دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۴
۰ نفر

پسر جوان وقتی برای تعیین تاریخ جشن عروسی به خانه نامزدش رفته بود، با پدر او درگیر شد و وی را با ضربه چاقو به قتل رساند.

متهم

وي كه از آن زمان در بازداشت به سر مي‌برد، قرار است به‌زودي در دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شود.شامگاه 22آذرماه سال 95به پليس خبر رسيد كه مردي در نزديكي خانه‌اش واقع در شريف‌آباد ورامين با ضربات چاقو به قتل رسيده است. دقايقي بعد وقتي مأموران خود را به محل وقوع جنايت رساندند با پيكر بي‌جان مردي 55ساله مواجه شدند. هرچند عامل قتل از آنجا گريخته بود اما شواهد نشان مي‌داد متهم پسر جواني است كه قرار بود با دختر مقتول ازدواج كند.

پسر مقتول در اين‌باره به پليس گفت: پسر جوان از 2سال قبل نامزد خواهرم بود. او در اين مدت بارها به خانه‌مان آمده بود اما با پدرم اختلاف داشت. پدرم از ابتدا با ازدواج او با خواهرم مخالفت مي‌كرد با وجود اين او به خواسته‌اش پافشاري مي‌كرد و به خانه‌مان آمده بود تا با پدرم درباره زمان برگزاري جشن عروسي صحبت كند. آنها جلوي در خانه رفتند و دقايقي بعد وقتي با سر و صدا بيرون رفتم، فهميدم او پدرم را به قتل رسانده است. او كه يك چاقوي خون‌آلود در دست داشت، با ديدن من پا به فرار گذاشت. تحقيقات براي دستگيري پسر جوان از همان زمان آغاز و چند ساعت بعد او دستگير شد.

  • انگيزه قتل

وقتي متهم به قتل به پليس آگاهي انتقال يافت، به قتل پدر دختر مورد علاقه‌اش اعتراف كرد اما گفت قصدي براي به قتل رساندن او نداشته است. او گفت: از 2سال قبل با نامزدم آشنا شدم و از او خواستگاري كردم اما از همان روز اول پدرش مخالفت مي‌كرد. او از من خوشش نمي‌آمد و ابتدا مي‌گفت دخترش را به من نمي‌دهد اما وقتي پافشاري من را ديد و متوجه شد دخترش نيز به من علاقه دارد، موافقت كرد.

متهم به قتل ادامه داد: مدتي گذشت و من لحظه‌شماري مي‌كردم تا زندگي مشتركمان را شروع كنيم اما پدر نامزدم مدام بهانه‌جويي مي‌كرد و مانع ازدواجمان بود. اين شرايط 2سال طول كشيد تا اينكه تصميم گرفتم هر طور شده با پدر نامزدم صحبت و او را براي زمان برگزاري جشن عروسي راضي كنم.

وي ادامه داد: شب حادثه به خانه آنها رفتم و شروع به صحبت كرديم اما هنوز چند دقيقه بيشتر نگذشته بود كه پدر نامزدم گفت پشيمان شده و راضي به ازدواج من و دخترش نيست. او گفت كه ديگر روي دختر من حساب نكن و به فكر ازدواج با دختر ديگري باش. از شنيدن اين حرف‌ها شوكه شده بودم.

من 2سال را با اميد ازدواج با دختر مورد علاقه‌ام گذرانده بودم و حالا پدرش دست رد به سينه‌ام مي‌زد. با اين حال سعي كردم خودم را كنترل كنم. حرف‌هاي مان ادامه داشت تا اينكه او گفت بهتر است براي ادامه صحبت‌هاي مان به كوچه برويم. من هم قبول كردم. او موتورسيكلتش را روشن كرد و از من خواست سوار شوم تا با يكديگر به يكي از محله‌هاي اطراف برويم اما من گفتم بهتر است پياده برويم.

در بين راه دوباره شروع به صحبت كرديم و من براي ازدواج پافشاري كردم تا اينكه او عصباني شد و ناگهان چاقويي از آستينش بيرون كشيد. مي‌خواست ضربه‌اي به من بزند اما من چاقو را از دستش گرفتم و فرار كردم. متهم درباره چگونگي ارتكاب جنايت گفت: من مي‌دويدم و او با موتورسيكلتش من را تعقيب مي‌كرد تا اينكه در كوچه‌اي بن بست من را گير انداخت. او عصباني بود و هيچ‌چيز نمي‌توانست آرامش كند. به طرفم حمله كرد و در همان لحظه براي دفاع از خودم با چاقو چند ضربه به او زدم و وقتي روي زمين افتاد از ترس فرار كردم.

  • پرونده در دادگاه

متهم در ادامه صحنه جنايت را بازسازي كرد و جزئيات بيشتري از اين درگيري خونين را شرح داد. اين در حالي بود كه اولياي دم مقتول در همان شكايت اوليه‌شان خواستار قصاص متهم به قتل شدند. در اين شرايط پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و قرار است متهم به‌زودي به اتهام ارتكاب قتل عمدي در شعبه11 محاكمه شود.

کد خبر 367340

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha