شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۶ - ۰۶:۵۲
۰ نفر

نصرالله حدادی: به مجموعه قوانین موضوعه کشور باید احترام گذاشت یا آنکه از آنها ترسید؟ شاید هردو.

اما احترام به قانون- حتي اگر به ضرر ما باشد- بايد و حتما صورت گيرد و از اين رهگذر است كه جامعه امنيت مي‌يابد و اين نعمت ناپيدا اما محسوس، همگان را در پناه خود جا خواهد داد و ترقي و تعالي جامعه، ميسر خواهد شد.

از سوي ديگر بايد از قانون ترسيد چرا كه عقوبت و جزا در پي دارد و از حبس و بند گرفته تا جريمه نقدي را به ارمغان مي‌آورد. مثلا سرعت قانوني در اكثر بزرگراه‌هاي شهري 80 يا 90 كيلومتر در ساعت است و تخطي از آن، يعني جريمه و اين امر بازدارنده باعث مي‌شود شاهد تصادف‌هاي وحشتناك در بزرگراه‌ها نباشيم و دوربين‌هاي موجود در «آزادراه‌ها» عامل بازدارنده سرعت غيرقانوني هستند و دريافت پاكت محتوي برگه جريمه- البته اگر پيامك آن قبلا به دستمان نرسيده باشد- به ما مي‌گويد: بايد به قانون احترام گذاشت؛ خواه از روي وجدان و منش اجتماعي يا از ترس.

چندي قبل در مجلس شوراي اسلامي، قانون منع حمل و نگهداري سلاح سرد، به تصويب رسيد و از اين پس دارندگان قمه، قداره، پنجه بوكس، چاقو، ساطور و امثالهم در ملأعام، مجرم شناخته مي‌شوند و بايد تاوان پس دهند. ان‌شاءالله كه چنين باشد و بشود و كمتر شاهد جرم و خيانت باشيم.

گويند: «به‌روزگار زمامداري او (ميرزاتقي‌خان اميركبير) در پايتخت اغتشاشي رخ داده و چند فقره جنايت اتفاق افتاد. به شاه پيشنهاد كردند بستن قمه را كه در ايران خيلي متداول است براي رعايا (مردم عادي) قدغن سازند، ولي وزير موافقت نكرد و گفت: اجازه مي‌دهم هر فردي نه تنها يك قمه بلكه 4 قمه با خود داشته باشد، اما واي به جان كسي كه قمه را به‌كار ببرد.

حقيقتا به وعده خود وفا كرد و چند روز پس از آن در نتيجه كشمكش و زدوخوردي كه در ملأعام قتلي رخ داد، امير پياده با ملازمان خويش بدانجا رفت و هنوز كشته را از روي زمين برنداشته بودند كه دستور داد قاتل را بياورند و ظرف يك ربع ساعت به قضيه رسيدگي كرد و دستور داد سر قاتل را روي پاره‌سنگي نزديك محل وقوع جنايت قرار داده، با تخماقي آن را كوفتند.» آنچه روايت شد، گفته آرتور گوبينو است.

فرزند قاتل اميركبير، محمدحسن‌خان اعتمادالسطنه، در كتاب صدرالتواريخ چنين آورده است: «جوانان تهران قمه مي‌بستند و در بازار شرارت مي‌كردند. بسي مردم را زخمي مي‌نمودند. مگر در مجلسي ذكر شد خوب است قدغن شود كه كسي آلات حرب با خود برندارد تا شرارت نكند.

امير گفت هر كه خواهد قمه ببندد اما آن‌كس كه تيغ از غلاف بيرون آورد كي خواهد بود؟ پس از اين اگر نزاعي در شهر مي‌شد كسي ياراي تيغ از نيام‌كشيدن نداشت. پس مردم قمه بستن را ترك گفتند و متدرجا ملايمت طبع و سلامت نفس اختيار كردند.»

امير در هجدهم محرم سال 1268 قمري برابر با 22 آبان سال 1230 شمسي حكم عزلش صادر شد و در بيستم دي ماه همان سال، رگ حيات ملت ايران در حمام فين كاشان، با نيشتر حاج‌علي‌خان فراش‌باشي، پدر همين اعتمادالسطنه قطع شد و ملت ايران، يتيم شدند اما قوانين امير به روزگاران باقي ماند، هرچه او به دنبال آن بود كه به انديشه شيخ عبدالحسين شيخ‌العراقين، احكام ناسخ و منسوخ را براندازد و احكام شريعت را موضوعيت داده و جاري سازد. حال در روزگار ما، جرم محرز حمل سلاح سرد چنان بايد قاطع اجرا گردد كه كسي جرأت ساخت آنها را نيز به خود ندهد.

کد خبر 388015

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha