همشهری آنلاین: کیهان کلهر موسیقی ایران را وام‌دار کولی‌ها و نوازندگان دوره‌گردی دانست که در طول زمان‌های دراز آواهای آن را حفظ کرده‌اند.

kalhor

به گزارش سرویس موسیقی هنرآنلاین به‌نوشته پایگاه اینترنتی "نورث شور" حضور کلهر در این شهر و آغاز تمرین‌های کنسرت او با شجاعت حسین‌خان نوازنده سی‌تار، بهانه‌ای برای علاقمندان و مخاطبان جدی موسیقی شده تا تلاش کنند کار این گروه را از نزدیک ببینند و با شیوه همکاری این دو نوازنده برخاسته از دو اقلیم متفاوت آشنا شوند.

آنچه بیش از همه به‌چشم نویسنده گزارش "نورث شور" غریب آمده، بداهه‌نوازی محض این دو هنرمند در کنار یکدیگر است به‌شکلی که واقعا امکان ردگیری و تشخیص شباهت‌های اجراهای متفاوت را از مخاطب غربی گرفته و حتی در یک اجرای واحد هم برای حدس زدن ادامه و دنباله یک قطعه، سرنخی به دست نمی‌دهد.

کلهر در گفتگوی خود با این پایگاه، ریشه این اتفاق را در یک نزدیکی ورای مرزها و ملیت دانسته که: "از روز اول معلوم بود راه به جاهای خوبی می‌برد. کار با آدمی مثل شجاعت، یکی چیزی را در من بیدار کرد که خیلی ارزشمند بود. از همان روز اول هم ترکیب صدای سازهای ما به‌گوشم نشست و هرکس که شنید هم این آمیزش را جادویی دید. این سازها از دل یک فرهنگ مشترک برآمده‌اند و برای همین، آشنایی‌شان با یکدیگر وقتی نمی‌برد و زود اخت می‌شوند. نکته مهم در مورد کمانچه و سی‌تار این است که در نواختن هر دوی آنها سهم بزرگی از کار را بداهه‌نوازی تشکیل می‌دهد. انگار اصلا کمانچه و سی‌تار برای بداهه‌نوازی ساخته شده‌اند."

در ادامه این صحبت کلهر برای توضیح بیشتر، ساز خود را برداشته و یک فراز کوتاه روی آن اجرا می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه یک جمله موسیقایی، با پاسخی از سوی ساز مخاطب و برگشت و رفت چندباره، به غوغایی موزون، از دو صدای هم‌نوا می رسد. چیزی که خود کلهر آن را "آشفتگی محض" می‌نامد اما این ابتدای راه است: "بعد هرکدام قصه خودمان را رد می‌گیریم و گاه هم را همراهی می‌کنیم. هر بار یکی پیش می‌افتد و دیگری درکنارش یا مخالف او. در این مسیر شمای شنونده می‌توانید همراه این گذار باشید یا همان‌جا باقی بمانید. ممکن است شما را هرجایی ببرند، برای همین واقعا اینکه چه کسی توی سالن نشسته و شنونده آهنگ‌ها چه‌کسی است، نقش مهمی در این کار دارد. این موسیقی برای گوش نا‌آشنا نیست."

و این نکته‌ای است که با ملاحظه بسته‌شدن کنسرت کلهر و شجاعت حسین خان و فروش تمامی بلیت‌های این رویداد در سالن کی‌میک واقع در ونکوور غربی کانادا بسیار جالب به‌نظر می‌رسد. گویی این موسیقی خاص و کاملا بومی، برخلاف انتظار همه آنقدرها هم اسیر مرز و بوم خود نمانده و در آن سوی اقیانوس هم این شمار مخاطب را می‌تواند به‌خود جذب کند. کلهر هم این اتفاق را دریافته اما لازم می‌داند یک نکته در این میانه گفته شود: "موسیقی ما لهجه دارد، این را نباید فراموش کرد. این لهجه را در نوازندگی هرکسی نمی‌شود شنید و شجاعت از اندک‌شمار آدمهایی است که این‌گونه ساز می‌زند."

وقتی از او درباره این لهجه موسیقایی می‌پرسند، کلهر برای توضیح بیشتر متوسل به خاطراتش می‌شود: "ببینید من در یک خانواده کرد توی تهران بزرگ شدم. توی تهران فرصت کارکردن و آموختن موسیقی را داشتم و سوای مادرم که دستی در کار نواختن موسیقی کردی داشت، باقی خانواده ما با موسیقی سنتی ایرانی هم انس داشتند. اینگونه بود که از همان سال‌های اول، همیشه حواسم به همه‌جا بود و موسیقی خوب، از هرگوشه‌ و هرجایی جذبم می‌کرد. انگار افق بزرگتری پیدا کرده بودم و اینطوری شد که وقتی کمانچه را برای اولین بار دیدم، انگار سحرم کرده بودند."

باقی داستان زندگی کلهر و نوازنده شدنش و اینکه در خانواده و شهر آنها هیچ کمانچه‌نوازی نبوده، قصه‌ای است که برای طرفداران ایرانی او کاملا آشناست. اما کلهر درپایان روایت ماجرای نوازنده‌شدنش به نکته تازه‌ای می‌رسد: "از همان اوایل احساس می‌کردم در کنار موسیقی سنتی ایرانی و هرگونه موسیقی دیگری، یک چیزی هست که انگار در همه جا پیچیده اما خودش به‌چشم نمی‌آید. پا به راه سفر شدم و در جوانی همه‌جای ایران را گشتم که این سفر بهترین اتفاق و بزرگترین راهنمای من در سال‌های بعدی بود. آن چیز گمشده را دیگر پیدا کرده بودم: یک صدای محو که از تاب افتاده بود، اما گم نشده بود و شاید مال اولین نوازنده بیابانی بود که ساز را دست گرفته و خوانده بود. این صدا هرچه از شهر دور می‌شدید زنده‌تر و قوی‌تر می‌شد و بالاخره توی روستاهای دور و مکان‌های بدوی هنوز نفس داشت. بی‌گمان اصل و ریشه موسیقی ما آنجاست: توی سینه کولی‌ها و روی سیم‌های سازهای نوازنده‌های دوره‌گرد، عاشیق‌ها و گله‌دارها و مثل اینها. موسیقی ایرانی از این ریشه‌ها مایه گرفته و موسیقیدان‌های آن هم مستقیم و غیرمستقیم از همین گهواره‌ها برخاسته‌اند. این آدم‌ها بعدها در جستجوی زندگی راحت‌تر و بهتر به شهرهای بزرگتر آمده و در کنار این مهاجرت، موسیقی خودشان را برای ما می‌آوردند. ما از هر جهت به زاد و بوم اصلی موسیقی خودمان مدیونیم."

و اینجا همان نقطه طلایی رسیدن کلهر به کسانی چون شجاعت حسین خان بوده است. اینها نوازندگانی اند که هنوز می‌توانند نواها و آواهای کهن را به خاطر بیاورند و آنها را بنوازند.

در این کنسرت که برای روز جمعه 22 اسفندماه جاری برنامه‌ریزی شده، سوای کلهر و شجاعت حسین‌خان، سندیپ داس هم با نواختن تبلا این گروه را همراهی خواهد کرد.

کلهر که مدتهاست در کنار شجاعت حسین‌خان نبوده می‌گوید: "کسی در ابتدا این کار را جدی نمی‌دید. البته ضعف هم در کارمان وجود داشت. ولی الان دیگر خیلی روی این کارهای وقت گذاشته و آن را به جای خوبی رسانده‌ایم. هنوز هم وقتی با هم می‌نوازیم، همان صدای جادویی دستکم خودمان را سحر می‌کند. هرچه باشد، الان 17 سال است سازهایمان همدیگر را می‌شناسند."

کد خبر 289057

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha