البته ما در صفحه پنجره هر بار به گوشه‌ای از مشکلات زباله‌ای شهرمان می‌پردازیم و شاید همین مسئله باعث تکرار این موضوع شده و شاید هم دلیلی بر اهمیت آن.
بعد هم ما در این صفحه سراغ هر موضوع شهری یا شهروندی که می‌رویم، یک محور آن زباله یا بازیافت است.
مثلاً می‌خواستیم درباره شهر برفی و بارانی بنویسم که بخش مهمی از خبرها مربوط به همین ریختن زباله در جوی آب و گرفتگی نهرها بود.
مثلاً حسین کلخورانی، معاون خدمات شهری شهرداری تهران گفته است:« علت اصلی آب‌گرفتگی معابر تهران در زمان بارندگی، انباشت زباله و ریختن آن در جوی های آب است که این اقدام موجب گرفتگی حوضچه دور رسوب‌گیرها و در نتیجه آب‌گرفتگی، به ویژه در مواقع بارندگی می شود.»
گرچه با تلاش اکیپ‌های خدمات شهری نواحی و مناطق شهرداری، گرفتگی جوی های آب برطرف می‌شود و گرچه پیش از آغاز فصل زمستان، شهرداری با همکاری حوزه‌های عمرانی مناطق، نقاط آب‌گیر و نهرهای مسئله‌دار را رفع مشکل و همچنین لایروبی کردند، اما هنوز در زمان بارندگی، نهرهای تهران می‌گیرند، که به گفته کلخورانی، دلیل اصلی این موضوع ، همان ریختن زباله توسط شهروندان در جوی‌های آب است.
او از شهروندان به صورت ویژه تقاضا می‌کند که با حفظ پاکیزگی شهر و نریختن پسماند و زباله به داخل جوی‌های آب، به خودروها و شهروندان در زمان بارندگی کمک کنند.
البته بسیاری از شهروندان هم در این زمینه گلایه دارند. این را از پیام‌های سامانه 137 می‌توان فهمید.
شکرالله عنایتی، رئیس سامانه 137 شهرداری تهران، در روزهای بارش باران و برف شهر تهران گفته است:
« 27 درصد پیام‌های این سامانه در این روزها مربوط به لغزندگی معابر و آب‌گرفتگی بوده است. یعنی 472 پیام در خصوص لغزندگی و 415 پیام درباره آب‌گرفتی معابر بوده است.
آب‌گرفتگی‌ها هم بیشتر در مناطق 12 و 14 و لغزندگی در مناطق2،1 و 5 بوده است.»
عنایتی دلیل این آب‌گرفتگی‌ها را ریختن زباله توسط شهروندان در جوی‌های آب می‌داند.
این آمار آخر را هم ببینیم: مهندس جواد رحمتی، مدیر عامل شرکت خاکریز آب که کار احداث تونل و تشکیل فاضلاب شهری را به عهده دارد، اعلام کرده است:« تنها هشت درصد آب‌گرفتگی جوی‌ها ناشی از تأسیسات آب‌های سطحی است و 92 درصد دیگر به بحث نگهداری و ریختن زباله در جوی‌ها برمی‌گردد که یک مشکل فرهنگی است.»
حالا زباله‌ها آن‌قدر زیادند که به هر کجا نگاه می‌کنیم زباله ریخته‌اند. در پارک، پیاده‌رو، وسط خیابان، روی شمشادها، در جوی آب و در همه روزهای سرد و برفی و بارانی که این‌همه در انتظارشان بودیم...
