سه‌شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۱
۰ نفر

همشهری دو - سید احمد واحدی: ۱. نصف‌شبی زل زده‌ام به صفحه تلویزیون و چشمانم را ریز کرده‌ام تا بلکه توی کادر مستطیل کوچک پایین صفحه که پخش مستقیم از محل ساختمان پلاسکو است، چیز جدیدی جز جرثقیل و دود ببینم.

پلاسکو

 تلاش بيهوده‌اي است. گوشي موبايل يك لحظه از دستم نمي‌افتد و به اميد خبري جديد مرتب گروه‌ها و كانال‌هاي تلگرام را بالا و پايين مي‌كنم. مجري شبكه خبر مدام تكرار مي‌كند مردم توجهي به اخبار رسانه‌هاي مجازي نداشته باشند و فقط خبرهاي رسمي را پي بگيرند. منظورش احتمالا بعضي از كانال‌هاي تلگرامي هستند كه به صورت لحظه‌اي انواع و اقسام خبرهاي عجيب و غريب را منتشر مي‌كنند.

2. اينترنت كشور زير بار دانلود ويدئوهاي ريزش پلاسكو از زواياي مختلف است. واكنش افراد توي ويدئوها هولناك است. تلخ‌ترينشان واكنش آتش‌نشان‌هايي است كه موقع ريزش ساختمان فقط فرياد مي‌زنند. آنها از همه بيشتر مي‌دانند داخل پلاسكو چه خبر بوده و چه كساني آنجا بودند. يك ويدئوي ديگر دست‌به‌دست مي‌شود؛ آمبولانسي در ترافيك‌گير كرده و راننده‌اش به مردم التماس مي‌كند راه را باز كنند. مردم اما انگار نمي‌شنوند؛ ديدن ماجرا و فيلم‌گرفتن از شعله آتش مهم‌تر است.

3. تلويزيون طبق معمول از شهروند خبرنگارها مي‌خواهد برايش عكس و فيلم بفرستند. انگار اصلا حواسش به شرايط بحراني نيست. همه حاضران در صحنه مشغول مسابقه خلاقيت در گرفتن عكس مي‌شوند. يك عكس عجيب هم در كانال‌ها مي‌چرخد. 40-30 آدم بالغ رفته‌اند بالاي يك ماشين آتش‌نشاني تا عكس و فيلم بهتري بگيرند. چند نفري هم مشغول سلفي‌گرفتن با ساختمان افتاده هستند.

4. سخنگوي آتش‌نشاني كه خيلي عصباني است به دور و برش اشاره و از حضور مزاحم شهروندان گله مي‌كند. چند شهروند موبايل به گوش، پشت سر آقاي سخنگو رو به دوربين لبخند مي‌زنند و لابد پشت تلفن به كسي مي‌گويند بزن شبكه خبر. سخنگوي آتش‌نشاني‌بودن يعني اينكه هميشه از اتفاقات بد خبر بدهي اما اين بار جلال ملكي حال ديگري دارد. عصباني است. ديگر مراعات موضع رسمي و آنتن زنده را نمي‌كند. عصبانيت ملكي بغض خيلي‌ها را مي‌شكند. با اينكه ساعات اول به زنده‌بودن حدود 20آتش‌نشان اميد بود اما حالا ملكي مي‌گويد اميد هم در كنار آتش‌نشانان در حال سوختن است.

5. در شبكه‌هاي اجتماعي همه به مردم حاضر در صحنه بد و بيراه مي‌گويند. هيچ‌كس اما نمي‌گويد كه اين مردم خود ماييم. ما هم اگر مي‌شد و مسيرمان نزديك بود و مي‌توانستيم، حالا داشتيم از مقابل پلاسكو و لاي دست‌وپاي آتش‌نشان‌ها عكس پست مي‌كرديم. بعضي چيزها را ديگر نمي‌شود درست كرد. ما خراب شده‌ايم.

6. پيكر نخستين شهيد از زير آوار خارج مي‌شود. چند دقيقه بعد شبكه خبر از كشف 4پيكر ديگر خبر مي‌دهد و بعد خبر خودش را تكذيب مي‌كند و اشتباهش را مي‌اندازد گردن رسانه‌هاي ديگر؛ رسانه‌هايي كه منبع خيلي‌هايشان همين شبكه خبر است. ماجرا وحشتناك مي‌شود. شايعه‌ها زبانه مي‌كشند. با اين وضع اطلاع‌رساني شايد بشود به مردمي كه رفته‌اند ببينند چه خبر است حق داد!

7. چه‌كسي فكرش را مي‌كرد ساختمان بزرگ نماد بازار مدرن ايران در چشم به‌هم‌زدني درست مثل فيلم‌هاي هاليوودي فرو بريزد؟ آدم‌ها يكهو مي‌ميرند اما ساختمان‌ها... حالا انگار قرار است اينجا ساختمان‌ها هم يكهو بميرند.

8. اين روايت‌هاي سوخته از آتشي كه به جان شهر افتاد را همه شنيده‌ايم. روايت‌هاي ديگري هم هست كه گفتني و نوشتني نيست. بعد از پلاسكو همه بايد تصميم جدي‌تري بگيريم؛ هم ما مردم و هم مسئولان. خدا كند پلاسكو چشم همه را باز كرده باشد. پلاسكوي پيرمرد موقع مرگش با ما اتمام حجت كرد. كاش حرف‌هاي تلخش را فراموش نكنيم.9. آتش‌نشان‌هاي زير آوار...

کد خبر 359784

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha