آگهيهاي رنگارنگ مؤسسههاي خدمات تخليه چاه و گشايش لولههاي مسدود بر در و ديوار خانهها - بهخصوص در تهران- براي همهمان منظره آشنايي است، اما اين يكي، براي نگارنده كه حساسيت بسياري به اين موضوع دارد، از فرط كثرت و رنگارنگي، تازگي كاملاً تكاندهندهاي داشت. منظره شنيع يادشده كه تصويرش را در يك تصوير مشمئزكننده ملاحظه ميكنيد، چند سؤال به ذهنم آورد:
يك ساختمان چهارطبقه با دهدوازده آپارتمان چند عدد چاه فاضلاب و چند متر لوله و اتصالات دارد؟
هر چاه بهطور معمول، با محاسبه ميزان متوسط عمليات انساني، چند وقت يكبار پر ميشود؟
لولههاي ساختمانها، با ميزان متعارف ريختن مواد مسدودكننده در آنها، هر چند وقت يكبار بند ميآيند و نياز به باز شدن دارند؟
در منطقه سعادتآباد، حول و حوش اين ساختمان، چند مؤسسه تخليه چاه و خدمات لولهبازكني فعاليت دارد؟
آيا مؤسسههاي مناطق ديگر شهر هم به ساختمانهاي اين منطقه خدمات ارائه ميدهند؟ (طبق عرف، اكثر اينگونه مؤسسات در شعاع معقولي از محل دفترشان كار ميكنند يا مردم از مؤسساتي كه دفترشان فاصله نزديكتري با ساختمانشان دارد، تقاضاي خدمات تخليه و سد معبر ميكنند). بهعبارت روشنتر، آيا ممكن است آگهيچسبانهاي مؤسساتي مثلا در شرق تهران بيايند به اين منطقه و آگهي بچسبانند؟
همة سؤالهاي بند اخير براي اظهار تعجب از تعداد انبوه اعلانها بر در و ديوار اين ساختمان است. بهنظر شما عجيب نيست؟
مديران و صاحبان مؤسسههاي مربوطه و همچنين آگهيچسبانها آنقدر درايت ندارند كه بدانند چسباندن آگهيشان در كنار انبوه آگهيهاي ديگر باعث ميشود كه اصلاً ديده نشوند و در ميان اين حجم انبوه گم شوند؟
كسي در اين ساختمان ساكن نيست؟ كسي در آن كار نميكند؟ مالكان و ساكنان اين ساختمان هنگام ورود و خروج چشمشان به در و ديوار ساختمان نميافتد؟ آيا چشم و ذهنشان اينقدر به زشتي و بيقوارگي بصري عادت كرده كه متوجه زنندگي اين منظره نميشوند؟آيا لازم است كه باز هم استخوان در زخم بچرخانيم يا نمك بر زخم بپاشيم و كساني را - با پرسشهاي ديگر - بيش از اين سرزنش كنيم؟
در مكانهايي عمومي، ازجمله سرپناه ايستگاههاي اتوبوس يا بدنه ايستگاههاي برق فشار قوي اعلاني شابلوني خودنمايي ميكند كه هشدار ميدهد چسباندن آگهي روي آنها پيگرد قانوني دارد. آيا نميشود اين را به در و ديوار خانهها هم تعميم داد و دستكم تلفن خاطيان را قطع كرد؟ دهها مؤسسه خدماتي از اين نوع، آگهيهايشان در «نيازمنديهاي همشهري» چاپ ميشود. چرا مردم درصورت نياز به آن مراجعه نميكنند؟ يعني مردم اينقدر تنبل هستند كه بايد درصورت نياز فقط به درِ خانة خودشان مراجعه كنند تا بتوانند شماره چند مؤسسه را يادداشت كنند؟
چند سال پيش در سفري به رم، ديدم اينگونه آگهيها را روي بدنه سطلهاي زباله كه به فاصلههاي اندكي در همه جاي تهران هم هست، چسباندهاند. گرچه اين كار نيز با حجم انبوه آگهيهاي مشابه در تهران، منظره سطلهاي زباله شهر را هم زشت ميكند، اما موضوع اين آگهيها تناسب بيشتري با زباله دارد و به هر حال بهتر از چسباندنشان بر در و درگاه خانههاست.
بهطور قطع و يقين، شهرداريها بايد نصب اين آگهيها بر در و ديوارهاي شهر را اكيداً ممنوع كنند و براي اطلاعرساني در اين زمينه بايد از انواع امكانات و ابزار ديگر استفاده كرد. آن هم در شهري كه اين همه دقت و حساسيت روي ايجاد و حفظ فضاي سبز ديده ميشود و اين همه توجه و هزينه صرف زيباسازي شهر ميشود. اما متأسفانه براي چنين مشكلي هنوز راهي جامع پيدا نشده است.
- نويسنده و منتقد سينما، سردبير ماهنامه فيلم
نظر شما