبال را به خود جلب كرده است. اين كه پيروزي هاي پي درپي آنها طي ۳۱ ديدار و به اوج رسيدن درليگ برتر، چطور به زمين افتادن آنها را در ليگ هاي ديگر به دنبال داشت. شايد عظيم بودن هدف آنها دليل قانع كننده اي باشد براي نرسيدن اما سال ۱۹۹۹ سالي بود كه آرسنال اثبات مي كرد، مي تواند. در اين سال تيم سلطنتي انگليسي اثبات كرد كه مي تواند اين سه وزنه سنگين را يك تنه بردارد و طعم لذت بخش پيروزي را بچشد. آنري، پيرس و ويرا ستاره هاي سرخ ونگر همان هايي بودند كه او مي خواست و همه چيز همان طور بود كه او در نظر گرفته بود. «بازيكنان من ذهن قدرتمندي دارند، باشكوه بازي مي كنند و اين همان چيزي است كه من به آن اهميت مي دهم.» او از ستاره هايش راضي است. ستاره هايي كه به آرامي خسته و ناتوان ليگ ها را به پايان مي برند. روند نبرد جنگجوهاي آرسنال و منچستر يونايتد در هايبري نبردي بود كه روياي شيرين آنها به اخطاري جدي تبديل شد. زماني كه بازي به نيمه دوم رسيد، ريس، پيرس و ليونبرگ به ترتيب از زمين آرسنال بيرون آمدند. بازيكن هاي تازه نفس براي آنچه آنها بودند تعويض نابه جا بود. در همين لحظات بود كه ونگر شتابزده و مستأصل به نزديك زمين آمد، فرياد كشيد و خواست نظمي به تيم تزريق كند اما ديگر كار از كار گذشته بود. وقتي ينس لمان لرزش تور دروازه اش را نگاه كرد، ونگر به نيمكتش برگشت. آرسنال با جام حذفي خداحافظي كرد. روياي از هم پاشيده تيم سرخ پوش آرسنال مي رفت تا با چشم اميد بستن به دو ليگ ديگر عطش خود را براي رسيدن به طعم پيروزي ارضا كند. تيم ثروتمند و به تعريفي «كهكشان تيم چلسي» به خودباوري ژرفي رسيده بود آنقدر كه او نيز در
002937.jpg

روياهايش پس زدن «سلطان تيم ها» ـ آرسنال ـ را حتمي مي دانست. تيم چلسي پس از عبور از هفده نبرد پي درپي به تيم ونگر رسيده بود. روياي تيم چلسي بر واقعيت استوار بود. وقتي اين تيم در بهت و ناباوري، حضور پيروزي را لمس مي كرد آرسنال پرستاره به خاك افتاده و دقيقاً در همين زمان بود كه رومن آبراموويچ ـ مرد ثروتمند روس و صاحب باشگاه چلسي ـ خود را به هوا پرتاب كرد و با فوجي از تماشاگران شاد همراه شد. حالا زمان خداحافظي با ليگ قهرمانان رسيده بود. آرسن ونگر بعد از اتمام اين بازي اعلام كرد: «شكست در چهار بازي پي در پي را مي پذيرم و علت آن را خستگي تيمي ناشي از مسابقات پي درپي اعلام مي كنم.» اما سلطان تيم ها هنوز يك ميدان براي نبرد دارد و در آن صدرنشين است. كسب ۲۲ برد و ۷۷ امتياز هفته سي و دوم ليگ برتر نشان دهنده ركاب زدن سخت اين تيم به سوي پيروزي است. «آنچه مهم است ارزش و اعتباري بود كه ما براي هر بازي قائل مي شديم.» اين جمله ستاره هايبري، آنري، است كه به وسيله آن شكست را براي خود قابل هضم مي كند. وي علت ناكامي هاي اخير تيم آرسنال را چنين شرح مي دهد: «ايجاد ناهماهنگي و خلاء آشكار بين بازيكنان در چند مسابقه اخير مشهود بود. قطعاً پيوسته بودن اين شرايط و عدم فرصت براي چاره انديشي آن هم به دليل فشردگي برنامه ها دليل اصلي سقوط ما بود.» حالا ركاب زدن هاي مردهاي خسته آرسنال همچنان ادامه دارد. به تساوي كشيدن بازي مقابل نيوكاسل ـ با نتيجه صفر، صفر ـ انرژي دوباره اي بود كه به ساق هاي آهنين آنها وارد شد. از همين جا برق كاپ نمايان است. سلطان آرسنال دوباره در نيمكتش كمين گرفته و به مهره هاي سرخش  خيره شده است. روياي پاره پاره تيم آرسنال سرگردان و بي هدف مي رود تا به كاپ طلايي برسد تا مردان خسته آرسنال بالاخره توقف كنند.
منبعwww.channelnewsasia.com:

بازتاب يك گزارش
به دنبال انتشار گزارش «اين سه نفر» در شماره ۳۳۳۳ همشهري مورخ جمعه ۲۲ اسفند ۱۳۸۲ آقاي محسن مهرعليزاده معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان تربيت بدني نامه  اي را براي روزنامه ارسال كردند كه در آن به شرح نكات خاصي درباره چگونگي روند حضور مديران در عرصه هاي ورزش كشور پرداخته اند.
قبل از مطالعه نامه آقاي مهرعليزاده بايد دو نكته را يادآوري كرد:
۱ـ هدف از انتشار هر گزارش تحليل و بررسي ضعف هاست تا موفقيت ها. به همين دليل اگر در گزارش اين سه نفر نيز روي برخي خلاء ها و سؤال ها و ابهام ها تاكيد شده منظور نويسنده نفي يا زيرسؤال بردن فعاليت هاي انجام شده و خدمات مسئولان ورزشي در جاي خود (كه اصولاً مطبوعات نيست) جاي تقدير و تشكر دارد.
۲ـ از جناب مهرعليزاده و ديگر دوستان سپاسگزاريم كه با مطالعه دقيق خود و توجه به نكات مختلف گزارش موردنظر ما را مورد لطف خود قرار دادند. چرا كه نامه ايشان سرشار از توجه عميق به نشريه ما بود كه باعث افتخار ما گرديد.
جناب آقاي شيخ عطار
سردبير محترم روزنامه همشهري
با سلام؛
پيرو درج مطلبي تحت عنوان «اين سه نفر» در صفحه ۱۱ مورخ ۲۱/۱۲/۸۲ روزنامه همشهري بايد گفت: با توجه به شناختي كه از روحيات، درايت، دلسوزي و اهتمام در رسالت خطير اطلاع رساني جنابعالي سراغ دارم در خصوص مطلب فوق موارد زير را عنوان مي نمايم:
بدون هيچگونه توجهي به مقصود نويسنده محترم مطلب مذكور كه قطعاً بي هدف و بي منظور نبوده است و با فرض اين كه در عالم مطبوعات بعضاً به دليل عدم اطلاع و آگاهي عميق نويسنده از شخصيت افراد يا داشتن اطلاعاتي محدود، ناقص و جسته و گريخته از تاريخچه فعاليت شخصيت ها و ايجاد ارتباط بين همان دانسته هاي ناقص در خصوص شخصيت ها و عملكرد آنها به نتايجي ناقص دست مي يابند و به همين دليل در تحليل عملكرد و گمانه زني اهداف آنها دچار اشتباه مي گردند و بعضاً به دليل جوان بودن نويسندگان عزيز و عدم توان تطبيق كامل ذهني و شرايط كاري و روحيات حاكم بر دو دهه اول بعد از پيروزي انقلاب اسلامي مخصوصاً چگونگي ايثار و از خود گذشتگي ها و شرايط سخت فعاليت مديران در همه عرصه هاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و اداره جنگ تحميلي صرفاً به تحليل شخصيت ها و عملكرد ها در قالب هاي خشك رايج در عرصه هاي جهاني امروزي مي پردازند. لذا اينجانب ضمن آرزوي موفقيت هاي روز افزون براي نويسنده محترم بيشتر از آن كه از نوشته و نويسنده آن حرفي به ميان آورم از جنابعالي توقع دارم در جهت تسهيل و تسريع هرچه بيشتر روند مردم سالاري حاكم بر ميهن اسلامي و كاهش هرچه بيشتر هزينه هايي كه در اين روند بايد پرداخته شود همت گماريد تا از گسترش چنين روندي كه با تاريخچه سازي نادرست و پرداختن به آن و كشاندن اذهان صاحبنظران و علاقه مندان بخش ورزشي به مسايل حاشيه اي موجبات انحراف بخش ورزشي روزنامه از اهداف توسعه اي ورزش مي گردد، جلوگيري نموده و برلزوم نقد علمي فعاليت ها و برنامه ها و آگاه سازي مسئولين و جامعه از روند فعاليت هاي ورزشي و ايفاي نقش هدايتگرانه به عنوان يك نشريه سالم تاكيد ورزيد. ضمناً توصيه مي نمايد به نويسنده محترم، سه مطلب زير را يادآوري نماييد:
۱- نقل قول نادرست از قول افراد آن هم در سطح وسيع يك روزنامه علاوه بر اين كه از بعد قانوني قابل پيگرد مي باشد از بعد شرعي نيز امري كاملاً نامشروع و حرام است.
۲- آنچه كه درخصوص شخصيت مديران و خدمتگزاران مردم از نظر آنها داراي اهميت مي باشد، خلوص نيت، توان اجرايي، توان برنامه ريزي و مديريت و نتيجه عملكرد آنهاست و امروزه در مقوله توسعه نيز آنچه كه داراي اهميت است قدرت مديريت و توان ايجاد تحول است نه چگونگي تاريخچه آشنايي و يا سوابق همكاري مديران با يكديگر و يا تعلق يا عدم تعلق آنها به بخش.
۳- اينجانب كمافي السابق به شخصيت فردي، مديريتي و اجرايي هر دو برادر محترم نامبرده شده در نوشته مذكور احترام ويژه قائل هستم و دوستي، سابقه همكاري و استفاده از تجربيات و دانش آنها را هرلحظه براي خودم در تمام عرصه هاي مديريتي كشور از جمله عرصه ورزش فرصتي مغتنم مي شمارم.
محسن مهرعليزاده
معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان تربيت بدني

مقاله
تاريخچه بدمينتون - ۱
عباس امرائي
تاريخ دقيق پيدايش اين بازي مشخص نيست. ولي در هزاره قبل از ميلاد در چين چيزي شبيه به بازي بدمينتون انجام مي شده. اين بازي از چين به شمال هندوستان برده شد و به تدريج مورد توجه مردم هندوستان قرار گرفت و نام اين ورزش توسط آنان «پونا» گذاشته شد (پونا نام شهري است در شمال هندوستان)
پس از آن كه افسران انگليسي ساكن در هندوستان با پونا آشنا شدند به حدي نسبت به آن علاقه مند شدند كه پس از اتمام ماموريت شان در آن كشور، به هنگام مراجعت وسايل و تجهيزات مورد لزوم را با خود به انگلستان برده و آن را به دوستان خود معرفي كردند.
براي اولين بار «پونا» در يك مجلس ضيافت در قصر ييلاقي «دوك بيوفورت» بازي شد. اين قصر در استان گلدستر انگلستان قرار دارد و چون دوك بيوفورت در خانه ييلاقي خود كه قصر بدمينتون ناميده مي شد براي سرگرم كردن مهمان هاي خود از اين بازي هندي استفاده مي كرد آن را بازي قصر بدمينتون ناميدند. البته ناگفته نماند كه انگليسي ها تغييراتي در قوانين و چگونگي انجام اين بازي دادند. قوانين اوليه اين ورزش نامعلوم است ولي كم وبيش شبيه به قوانيني است كه در حال حاضر بازيكنان از آن پيروي مي كنند.
تا سال ۱۸۸۷ براي بازي بدمينتون نام و مقررات خاصي كه مورد قبول همگان باشد وجود نداشت و اغلب آن را بازي قصر بدمينتون مي ناميدند تا آن كه در اين سال فدراسيون بدمينتون انگلستان تاسيس شد و قوانين و مقررات اوليه اين ورزش را تدوين كرد و آن را رسماً بازي «بدمينتون» ناميد.
بازي بدمينتون به سرعت از كشور انگلستان به كشورهاي ايالات متحده آمريكا، كانادا، استراليا، زلاندنو گسترش يافت. با آن كه اين بازي در ابتدا فقط مورد توجه مردان بود اما به تدريج بين زنان نيز علاقه مندان بسياري پيدا كرد به طوري كه اكنون تعداد بازيكنان زنان كمتر از مردان نيست.
اولين دوره مسابقات سراسري مردان در انگليس در سال ۱۸۹۹ برگزار شد و سپس در سال ۱۹۰۰ مسابقه بانوان ترتيب داده شد. اين مسابقات به طور غيررسمي انجام گرفت. در واقع اولين مسابقه رسمي سراسري در انگلستان در سال ۱۹۰۴ برگزار شد.
بازي بدمينتون در انگلستان با چنان استقبالي مواجه شد كه در سال ۱۹۱۰ تعداد باشگاه هاي بدمينتون كه در اين كشور به فعاليت ورزشي پرداختند به ۳۰۰ باشگاه رسيد.
اين تعداد در سال ۱۹۳۰ به ۵۰۰ و در سال هاي بعد از جنگ جهاني دوم به بيش از ۹۰۰۰ باشگاه افزايش يافت. در سال هاي اخير نيز دامنه بازي بدمينتون به طور جالبي گسترش يافت به طوري كه بسياري از علاقه مندان بازي تنيس به اين ورزش روي آوردند و آن را به عنوان مكمل تنيس پذيرفتند.
در سال ۱۸۹۰ بازي بدمينتون بين كانادايي ها رواج يافت و بلافاصله آمريكايي ها نيز آن را پذيرفتند. اين بازي در آمريكا براي مدتي (تا حدود سال ۱۹۲۹) پيشرفت قابل توجهي نداشت ولي كم كم جاي خود را به عنوان ورزشي كه نياز به دقت و سرعت عمل و مهارت فوق العاده دارد باز كرد.
در پنجم ژوئيه سال ۱۹۳۴ فدراسيون بين المللي بدمينتون را سر جورج توماس بنيان نهاد و خود به عنوان اولين رئيس فدراسيون بين المللي شروع به فعاليت كرد. تا اين سال فقط كشورهاي انگليس، استراليا، دانمارك، هند، مالايا، نروژ، سوئد، ايالات متحده آمريكا، مكزيك و هلند تيم ملي تشكيل دادند. بعد از اين سال كشورهاي ديگري از جمله زلاندنو و آفريقاي جنوبي نيز به گروه علاقه مندان به بدمينتون پيوستند به طوري كه تا سال ۱۹۰۴ جمعاً ۱۶ كشور داراي سازمان منظم براي اين بازي بودند.
در ماه مارس ۱۹۳۹ فدراسيون بين المللي بدمينتون تصميم خود را براي انجام مسابقات بين كشورها اعلام كرد. سر جورج توماس رئيس فدراسيون بين المللي شخصاً جامي به نام «جام توماس» را در قسمت مردان براي تيم برنده اعطا كرد. اين مسابقات به نام «كاپ توماس» معروف است.
جنگ جهاني دوم و اوضاع پس از آن مسابقات كاپ توماس را تا سال ۱۹۴۹ به تعويق انداخت. مسابقات هر سه سال يك بار بين تيم هاي آماتور برگزار مي شود.
اولين دوره آن در سال ۱۹۴۸برگزار گرديد و به ترتيب برندگان آن مالزي در سال هاي (۱۹۵۴ ، ۱۹۵۱ ، ۱۹۴۸) اندونزي در سال هاي (۱۹۶۳ ، ۱۹۶۰ ، ۱۹۵۷)، مالزي در سال (۱۹۶۶)، اندونزي در سال هاي (۱۹۷۱ ، ۱۹۶۹)، چين از سال ۱۹۷۵ كه وارد مسابقات شد فاتح مسابقات بود. ولي بار ديگر مالزي در سال ۱۹۹۲ با شكست تيم هاي چين و اندونزي فاتح معتبرترين جام بدمينتون شد و عنوان قهرماني را پس از ۲۵ سال تكرار كرد.
مسابقات بين المللي زنان براساس دوره هاي سه ساله ترتيب يافت. خانم اوبر از كشور انگلستان جامي به اولين دوره مسابقات بين المللي زنان اعطا كرد. تيم زنان ايالات متحده آمريكا در سال ۱۹۵۶ پس از پيروزي (شش بر يك) در مقابل دانمارك فاتح اولين دوره مسابقات شد.
برندگان اين كاپ به ترتيب آمريكا در سال هاي (۱۹۶۲، ۱۹۵۹ ، ۱۹۵۶) ژاپن در سال هاي (۱۹۷۱ ، ۱۹۶۸، ۱۹۶۵) اندونزي در سال ۱۹۷۴ و از دوره بعد تيم بانوان چين عنوان قهرماني را كسب كرد.
غير از مسابقات ذكر شده مسابقات بين المللي متعددي در جهان انجام مي شود مانند مسابقات قهرماني كشورهاي آسيايي، مسابقات قهرماني كشورهاي اروپايي، مسابقات كشورهاي مشترك المنافع و تورنمنت هاي مختلف كه در كشورهاي آسيايي و اروپايي برگزار مي گردد.
در بازي هاي آسيايي ۱۹۶۲ كه در كشور اندونزي برگزار گرديد بدمينتون وارد بازي هاي آسيايي شد. غير از بازي هاي آسيايي كه هر چهار سال يك بار برگزار مي گردد همه ساله مسابقات قهرماني آسيا در قسمت تيمي و انفرادي آقايان و بانوان برگزار مي گردد.
بهترين تيم هاي آسيايي حال حاضر عبارتند از: چين، اندونزي، مالزي، كره جنوبي، هند، تايوان، ژاپن، تايلند، هنگ كنگ و سنگاپور
بهترين تيم هاي اروپايي حال حاضر عبارتند از: دانمارك، انگليس، سوئد و آلمان
در سال ۱۹۹۲ بدمينتون به بازي هاي المپيك اضافه شد.

خبر
فقط حمايت
سر مربي تيم فوتبال اميد كشورمان گفت از همه رسانه ها و مردم مي خواهم تا با حمايت از تيم اميد انگيزه بازيكنان را براي افتخارآفريني بالا ببرند.
حسين فركي در مصاحبه با خبرنگار واحد مركزي خبر افزود: سه بازيكن ما به نام هاي بداوي، عزيززاده و شفيعي مصدوم هستند و هم اكنون با دو بازيكن تمرين مي كنيم.
وي تصريح كرد: بازيكنان از ابتداي هفته با انگيزه و با نشاط تمرين كرده اند و از نظر روحي نيز در شرايط خوبي قرار دارند اما براي رسيدن به شرايط بهتر نياز به حمايت رسانه ها و مردم داريم.
فركي تاكيد كرد مربيان و بازيكنان تيم هاي ملي همواره شرمنده هواداران بوده اند و بازيكنان به عشق آنها بازي مي كنند و اميدواريم فردا اين حمايت از ما دريغ نشود.

هدف فقط مهار
سرمربي تيم فوتبال اميد چين گفت: بازي ما با ايران بسيار مشكل است و ما در پي مقابله با آن هستيم كه تا حد ممكن با نقاط قوت ايران مقابله كنيم.
شن ژيانگ فو در مصاحبه با خبرنگار واحد مركزي خبر افزود: بازيكنان ايران سرعت و قدرت بدني خوبي دارند و با استفاده از امتياز ميزباني براي پيروزي در اين ديدار شانس بيشتري دارند.
وي تصريح كرد ما به نتايج تيم كره جنوبي توجه نمي كنيم بلكه تمركز بازي با ايران و كسب امتيازات اين مسابقه مهم است.
سرمربي تيم اميد چين خاطرنشان كرد به نظر من چين، ايران و كره جنوبي در يك سطح هستند و براي پيروزي به يك اندازه شانس دارند. وي يادآور شد در بازي قبلي ايران و چين ما با استفاده از امتياز ميزباني و حمايت تماشاگران شانس پيروزي را از ايران گرفتيم و نمي توان گفت كدام تيم برتر است.
ژيانگ فو درباره آمادگي تيم خود گفت ما پس از بازي با ايران در شرايط تمريني مطلوب بوده ايم و تيم ما كه اكنون براي چهارمين بار به تهران آمده است با وضع جوي و محيط آشنايي دارد و دچار مشكل نمي شويم.

ملي پوش افغاني دستگير شد
خبرگزاري انساي ايتاليا اعلام كرد پليس مرزي سوئيس ديروز، چهارشنبه يكي از ۹ فوتباليست افغاني را كه پيش از برگزاري ديدار دوستانه با تيم ورونا ناپديد شده بود بازداشت كرد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از ورونا اين فوتباليست ۲۵ ساله كه گذرنامه خود را به همراه نداشت و رواديد وي نيز روز چهارشنبه باطل شده بود به همراه هشت نفر از هم تيمي هاي خود به ايتاليا آمده بود كه دوشنبه شب به هتل خود در شهر ورونا بازنگشت. گذرنامه اين بازيكنان در اختيار مسئولان باشگاه ورونا بود.
تيم افغانستان عصر روز سه شنبه در ديداري دوستانه مقابل تيم دسته دومي ورونا به ميدان رفت و قرار شد درآمد حاصل از اين ديدار به ساختن بيمارستاني در شهر كابل اختصاص يابد.

برتري كويت مقابل عراق
در چارچوب رقابت هاي مقدماتي فوتبال المپيك ۲۰۰۴ آتن تيم ملي اميد كويت با نتيجه ۲ بر صفر تيم ملي عراق را شكست داد.
به گزارش خبرنگار ايرنا اين ديدار چهارشنبه شب در استاديوم ورزشي كاظمه كويت برگزار شد و سعود سويد و بدرالمطوع در دقيقه هاي ۷۵ و ۹۱ گل هاي كويت را وارد دروازه عراق كردند.
داوران ايراني مسعود مرادي وسط و اسماعيل صفيري و حسين نجاتي به عنوان كمك ها و رحيم مقدم رحيمي داور چهارم اين بازي بودند.
ديدار روز چهارشنبه تيم هاي اميد عراق و كويت در حالي برگزار مي شود كه تيم عراق بازي رفت را كه سه هفته قبل در امان پايتخت اردن برگزار شد با نتيجه ۲ بر يك به سود خود پايان داد.
هم اكنون تيم عراق و عربستان با شش امتياز در صدر جدول گروه سوم قرار دارند و عمان با پنج امتياز سوم و كويت با چهار امتياز در رده آخر قرار دارد.
مسابقه دو تيم عربستان و عمان روز چهارشنبه با نتيجه مساوي بدون گل در مسقط پايتخت عمان پايان يافت.
گفتني است كه تيم كويت هيچ اميدي به صعود از اين گروه به رقابت هاي المپيك آتن ندارد و پس از دو باخت متوالي در مقابل تيم هاي عمان و عراق و يك تساوي در مقابل تيم عربستان باقي بازي هاي خود را به صورت تشريفاتي برگزار مي كند.

تغيير نظر AFC
در چارچوب رقابت هاي فوتبال قهرماني باشگاه هاي آسيا، زمان و مكان بازي بين دو تيم كرونگ تايي بانك، تايلند و هونگ آن لايي،  ويتنام تغيير كرد.
كنفدراسيون فوتبال آسيا، روز پنجشنبه در بيانيه اي كه يك نسخه آن به دفتر ايرنا ارسال شد، گفت كه در گروه F بازي بين دو تيم تايلندي و ويتنامي در ۲۱ آوريل (اول ارديبهشت) برگزار خواهد شد.
طبق اين بيانيه، اين بازي از ساعت ۳۰/۱۶ به ۱۸ به وقت محلي تغيير يافته است.
همچنين اين بازي از ورزشگاه تايلندي ـ ژاپني به ورزشگاه سوپا چالاسيي تغيير مكان يافته است.

ورزش
ايران
هفته
جهان
پنجره
داستان
چهره ها
پرونده
سينما
ديدار
حوادث
ماشين
هنر
|  ايران  |  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  داستان  |  چهره ها  |  پرونده  |  سينما  |
|  ديدار  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |