سه‌شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۱
۰ نفر

۲ جوان که به‌دلیل حسادت به دوست صمیمی‌شان او را به قتل رسانده‌اند، در جریان بازجویی‌های قضایی، جزئیات بیشتری از این جنایت را بازگو کردند.

متهم

براساس محتويات پرونده اين دو جوان كه رضا ( 26ساله) و جعفر ( 22ساله) نام دارند، متهمند روز 22مرداد‌ماه امسال دوستشان را كه جواني 31ساله به نام كيوان بود با شليك گلوله و ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و اموالش را به سرقت برده‌اند. آنها بعد از دستگيري در اعترافات اوليه‌شان گفتند به بهانه گردش كيوان را به باغي در اطراف شهر كشانده و در آنجا او را به قتل رسانده‌اند.

اما اين همه جزئيات اين پرونده نبود چرا كه صبح ديروز 2متهم به شعبه دوم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران منتقل شدند و در برابر بازپرس بستان‌زاده جزئيات بيشتري از اين جنايت را شرح دادند. در پايان جلسه بازجويي جعفر در گفت‌وگو با همشهري جزئيات بيشتري از اين حادثه را شرح داد.

  • از شب حادثه صحبت كن. شما براي چه‌كاري با مقتول بيرون رفته بوديد؟

آن شب من و رضا و كيوان براي تفريح با يكديگر بيرون رفته بوديم. ما 4سال بود با يكديگر دوست بوديم و رابطه نزديكي داشتيم.

  • نقشه اين قتل را از چه زماني طراحي كرده بودي؟

نقشه‌اي در كار نبود و همه‌‌چيز در چند دقيقه اتفاق افتاد. كيوان شروع به شوخي‌هاي زشتي كرد. او به مادرم توهين كرد و من ناراحت شدم. او به‌دليل وضعيت مالي‌شان به ما فخر مي‌فروخت. آن شب ما 250هزار تومان خرج كرده بوديم اما كيوان گفت من ماشين آورده‌ام بايد پول بنزين را بدهيد . من فقط 30هزار تومان ‌مي‌دهم. ما به‌دليل مصرف مشروبات الكلي در وضعيت عادي نبوديم و او به شوخي‌هايش ادامه مي‌داد تا اينكه نزديك باغي در اطراف شهر من عصباني و با او درگير شدم.

  • چطور شد با او درگير شدي؟

اول زدم توي گوشش اما بعد كنترلم را از دست دادم و كلت بادي كه همراهم بود را در آوردم. گفتم من ديوانه‌ام و مي‌زنم. او فحشم داد، گفت اگر مردي بزن. من هم زدم. البته اين كلت بادي بود و گلوله‌هايش قدرتي نداشت. وقتي شليك كردم صورتش خوني شد اما فقط يك زخم كوچك بود. هنوز فحش مي‌داد. من هم او را از ماشين بيرون انداختم. رفتم بالاي سرش گفتم ديدي چي شد.

  • بعد از شليك گلوله او چه وضعيتي داشت؟

باز فحش مي‌داد. به رضا هم فحش داد و او را عصباني كرد. رضا هم چاقو كشيد. چاقويش نوك تيزي نداشت اما لبه‌اش تيز بود. كلت را به رضا دادم و چاقو را از او گرفتم. از پشت يك ضربه به كتف كيوان زدم. مي‌خواستم از خودم دورش كنم. مي‌خواستم دومين ضربه را بزنم چاقو به‌دست خودم خورد و روي زمين افتاد.

رضا خيلي سريع چاقو را برداشت و به او ضربه زد. بعد ديديم ديگر كاري نمي‌شود كرد و يك ضربه ديگر هم زديم و حدود 10روز به شمال رفتيم. فكر نمي‌كرديم كسي از اين ماجرا بويي ببرد.

  • تو در اعترافات اوليه‌ات يكي از انگيزه‌هاي اين جنايت را حسادت به دوستت اعلام كرده بودي. وضعيت مالي خودت چطور بود؟

قبلا وضع مالي‌ام خوب بود. با يك زني كه 30سال از خودم بزرگ‌تر بود آشنا بودم و قرار بود با او ازدواج كنم. نصف سال آمريكا بود. پول خرجم مي‌كرد. برايم لندكروز خريد. كارت عابربانكش را به من داده بود كه در حسابش حداقل 80ميليون تومان پول بود. اما شرايط عوض شد و محتاج ماهي 2ميليون تومان شدم. لنگ پول تو‌جيبي و پول سيگارم شدم. آدم‌هايي را مي‌ديدم كه در عمرشان يك روز هم كار نكردند اما آنقدر پول دارند كه ارث‌خور هستند. من به اين دليل كيوان را كشتم كه يكسري از آدم‌ها در اين دنيا من را خيلي اذيت مي‌كنند. من از بودن در كنارشان عذاب مي‌كشم. زودتر من را خلاص كنيد.

  • يكي ديگر از اتهامات تو و رضا سرقت 10هزار دلار پول يكي از دوستان‌تان است. در اين‌باره صحبت كن.

يكي از دوستان‌مان به نام فريد در مجارستان زندگي مي‌كند و گاهي به ايران مي‌آيد. چند روز از قتل كيوان مي‌گذشت كه فريد تصميم گرفت به مجارستان برود. ما او را به فرودگاه برديم و در آنجا او دلارهايش را درآورد و نشان‌مان داد. ما هم نقشه سرقت پول‌هايش را كشيديم. من به بهانه دستشويي رفتن همراه فريد رفتم و ساكش پيش رضا ماند. رضا دلارها را برداشت و در اين مدت حدود 6هزار دلار خرج كرديم. مي‌دانستيم او 10هزار دلار ديگر در حسابش دارد و اگر بدون پول به آنجا برود، مشكلي برايش پيش نمي‌آيد.

براساس اين گزارش 3مرد كه متهم هستند اموال مسروقه مقتول ازجمله گوشي تلفن همراه و رينگ و لاستيك و پخش خودروي مقتول را خريده‌اند نيز از سوي بازپرس بستان‌زاده تحت بازجويي قرار گرفتند و اعلام كردند كه از سرقتي بودن اين اموال اطلاعي نداشته‌اند. به گفته بازپرس پرونده تحقيقات در اين‌باره همچنان ادامه دارد.

کد خبر 272029

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha