شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۸:۰۲
۰ نفر

روزنامه بحرینی الوسط حدود ۲هفته پیش گزارش کرد که دادگاهی در قاهره رسیدگی به شکایت یک وکیل مصری از قطر به اتهام مدارا با تروریسم را آغاز کرده است.

عربستان

البته به‌نظر می‌رسد اتهام تروریسم معادل حقوقی حمایت از اخوان‌المسلمین باشد که اخیراً مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی آن را در پیش گرفته‌اند.این کشورها اخیرا اخوان‌المسلمین را سازمانی تروریستی خوانده‌ و وعده برچیدن آن را داده‌اند. مصر و عربستان به همراه امارات همچنین از قطر به‌خاطر میزبانی و تأمین مالی شبکه تلویزیونی الجزیره دل خوشی ندارند. تداوم حبس روزنامه‌نگاران الجزیره و ده‌ها روزنامه‌‌نگار دیگر در مصر به اتهامات ساختگی تصادفی نیست.

شکایت یادشده نشان‌دهنده روابط جاری عربستان و مصر و مقابله آنها با خیزش‌های دمکراسی‌خواهانه سال2011 است که حسنی مبارک رئیس‌جمهور مصر و دیگر حاکمان خودکامه را در تونس، یمن و لیبی از اریکه قدرت پایین کشید. مشارکت خودکامگی‌خواهانه هیأت‌حاکمه نظامی مصر و خاندان حاکم عربستان فراتر از مخالفت با اخوان‌المسلمین و تهدید تروریسم است.
درحالی‌که این کشورها در حال اندیشیدن درباره آینده ائتلاف خود هستند، آنچه برایشان بسیار حساس است، باور روزافزون غرب نسبت به این امر است که دیگر دیکتاتورها نمی‌توانند ثبات ایجاد کنند. ژنرال‌های مصری و حاکمان مبسوط الید سعودی همچنین از مطالبات اصلی قیام‌های عربی بیزارند و درخواست مردم خود را برای آزادی، عزت، عدالت و اصلاحات واقعی اقتصادی و سیاسی رد می‌کنند. آنان به یک اندازه از پایان نزدیک الگوی خودکامگی می‌هراسند که می‌تواند به زوال آنان بینجامد یا دست‌کم مجبورشان کند مردم خود را در قدرت سهیم کنند. سعودی‌ها و متحدان آنها در خلیج‌فارس به‌خصوص بحرین و امارات نگران از بین رفتن یا حتی ضعیف شدن الگوی حکومت قبیله‌ای خانوادگی هستند که سال‌هاست در این کشورها جریان و ریشه دارد.

بنا بر اعلام گزارش‌های رسانه‌ها و سازمان دیده‌بان حقوق بشر، اکنون دست‌کم 15هزار نفر فعال اسلامگرا و سکولار در زندان‌های مصر به‌سرمی‌برند، بی‌آنکه متهم یا محکوم شده باشند. این تعداد شامل صدها نفر از فعالان و رهبران اخوان‌المسلمین و هواداران آن است. بسیاری از آنها ازجمله نوجوانان شکنجه و زیر فشار جسمی و روانی قرار گرفته‌اند.

تاریخچه روابط مصر و عربستان

روابط مصر و عربستان در خلال 60سال گذشته روند پیش‌بینی‌پذیری نداشته و به رهبری، ایدئولوژی و رخدادهای منطقه‌ای و جهانی بستگی داشته است. در خلال دوره ناصر در دهه 50 و 60 میلادی، روابط 2کشور به‌دلیل ترس سعودی‌ها از ایدئولوژی ملی‌گرایانه عربی ناصر پرتنش بود. سعودی‌ها ناصر را یک ملی‌گرای دوآتشه می‌دانستند که توده‌های عربی را علیه استعمار و پادشاهی‌های عربی می‌شوراند. از دیدگاه آنان، فراخوان ناصر برای وحدت اعراب تهدیدی برای بقایشان بود و از این‌رو به ملی‌گرایی و کمونیسم عربی اعلام جنگ دادند. مصر و عربستان سعودی 2قطب مخالف جنگ سرد اعراب در 2دهه یادشده بودند. ناصر نماینده جمهوری‌گرایی نوظهور اعراب بود، درحالی‌که عربستان سعودی نماینده پادشاهی‌های سنتی بود.

ناصر به اتحاد شوروی رو کرد و عربستان سعودی به آمریکا. از قضای روزگار، عربستان سعودی اکنون در حالی از هیأت حاکمه نظامی در مصر حمایت می‌کند که سیسی حاکم نظامی کشور می‌کوشد مسلک ناصری را در سیاست تجدید حیات کند.
در خلال 3 تا 5 سال آینده، جالب‌ترین سؤال تحلیلی این است که آیا این مشارکت میان عربستان و مصر دوام می‌آورد و تا چه مدت نسل بعد از سال2011 اعراب، ائتلاف خودکامگی سکولار و مذهبی سنتی را تحمل خواهد کرد.

سعودی‌ها از تصمیم سیاسی برای نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری مصر حمایت کرده‌ و سیاست‌های تند مشابهی را علیه اخوان‌المسلمین و ناراضیان سیاسی اتخاذ کرده‌اند. به‌نظر می‌رسد نزدیکی عربستان سعودی به مصر چند علت دارد. سعودی‌ها نسبت به از دست دادن فزاینده نفوذ و اعتبار در منطقه نگران هستند، به‌خصوص ناتوانی آنان در عقیم گذاشتن موافقتنامه موقت هسته‌ای بین گروه 1+5 و ایران. سیاست آنها در سوریه نیز ناکام بوده است. سعودی‌ها همچنین نتوانستند شورای همکاری خلیج‌فارس را به ساختار متحدتری تبدیل کنند.

دیری نخواهد پایید که دولت‌های غربی به این نتیجه برسند که خودکامگی برای حساسیت‌های اخلاقی آنها مناسب نیست، برای تجارت مخرب است و حضور آنها منطقه را تهدید می‌کند. ائتلاف حاکمان خودکامه مصر و عربستان به‌زودی آماج انتقاد قرار خواهد گرفت.

کد خبر 256502
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز