مایا شرفی: شاید تا به حال در سینمای ایران کمتر شاهد این اتفاق بوده باشیم که یک کارگردان جوان با اینکه نخستین تجربه کاری خود را پشت‌سر می‌گذارد تا حدقابل توجهی توانسته باشد موفق عمل کند.

سینما - فیلم آینه های روبه رو

 نگار آذربایجانی، کارگردان فیلم «آینه‌های‌روبه‌رو» با نخستین حضورش در سینمای ایران خاطره ماندگاری از خود به جای گذاشت. آینه‌های‌روبه‌رو به سوژه‌ای بدیع می‌پردازد. بازیگران در این فیلم به خوبی از عهده نقش‌هایشان برآمده‌اند و با تسلطی که این کارگردان بر کار خود دارد توانسته یکی از خوش‌ساخت‌ترین فیلم‌های اکران را به نام خود رقم بزند.

  • اگر اجازه بدهید از عنوان فیلم شروع کنیم. چرا آینه‌های روبه‌رو را انتخاب کردید؟

نام آینه‌های روبه‌رو را خانم طائر‌پور در اواسط نوشتن فیلمنامه پیشنهاد کردند و به‌نظر من هم در بین نام‌هایی که تا آن زمان فکر کرده بودیم، بهترین انتخاب بود. فیلم دو شخصیت اصلی دارد که در ابتدا با هم در تضاد هستند و در مسیر داستان به یک تفاهم مشترک و یک دوستی ناب می‌رسند. در مسیر شکل گرفتن این رفاقت انسانی و به واسطه حضور دیگری، هر کدام از آنها نوعی از تغییر و دگرگونی را تجربه می‌کنند و موفق می‌شوند که خود را از منظر نگاه دیگری بنگرند. آدینه(شایسته ایرانی) که می‌خواهد تغییر جنسیت بدهد و مسیر تغییراتی فیزیکی را طی می‌کند به شناخت جدیدی نسبت به رعنا (غزل شاکری) که در واقع نماینده جامعه‌ای مخالف با اوست، می‌رسد. از طرف دیگر رعنا به‌موازات شناخت آدینه باور جدیدی نسبت به اینگونه افراد پیدا می‌کند. این باور جدید نه‌تنها او را وادار به کمک به آدینه می‌کند بلکه زندگی خود او را نیز به نوعی دستخوش تغییرات قرار می‌دهد و جهان‌بینی او را متحول می‌کند. هر دو شخصیت به نوعی پوست می‌اندازند و انسان‌های کامل‌تری می‌شوند. در عین حال حضور این دو شخصیت در کنار هم و ارتباط و تعامل آنها با یکدیگر، موجب می‌شود که تماشاگر فیلم، هر دو را بهتر بشناسد و در واقع هر کدام به‌مثابه آینه تمام نمای دیگری ظاهر می‌شود و تصویر حقیقی او را در خود و خود را در دیگری منعکس می‌کند. از طرف دیگر، اگر کلی‌تر به فیلم نگاه کنید، متوجه می‌شوید که خود فیلم نیز این قابلیت را دارد که مانند یک آینه در مقابل مخاطبی که انتخاب کرده قرار بگیرد و تصویر او را به‌خودش نشان بدهد.

  • سوژه‌ای که سراغش رفته‌اید، سوژه نویی است که تا به حال در سینمای ایران آن هم به این شکل به آن پرداخته نشده. از چگونگی شکل‌گیری ایده ساخت این فیلم بگویید.

ایده اولیه فیلم در واقع از همسفری دو زن با تضادهای موقعیتی شکل گرفت. قرار بود تا جایی که ممکن است این تضاد‌ها بارز‌تر و در عین حال باور پذیر باشند تا بتوانند قصه ما را به یک ماجرای بحرانی و سینمایی بکشانند. در جلسات گپ و گفت با خانم طائرپور من خاطره‌ای از دوره نوجوانی‌ام نقل کردم، از همسایه‌ای که مشکل فراجنسیتی داشت و تعامل او با اجتماع، اطرافیان و خانواده‌اش مرا تا مدت‌ها به‌خود مشغول کرده بود. در همان جلسه تکلیف شخصیت بحران ساز فیلم آدینه معلوم و او از دل خاطرات من زاییده شد. حالا ما در یکسو و در طرح خانم طائرپور، زنی داشتیم که نماد یک همسر وفادار و یک مادر فداکار بود (رعنا) که به نوعی معدل زنان تعریف شده در طبقات متوسط و زیر متوسط جامعه قلمداد می‌شد و در سوی دیگر زنی را داشتیم که علیه زن بودن خود قصد قیام داشت.

مشاهدات من از تنهایی، مشکلات و انزوای آن همسایه که انسانی شریف و مهربان بود باعث شده بود که جزئیات موقعیت او همچنان در ذهنم پر رنگ باقی مانده باشد. من حتی بعد از رفتن او از محله مان، در فرصت‌هایی که برایم پیش آمده بود فیلم‌های داستانی و مستند زیادی که درباره این موضوع در جهان ساخته شده بود را دیده و متوجه شده بودم که برخلاف تصور من، این موضوع کاملا جهانی است. اینکه افراد فراجنسیتی در عین تفاوت‌های جغرافیایی، فرهنگی و... مشکلاتشان شبیه هم است و مسائل مشترکی را تجربه می‌کنند، اهمیت این موضوع را برایم جدی‌تر کرده و باعث شده بود که علاقه بیشتری پیدا کنم تا روزی فیلمی درباره این افراد بسازم. البته همیشه این احساس را داشتم که امکان ساخت چنین فیلمی در ایران وجود ندارد به همین دلیل فقط یک خط داستانی اولیه در ذهن داشتم که حتی آن را مکتوب هم نکرده بودم. تا اینکه در همان گفت‌وگو و اعلام آمادگی خانم طائرپور به‌عنوان تهیه‌کننده برای تقبل ریسک داشتن یک شخصیت ترنس در فیلم، طرح من از بایگانی ذهنم خارج شد.

  • یکی از مسائلی که در آینه‌های روبه‌رو پررنگ دیده می‌شود، نوع پرداخت شما به این موضوع است که با نوعی بی‌باکی همراه شده. این ایده را می‌پذیرید و توضیح بیشتری درخصوص‌ آن می‌دهید؟

نمی دانم اسمش بی‌باکی است یا چیزی دیگر. فکر می‌کنم کامل‌ترش این است که بگویم ما می‌دانستیم که داریم به یک محدوده حساسیت‌برانگیز وارد می‌شویم و لازم است که تلاش کنیم فیلمنامه تا جایی که امکان دارد، ضمن حفظ جذابیت‌های داستانی و قابلیت‌های سینمایی، به این موضوع تازه و شخصیت بی‌سابقه در فیلم‌های ایرانی، نزدیک شود. به هرحال نباید فراموش می‌کردیم که داستان ما جنبه مستند ندارد و کاملا برخاسته از یک پرداخت ذهنی است و در نتیجه دست مان برای تخیل و قصه‌پردازی و شخصیت‌سازی‌ باز است. شخصیت‌هایی که نباید غلط یا غلوآمیز باشند و ما به‌عنوان نویسنده باید مراقب باشیم که خود دچار جانبداری یا تنفر از آنها و یا قضاوت در موردشان نشویم.

  • رابطه‌تان با خطوط قرمز هنگام ساخت فیلم چطور بود؟ با توجه به اینکه تا به‌حال به این موضوع پرداخته نشده و شاید برخی از خطوط هم در ابتدا برایتان خیلی مشهود نبودند. سخت‌ترین قسمت کار برایتان کجا بود؟

برای داستانی مثل آینه‌های روبه‌رو یا هر قصه دیگری که به نوعی درباره یک تابوی فرهنگی طرح مسئله می‌کند، مهم‌ترین خطوط قرمز را در واقع خود مخاطب است که تعیین می‌کند به همین دلیل هم سخت‌ترین بخش خلق آینه‌های‌روبه‌رو نوشتن فیلمنامه آن بود. یکی از اهداف اصلی من و خانم طائرپور از ساخت این فیلم این بود که بتوانیم ضمن جذب مخاطب به تماشای یک فیلم داستانی، او را که هیچ اطلاعی از پدیده فراجنسیتی ندارد یا با اطلاعات ناقص و باورهای غلط، در موضع دفعی یا دفاعی نسبت به فراجنسیتی‌ها قراردارد، تا حد ممکن آگاه کنیم و حس نفرت و طرد را در او تبدیل به درک و همدلی کنیم. با وجود آنکه ماجراها و اطلاعات فیلم به لحاظ شرعی و قانونی مشکلی نداشتند اما می‌دانستیم که باورهای عرفی و فرهنگی جامعه، برخورد مخاطب را با آن از حساسیت ویژه‌ای برخوردار می‌کند. در واقع پیدا کردن راه برای آنکه مخاطبان سختگیر و بهانه جو هم با آینه‌های روبه‌رو همراه شوند و چیزی هم از آن بیاموزند، مانند یافتن راه خروج در یک لابیرنت تودرتو بود!

  • در مورد چرایی حضور هنگامه قاضیانی در فیلم توضیح بیشتری می‌دهید؟

اصولا اینکه دو بازیگر اصلی فیلم در قابی از بازیگران معروف‌تر و چهره‌تر قرار بگیرند، پیشنهاد خانم طائرپور بود و البته من هم کاملا موافق بودم و از نتیجه آن هم راضی هستم؛ ضمن اینکه اعتقاد دارم که کوتاهی یا بلندی نقش، معرف خوب و بد بودن آن نیست و نقش‌هایی که بازیگران چهره‌تر مثل نقشی که خانم قاضیانی یا آقای ابر در این فیلم ایفا کردند، اگرچه از لحاظ کمی کوتاه بودند اما کیفیت اجرایشان مهم بود. در خیلی از مواقع ایفای یک نقش کوتاه به شکلی که آن نقش در ذهن تماشاچی بماند، بسیار سخت‌تر از ایفای یک نقش اصلی به یاد ماندنی است و بازیگران توانمند و حرفه‌ای را می‌طلبد.

  • انتخاب بازیگران فیلم به چه صورت انـجام گرفت؟ انتخاب‌های اول شما بودند؟ امروز که فیلم را می‌بینید از انتخاب‌هایتان راضی هستید یا فکر می‌کنید اگر از بازیگران دیگری استفاده می‌کردید نتیجه بهتری برایتان داشت؟

تمام بازیگران فیلم، انتخاب مشترک من و خانم طائرپور بودند و از انتخاب همه آنها راضی هستم. تک‌تک آنها با وسواس و بحث‌های اقناعی در مورد دلایل تناسبشان با نقش انتخاب شدند. با اطمینان می‌گویم که همگی‌شان بهترین انتخاب ممکن بودند. با توجه به اینکه آینه‌های روبه‌رو، یک فیلم شخصیت‌محور است و همه‌‌چیز در جهت بهتر دیده شدن شخصیت‌های فیلم طراحی شده، اکنون که این فیلم توانسته با مخاطب مورد نظرش ارتباط موفقی برقرارکند، بیشتر مطمئن می‌شوم که شخصیت‌ها باور پذیر بوده‌اند و بازیگرها به درستی در نقش خود نشسته‌اند.

  • به‌نظرتان مخاطبان تا چه اندازه می‌توانند با آینه‌های روبه‌رو ارتباط برقرار و از آن استقبال کنند؟

واکنش‌ها و آمارها و نقدها نشان می‌دهند که آینه‌های روبه‌رو توانسته ارتباط لازم را با طیف وسیعی از مخاطبان برقرارکند و مورد استقبال گروه‌های مختلفی از مردم قرار بگیرد. با وجود تبلیغات کم و اکران محدود، فروش آینه‌های روبه‌رو طبق آمار ارائه شده، در همان چند سینمای نمایش دهنده، یک سیر صعودی را طی کرده که این نشانه استقبال روز افزون مردم و حاصل اطلاع‌رسانی سینه به سینه مخاطبان است. از سوی دیگر پیغام‌ها، یادداشت‌ها و تلفن‌های محبت‌آمیزی که ما در مدت اکران فیلم در ایران از طیف متفاوت و گسترده‌ای از مخاطبان دریافت کرده‌ایم یا نقل قول‌های مدیران سینماهای نمایش‌دهنده از عکس‌العمل مثبت تماشاگران دلیل دیگری است بر اینکه مردم آینه‌های روبه‌رو را دوست داشته‌اند و فیلم همراه آنها از سالن خارج شده و رهایشان نکرده است. حضورهای موفق و جوایز متعددی هم که فیلم در جشنواره‌های داخلی و خارجی دریافت کرده، نشانگر آن است که فیلم توانسته با گروه گسترده و متنوعی از مخاطب اعم از داخلی و خارجی و در عین حال عام و خاص، ارتباط برقرارکند و مورد توجه قرار بگیرد. به قول یکی از منتقدین خوب کشور، این حجم استقبال با توجه به اینکه فیلم آینه‌های‌روبه‌رو مضمونی انتقادی نسبت به شرایط اجتماع دارد و در واقع دارد خود مخاطب را نقد می‌کند، می‌تواند بیانگر این باشد که برخلاف تصور بسیاری از مسئولان و فیلمسازان، مخاطب از اینکه نقد بشود، آزرده نمی‌شود. من هم فکر می‌کنم که فقط شرط این است که انتقاد از مخاطب، بدون توهین و جبهه‌گیری‌های غیرضروری نسبت به وی اتفاق بیفتد.

کد خبر 193289

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز