چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۰
۰ نفر

همشهری دو - محمود قلی‌پور: دکتر مظفری برای ما که دوستش هستیم و گاهی می‌بینیمش نماد علم و دانش است.

دانشمند جوان

خانم دكتر از آن دوستاني است كه بيشتر وقتي كه در مهماني مي‌بيني‌‎اش، سكوت مي‌كند اما كمتر كسي را سراغ دارم كه در متن سكوت اين خانم جوان، متوجه نشود كه او انسان دانشمندي است. سكوت مي‌كند و بعد ناگهان وقتي حرفي درباره يك پديده علمي مي‌شود، همه سكوت مي‌كنند و اين دكتر جوان است كه بار گفت‌وگو را در جمع به دوش مي‌كشد. خانم دكتر مظفري دوست صميمي آيدا است. دانشجوي دكتري ژنتيك است و در حال كار روي تز دكتري‌اش. خيلي سعي مي‌كند طوري پايان‌نامه‌اش را برايمان توضيح دهد كه به خوبي متوجه شويم.

مي‌گويد: «همه خصوصيات فيزيكي يك انسان در ژن‌هايش ثبت شده و ژن‌ها هستند كه روزبه‌روز زندگي آدم را ورق مي‌زنند و زندگي را مثل ديروز يا متفاوت از آن رقم مي‌زنند.» بعد سكوت مي‌كند و نگاهي به ليوان چاي داغ دستم مي‌كند و مي‌گويد:

«به‌عنوان مثال اگر در اطلاعات ثبت شده روي يكي از ژن‌هاي شما، حساسيت زياد نسبت به دماي زياد نوشيدني باشد، حتماً در يكي از قسمت‌هاي دستگاه گوارشي‌تان در آينده دچار مشكل مي‌شويد.» ليوان چاي را مي‌گذارم روي ميز و صبر مي‌كنم تا خنك شود. بعد دكتر مي‌گويد: «من در حال حاضر در حال تحقيق روي شيوه‌اي هستم كه با يك آزمايش ساده خون، تشخيص دهيم كه آيا كسي در مراحل ابتدايي سرطان معده قرار دارد يا نه.» بعد ما كه همه سكوت كرده‌ايم، منتظر مي‌مانيم تا حرفش را ادامه بدهد. مي‌گويد: «متأسفانه سرطان معده از آن دست بيماري‌هايي است كه بيمار در انتهاي مراحل پيشرفتش، متوجه مشكل مي‌شود. اگر بتوانيم روي اين روش كار كنيم تا با يك آزمايش ساده هر كسي متوجه شود كه اوضاع معده‌اش چطور است، در مراحل ابتدايي، اين بيماري تشخيص داده مي‌شود و يقينا مراحل درمان، راحت‌تر و مؤثرتر انجام مي‌شود.» هنوز جمله‌اش تمام نشده كه مي‌گويم: «خب انجام بدهيد. اينكه عالي است.» اما خانم دكتر جوان مي‌گويد: «اين پروژه دكتري من است و حتما بايد مؤسسه يا پژوهشگاهي باشد كه بعد از اتمام درسم بتواند و بخواهد از اين تحقيق حمايت كند.» بعد با خنده مي‌گويد: «نگران نباشيد، چاي‌هاي‌تان خنك شده، راحت باشيد.»

به آيدا مي‌گويم: «من هميشه از اينكه با آدم‌هاي دانشمند هم‌كلام شوم، احساس غرور مي‌كنم.» آيدا مي‌گويد: «حتماً آدم‌هاي زيادي هستند كه بخواهند از اين پژوهش بسيار حياتي حمايت كنند.» رضا، برادر آيدا مي‌گويد: «بايد كاري كرد كه همه براي پيشرفت علم تلاش كنند؛ مثلا بياييد از همه براي كمك به تحقيق خانم دكتر درخواست كمك كنيم.» دكتر لبخند مي‌زند و مي‌گويد: «همين حد از دغدغه شما هم برايم انگيزه‌بخش است.»

کد خبر 362907

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha