دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۱
۰ نفر

آتوسا رقمی: بچه که بودیم در حیاط خانه‌مان یک درخت گیلاس داشتیم که ماه خرداد پر از گیلاس‌های درشت آب‌دار می‌شد.

هفته‌نامه دوچرخه شماره 617

آن‌وقت من و خواهرم کتاب‌هایمان را برمی‌داشتیم و بالای درخت برای امتحان‌های آخر سال آماده می‌شدیم! نمی‌دانید چه کیفی داشت؛ هیچ‌وقت نمره‌هایم به‌خوبی نمره‌‌های امتحان‌های بالای درختی‌ام نمی‌شد!

شرایط ما خاص بود، هیچ‌کدام از هم‌مدرسه‌ای‌هایمان این امکان را نداشتند که درس‌هایشان را بالای درخت بخوانند. اگر هم داشتند از آن استفاده نمی‌کردند.

اما بعدها فهمیدم در بعضی کشورها مرسوم است برای این که بچه‌ها بتوانند راحت بروند بالای درخت و آن‌جا بازی کنند، غذا بخورند، درس بخوانند یا هر کار دیگری که دلشان می‌خواهد، بالای درخت اتاق‌هایی درست می‌کنند که به آنها می‌گویند «خانه‌ درختی». در حقیقت این خانه‌های درختی جزئی از فرهنگ آنهاست و وقتی بزرگ می‌شوند، جزئی از خاطره‌های شیرین دوران بچگی‌شان خواهد بود.

 اما برای بعضی از آنها خانه‌های درختی در حد خاطره باقی نمی‌ماند و وقتی بزرگ می‌شوند، دوست دارند باز هم خانه‌ای درختی داشته باشند،‌ اما نه دیگر در حد یک اتاق، بلکه در حد یک خانه واقعی.چند سال پیش خانواده‌ای در «پُرتْلَند آرِگُن» از یک هنرمند معمار به نام «رابرت هاروِی اُشاتْز» خواستند برایشان یک خانه درختی بسازد؛ خانه‌ای که بتوانند مثل هر خانه دیگری در آن زندگی کنند و در عین‌حال وقتی در آن هستند، احساس کنند بالای درخت و در میان شاخ و برگش هستند، نه محصور در یک خانه.

قرار بود این خانه در جنگل، روی زمینی شیب‌دار درست شود و همین شیب تند به اُشاتْز امکان می‌داد خانه را طوری بسازد که بخش اصلی‌اش از یک طرف با زمین هم‌کف باشد (مثل بیشتر خانه‌ها) و از طرف دیگرِ خانه در طبقه دوم قرار بگیرد؛ یعنی در میان شاخ‌وبرگ درخت‌ها. این‌طوری کسانی که در خانه زندگی می‌کنند، خودشان را در میان بخشی از درخت می‌بینند که معمولاً آدم‌ها از زیرش می‌گذرند و برای دیدنش باید سرشان را بلند کنند.

صاحبان خانه که عاشق موسیقی بودند، دوست داشتند طراحی خانه‌شان ویژگی موسیقایی هم داشته باشد. پس اشاتز خانه را طوری طراحی کرد که هم با فضای طبیعی بیرون ارتباط مستقیم داشته باشد و هم نوعی ضرباهنگ موسیقایی. نتیجه کار، خانه‌ای است که در تصویرهای این صفحه می‌بینید.

اشاتز برای طراحی خانه از فرم‌هایی استفاده کرد که وقتی به آنها نگاه می‌کنیم، نوعی حرکت آرام و روان در آنها می‌بینیم؛ انگار که دارند یک موسیقی آرام را می‌نوازند. در عین‌حال حرکت این فرم‌ها ما را وا می‌دارند دنبالشان کنیم و به این ترتیب ما را همراه خودشان از فضای داخل خانه به آرامی و روانی بیرون می‌برند و به فضای بیرون از خانه می‌رسانند. انگار که هیچ مرزی میان این دو فضا نیست و آنها با هم یکی شده‌اند.

اشاتز برای ساخت این خانه از مصالحی استفاده کرد که با این فرم‌ها، ضرباهنگ موسیقایی‌شان و همین‌طور ارتباطشان با طبیعت بیرون هماهنگی داشته باشند.به‌نظر می‌رسد زندگی در چنین خانه‌ای می‌تواند یک تجربه خاص و منحصر به فرد باشد؛ تجربه‌ای فراتر از خاطره‌های کودکی.

فرم‌های منحنی به یک شکل نیستند، اما با هم هماهنگ‌اند و وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند، همدیگر را تقویت می‌کنند. این فرم‌ها موسیقی‌ای  به‌وجود می‌آورند که روی بیننده تأثیر بیشتری می‌گذارد.

فرم‌های منحنی به آرامی حرکت می‌کنند و چشم بیننده را به دنبال خودشان می‌کشانند و به او آرامش می‌دهند؛ مثل یک موسیقی آرام، موسیقی آرام طبیعت؛ انگار که ضرباهنگ فرم‌ها با ضرباهنگ موسیقی طبیعت اطرافش یکی است.

دورتادور شیشه است؛ شیشه‌ها مرز میان فضای داخل و بیرون را برداشته‌اند. کسی که در این فضا می‌نشیند، خودش را از فضای بیرون جدا نمی‌بیند. در عین‌حال تیرهای چوبی منحنی سقف با حرکتشان چشم را به‌دنبال خود می‌کشانند، از دیوار شیشه‌ای می‌گذرند و به فضای بیرونی می‌رسند؛ به این ترتیب، ارتباط فضای داخل و بیرون را محکم‌تر می‌کنند.

در اتاق نشیمن که می‌نشینی، احساس می‌کنی بالای درخت در میان شاخ‌وبرگ آن نشسته‌ای. فرم‌های منحنی در کنار فرم‌های صاف و زاویه‌های عمودی، تعادلی چشم‌نواز و خوشایند به‌وجود آورده‌اند و همین‌طور ضرباهنگی موسیقایی.

کد خبر 145219
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز