سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۶:۱۳
۰ نفر

دکتر حسین آخانی: میخاییل زهری از زیست جغرافی‌دانان بزرگ، می‌گوید: «ایران سرزمین آستانه‌هاست». این آستانه‌ها همیشه در امتداد عرض جغرافیایی و در اختلاف ارتفاع دیده می‌شد.

دکتر حسین آخانی

 مثلا درحالي‌كه در آذربايجان و همدان سرماي شديد داشتيم، در سواحل جنوبي هوا گرم بوده و كشاورزان مشغول كشاورزي بودند. اما اين روزها پديده‌هاي عجيبي ديده مي‌شود و ما شاهديم كه حتي در طول جغرافيايي تقريبا يكسان هم اتفاقات عجيبي رخ مي‌دهد. درحالي‌كه مردم استان‌هاي فارس و بوشهر شاهد سيل هستند، فقط 200كيلومتر به طرف غرب در خوزستان زندگي پر از خاك است. پديده‌اي جديد كه اگرچه رخداد آن مدت‌هاست توسط متخصصان گوشزد شده بود، ولي متأسفانه دست اندركاران حاضر نمي‌شدند به تذكرات بوم‌شناسان گوش دهند و به بهانه آنكه ريزگردها از خارج مي‌آيند، حل مسئله را به تأخير انداختند.

جلگه خوزستان، دشتي آبرفتي است كه به‌دليل آنكه پاياب جنوبي زاگرس است، هميشه بخش عمده آب‌هاي مناطق پر باران را به شكل رودخانه و سيلاب دريافت مي‌كرد. اين سيلاب‌ها براي دشت خوزستان نعمت فراواني داشتند. نخست آنكه با انتقال خاك حاصلخيز باعث مي‌شدند كه اين دشت پربار و مستعد كشاورزي شود و دوم آنكه در پايين‌ترين مقصد خود تالاب‌ها را شكل مي‌دادند كه خود منشأ بركات زيادي براي طبيعت خوزستان و ساكنان آن مي‌شد. حتي بخشي كه به دريا مي‌ريخت، با كاهش شوري آب دريا، باعث توليد بيشتر آبزيان مي‌شد، چرا كه معمولا بسياري از ماهي‌ها در محل برخورد رودخانه با آب شيرين تخمگذاري مي‌كنند. نعمت بزرگ ديگر سيلاب‌ها شست‌وشوي نمك در سرزمين گرم خوزستان بود. هميشه بعد از هر سيلاب، در بهار دشت‌ها سرسبز مي‌شدند و جريان آب در امتداد رودخانه‌ها باعث پسروي آب شور دريا، شست‌وشوي زمين و بقاي نخلستان‌هاي وسيع منطقه مي‌شد.

متأسفانه در اثر اشتباهاتي كه در 3‌دهه اخير اتفاق افتاد، دكترين توسعه‌اي كشور مسيري نادرست پيش گرفت. اين مسير به نام مهندسي، دخالت بسيار گسترده و غيرمسئولانه‌اي را در سرزمين ايران آغاز كرد و متأسفانه بدون درك اين واقعيت كه انسان جزئي از طبيعت خدادادي است، حقِ آب همه طبيعت را فقط براي خود به رسميت شناخت و حتي اين حق را از ساكنان بومي منطقه هم گرفت. به همين دليل با سد‌سازي‌ گسترده و اخيرا نيز انتقال آب، چرخه طبيعي در تمامي حوضه‌هاي آبخيز نابود شد و اغلب تالاب‌هاي كشور از شمال تا جنوب خشك شد. اين دخالت در خوزستان بسيار حادتر بود، چرا كه خشك‌شدن دجله و فرات توسط سدسازي‌هاي تركيه و عراق، خشك‌كردن عمدي تالاب هورالعظيم براي استخراج نفت و جنگ مزيد بر علت شد تا پرآب‌ترين و ثروتمندترين بخش ايران كه هنوز پيكرش از زخم‌هاي دوران جنگ تحميلي التيام‌نيافته بود، مورد هجوم گرد و خاك قرار گيرد.

اگرچه سال‌هاست دست‌اندركاران وعده فروكش‌كردن ريزگردها را مي‌دهند ولي اوضاع هر سال بد و بدتر مي‌شود. دليل آن ساده است: درمان بيماري ريزگردها را به‌دست كساني مي‌دهند كه خود عامل اين فاجعه‌اند. متأسفانه وزارت نيرو ثابت كرده است كه نمي‌تواند و نمي‌خواهد از نگاه مهندسي و سازه‌اي به منابع آبي دست بردارد. حل مشكل ريزگردها در گرو تغيير نگاه كلان به توسعه و به‌خصوص آب است. دولت به جاي آنكه از مهندسان اين وزارتخانه راه‌حل مشكل را جست‌وجو كند، بايد دست آنان را از دخالت بيشتر كوتاه كرده و در اقدام جدي و ضربتي آنها را مجبور به اصلاح اشتباهات خود، يعني برداشتن سازه‌هاي بزرگي كند كه راه آب را به دشت خوزستان سد كرده‌اند. بقاي سرزمين خوزستان، فقط به بازگشت سيلاب‌هاي طبيعي وابسته است. اتفاقا رياست محيط‌زيست استان خوزستان به درستي اخيرا با تأكيد بر پخش سيلاب، به اهميت سيل در بازگشت اوضاع به شرايط طبيعي اشاره كرده‌اند. شك نكنيد، اگر سدها برداشته شوند و اجازه داده شود آب در زمان سيلاب- نه زماني كه مديران دلشان مي‌خواهد ، دشت خوزستان را پر كند- گرد و خاك‌ها خواهند رفت.

کد خبر 362753

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha