سه‌شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶ - ۱۰:۵۰
۰ نفر

سعید مروتی: وضعیت کلی سینمای ایران، خیلی رضایت‌بخش نیست.

مخاطب مدتهاست از سینما قهر کرده اختلافات میان سینماگران همچنان ادامه دارد و تکلیف سینماگران با برخی مدیران تازه سینما هنوز روشن نیست. سینمای ایران، چشم‌انتظار چیزی شبیه معجزه است!

با اکران 5فیلم تازه، یکی از آخرین تیرهای ترکش سینما در سال86، به امید موفقیت پرتاب شد. در سالی که بیشتر فیلم‌های اکران شده‌اش، در گیشه شکست خوردند، چشم امید خیلی‌ها به فیلم‌های تازه اکران شده است. به خصوص به فیلم‌های «کلاغ پر» و «دست‌های خالی» که امیدواری‌های بیشتری برای جذب مخاطب گسترده دارند.

اینکه مثلا «کلاغ پر» یک فیلم تجاری صرف است که قرار است به پشتوانه ستاره‌هایش بفروشد، چندان اهمیتی ندارد، چون وضعیت گیشه اکران 86، آنقدر بحرانی است که فروش هر فیلمی را باید به فال نیک گرفت.

برای پی بردن به عمق بحران اقتصادی سینما، کافی است صدرنشین رکوردشکن جدول گیشه را حذف کنیم تا ببینیم، بقیه فیلم‌ها چه وضعیتی را پشت سر گذاشته‌اند. فقط 4 فیلم بالای 300میلیون تومان فروخته‌اند. 6فیلم فروششان بین 200تا300 میلیون در نوسان است و بقیه فیلم‌ها که نیمی از تولیدات اکران شده سال 86 را در برمی‌گیرند؛ زیر 200میلیون‌تومان فروخته‌اند.

جالب اینکه 8فیل انتهایی جدول فروش، زیر 50میلیون فروخته‌اند. این یعنی اینکه باید بحران مخاطب در سینمای ایران را جدی بگیریم.به خصوص اینکه کمتر پیش آمده بود که مثل امسال، منحنی گریز تماشاگران از سینما، اینقدر اوج بگیرد.

مشکل از کجاست؟ فیلم‌ها جذاب نیستند؟ سالن نداریم؟ یا شرایط اقتصادی باعث شده تا مردم به جای سینما رفتن، تفریحات ارزان‌تری را انتخاب کنند؟ شاید هم مجموعه این عوامل باعث شده تا گیشه سینماها تا این اندازه سوت و کور باشد. تداوم چنین وضعیتی، چیزی جز ورشکستگی سنیما را درپی نخواهد داشت؛ هرچند در حال حاضر نیز برخی کارشناسان معتقدند که سینمای ایران سالهاست که ورشکسته شده و صرفا با یارانه‌های دولتی، امکان بقاء یافته است.

رونق تولید به پشتوانه یارانه
اگر متوسط هزینه تولید یک فیلم سینمایی را 250میلیون تومان فرض کنیم، یک فیلم برای بازگشت سرمایه حداقل باید 600میلیون‌تومان بفروشد. چون از فروش گیشه، رقمی نزدیک به 40درصد به تهیه‌کننده می‌رسد و بقیه درآمد سهم سینمادار و پخش کننده است.

 حق رایت شبکه نمایش خانگی و فروش فیلم به رسانه ملی از دیگر منابع درآمدی صاحبان فیلم‌هاست، که البته اگر گیشه فیلم‌ها پررونق نباشد، اینها را نمی‌شود خیلی به عنوان منابع درآمدی جدی گرفت. چون فروش حق رایت به تلویزیون و شبکه ویدئویی در خوشبینانه‌ترین حالت تنها یک پنجم هزینه‌های تولید را جبران می‌کند.

اینها را اگر کنار آمار فروش فیلم‌ها بگذاریم، به این نتیجه می‌رسیم که سینمای ایران فاقد بضاعت مالی است. بیشتر فیلم‌ها نمی‌فروشند و سرمایه‌شان را باز نمی‌گردانند. تازه فیلم‌هایی هم که موفق به بازگشت‌ سرمایه می‌شوند هم اغلب سودچندانی را نصیب تهیه‌کنندگانشان نمی‌کنند.چون سرمایه 250میلیونی تولید یک فیلم، نزدیک به 2سال راکد می‌ماند و این مبلغ می‌تواند به راحتی در بازارهای پرسود و مطمئن مثل مسکن سرمایه شود و سود قابل توجهی را به صاحبان‌شان برساند.

آمارها می‌گویند، آدم عاقل در این شرایط، سرمایه‌اش را صرف سینمای ایران نمی‌کند. شاید به همین دلیل است که عده‌ای می‌گویند فعالان سینمای ایران بیشتر عاشق‌اند تا عاقل! البته وقتی یارانه‌های دولت را در نظر بگیریم، علت این عشق و علاقه عجیب به سینما مشخص می‌شود.

در شرایطی که بیشتر فیلم‌های اکران شده در سال 86، شکست تجاری خورده‌اند،‌بازار تولید همچنان پررونق است چنانکه در حال حاضر، نزدیک به 100 فیلم در مراحل مختلف تولید قرار دارند. خیلی از کسانی که فیلم‌هایشان در سال‌های اخیر در گیشه به توفیقی دست نیافته‌اند،‌ باز هم در تدارک تولید فیلم‌های دیگری هستند. به قول یکی از سینماگران، اینها اگر گنج قارون هم داشتند با این همه ناکامی اقتصادی،‌باید سرمایه‌شان به انتها می‌رسید.

نکته اینجاست که بسیاری از تهیه‌کنندگان سینمای ایران در طول این سال‌ها، قواعد بازی را به خوبی یاد گرفته‌اند و می‌دانند که چطور می‌شود با وجود اینکه سرمایه فیلم‌های قبلی بازنگشته، سرمایه فیلم بعدی را تهیه کرد. بخشی از تولیدات سینمای ایران که تهیه‌کننده دولتی دارند و تکلیفشان معلوم است و بسیاری از فیلم‌هایی هم که در بخش خصوصی تهیه می‌شوند، نیز به نوعی از بودجه‌های عمومی ارتزاق می‌کنند.

مثلا تهیه‌کننده یکی از فیلم‌هایی که تابستان امسال اکران شد و فروشش حتی به اندازه یک چهارم سرمایه‌ای که صرفش شده بود، نبود؛ این روزها در حال تولید فیلم تازه‌ای است. جالب اینکه این فیلم‌ها به شهادت تیتراژشان، توسط بخش خصوصی تهیه شده و می‌شوند. ولی سؤال اینجاست واقعا چند درصد تولیدات سینمای ایران واقعا با سرمایه بخش خصوصی جلوی دوربین می‌روند؟ البته حمایت دولت از سینما باعث خوشوقتی است منتها بهتر است این حمایت‌ها به صورت علنی و عادلانه صورت بگیرد نه مخفیانه و براساس قدرت لابی‌ تهیه‌کنندگان.

تداوم اختلافات صنفی
در حالی که سینمای ایران با انواع و اقسام بحران‌ها دست به گریبان است،‌آتش اختلافات صنفی نیز با وجود تلاش‌های صورت گرفته، همچنان شعله‌ور است. تشکیل فدراسیون تهیه‌کنندگان، به اختلافات دامنه‌دار تهیه‌کنندگان دامن زد و دامنه‌اش حتی تا جشن خانه سینما نیز کشیده شد.

با تلاش مدیران سینما و البته تعامل جناح‌های دیگر، فدراسیون با نام جدید شورای عالی تهیه‌کنندگان، در حالی رسمیت یافت که این‌بار نمایندگان هر سه جناح درگیر، بر سر آن توافق کرده بودند. به این ترتیب با پیوستن اتحادیه تهیه‌کنندگان( که بزرگترین منتقد فدراسیون بود) به شورای عالی تهیه‌کنندگان، به نظر می‌رسید که پس از یک تابستان داغ پر از درگیری و حاشیه، سینماگران به وفاق رسیده‌اند.

منتها صحبت‌های تازه سخنگوی اتحادیه نشان می‌دهد که هنوز هم در به همان پاشنه سابق می‌گردد . به خصوص اینکه سخنگوی اتحادیه، ظهور صنفی به نام «تهیه‌کننده – کارگردان » را یک بدعت گذاری خطرناک خوانده است. منظور سخنگوی اتحادیه، تشکل مجمع فیلمسازان است. این اظهارنظر در حالی صورت گرفته که نماینده اتحادیه با حضور نماینده مجمع فیلمسازان،‌زیر برگه تشکیل شورای عالی تهیه‌کنندگان را امضا کرده است. باید دید ماجرای اختلافات صنفی تهیه‌کننده‌ها تا کجا قرار است ادامه پیدا کند.

جشنواره در راه
کمتر از 4ماه تا آغاز بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر باقی‌مانده است. جشنواره امسال در حالی برگزار خواهد شد که باتوجه به تغییر مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، فستیوال بیست‌و ششم فجر دبیری تازه خواهد داشت.

چند ماهی از ظهور مجیدشاه حسینی در فارابی می‌گذرد و هنوز مدیرعامل تازه تمایل چندانی به رسانه‌ای کردن برنامه‌ها و فعالیت‌هایش نشان نداده است. او جایگزین مدیری شده است که وقتی می‌رفت همه اذعان داشتند که تعامل مناسبی با طیف‌های مختلف سینماگران داشته است. شاه‌حسینی امسال برگزار کننده جشنواره‌ای خواهد شد که اغلب فیلم‌هایش در زمان مدیریت رضا داد، تولید شده‌اند.

 جشنواره امسال در غیبت نسل فیلمسازان قدیمی (مهرجویی، کیمیایی و...) و با حضور چند چهره شاخص سینمای پس از انقلاب برگزار می‌شود. «همیشه پای یک زن در میان است» ساخته کمال تبریزی، «به همین سادگی» کار رضا میرکریمی و «صدسال به این سال‌ها» به کارگردانی سامان مقدم، فیلم‌هایی هستند که می‌توانند فجر بیست و ششم را پررونق کنند.

 دیگر امید جشنواره، «تردید» بود که با بیماری واروژ کریم مسیحی دیگر امکان ندارد به فجر برسد. جشنواره امسال ویترین اکران سال آینده هم هست. کسی چه می‌داند، شاید آتیه این سینما، روشن‌تر از چیزی باشد که الان هست.

Morovati@Hamshahri.org

کد خبر 34089

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز