همشهری آنلاین: همه ما این توصیه‌ها شنیده‌ایم: سبزی بیشتری بخورید، آب بیشتری بنوشید و مصرف گوشت قرمز و غذاهای فراوری‌شده را کاهش دهید.

guidelines

گرچه شاید این توصیه‌ها درست به نظر برسند، اما بر اساس یک مقاله بحث‌برانگیز که هفته گذشته در ژورنال پیشرفت‌های کلینیک مایو منتشر شده است، این توصیه‌ها بر داده‌های قابل‌ اعتمادی تکیه ندارد.

به نوشته لایوساینس ادعاهای این مقاله که برخی از دانشمندان را که می‌گویند نتیجه‌گیری‌های این مقاله اغراق‌شده هستند، در موضع دفاعی قرار داده است.

موضوع این است که اصول راهنمای تغذیه‌ای آمریکا به‌شدت بر داده‌های به‌دست‌آمده از پرسشنامه‌های خوداظهاری متکی هستند که در آن‌ها افراد انواع غذا و نوشیدنی‌هایی را که روزانه مصرف می‌کنند، گزارش کرده بودند.

اما افراد معمولی ممکن است در هنگام پرکردن پرسشنامه موضوعات را به یاد نیاورند، به حدس زدن متوسل شوند و حتی دروغ بگویند. جمعه گذشت چند وعده سبزی خوردم؟ بگذار ببینم، یک وعده چقدر می‌شود؟ هفته‌ای چند تا دونات می‌خورم؟ خوب، شاید به‌جای پنج‌تا بهتر است بگویم یکی. یک فنجان چند گرم می‌شود؟

  • بررسی‌هایی بر اساس پرسشنامه‌های خوداظهاری

چنین پرسشنامه‌هایی در طول پنج دهه گذشته در کانون برنامه‌ای به نام «نظرخواهی بررسی ملی سلامت و تغذیه» (NHANES) قرار داشته است که به‌وسیله پژوهشگران مراکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها سرپرستی می‌شده است. داده‌های به‌دست‌آمده از این پرسشنامه‌ها به‌طور گسترده‌ای، هرروزه، برای مجموعه‌ای از بررسی‌های بهداشتی استفاده می‌شوند که یافته‌هایی به دست می‌دهند که متضاد یکدیگر به نظر می‌رسند: قهوه برای شما خوب است؛ قهوه برای شما بد است؟ اغلب این توصیه‌ها به NHANES  و پرسشنامه‌های خوداظهاری بازمی‌گردند.

پژوهشگران هنگامی‌که نتایجشان را منتشر می‌کنند، معمولاً اتکایشان به پرسشنامه‌های خوداظهاری را به‌عنوان محدودیتی برای کارشان بیان می‌کنند؛ و اغلب پژوهشگران از ابزارهای آماری برای پرداختن به این محدودیت‌ها استفاده می‌کنند. یک دلیل برای استفاده از این پرسشنامه‌ها این است که جایگزین‌ها- مانند انجام بررسی که مصرف غذا و نوشیدنی گروه بزرگی از افراد را برای ماه‌ها تحت نظارت شخصی قرار دهد، بیش‌ازحد گران‌قیمت است که قابل انجام باشد.

اما اکنون، دانشمندان به سرپرستی ادوارد آرچر، پژوهشگر چاقی در مرکز پژوهشی چاقی و تغذیه در دانشگاه آلباما در بیرمنگام، پرسش بدتری را می‌پرسند: آیا این داده‌ها نادقیق نیستند یا اصولاً داده هستند؟

آرچر گفت، داده‌های NHANES «در پژوهش علمی غیرقابل‌پذیرش هستند و شبه‌علمی شمرده می‌شوند. تلاش برای استوار کردن اصول راهنمای بهداشت عمومی بر گزارش‌های موردی و وانمود کردن این اصول علمی هستند، شیادی است.»

آرچر و همکارانش مدعی هستند که اکثریت داده‌ها به‌دست‌آمده از NHANES و یک نظرخواهی دیگر انجام‌شده به‌وسیله وزارت کشاورزی آمریکا به نام «آنچه ما در آمریکا می‌خوریم» به‌طور فیزیولوژیک نامعقول هستند- یعنی اغلب بیانگر فراوانی‌ها یا مقادیر غیرواقعگرایانه هستند؛ بنابراین به گفته این پژوهشگران این نظرخواهی‌ها تخمین معتبری از مصرف واقعی غذا و نوشیدنی مردم نیستند.

این گروه همچنین مدعی است که پروتکل‌های اندازه‌گیری مشابه روش‌هایی هستند که برای ایجاد خاطرات کاذب در بررسی‌های روان‌شناختی به کار می‌روند. برای مثال، پرسشنامه ممکن است گزینه‌هایی مربوط به صبحانه را در برابر پاسخ‌دهنده قرار دهد که او را وادارد که بیکن و تخم‌مرغ خورده است، حتی اگر این غذا را نخورده باشد. این پژوهشگران مدعی هستند که درنتیجه اتکا کردن بررسی زا بر چنین داده‌های پراشتباهی، توصیه‌های رایج غذایی درباره اینکه چه بخوریم و چه نخوریم به شکلی تحول‌یافته‌اند که باعث سردرگمی مردم شده‌اند و هیچ تأثیر در مهار کردن همه‌گیری چاقی و دیابت نوع ۲ به‌جای نگذاشته‌اند.

به گفته آرچر نتیجه خالص این بوده است که مردم «علل واقعی بیماری‌های مزمن غیرواگیر را نادیده بگیرند.»

آرچر می‌گوید علت اصلی چاقی تغذیه نیست، بلکه بی‌حرکتی است. آرچر در یک بررسی که سال گذشته منتشر کرد، به‌جای پرسشنامه از پایشگرهای فعالیت و آنالیز ادرار استفاده کرد تا رابطه نزدیک میان بی‌حرکتی و کاهش وزن را نشان دهد.

اما سایر پژوهشگران داده‌های NHANES و USDA را غنی و اطلاع‌دهنده، هر چند ناکامل می‌شمارند.

پژوهشگران برندا دیوی و پل ایستربوکز از پلی‌تکنیک ویرجینیا در بلک‌برگ در مقاله‌ای تفسیری درباره مقاله آرچر و همکاران گفتند که روش‌های ارزیابی بر اساس حافظه، مانند پرسشنامه‌ها به‌کاررفته در NHANES همبستگی‌های مهمی را میان رژیم غذایی و پیامدهای بهداشتی نشان داده‌اند، برای مثال رابطه میان بیماری قلبی و مصرف چربی و نیز رابطه میان اضافه‌وزن و مصرف نوشابه‌های شیرین‌شده.

این دو پژوهشگر نتیجه‌گیری می‌کنند: «این استدلال که این داده‌ها نشانه‌ای از اتلاف منابع هستند.... مانعی بر سر راه پیشرفت در پژوهش درباره چاقی و تغذیه است.»

جیمز هربرت، استاد اپیدمیولوژی و آمار حیاتی در دانشکده بهداشت عموی آرنولد در دانشگاه کارولینای نیز می‌گوید پژوهشگران راه‌هایی برای تعیین کمی خطاهای اندازه‌گیری ایجاد کرده‌اند که می‌تواند به همراه استفاده از پرسشنامه به کار رود و اثرات آن‌ها را کاهش دهد.

هربرت و همکارانش در مقاله‌ای که در سال ۲۱۰۴ در ژورنال پیشرفت‌های تغذیه منتشر کردند به بدفهمی‌های داده‌های NHANES اشاره کردن و همچنین شیوه‌های برای بهبود آن پیشنهاد کردند، مانند افزایش شمار مصاحبه‌های به یادآوردن رژیم غذایی ۲۴ ساعته که در طول نظرخواهی برای بهبود دقت آن؛ ابداعی که اکنون در پروتکل NHANES گنجانده‌شده است.

وزارت کشاورزی امریکا برای نظرخواهی «ما در امریکا چه می‌خوریم» از تکنیکی به نام «روش چند-گذری خودکارشده» (AMPM) - یک روش کامپیوتری‌شده برای گرداوری یادآوری‌ها درباره رژیم غذایی چه در مصاحبه رودررو و چه در مصاحبه تلفنی- استفاده کرد. بررسی‌های بر روی خود روش AMPM دقت أن را نشان داده‌آند.

هربرت گفت: «شمار زیادی افراد هوشمند هستند که به تأمل و کار برای بهبود بخشیدن به روش‌شناسی ارزیابی‌های تغذیه‌ای مشغول هستند.» و افزود که گرداوری داده‌ها از هر نوعی خطاهایی خواهد داشت.

همچنین دیوی و ایستربوک گفتند، دانشمندان به ایجاد روش‌های ارزان‌قیمت و غیرتهاجمی برای آزمایش خون و ادرار ازلحاظ محصولات فرعی شیمیایی سوخت‌وساز یا شاخص‌های زیستی غذاها و نوشیدنی‌هایی که شخص شرکت‌کننده در یک بررسی مصرف می‌کند، ادامه می‌دهند و این روش‌ها می‌توانند مکمل سودمندی برای داده‌های به‌دست‌آمده از به یادآوردن رژیم غذایی باشند.

کد خبر 299155

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha