دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۸
۰ نفر

این روزها سندی در کنگره آمریکا در حال بررسی است که واکنش گسترده و یکپارچه عراقی‌ها را به‌دنبال داشته‌است.

نقشه

 

اين سند كه درواقع پيش‌نويس لايحه بودجه وزارت دفاع آمريكاست به چگونگي كمك مالي واشنگتن به گروه‌هاي عراقي، دستور عمل و سازوكار آن مي‌پردازد. در اين لايحه آمده‌است: پنتاگون بايد كمك مالي خود به عراق را به 3بخش مشخص تقسيم كند به‌صورتي كه گروه‌هاي سني، پيشمرگه‌هاي كرد و دولت بغداد به‌صورت جداگانه و مستقل از كمك‌هاي مالي و تسليحاتي واشنگتن بهره‌مند شوند. در اين سند به‌طور مشخص آمده‌است: كمك مالي به گروه‌هاي سني و پيشمرگه‌هاي كرد بايد به‌گونه‌اي مستقل از بغداد صورت گيرد گويي كه اين دو «كشورهاي مستقلي» هستند.

اشاره به گروه‌ها و مناطق سني و كرد به‌عنوان كشورهاي مستقل در عراق در يك سند رسمي كنگره آمريكا، واكنش گسترده گروه‌هاي عراقي را برانگيخت و پارلمان عراق اين هفته با تصويب قطعنامه‌اي با اين موضوع مخالفت كرد و دولت را از هرگونه وارد شدن به اين سازوكار منع كرد. اين واكنش‌ها به حدي بود كه دولت آمريكا مجبور به موضعگيري شد و منابعي از دولت به رسانه‌ها گفتند جملات اين سند در جريان بررسي در صحن كنگره تغيير مي‌كند و اگر هم تغيير نكند دولت واشنگتن مداخله خواهد كرد.

  • رؤياي نومحافظه‌كاران

اشاره به گروه‌هاي عراقي به‌عنوان «كشورهاي مستقل» در سند كنگره آمريكا كار همان طيف از جمهوريخواهاني است كه همچنان سياست‌هاي نومحافظه‌كارانه دولت جورج بوش را دنبال مي‌كنند. نومحافظه‌كاراني كه تثبيت و تقويت سلطه آمريكا بر جهان با استفاده از ابزارهاي نظامي را دستور كار اصلي خود مي‌دانند و با همين دستور كار در دوران 8ساله دولت جورج بوش مقدمات چنين هرج و مرج كم‌سابقه و جنگ‌هاي خونين امروز خاورميانه را فراهم كردند. اين حقيقت انكارناپذيري است كه حتي باراك اوباما هم به آن اعتراف كرده ‌است.

او ‌ماه گذشته در مصاحبه‌اي با روزنامه نيويورك ‌تايمز گفت، نمي‌توان نقش آمريكا را در ظهور تروريسم كنوني در عراق ناديده گرفت. اقدام نظامي دولت آمريكا در حمله به عراق و اشغال آن بدون اينكه برنامه‌ مشخصي براي بعد از سقوط رژيم صدام داشته باشد، موجب ظهور هيولاي داعش شد. فرماندهان ارشد گروه تروريستي داعش را افسران ارشد بعثي تشكيل مي‌دهند كه به دستور پل برمر حاكم آمريكايي دوران اشغال بغداد از ارتش عراق اخراج شدند. پياده‌نظام و ايدئولوگ‌هاي داعش را هم كساني تشكيل مي‌دهند كه در زندان‌هاي ابوغريب و گوانتانامو توسط آمريكايي‌ها شكنجه شدند. نفرتي كه از اين رفتار ايجاد شد، اكنون توسط داعش در عراق و سوريه عليه مردم بي‌گناه تلافي مي‌شود.

در كنار اين نقش غيرمستقيمي كه آمريكا در تشكيل داعش و شرايط كنوني عراق دارد، تجزيه عراق از برنامه‌هايي بوده كه نومحافظه‌كاران همواره آن را دنبال مي‌كردند. نظريه‌پردازان اين طيف تندرو در عرصه سياست آمريكا، بر اين عقيده هستند كه كشورهاي تأثيرگذار خاورميانه مانند ايران و عراق، با قدرت نظامي و موقعيت استراتژيك و توان مردمي كه دارند، با تجزيه قابل مهار مي‌شوند. رابطه ويژه‌اي كه آمريكا و متحدان غربي‌اش همواره با كردهاي شمال عراق از زمان حكومت صدام تا امروز داشته و دارند، در راستاي همين نظريه است.

  • تقسيم سوريه

سوريه را به‌خاطر موقعيت استراتژيكش، گذرگاه خاورميانه مي‌نامند. هم‌مرزي اين كشور با مهم‌ترين و حساس‌ترين نقاط خاورميانه، سوريه را به مهم‌ترين بازيگر منطقه تبديل كرده‌بود. همين اهميت موجب شده كه قدرت‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي در 4سال گذشته همه توان و برنامه‌ريزي خود را صرف بي‌ثبات كردن اين كشور كنند. شبه‌نظامياني از ده‌ها كشور جهان با پول و سلاح كشورهاي منطقه و هدايت مستقيم و غيرمستقيم قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي، سوريه را به ميدان جنگي تبديل كردند كه نتيجه‌اش ميليون‌ها آواره، بيش از 200هزار كشته و شهرهاي ويران شده ‌است.

باوجود همه تلاش‌ها اما دولت مركزي سوريه همچنان قدرت را دست‌كم در بخش‌هايي از كشور در دست دارد. اما زمزمه اجتناب‌ناپذير بودن تجزيه سوريه به‌عنوان راه‌حلي براي پايان دادن به جنگ، همواره در طول اين 4سال گذشته از سوي قدرت‌هاي غربي و عربي شنيده شده‌است. حتي طرحي كه سازمان ملل سال‌گذشته براي حل بحران سوريه ارائه داد، بر همين مبنا استوار بود.

مبناي اين طرح، انعقاد آتش‌بس منطقه‌اي و امضاي توافقنامه‌هاي موقت در هر منطقه ميان گروه‌هاي مسلط بر آن منطقه با دولت بشار اسد يا ميان خود گروه‌ها با هم است. طراحان اين طرح مي‌گويند، اكنون سوريه به 5بخش تقسيم شده: قسمت‌هايي كه در كنترل داعش است مانند رقه و مناطق شرقي هم مرز با عراق، قسمت‌هايي كه تحت كنترل كردهاست مانند بخش‌هاي شمالي كشور هم مرز با تركيه، قسمت‌هايي كه تحت كنترل ارتش آزاد است مانند مناطق محدودي از درعا و دوما نزديك پايتخت، مناطق تحت كنترل دولت كه علاوه بر دمشق شامل حمص و حما و مركز و جنوب كشور مي‌شود و قسمت‌هايي كه جنگ در آن واقع است مانند حومه حلب و ديرالزور در غرب و شرق كشور.

  • عقبگرد يمن به قرن قبل

در ماه‌هاي اخير يك كشور ديگر به فهرست كشورهاي بحران‌زده و درگير جنگ خاورميانه و شمال آفريقا اضافه شد: يمن. در اين كشمكش، تقسيم يمن به‌عنوان يكي از گزينه‌هاي مورد حمايت عربستان و كشورهاي عربي مطرح است. قدرت‌هاي غربي هم به‌خاطر موقعيت استراتژيك يمن از نظر آب‌هاي اطراف آن و به‌ويژه تنگه باب‌المندب، از اين آشفتگي در يمن و حتي تقسيم آن استقبال مي‌كنند.
يمن از سال 1905تا 1990در دوره‌هاي مختلفي با مداخله انگليسي‌ها، عثماني‌ها و سعودي‌ها، تقسيم و تجزيه را تجربه كرده است.

اكنون بارديگر اين طرح از سوي سعودي‌ها و هم‌پيمانان آنها در شوراي همكاري خليج‌فارس و با چراغ سبز قدرت‌هايي خارج از منطقه دنبال مي‌شود. عربستان سعودي همواره در طول تاريخ به‌دنبال بهره بردن از سياست و جغرافياي يمن به سود خود و به بهاي فقير ماندن اين كشور همسايه بوده‌ است. مداخلات عربستان در يمن اين روزها به شكل تجاوز گسترده نظامي و به خاك و خون كشيدن مردم اين كشور از هميشه علني‌تر شده‌است.

عربستان آشكارا دليل حمله نظامي خود را قدرت گرفتن يك گروه يمني كه مخالف عربستان است عنوان كرده و براي پايان دادن به اين عمليات نظامي هم شرط و شروط تعيين كرده‌است. در روزهاي اخير گزارش‌هايي منتشر شده مبني بر اينكه طرح مورد مذاكره عربستان و هم‌پيمانانش در كشورهاي عربي حاشيه خليج‌فارس براي يمن، تقسيم دوباره اين كشور به شمال و جنوب است.

برخي گزارش‌ها هم حاكي از آن است كه عربستان خواستار كنترل بر استان حضرموت در جنوب يمن است. كنترل بر اين استان يعني كنترل بر آب‌هاي باب‌المندب و خليج‌عدن و بخشي از درياي عمان. تقسيم يمن، امكان اعمال نفوذ عربستان بر اين كشور را تقويت مي‌كند و يمن را بيشتر از گذشته به همسايه‌اي ضعيف و كم‌خطر براي عربستان تبديل مي‌كند.

کد خبر 294123

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha