یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۱:۰۱
۰ نفر

آبراهیم متقی: شرایطی را درنظر بگیرید که برخی از کارشناسان ۲ سال گذشته درباره آینده مذاکرات هسته‌ای هشدارهایی را به کارگزاران اجرایی و دیپلمات‌های مذاکره‌کننده درباره آنچه در ۱۵ژوئن ۲۰۱۷ اتفاق می‌افتد بیان می‌دارند که در آن شرایط چه واکنشی فراروی آنان قرار می‌گیرد.

آيا ساختارهاي ديپلماتيك، اقدامات باز دارنده براي اجتناب از تحريم‌هاي جديد را به انجام مي‌رسانند؟ يا اينكه باز هم از آناني كه در آينده وضعيت قابل پيش‌بيني را تبيين مي‌كنند ‌به‌عنوان منتقد بدون صلاحيت نام مي‌برند؟تحريم‌هاي جديد كنگره آمريكا در دوران بعد از برجام در حال بررسي و تصويب است. نخستين مورد آن مربوط به قانون آيسا در دسامبر 2016بود، قانوني كه محدوديت‌هاي جديد اقتصادي درخصوص نهادهاي سياسي ايران را تصويب كرده و در پي آن كميته پيگيري برجام شكايت و نگراني خود را به موگريني اعلام مي‌دارد.

نتيجه چنين درخواستي چه مي‌شود؟ نتيجه اين درخواست گردهمايي معاونين وزراي خارجه كشورهاي 1+5در ژانويه 2017، در ژنو مي‌شود كه هيچ‌گونه نتيجه عملي براي طرح مطالبات ايران ندارد. بعد ازآن مجلس سنا لايحه تحريم نهادهاي راهبردي ايران را در دستور كار قرار مي‌دهد. بررسي اين لايحه نشان مي‌دهد كه تحريم‌هاي جديد بعد از برجام ماهيت پيچيده، چند بعدي و ساختاري پيدا كرده است.

لوايح كميته روابط خارجي سنا در نهايت با رأي اعضاي مجلس سناي آمريكا با اكثريت قابل توجهي به تصويب رسيده است. هم‌اكنون نيز سخنگوي مجلس نمايندگان آمريكا اعلام مي‌دارد كه اين لوايح را در هفته‌هاي آينده مورد بررسي قرار خواهد داد. روندي كه همانند آيسا بدون آنكه نياز به توشيح رئيس‌جمهور داشته باشد، به قانون تبديل خواهد شد.

در اين شرايط مقامات عاليه آمريكا به‌ويژه مقامات اجرايي در كاخ سفيد و وزارت امور خارجه چه واكنشي نشان مي‌دهند؟ ترامپ با صراحت مي‌گويد كه آمريكا در شرايط موجود دست بالا را دارد، در نتيجه محدوديت عليه ايران را ادامه خواهد داد. رويكرد ترامپ به‌معناي آن است كه آمريكا از الگوي تنش تدريجي براي فرسايش ساخت قدرت در ايران بهره مي‌گيرد. استراتژي محدود‌سازي‌ و مهار را مي‌توان زيربناي الگوهاي كنش راهبردي آمريكا در برخورد با ايران دانست؛ روندي كه توانست زمينه‌هاي تحريم جديد اقتصادي را به‌وجود آورد.

مقامات ايراني با استناد به مواد 26و 29برجام به اين موضوع اشاره دارند كه در روند اجراي برجام، دولت‌ها بايد از الگوي سازنده و حسن نيت برخوردار باشند. واقعيت آن است كه در معادله قدرت، هيچگاه كنش سازنده و حسن نيت تعريف‌نشده است. از همه مهم‌تر آنكه هيچ تضميني براي اتخاذ سياست مبتني بر حسن نيت در روابط كشورها وجود ندارد و در نهايت اينكه چگونه كارگزاران ديپلماتيك ايران به توافق با كشوري براساس حسن نيت مبادرت كرده‌اند كه آن را نماد نظام سلطه مي‌دانند؟

واقعيت موجود نشان مي‌دهد كه ايران به‌دليل آنكه تمامي تعهدات خود را براساس برجام به انجام رسانده و از آنچه به‌عنوان كنش متقابل همزمان و متوازن نام برده مي‌شود، خود داري كرده، طبيعي است كه در فضاي مبتني بر سياست قدرت، با وضعيت جديدي مبتني بر تهديد مرحله‌اي روبه‌رو خواهد شد.

مقام‌هاي آمريكايي مواضع آشكاري را اتخاذ كرده‌اند. آنان به اين موضوع اشاره دارند كه علت اصلي پذيرش شرايط آمريكا توسط ايران، بهره‌گيري از سازوكارهايي به نام ديپلماسي اجبار بوده، در حالي‌كه ايران آن را بازي برد-برد مي‌داند. بازي برد-برد نمي‌تواند عوارض و مخاطرات مبهم براي امنيت ملي كشور داشته باشد درحالي‌كه ديپلماسي اجبار با نشانه‌هايي همانند عدم‌حسن نيت، ناديده‌گرفتن الگوي همكاري ساير كشورها و تلاش براي كاهش قدرت ساختاري با ديگران شكل گرفته است.

بهتر است بين آنچه تيلرسون وزير امورخارجه آمريكا درباره روند بي‌ثبات‌سازي‌ ايران از درون اظهارنظر كرده است، با الگو‌هاي موجود كنگره كه محدوديت‌هايي را براي ساختار اقتصادي، راهبري و نهادهاي ايراني ايجاد مي‌كند، رابطه‌اي درنظر گرفت. شايد بايد پذيرفت كه دوران خوش بيني يك‌روز به پايان مي‌رسد، زيرا تهديدات در قالب تداوم تحريم، نقض برجام، يا بهره‌گيري از ساز وكارهاي محدود‌كننده ديگر از سوي آمريكا تداوم يافته است.

کد خبر 373464

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha