همشهری آنلاین: حادثه پلاسکو و جان باختن آتش نشان‌ها، موضوعی بود که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های شنبه-۲بهمن- به آنها پرداخته شد.

پیروز حناچی معاون شهرسازی وزارت راه در ستون سرمقاله روزنامه ايران«آژیر هشدار پلاسکو» نوشت: روزنامه ایران، ۲ بهمن

واقعه آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکوی خیابان جمهوری تهران، اگرچه سخت و تکاندهنده بود، اما این نکته را به همه ما نشان داد که هم اکنون وارد مقطع جدیدی از نظام مدیریت شهری شده‌ایم و آن توجه به عمر مفید ساختمان‌هایی است که در زمان حاضر به پایان رسیده است. مسأله‌ای که هم اکنون در سراسر دنیا به طور عمومی مورد توجه قرار می گیرد درس گرفتن از این حوادث و اصلاح روش ها و حتی آیین نامه‌ها است که  موجب اصلاح قوانین قبلی و وضع قوانین جدید نیز می‌شود. اما درباره عمر مفید ساختمان‌ها در کشور باید به دو نکته مهم اشاره کرد. اول اینکه باید دید این‌گونه ساختمان ها با وجود سن بالا می‌توانند در زمره ساختمان هایی که مقررات ملی در آنها اجرا شود قرار بگیرند یا نه؟ و دوم اینکه اگراین امر میسر نیست، یعنی امکان بهسازی واجرای ضوابط  و مقررات در آنها(ساختمان هایی که قبل از اجرای اجباری ضوابط و مقررات ملی ساخته شده‌اند) و استفاده با این شرایط از ساختمان قدیمی وجود ندارد، باید به مباحث دیگر توجه کرد. بعد از انقلاب ساختمان‌های متعددی وجود داشت که بر اثر آتش سوزی، صدمه دیده بودند، برای همین هنگام بهره‌برداری مجدد، از آنها مطالعات عمیقی انجام شد تا اگر امکان بهسازی وجود ندارد، عملیات تخریب انجام شود.

من فکر می‌کنم درباره بسیاری از ساختمان‌های با سن بالا، (در صورت میسر نبودن اجرای مقررات ملی همچون مقاوم بودن در برابر حریق و ایمنی در برابر زلزله) پیش از بروز حادثه‌ای جدی، می بایست به عملیات «تخریب بنا» متوسل شد. این کار در دنیا نیز امری متداول و مرسوم است. هم اکنون در نسل اول ساختمان‌های بلند و مدرن که تعدادشان هم کم نیست و درخیلی از شهر‌ها و تهران نمونه‌های آنها به کرات به چشم می‌خورد، امکان اجرای مقررات ملی وجود ندارد و باید تخریب شوند.همانطوری که می‌دانید در اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40، ساختمان‌های بلند وغیرمتعارف معمول آن زمان افزایش پیدا کرد. عمر مفید این ساختمان‌ها هم اکنون رو به پایان است. در آن زمان البته آیین نامه‌های سراسری وجود نداشت و باید گفت نخستین آیین نامه مقررات ملی ساختمان در حوزه زلزله معروف به ۵۱۹ وبعد از آن با عنوان «2800 » پس از زلزله رودبار و منجیل  شکل سراسری به خود گرفت. در کشورهای دیگر هم به ساختمان‌هایی که از نظر مقررات ایمنی در شرایط مطلوبی قرار ندارند، اجازه استفاده عمومی نمی‌دهند و برای ساختمان‌هایی که جنبه میراثی دارند هم هزینه‌های زیادی می‌پردازند تا امکان اجرای مقررات را ایجاد کنند. با این حال در کشورهای اروپایی هم ساختمان‌های بعد از جنگ جهانی دوم تحت تأثیر نیاز شدید مسکن، تخریب شدند تا به جای آنها ساختمان‌هایی با الگوهای جدید احداث شوند.

  • بي‌استاندارد و بدون حق شهر

علی دینی‌ترکمانی  استادیار مؤسسه مطالعات بازرگانی در ستون سرمقاله روزنامه شرق نوشت:

روزنامه شرق، ۲ بهمن

حادثه آتش‌سوزی و فروریزی ساختمان تجاری پلاسکو و کشته‌شدن غم‌انگیز تعدادی از پرسنل زحمتکش آتش‌نشانی علاوه بر خسارت مالی، سه بُعد مرتبط به هم دارد؛ یک، اولین‌بار نیست که حادثه‌ای مانند این آتش‌سوزی، در جامعه ما رخ می‌دهد و عده‌ای را به کام مرگ می‌کشاند. متأسفانه همچنان‌ که یک‌ بار در سال ١٣٨٢، پس از غرق‌شدن هفت کودک معصوم در استخر پارک شهر، نوشتم، آخرین‌بار نیز نخواهد بود. در همه جای دنیا گاهی از این اتفاق‌ها می‌افتد. اما در جامعه ما از گاهی، بهت‌آور و باورنکردنی به پدیده‌ای مکرر، آشنا و مورد انتظار تبدیل شده است. به‌عنوان مشت نمونه خروار، به چند مورد اشاره می‌کنم؛ غرق‌شدن هفت کودک در استخر پارک شهر، سقوط چندین هواپیما و هلی‌کوپتر و چند دفعه کشته‌شدن دانش‌آموزان و دانشجویان المپیادی سوار بر کامیون.

...کشته‌شدن چند نفر بر اثر انفجار دینامیت هنگام تهیه فیلم، برخورد قطار باری با تانکر سوختی، برخورد دو قطار با هم و کشته‌شدن عده‌ای زیاد، حوادث زیاد مرتبط با پروژه‌های پل و زیرگذر‌سازی متعدد و تصادفات بیش از اندازه رانندگی و مرگ‌ومیر ناشی از آنها. تکرار پی‌درپی این حوادث دال بر این است که در جامعه و اقتصاد ما استاندارد معنایی ندارد. نه از سازوکارهای پیشگیری حوادث نشانی هست و نه از سازوکارهای امدادرسانی به‌موقع. نبود این سازوکارها یا استانداردایز نبودن جامعه و اقتصاد مشکلی است مرتبط با ضعف‌های مدیریتی، چه در سطح کلان و شهری و بخشی و چه در سطح بنگاهی. ضعف‌هایی که تا باقی است، بروز چنین حوادثی را به ناچار موجب می‌شود. به‌همین‌دلیل باید به‌جد نگران آینده بود.

آینده پایتخت و احتمال کشته‌شدن صدها ‌هزار نفر بر اثر زلزله و آتش‌سوزی‌های گازی ناشی از آن و حمله جمعیت بالای موش‌ها و شیوع وبا. دو، هزینه‌های جانی و مالی مترتب بر این حوادث شاخص خوبی از هزینه‌های معاملاتی بالا در جامعه و اقتصاد ماست. همین‌طور نشانه‌ای از زندگی ناشاد و استرس‌زا و دلهره‌آور در کلان‌شهرها به‌خصوص تهران. در همه جا، فرایند مدرنیسم همراه با تک‌سلولی‌شدن زندگی و در نتیجه تنهایی و استرس ناشی از آن است. در همه جای جهان کلان‌شهرها هرچه بزرگ‌تر می‌شوند، گویی به تعبیر ماکس وبر به قفسی بزرگ تبدیل می‌شوند. با وجود این، وقتی شهر به صورت بی‌قاعده رشد می‌کند و به تعبیر دیوید هاروی مناسبات سودجویانه سرمایه در ایران ملغمه‌ای از مناسبات سنتی تجددستیز پیشامدرن و سرمایه تجاری و مستغلاتی، تعیین‌کننده قواعد بازی آن می‌شود، حق شهروندی دسترسی به شهری مناسب برای زندگی، خیلی بیشتر مخدوش می‌شود؛ چراکه حداقل‌های ساماندهی شهر به علت سوء مدیریت شدید رعایت نمی‌شود.

متأسفانه، کلان‌شهر تهران مصداقی از چنین وضعی است. کلاف سردرگم مشکلات تهران به‌خوبی نشانه‌ای از قفل‌شدگی نظام‌مند اقتصاد و جامعه ایران است. تهران مانند خانه کلنگی بسیار فرسوده‌ای است که نه می‌توان با آن کنار آمد و به حداقل احساس شادی و آرامش موجود در کلان‌شهرهایی مانند پاریس و توکیو دست یافت و نه می‌توان با تعمیرات جزئی مشکلاتش را رفع و رجوع کرد و از این طریق به آینده امید بست. مشکلاتی که ریشه در بنیان‌ها و پی‌های زیرساختی ضعیف  و ساخت و بافت بسیار نادرست آن از منظر خطوط ارتباطی و نقاط تلاقی شهری دارد. این وضع ریشه در کارکرد آن چیزی را دارد که به اثر پروانه‌ای معروف است. اتفاقی کوچک در زمان حال می‌تواند موجب بروز اتفاقی بزرگ در آینده شود. سنگ‌پی‌های نادرستی که سال‌ها پیش در ایران و تهران بنا گذاشته شد، امروز خود را در ابعادی وسیع بازتاب می‌دهد. رشد بیش از اندازه جمعیت، توسعه افقی شهر و مصرف بیش از اندازه زمین‌های بایر، نبود سیاست صنعتی معطوف به سازماندهی مطلوب بخش صنعت و متعاقب آن بخش کشاورزی، تبدیل‌کردن کلان‌شهرها به مکان‌های جذب سرمایه و رشد سرمایه تجاری و مستغلاتی، افزایش مهاجرت به تهران و سایر کلان‌شهرها، بی‌توجهی به استانداردهای شهرسازی و سهل‌انگاری در پیشبرد آن، تبدیل شهر به محل درآمدزایی شهرداری و گسترش افقی شهر و ساخت‌وسازهای بی‌رویه از جمله علل اولیه مرتبط با همین موضوع است که در ابتدا چندان بازتابی نداشت.

اینک پس از گذشت سال‌ها، آن آثار کوچک اولیه به توفان‌های بزرگ مرتبط به هم تبدیل شده‌اند که به روش‌های معمول، پاسخی برایشان وجود ندارد. سه، در کنار مشکلات ساختاری مذکور، مشکل دیگری نیز وجود دارد که فرهنگی است. تلاش برای از نزدیک به تماشای حادثه آتش‌سوزی و فروریزی ساختمان پلاسکو نشستن، نشانه‌ای خوب از رفتار بدون حساب و کتاب مردم است. در اینجا نیز استانداردها رعایت نمی‌شود. افراد به هر قیمتی دست به قمار می‌زنند و تن به ریسک بالا می‌دهند. از بالا استانداردسازی صورت نمی‌گیرد. از پایین نیز به آن توجهی نمی‌شود. به این صورت قفل‌شدگی نظام‌مند تشدید می‌شود. اینکه چرا رفتار مردم بیشتر از نوع شنیداری و تماشایی ریسک‌پذیر است، نیاز به تحلیلی جامعه‌شناسانه دارد. در مقام حدس اولیه، شاید یکی از علل مهم آن همزیستی تناقض‌نمای رشد مدرنیسم در ایران از سویی و سیطره گرایش‌های تجددستیز در سوی دیگر باشد. این وضع اجازه پیدایش فضاهای عمومی برای ابراز شادی و هیجان عمومی نداده است. در نتیجه، دست‌کم بخشی از مردم از هر فرصتی برای تخلیه هیجان خود بهره می‌برند؛ حتي اگر همراه با ریسک بالا باشد؛ در چهارشنبه‌سوری با استفاده از وسایل آتش‌زا و در زمان حوادثی مانند آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو از نزدیک به تماشای آن پرداختن.

این رفتار نشان می‌دهد جامعه و اقتصاد ایران در اعماق خود به‌دور از استانداردها عمل می‌کند و هزینه‌های جانی و مالی مختلفی را از این محل رقم می‌زند. شاید سنت‌های نادرستی مانند کشتن غیراخلاقی شتر در مناسبت‌های خاص و با هیجان به تماشای آن ایستادن یا اعدام در ملأ عام و با هیجان به استقبال آن رفتن نیز دراین‌باره اثرگذار باشند.  خلاصه کنیم؛ آتش‌سوزی و فروریزی ساختمان پلاسکو در کنار سایر حوادث مکرر و رفتار هیجانی و غیرمنطقی مردم دلالت بر نبود استانداردها در اقتصاد و جامعه ما و قفل‌شدگی نظام‌مند دارد.

  • اقدامات ترميمي ضروري

روزنامه اعتماد در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

 

روزنامه اعتماد، ۲ بهمن

 آتش سوزي و فروريختن ساختمان پلاسكو مستقل از خسارات انساني و رواني آن كه به نسبت سنگين بود، به ويژه آنكه تعدادي از آتش نشان هاي جان بركف نيز در اين راه شهيد شدند، يك وجه ديگري نيز دارد كه بايد مورد توجه قرار گيرد و با سرعت و در صورت نياز با برقراري برخي اختيارات لازم، رسيدگي شود. اين ساختمان برخلاف يك مكان عادي، محل كسب وكار صدها نفر از يك صنف مهم بود. اين اتفاق از چند جهت مي تواند مشكلات اقتصادي و حقوقي گوناگوني را ايجاد كند. هركدام از كسبه فعال در اين ساختمان ده ها فقره چك داشته اند، چه چك هايي كه در وجه آنان بوده و چه چك هايي كه در وجه ديگران كشيده اند.
     به احتمال فراوان اين چك ها از ميان رفته است و دريافت هاي آنان وصول نمي شود. لذا پرداخت هاي آنان نيز دچار اختلال خواهد شد.

اين عدم پرداخت ها به صورت زنجيره اي به ساير مشاغل مرتبط با صنعت پوشاك و نساجي سرايت خواهد كرد و صدها و هزاران شكايت حقوقي و كيفري انجام مي شود كه عوارض آن براي صاحبان مغازه ها و كارگاه ها كمتر از اتلاف اموال و مغازه آنان نيست. بنابراين مشكلات حقوقي مرتبط با اين آتش سوزي را بايد جدي گرفت و دادسرا و دادگستري تهران بايد براي آن چاره اي جدي بينديشند. مشكل ديگر از دست دادن سرمايه و شغل براي صدها و هزاران نفر است كه به همين نسبت نيز خانوارهاي گوناگوني را درگير مشكلات اقتصادي مي كند. ممكن است برخي از اين افراد حتي قادر به تامين مخارج عادي خود از جمله كرايه خانه نيز نباشند. خطري كه اينگونه افراد را تهديد مي كند، اختلال در وضعيت روحي و رواني آنان و دست زدن به اقدامات پيش بيني نشده عليه خودشان و حتي ديگران است. بنابراين شهرداري و دولت مي توانند با حمايت ها و ارايه خدمات مشاوره اي، بخشي از بار رواني سنگين بر اين افراد را بكاهند. از ميان رفتن ساختمان پلاسكو خلاجدي را در يك صنف مهم ايجاد مي كند، پر كردن اين خلاسخت است، ولي ارايه برخي تمهيدات براي راه افتادن فعاليت دوباره آنها ضروري است. وزارت صنعت و تجارت و نيز وزارت اقتصاد و بانك ها مي توانند با هماهنگي مناسب نه تنها از مشكلات پس از حادثه بكاهند، بلكه مهم تر از هر چيز ديگر كوشش مشترك آنها براي راه اندازي دوباره كسب وكار اين گروه بزرگ است. اقدامي كه هم به نفع جامعه است و هم مشكلات شخصي و موردي زيان ديدگان را حل مي كند يا حداقل كاهش مي دهد و در نتيجه تا حدي قابل تحمل مي كند.

اين ساختمان مركز عمده فروشي پوشاك بوده است. بنابراين حلقه وصل ميان بنگاه هاي توليدي و واردكنندگان با خرده فروشان بود، از اين منظر نيز فقدان اين ساختمان و مركز تجاري براي كل صنعت پوشاك مشكل آفرين خواهد شد و رابطه توليدكننده پوشاك و فروشندگان جزء را قطع مي كند، و بايد هرچه سريع تر اين رابطه بازسازي شود. خوشبختانه وجود تلفن همراه مي تواند بخش قابل توجهي از ارتباطات اقتصادي گذشته را به سرعت و دوباره احيا كند، در حالي كه پيش از اين چنين امكاني به راحتي متصور نبود. همچنين استفاده از حسابداري الكترونيك و حفظ آنها در فضاي مجازي، نوعي ايمني را براي كسبه و تجار و فعالان اقتصادي ايجاد مي كند كه با اين حوادث از ميان نخواهد رفت. آنچه كه گفته شد معطوف به اين بود كه رسيدگي به امور مشهود اين ساختمان فروريخته و آواربرداري آن و تعيين تكليف مفقودين و شهدا و فوت شدگان نبايد مديريت بحران را از توجه به اين وجه مهم ولي كمتر مشهود اين رويداد تاسف بار غافل كند.

کد خبر 359363

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار رسانه و روزنامه‌نگاری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha