عباس آخوندی*: هنوز خاطرات تلخ و اندوهناک زلزله رودبار و منجیل به ‌یادم هست.

حدود ۱۴ هزار کشته و بیش از هشت هزار زخمی اکثر مسئولان شهر رودبار در جریان زلزله جان باخته بودند، لذا حتی امکان خبرسانی نیز از دست رفته بود. سقف اکر خانه‌ها فروریخته بود و ساکنان خود را به کام مرگ برده و یا بر تن نازک آنان زخمی کاری وارد ساخته بود.

تعداد خانه‌هایی که به نحوی آسیب دیده بودند از تخریب جزیی تا تخریب کامل به 214 هزار واحد می‌‌رسید، فاجعه‌ای بزرگ رخ ‌داده بود. لیکن روح و روان مردم زلزله‌زده و سایر اعضای خانواده بزرگ ملت ایران از فاجعه بزرگ‌تر بود، لذا به ‌زودی به ‌خود آمدند. هم امداد کردند و همه خانه‌‌ها و کاشانه‌ها ساخته شد. شاید امروز کسانی که از رودبار عبور می‌کنند هیچ نشانی از زلزله 31 خرداد 1369 نیابند.

این ‌بار نیز چنین خواهد بود، البته با کوله‌باری از تجربه‌‌های گذشته، باز هم‌چنان که همگان می‌بینند، ملت و دولت ایران، لشکری و کشوری دست در دست هم در کنار مردم زلزله‌زده غرب کشور هستند و در غم آنان شریکند و در کمک‌رسانی و بازسازی یک لحظه درنگ نخواهند کرد. هر چند بی‌گمان کاستی‌هایی وجود داشته و دارد که باید به همت همگان برطرف شود ولی، مردم سانحه‌دیده، ملت ایران را در کنار خود حس می‌کنند. ملت بزرگ ایران غم از دست دادن عزیزان و رنجور شدن بستگان را خوب می‌فهمد و این درد را بر تن خود می‌بیند و فراموش نمی‌کند.

من اطمینان دارم که شهرها، روستاها، خانه‌ها و مغازه‌ها، پارک‌ها و مدرسه‌ها و همه‌ آنچه ویران شد ساخته خواهند شد و زندگی و شادی به خانه عزیزان بازخواهد گشت.

در سفر به منطقه در روز گذشته (پنج‌شنبه) و بازدید از اسلام‌آباد، سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی و تعدای از روستاهای زلزله‌زده با استاندار محترم و جمع زیادی از مسئولان استان و نمایندگان محترم این سه حوزه گفت‌وگو و مشورت داشتم. در فرصت‌های متعدد با مردم زلزله‌زده به گفت‌وگو نشستم. تا از نگاه آنان برای بازسازی و نوسازی زندگی‌شان آشنا شوم. اتخاذ تصمیم درست و مبتنی بر تجربه در چنین موقعیت‌هایی بسیار مهم است و گرنه هزینه‌های زیادی انجام خواهد شد و مردم همچنان در گرفتاری باقی خواهند ماند. با توجه به تجربه بازسازی زلزله رودبار و منجیل و سایر سوانح، تجربه خوبی در بنیاد مسکن اندوخته شده ‌است.

این موارد به جناب روحانی گزارش شد و ایشان تصمیم گرفتند که محور بازسازی بنیاد مسکن باشد تا کارها هماهنگ باشد و هر دستگاهی‌ ضرب ‌آهنگ خود را نزند. دوم آنکه کارها بر اساس مشارکت با آسیب‌دیدگان به ‌پیش رود و تا پایان کار، آنان خود محور کار خود باشند و دیگران به آنان صرفا کمک کنند. نه آنکه دیگران به ‌جای آنان تصمیم بگیرند.

در این بازدید آشکار بود تا حدود زیادی در چند روز گذشته مقدمات کار فراهم آمده بود، هر چند هیچ‌گاه نمی‌توان وضعیت مردم سانحه‌دیده را که دچار صدمات روحی، جسمی و مالی شده‌اند خوب توصیف کرد. در بسیاری از جاها آواربرداری آغاز شده بود. شناسایی واحدهای آسیب‌دیده و ارزیابی میزان خسارت در جریان بود و مردم به ‌تدریج خود را می‌یافتند و برای بازسازی زندگی خود آماده می‌شدند. دیروز در سفر به منطقه حس و اراده بازآفرینی و نوسازی را در مردم دیدم و این بسیار امیدبخش بود.

ما در کنار مردم تا پایان این بازآفرینی خواهیم ماند. لیکن مهم‌ترین چیزی که مرا همچنان نگران می‌کند اجماع در باره سیاست بازآفرینی منطقه است و آن اینکه تا چه حد دست‌اندرکاران بخواهند جانشین زلزله‌زدگان شوند و هر چند با حسن نیت ولی از جانب آنان تصمیم بگیرند و در عمل آنها را از مدیریت و بازآفرینی زندگی خود دور بدارند.

*عباس آخوندی وزير راه و شهرسازي

کد خبر 390386

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha