فرزانه طهرانی: «درحالی‌که راهکار کم‌دردسر و کم‌هزینه‌ای برای دورزدن تحریم‌ها وجود دارد و همه اعضای دولت و نمایندگان مجلس با آن موافقند اما بانک مرکزی به بهانه مغایرت داشتن این راهکار با قانون بانکی مقابل اجرای آن ایستاده است».

بندر

موانع متعددی که تحریم‌ها در یک سال اخیر برای صنعت نفت به‌وجود آورده‌اند به قدری صادرکنندگان را کلافه کرده که به‌دنبال راه‌حلی برای دور زدن تحریم‌ها هستند. اگرچه حسن خسروجردی، رئیس اتحادیه صادرکنندگان فراورده‌های نفتی، طرح این راه‌حل را در مطبوعات صلاح ندانست اما ملاحظات نیز سبب نشد که او از انتقاد صریح به بانک مرکزی چشم بپوشد. او می‌گوید: «مسئله پیچیده‌ای نیست و قابل حل خواهد بود به شرط آنکه اراده انجام آن وجود داشته باشد. من این اراده را در بانک مرکزی ندیدم». خسروجردی که رئیس شورای همکاری اقتصادی ایران و آفریقا در اتاق بازرگانی نیز هست از تکاپوی شرکت‌های اروپایی برای ازسرگیری خرید نفت از ایران خبر می‌دهد؛ «اتحادیه اروپا در ابتدا به شرکت‌های چندملیتی وعده داده بود که ضرر و زیان آنها از محل قطع مبادله با ایران را جبران خواهد کرد و در عین حال نفت مورد نیاز این شرکت‌ها را از سایر کشورهای نفت‌خیز تأمین می‌کند اما با گذشت چندین‌ماه از قطع مبادله با ایران، هیچ‌یک از این تعهدات عملی نشد. اکنون این شرکت‌ها به تکاپو افتاده‌اند تا در یک شکل قانونی مجددا از ما نفت خریداری کنند.» این فعال باسابقه نفتی همچنین معتقد است که آمریکا به این زودی‌ها از موضع خود کوتاه نخواهد آمد و تحریم‌ها همچنان ادامه خواهد داشت. ادامه گفت‌وگوی رئیس اتحادیه صادرکنندگان فراورده‌های نفتی با همشهری را در پی می‌خوانید.

  • تحریم‌های اخیر چه تأثیری بر صنعت نفت ایران داشته است؟

صادرات نفت خام پس از اعمال تحریم‌های یکجانبه علیه ایران تا 50درصد کاهش پیدا کرده است. به‌طور کلی صادرات نفت در شرایط پیش از محدودیت، دو میلیون تا دومیلیون و 100هزار بشکه بوده است. پس از اعمال تحریم صادرات ما به یک میلیون و 200هزار بشکه رسیده است که در برخی از دوره‌های زمانی به پایین‌تر از این سطح نیز رسیده و گاهی نیز از 2 /1میلیون بشکه فراتر رفته است. حذف برخی از خریداران سنتی نفت ایران و وجود پاره‌ای مشکلات حمل‌ونقلی دو دلیل عمده افت صادرات نفت ایران بوده است.

  • وضعیت صادرات فراورده‌های نفتی چگونه است؟

فروش فراورده‌های نفتی با مشکل چندانی مواجه نبوده و همانند سابق معامله می‌شود. اگرچه صادرات فراورده‌های نفتی به‌خصوص صادرات پتروشیمی که به کشتی‌های مخصوص جهت حمل نیاز دارد در مقطعی دچار افت شد اما با رفع موانع ترانزیتی معاملات آن از سر گرفته شد؛ به‌عبارت دیگر افت مقطعی صادرات فراورده‌های نفتی به‌دلیل مشکلات حمل بوده نه نبود مشتری.

  • در محدودیت‌های تجاری یک سال گذشته طرف‌های تجاری ایران تغییر کرد و از سمت کشورهای اروپایی به سوی کشورهای واقع در آسیای شرقی متمایل شد. این اتفاق چه تأثیری بر اقتصاد ایران دارد؟

پرداخت هزینه‌های سنگین برای انتقال پول، ماحصل برخی از این تغییرات است. به‌طور معمول برای فروش نفت یا فراورده‌های آن مشکلی وجود ندارد و تغییر طرف خریدار از چندان اهمیتی برخوردار نیست اما وقتی بحث به واردات می‌رسد، کشور مبدأ بسیار حائزاهمیت خواهد بود؛ چراکه وارد کردن کالا از کشورهایی که نفت از ما نمی‌خرند منوط به انتقال پول به آن کشور است. در شرایط فعلی کشور، اگر فروش نفت نزدیک به بازار خرید کالاهای مورد نیازمان باشد مبادله بسیار سهل‌تر خواهد بود. عدم‌خرید نفت توسط کشورهای منطقه یورو، هزینه چشمگیری را بابت انتقال پول برای کشورمان طی مدت موردبحث رقم زده است.

  • با توجه به تحریم‌های بانکی در ماه‌های گذشته به شیوه مبادله تهاتری روی آورده‌ایم. این شیوه تا چه حد سیاست درستی بوده است؟

مبادله تهاتری یک شیوه تجاری است که از گذشته نیز مرسوم بوده و تهاتر در شرایط تحریم به‌عنوان یک راه گریز مورد تأیید است. تهاتر ایراد یا ضعف نیست. به‌نظر من در ماه‌های اخیر تبلیغاتی که در این‌باره صورت گرفته منفی بوده است.

  • در این شرایط آیا دورزدن تحریم‌ها می‌تواند راهکار درست و همه‌جانبه‌ای برای اقتصاد ایران باشد؟

با جدی شدن تحریم‌ها، بخش خصوصی از تمام ظرفیت خود استفاده کرده و با شناسایی راه‌های ممکن توسط شرکت‌های اقماری خود، کالاهای قابل‌صدور را مبادله کرده است اما دولت به‌دلیل انتقال پول به خزانه نتوانسته صادرات را همانند گذشته انجام دهد. این مشکل دولت البته مسئله پیچیده‌ای نیست و قابل‌حل خواهد بود به شرط آنکه اراده انجام آن وجود داشته باشد. من این اراده را در بانک مرکزی ندیده‌ام.

  • این راهکار چیست؟

به‌دلیل مشکلاتی که علنی کردن آن ایجاد می‌کند این راهکار را نمی‌توانم توضیح دهم. فقط بدانید که بخش خصوصی راه‌حل برون‌رفت از این بحران را که روشی کم‌هزینه و کم‌دردسر است ارائه داده. کارشناسان، نمایندگان مجلس، ریاست‌جمهوری، اعضای هیأت دولت و مسئولان نفتی نیز پذیرفته‌اند اما بانک مرکزی به این بهانه که با قانون مغایرت دارد با اجرای آن مخالفت کرده است.

  • به‌نظر شما این تحریم‌ها ادامه خواهد داشت؟

من گمان نمی‌کنم آمریکا بنا داشته باشد تحریم‌ها را به این زودی بردارد. این کشور پس از 30سال تلاش سرانجام توانسته دو قطعنامه علیه ایران بگیرد؛ بنابراین خوش‌خیالی است اگر فکر کنیم از موضع خود به راحتی دست خواهد برداشت.

  • به این ترتیب در طولانی‌مدت بسیاری از خریداران نفت ایران با تغییر سیستم پالایشگاه‌هایشان دیگر به نفت ما نیازی نخواهند داشت؟

جای نگرانی وجود ندارد؛ چراکه تا دو سال آینده بیش از یک میلیون‌بشکه نفت برای فروش نداریم. تا پنج سال آینده نیز اصلا هیچ نفت خامی برای فروش نخواهیم داشت؛ البته مشروط بر آنکه برنامه‌های پیش‌بینی شده به درستی اجرا شوند و پالایشگاه‌ها و صنایع بالادستی طبق پیش‌بینی‌ها توسعه یابند. در این صورت کل نفت خام را خودمان تبدیل به فراورده خواهیم کرد.

  • دوران طلایی نفت با کسب 531میلیارد دلار درآمد در دولت‌های نهم و دهم اتفاق افتاد. بیشتر اقتصاددانان از چنین درآمدی به‌عنوان فرصتی تاریخی برای توسعه ایران نام می‌برند اما آیا واقعا درآمد هنگفت نفتی توانست توسعه‌یافتگی را به ارمغان آورد؟

دولت آقای احمدی‌نژاد خدمات عمرانی و زیربنایی را در اولویت قرارداد و کارهای شایسته‌ای نیز انجام شد اما اعضای دولت عوارض اجرای این پروژه‌ها را در شرایط موجود کشور نسنجیدند. ورود درآمدهای نفتی در بخش‌هایی که ظرفیت جذب به قدر کافی وجود نداشت سبب شد نقدینگی در دست مردم افزایش یابد. این نقدینگی تقاضای مردم برای خرید کالاها را افزایش داد و این درحالی بود که عرضه نمی‌توانست خود را به پای تقاضا برساند. به‌دلیل ورود پول به بخش‌هایی که تحت مدیریت و کنترل دولت نبودند نیز تورم لجام‌گسیخته‌ای در جامعه پدید آمد. دوم اینکه با جدی شدن محدودیت‌های تجاری، مردم به فکر حفظ ارزش پول خود افتادند. بنابراین سرمایه‌های خود را به بازار ارز، سکه و مسکن روانه کردند. دپوی ارز و سکه در خانه‌ها و رشد قیمت مسکن در شرایطی که بیش از یک میلیون واحد مسکن خالی از سکنه وجود دارد، تولید کشور را با مخاطره مواجه کرد. این درحالی است که اگر درآمدهای نفتی به صنایع زودبازده و سرمایه‌گذاری در پالایشگاه‌ها و پتروشیمی اختصاص می‌یافت می‌توانست ارزش افزوده قابل توجهی ایجاد کند.

  • دولت معتقــد است که سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف نفت و گاز به‌دلیل تحریم‌ها کاهش یافته است. در سال‌های گذشته تلاش بسیاری شد تا کمبود منابع ارزی در پروژه‌های نفت و گاز جبران شود اما این اتفاق نیفتاد. نظر شما چیست؟ آیا مشکل سرمایه‌گذاری در پروژه‌های نفتی، تحریم است یا دلایل دیگری چون دیپلماسی نامناسب در این موضوع دخیل است؟

نمی‌توان گفت که تحریم در افت سرمایه‌گذاری دخیل نبوده است اما اگر تنها دلیل کاهش سرمایه‌گذاری را تحریم بدانیم هم صحیح نیست. دولت می‌توانست با دخیل کردن بخش خصوصی به پالایشگاه‌ها و پتروشیمی، سرمایه‌گذاری را ارتقا دهد. در شرایطی که تحریم دست دولت را بسته است بهترین راهکار واگذاری امور به بخش خصوصی است که البته دولت‌ها از جمله دولت دهم جرأت وارد کردن بخش خصوصی به این حوزه را نداشتند.

  • در سال‌های اخیر نفت همواره محوری برای درآمد ملی قلمداد شده که همین مسئله نیز به اعتقاد کارشناسان باعث عقب‌ماندگی از جهش‌های اقتصادی کشور شده است. به‌نظر شما چگونه می‌توان موتور توسعه فناوری و اقتصادی را با نفت روشن کرد؟

چه بخواهیم و چه نخواهیم در کشور ما نفت وجود دارد و باید از آن استفاده کنیم اما اینکه نفت را خرج خورد و خوراک کنیم کار بسیار اشتباهی است. برای رسیدن به توسعه باید درآمد نفت را صرف خود نفت کنیم. تاسیسات نفت و گاز دارای مزیت نسبی است؛ بنابراین باید بخش اعظم درآمدهای نفتی به رشد این بخش اختصاص یابد. هرچند صندوق توسعه ملی به‌عنوان قلک این بخش شکل گرفت اما عدم‌تخصیص مناسب داشته‌های صندوق، کندی سیستم بانکی و سنتی‌بودن روش‌های تسهیلات‌دهی، موانعی را برای سرمایه‌گذاری ایجاد کرد. به اعتقاد من اگر در راستای برنامه حرکت می‌کردیم سرمایه‌گذاری‌ها به نحو مطلوبی افزایش می‌یافت.

  • یک وجه مهم مشکلات دولت آینده محدودیت‌های تجاری و تحریم‌های یکجانبه غرب علیه اقتصاد ایران است. عده‌ای از اقتصاددانان با این استدلال که بدون سیاست خارجی مناسب و منعطف، تحریم‌ها سخت‌تر هم خواهد شد خواهان مذاکره حداقل در سطوح دیپلماتیک هستند. از دیدگاه شما این امکان وجود دارد؟

شکی نیست. نمی‌توان به کشوری هم دست رفاقت داد و هم دشمنی کرد. به عقیده من امکان نزدیک شدن به آمریکا به‌دلیل وجود سدی بتنی به نام صهیونیست، وجود ندارد. هیچ آمریکایی تا نظر مساعد صهیونیست را نگیرد نمی‌تواند به ما نزدیک شود اما همه کشورهای دنیا آمریکا نیستند. می‌توان به‌گونه‌ای رفتار کرد که اگر کشورها در تیم ما نیستند در تیم دشمن ما نیز قرار نگیرند. برخی کشورها مانند امارات توان مقابله با دشمنان ما را ندارند و ناگزیرند به‌دلیل حفظ منافعشان با آمریکا نیز ارتباط داشته باشند. ما نباید این کشورها را به چشم دشمن خود نگاه کنیم.

  • اگر دوباره به‌عنوان متصدی فعال شوید چه اولویت‌هایی را برای این بخش تعیین می‌کنید؟

باید اولویت کار ما حذف خام فروشی باشد. خریداران نفت خام در دنیا تعدادشان به 60تا 70کشور می‌رسد اما قریب به پنج هزار کشور خواهان فراورده‌های نفتی هستند. به این ترتیب پیدا کردن مشتری بین پنج هزار کشور بسیار ساده‌تر از عرضه نفت به 70کشور خواهد بود. نخستین سیاست باید فراوری باشد. من نمی‌گویم دریچه‌های چاه نفت را ببندیم و منطقی هم نیست که دنیا را محدود کنیم به استفاده از نفت خود اما وقتی در کالایی مزیت نسبی داریم چرا آن کالا را فراوری نکنیم؟

  • اگر مهم‌ترین چالش‌هایی که صادرکنندگان در مدت مورد اشاره با آن روبه‌رو بوده‌اند را بخواهید در چند جمله بیان کنید به چه مواردی اشاره می‌کنید؟

چالش‌ها بیشتر به داخل بازمی‌گردد. در یک سال اخیر عموما صادرکنندگان به‌دلیل ناهماهنگی‌ها در بخش دولتی دچار مشکل شدند. ممنوعیت بخشی از صادرات نفتی نیز در این مدت به بازارهای صادراتی لطمه وارد کرد که البته ممنوعیت صدور برخی از‌ این فراورده‌ها مرتفع شده است. همچنین عدم‌تأمین مالی توسط سیستم بانکی، عدم‌روان‌سازی و وحدت‌رویه در گمرکات، مدیریت سلیقه‌ای و وادارکردن صادرکنندگان به مبادله کالا با نرخ‌هایی پایین‌تر، از عمده‌ترین معضلات بخش خصوصی در این مدت بوده است.

کد خبر 209628

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز