همشهری آنلاین: شاهرخ وقتی تصمیم رفتن به تیم فوتبال پرسپولیس را گرفت به علی پروین گفت باید توجیه قابل قبولی برای آمدن به پرسپولیس داشته باشد و علی پروین هم وعده داد تا در صورت آمدن به پرسپولیس به او زمینی بزرگ بدهد

علی پروین

فوتبال در کشور ما قدمتي نزدیک به یکصد سال دارد اما اعتبار حرفه‌ای در فوتبال ما عمری 14ساله دارد.

درست از روزهای شروع لیگ برتر بود که فوتبال ما حرفه‌ای شد و قانون، مدار فوتبال ما را در اختیار گرفت و اسم قرارداد سفید و مرام و مسلک و داش‌مشتی‌گری و تعصب و عشق به پیراهن و قداست پیراهن باشگاهی رفته‌رفته کمرنگ و کمرنگ‌تر شد.

کار تا جایی پیش رفت که مثل بسیاری از پدیده‌هایی که از خارج مرزها وارد ایران می‌شود، در این عرصه هم از کسانی که این واژگان تازه را وارد فوتبالمان کرده‌اند جلو افتادیم و تقدم قانون و مقررات موضوعی و خشک در فوتبال را بر مسائل و خصايل انسانی شعار خودمان قرار داديم.

دیگر از این بازیکنان فوتبال امروز نمی‌شنویم که به عشق این پیراهن آمده‌ایم و سرمان را برای این تیم می‌دهیم. همه حالا به جست‌وجوی پول مدام فریاد می‌کنند که عشق و تعصب کیلویی چند؟ بگویید پول کجاست.

این‌ها اعقاب همان نسلی هستند که در قالب توسعه‌دهندگان یک پدیده مذموم اجتماعی به صورت قارچ‌گونه در کشورمان رشد یافتند.

همان افرادی که می‌گفتند با عشق در هیچ مغازه‌ای به تو 3کیلو سیب‌زمینی نخواهند داد.

  • بازگشت به گذشته

نسل متمدن اجتماعی ما از دومین دهه قرن شمسی اخیر متولد شد. نسلی که دانشگاه و سینما و جاده چالوس داشت.

نسلی که اتومبیل در خیابانش تردد می‌کرد و آسفالت، سنگفرش خیابان‌هایش شد. نسلی که قطار سراسری داشت و دیگر به تراموای تهران به حرم‌حضرت عبدالعظیم(ع) ماشین دودی نمی‌گفت.

در دهه سوم از قرن اخیر ما، ثروت در جامعه رو به تزاید گذاشت؛ البته به صورت قطره‌چکانی.

سپس از دهه30 شمسی و بعد از ملی شدن صنعت نفت و کمک‌های بین‌المللی، دولت پولدارتر شد و در دهه چهل و ابتدای دهه50 و رشد شوک‌گونه اقتصاد تک‌محصولی ما ناشی از سه برابر شدن قیمت نفت اوپک در سال1973 میلادی، دولت صاحب پول بیشتر شد.

حکومت تک‌محور سلطنتی باعث شد تمام ثروت‌های جامعه تحت نظارت ارتش و دولت متمرکز شود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي سیستم نگرش بر اقتصاد رو به بهبود گذاشت و بهبود این سیستم به علت برخی از کارشکنی‌ها طولانی شد.

این نگاه ویژه بر اقتصاد باعث شد اقتصاد در دو زمینه خصوصی‌گرایی و اقتصاد کاپیتالیستی و تصدی دولت در امور اقتصادی مملکت سرگردان باشد. سرگردانی در این زمینه از آفت‌های سیستم فوتبالی ماست.

ما نمی‌دانیم فوتبال ما خصوصی است یا دولتی. نمی‌دانیم دولتی که حق ندارد تیمداری کند و باشگاه‌هایی که نباید دولتی باشند از کجا آمده و کجا می‌روند.

این‌که بعد از چند سال سرگردانی اهلیت هیچ مرجع خصوصی را نپذیرفته و در آستانه تحویل دو تیم پرسپولیس و استقلال به یک موسسه تقریبا دولتی مثل سایپا و ایران‌خودرو قرار می‌گیریم.

این‌ها تمام آفت‌های اقتصادی فوتبال ماست که قانون را از قراردادهای سفید و مبتنی بر مرام به جایی رسانده که دیگر فرزند به پدر خود باورندارد.

  • رابطه معکوس پول با مرام

قراردادهای مدنی جای خود را در فوتبال از روزی محکم کردند که فوتبال، صاحب پول شد و پول، حاکم بر مدار ارزش‌های انسانی و اخلاقی. دیگر کسی قرارداد سفیدامضا نمی‌داد و تعهد پرداخت‌ها در فوتبال ما موی سبیل نبود.

  • هر چه همه گرفتند

یکی از کسانی که در فوتبال بی‌پول دهه60 به توسعه مرام‌های انسانی و توسعه رفتارهای مردانه مبتنی بر اعتماد در فوتبال ایران کوشید و در این راه هم موفق بود، علی پروین سالیان ابتدایی دهه60 بود.

قانون علی پروین درباره پرداخت پول و مقرری به بازیکنانش یک قانون نانوشته بود که در کلاس‌های حقوق دانشگاه خیابان عارف و زمین‌های استوار و یخچال تدریس می‌شد.

وقتی در سال1364 مجید نامجومطلق ستاره جوان 19ساله تیم بانک ملی که از کودکی عاشق پرسپولیس بود بعد از 2سال حضور در مسابقات سطح اول تهران مورد قبول و پذیرش علی پروین قرار گرفت و با خوشحالی بر سر زمین تمرین پرسپولیس آمد و بعد از توافق کامل فنی از علی پروین خواست تا برای آمدن به سر تمرین از خیابان شهباز جنوبی تا تپه‌های داوودیه یک دستگاه موتورسیکلت ولو دسته‌دوم به او بدهد، علی پروین جوابش را با تلخ‌ترین کلمات داد: «این‌جا ما پولی نداریم به دیگران بدهیم.

خیلی‌ها پول هم می‌دهند اما ما آن‌ها را قبول نمی‌کنیم با این حال اگر چیزی بود و پولی رسید بین بچه‌ها تقسیم می‌کنیم و هر چه به همه برسد همان‌قدر هم به تو می‌رسد.»

برای جوانی مثل نامجومطلق حرف علی پروین قابل قبول نبود. نامجومطلق منطقی‌تر از مجتبی محرمی و امثال او فکر می‌کرد.

او قانون را بیشتر از بچه‌های همسن‌وسال خود می‌فهمید و می‌دانست در فوتبال بی‌پول ایران آن روزگار تیم‌هایی هم هستند تا برای استفاده از او پول بدهند. آن‌وقت‌ها تیم‌هایی مثل شاهین و استقلال و دارایی مختصر پولی به بازیکنان می‌دادند

نوع پرداخت پول توسط برخی از تیم‌ها نشانگر بی‌قانونی محض در فوتبال ما بود.

مثلا؛ استقلالی‌ها دیدند که بازیکن جوان بانک ملی که پرسپولیس نتوانسته بود پول درخواستی او برای حضور در تیم سال1364 خود را پرداخت کند، توسط عوامل خود مثل مدد جباری تدارکاتچی، صدا می‌کردند و از او می‌پرسیدند چقدر پول یا چه چیزی می‌خواهد.

نامجومطلق درخواست موتورسیکلت را تکرار کرد و استقلالی‌ها از مردان پولدار خود درخواست می‌کردند تا هرکدام چندصد تومان یا یکی دوهزار تومانی بدهند تا بتوانند بازیکنی بزرگ را برای آینده خریداری کنند و در آینده پرسپولیس را محو کنند.

همان هدفی که پرسپولیسی‌ها به گونه‌ای دیگر در ذهن و در سرشان داشتند.

  • ماجرای مالیاتی هر چه همه گرفتند

یکی از منابع مالی مهم در بحث دوران اقتصادی علی پروین دهه60 پولی بود که از سهم بلیت‌فروشی به تیم‌ها پرداخت می‌شد.

این رسمی‌ترین و روشن‌ترین منبع مالی بود که تیم‌های ورزشی در این دوران داشتند و اتفاقا تنها مرجعی بود که از آن مالیات کسر می‌شد چراکه بازیکنان تا قبل از سال1367 در قراردادشان با باشگاه‌ها معمولا رقم مالی قید نمی‌شد، اگر هم می‌شد آن‌قدر ناچیز بود که مالیات آن به چشم نمی‌آمد.

قراردادها توافقی بود و مثلا بعد از برد پرسپولیس برابر بانک‌ملی در سال1361 چند نفر از هواداران پولی را به عنوان پاداش به بازیکنان دادند.

این پول به علی پروین پرداخت شد تا بین بازیکنان تقسیم شود. محمد پنجعلی می‌گوید گاهی می‌رفتیم و در شهرستان‌ها بازی می‌کردیم و هوادارانی برای ما در گونی پول می‌آوردند و بخشی از آن به بازیکنان می‌رسید اما همین مبلغ اندک هم به صورت عادلانه توزیع می‌شد.

از سال67 به بعد در قرارداد بازیکنان به صورت رسمی عدد ذکر شد و از آن به بعد بود که مالیات‌ها رسمی شد؛ هرچند اکثر پرداخت‌ها و دریافت‌ها و سایر داد و ستدهای مالی به صورت توافقی بود.

بهترین نامی که براي اين دوران می‌توان در نظر گرفت این است: «دوران قراردادهای سفید در سیاه‌روزی‌های فوتبال».

  • زمین گچی

بازیکنی مثل شاهرخ بیانی با آن همه اعتبار با استقلالی‌ها وارد دعوا می‌شود.

در یکی از بازی‌های استقلال سال1363 سعید مراغه‌چیان به شاهین بیانی برادر کوچک‌تر شاهرخ بیانی توهین می‌کند و برادر بزرگ‌تر بالاخواه برادر درآمده و برای دفاع از او به مراغه‌چیان اعتراض می‌کند.

این درگیری لفظی آغاز جدالی بود که به رفتن شاهرخ بیانی از استقلال منجر شد. شاهرخ بیانی دیگر حاضر نشد که به استقلال برگردد و برای رفتن به پرسپولیس آن‌قدر مصمم بود که تن به قانون عجیب آن سال داد و حاضر شد یک سال بازی نکند تا بازیکن آزاد شناخته شده و سپس به تیم فوتبال پرسپولیس رقیب دیرین برود.

بگذریم از این‌که شاهرخ انتقامی تمام‌قد از استقلال و مراغه‌چیان گرفت و در بازی رودررو با استقلال 2گل به تیم سابق زد، آنچه اهمیت داشت این بود که شاهرخ وقتی تصمیم رفتن به تیم فوتبال پرسپولیس را گرفت به علی پروین گفت باید توجیه قابل قبولی برای آمدن به پرسپولیس داشته باشد و علی پروین هم وعده داد تا در صورت آمدن به پرسپولیس به او زمینی بزرگ بدهد.

از دیرباز اوج پاداش دادن به یک بازیکن فوتبال یا یک قهرمان ورزشی، دادن زمینی بزرگ در بالای شهر به او بود.

در سالیان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به قهرمانان زیادی زمین و خانه در بالای شهر داده بودند و در سالیان میانی دهه60 هم روشن شدن تکلیف بسیاری از زمین‌ها و خانه‌های مصادره‌ای در تهران آن‌ها را آماده واگذاری کرد و حرف گرفتن زمین و دادن خانه به برخی از گروه‌ها در گرفت و تعاونی‌های بسیاری کار ساخت مسکن را برای گروه‌هایی از ادارات دولتی و تشکیلات ورزشی بر عهده گرفتند.

شاهرخ بیانی که تمایل زیادی داشت زمین خود را ببیند با یک دنیا آرزو، همراه پروین و دوستان او مثل سعید ترابی و احمد یوسفی و کیان پشنگ شد و با آن‌ها سر زمینی رفتند که خاکبرداری در برخی از قسمت‌هایش نشان از آن داشت که رو به توسعه دارد.

پروین بخشی را به شاهرخ نشان داد و در پاسخ شاهرخ که خواسته بود دقیقا حریم زمینش را ببیند مقداری گچ از گروه‌های خاکبرداری آن حوالی گرفت و دور بخشی را خط کشیده و نوشت: زمین شاهرخ بیانی!!

تا این‌جای ماجرا، یک حکایت خنده‌دار است اما شاهرخ بیانی که خودش آن سال در 26سالگی کاسبی پررونقی در فروش لوازم ورزشی داشت، آن‌قدر ساده نبود که گچی که با یک باد یا یک آفتابه آب اثرش می‌رفت را باور داشته باشد.

او علی پروین را مثل خیلی‌های دیگر قبول داشت. همه دوستان او در پرسپولیس وقتی طرف مشورتش واقع شدند به شاهرخ گفتند شک نکن و حرف علی‌آقا را هرچه که گفت قبول کن! او هم به همین دلیل ادعای علی پروین را باور کرد.

کاملا می‌شود حدس زد که پروین و دوستانش بعد از جدا شدن شاهرخ بیانی چقدر به باور او خندیده بودند. همین خنده‌های مخفی بود که اعتماد خیلی‌ها را کاملا بر باد داد.

  • عمر 27ساله قراردادهای رسمی

در سال1367 استقلالی‌ها هیات‌مدیره تازه‌ای پیدا کردند. گروهی از اهالی سیاسی در فوتبال ایران آغاز به کار کرده و قراردادهایی آماده کردند و بازیکنان استقلال را از اسفند67 به بعد با قراردادهای جدید تحویل گرفتند.

مسئولان سازمان ورزش در این حالت برای این‌که پرسپولیس را از غیررسمی بودن دور کنند و مثل استقلال رسمی شوند عباس انصاری‌فرد را مدیرعامل تیم کردند و با حضور او زمام صددرصدی امور از دسترس علی پروین خارج شد.

اتفاقي که عجیب و غریب می‌نمود. از آن به بعد بود که دوران رفتارهای رسمی آغاز شد و یک دوره جالب و سینمایی در رفتار ورزش تمام شد.

البته بخش آخر این دوران و این رفتار آغاز شد و از ابتدای دوران لیگ برتر همه‌چیز در این‌باره تمام شد.

مهدي حدادپور/منبع:همشهري تماشاگر

کد خبر 299635

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha