یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۷ - ۰۸:۵۹
۰ نفر

الهام اناری: چیستا یثربی سال‌هاست به‌عنوان نویسنده، کارگردان، درام نویس و منتقد در عرصه تئاتر، تلویزیون و سینما حضور دارد.

 ویژگی بارز آثار یثربی پرداختن به دنیای زنان و واکاوی درونیات آنهاست. با چنین پیشینه‌ای، وقتی حاتمی‌کیا تصمیم می‌گیرد درامی زن محور را جلوی دوربین ببرد از یثربی برای نگارش فیلمنامه دعوت به عمل می‌آورد.

حاتمی‌کیا از همان فیلم‌های اولیه‌اش همواره از مشاور در مرحله نگارش فیلمنامه استفاده کرده است ولی جز ‌ یک بار، همکاری با اصغر فرهادی در «ارتفاع پست»، این چنین همکاری پررنگی را با نویسنده‌ دیگری نداشته است؛  دلیلش را هم می‌توان حیطه تازه‌ای دانست که حاتمی‌کیا در «دعوت» پا به آن گذاشته است.

فیلمسازی‌ که بیشتر مردان جبهه و جنگ قهرمانان آثارش بوده‌اند و اساسا سینمایش بیشتر مردانه بوده، در چنین رویکرد پر رنگی به زنان، نیازمند نویسنده‌ای بوده که این دنیا را به خوبی بشناسد.

مطابق معمول آثار حاتمی‌کیا تحقیقات گسترده‌ای درباره موضوع فیلم صورت گرفته بود که در اختیار یثربی قرار داده شده؛ او در پروسه‌ای که خودش آن را جذاب می‌داند، به نگارش فیلم نامه پرداخت. از همان ابتدا هم بنا بر ساختاری اپیزودیک گذاشته شده بود؛ اپیزودهایی که ابتدا حجمی بسیار فراتر از آنچه هم‌اکنون در «دعوت» به چشم می‌خورند داشتند؛ قصه‌هایی که با نظارت حاتمی کیا شامل تغییرات می‌شوند.

«دعوت» ابتدا قرار بود در 7‌  اپیزود ساخته شود، منتها یکی از اپیزودها اصلا فیلمبرداری نشد و اپیزود دیگری که در آن پژمان بازغی و لیلا اوتادی نقش‌آفرینی کرده بودند، در مرحله تدوین کنار گذاشته شد. ضمن اینکه حجم داستان‌ها تا‌حد زیادی کاهش پیدا کرد؛ با اتفاقی که «دعوت» را به فیلمنامه‌ای موجز اما در لحظاتی گنک تبدیل کرده است. پثربی همکاری با ابراهیم حاتمی‌کیا را تجربه‌ای دلچسب می‌داند و می‌گوید که باید به حاتمی‌کیا حق تغییر داد. او از علاقه‌مندانی می‌گوید که حاتمی‌کیا را همچنان در قالب حاج کاظم می‌نگرند و نمی‌خواهند از او فیلمی در مورد مسائل خانوادگی ببینند. او معتقد است حاتمی‌کیای 46 ساله با حاتمی‌کیای 25 ساله فرق دارد.

یثربی در کنار فیلم‌نامه نویسی، در «دعوت» انتخاب بازیگر و بازیگردانی کار را نیز به‌عهده داشته است، که این یکی با سر و صدای رسانه‌ای زیادی نیز همراه بود... برای نقش‌ها در «دعوت» ابتدا به بازیگرانی دیگر فکر شد ولی در نهایت این گزینه‌ها جلوی دوربین رفتند؛ اتفاقی که یثربی آن را کاملا طبیعی می‌داند.

  • در تیتراژ، نام شما در کنار ابراهیم حاتمی‌کیا به‌عنوان نویسندگان فیلم‌نامه آمده است. در این بین سهم حاتمی‌کیا در نگارش «دعوت» چقدر بود؟

زمانی که من به این کار دعوت شدم، حاتمی‌کیا از مدت‌ها پیش، روی این سوژه متمرکز شده بود. 8 ماه تحقیق صورت گرفته بود و گروهی از دختران دانشجو تحقیقاتی در مورد سقط جنین انجام داده بودند. آنها با زنانی که قصد سقط داشتند مصاحبه می‌کردند و تحقیقات میدانی انجام می‌دادند. البته من مستقیما روبه‌روی کارگردان قرار گرفتم و این تحقیقات در اختیار من گذاشته شد؛ سی‌دی‌های تحقیقاتی که هر کدام به‌طور مجزا یک قصه در مورد یک زن باردار با ویژگی‌های خاص را مطرح می‌کرد؛ یعنی 7 طرح که در این مرحله از من خواسته شد نگارش قصه‌ها را شروع کنم. دست من در نگارش داستان‌ها کاملا باز بود. یک‌ماه و نیم اول به مشارکت فکر و صحبت در مورد طرح‌ها گذشت. بعضی از قصه‌ها به دلایلی نیاز به بازنویسی داشت و بعضی نیاز به هیچ‌گونه تغییری نداشت.

  • تحقیقات انجام شده چقدر به شما کمک کرد؟

تحقیقات صورت گرفته هر چند مفید بود ولی من به خاطر رشته تحصیلی‌ام که روان‌شناسی بوده، از نزدیک با موارد زیادی از سقط جنین مواجه شده بودم و می‌دانستم این مسئله در جامعه ما از چه اهمیتی برخوردار است. به اعتقاد من بالاخره یک نفر باید وارد این حریم خصوصی می‌شد و فیلمی در این مورد می‌ساخت. بعد از یک ماه و نیم اول که دیدگاه‌های من و آقای حاتمی‌کیا همسو شد، او به من برای نگارش قصه‌ها وقت داد و قرار شد در 15 روز کل قصه‌ها را بنویسم. قصه‌های اولیه داستان‌های 40 تا 60 صفحه‌ای بود. برای شناخت شخصیت‌ها ابتدا قصه‌ها را نوشتیم و بعد چون قرار بود فیلم اپیزودیک باشد، قطعا مجال نداشتیم راجع به شخصیت‌ها اطلاعات زیادی به تماشاگر بدهیم.

در مرحله نگارش اپیزودها دست من کاملا باز بود. از ابتدا بعضی قصه‌ها را خیلی دوست داشتم که نیازی به تغییر نداشتند مثل اپیزود «بهار» و بعضی را دوباره نوشتم. در نهایت هر کدام از فیلم‌نامه‌ها را تبدیل به 10 صفحه کردم. بعد از این مرحله مشارکت کارگردان شروع می‌شد. او نظر می‌داد و فیلم‌نامه‌ها را می‌خواند و من هم تغییر می‌دادم، دوباره می‌نوشتم و دوباره نظر می‌داد و این پروسه دائم تکرار می‌شد. من جداگانه می‌نوشتم و او دیالوگ‌ها را تغییر می‌داد حتی سر صحنه هم بعضی دیالوگ‌ها تغییر می‌کرد.

  • و شما با این حجم تغییر دیالوگ‌ها هیچ مشکلی نداشتید؟

نه. چون می‌دانستم اولا شیوه کار حاتمی‌‌کیا به این شکل است یعنی او سر صحنه به آن چه مد نظرش است می‌رسد. دوم اینکه شیوه خود من در کارگردانی تئاتر به همین شکل است یعنی گاهی سر صحنه از بازیگر می‌خواهم در مدت زمان کوتاه دیالوگ‌های تازه‌ای را حفظ کند. حاتمی‌کیا هم سر صحنه اگر دیالوگی به‌اصطلاح به دلش ننشیند آن را بارها و بارها تغییر می‌دهد تا به خواسته‌اش برسد. اما باز هم با همه این تغییرات هر 7 اپیزود اولیه نوشته خود من بود البته گروه تحقیق هم زحمت زیادی کشیدند اما در مرحله نگارش نوشتن 7 اپیزود به این شکل کار سختی بود.

  • به‌نظر می‌رسد با موضوع فیلم ارتباط خوبی برقرار کرده بودید؟

بله و من در مقابل همه نقدهای منفی از این فیلم دفاع می‌کنم. چرا بعضی‌ها اصرار دارند بگویند مسئله‌ای مثل سقط جنین در حیطه فردی و شخصی می‌گنجد. باید بپذیریم در حال حاضر همه موضوعات اجتماعی هستند. ما باید به بچه‌ها و نوجوان‌ها آموزش بدهیم. من نمی‌پذیرم که سقط جنین یک مسئله زنانه است این یک مسئله انسانی و جمعی است. ما هم رای به این ندادیم که باید در هر شرایطی سقط کنیم یا بچه را نگهداریم، ما می‌خواستیم بگوییم باید به همه چراها فکر کنیم.

در پایان ماجرا حتی ما سکانسی داشتیم که یک پرستار مانند یک فرشته بچه‌ها را در بغل مادرها می‌گذاشت که البته این سکانس حذف شد. ما نمی‌خواستیم نتیجه‌گیری کنیم. می‌خواستیم بگوییم در شرایطی این کار مجاز است ولی اگر خدا قدرت اختیار داده می‌توان این اختیار را دخیل کرد. در بعضی موارد زن‌ها تصمیمی برای بچه‌دار شدن ندارند ولی مردها با شیوه‌های مختلف خواسته خود را عملی می‌کنند. گاهی مردها می‌خواهند برای دور کردن زن خود از اجتماع، او را خانه نشین کنند مثل اپیزود «شیدا». این را هم بدانید که ما نمی‌خواستیم و نمی‌توانستیم به مسائل پشت پرده بپردازیم. من می‌خواستم بسیاری از مسائل را تماشاگر خودش از خلال داستان بگیرد. بله درست است همه می‌دانیم برای باردار نشدن راه‌های پیشگیری هم وجود دارد اما بالاخره داستان ما ظرایفی دارد که تماشاگر خود باید به آن برسد.

  • اما به هر حال تعدد اپیزودها باعث شده بسیاری از حرف‌ها ناگفته باقی بماند و شخصیت‌ها آن طور که خواسته تماشاگر است معرفی نشوند؟

بله، ما بسیاری از بخش‌ها را به خاطر کمبود وقت حذف کردیم. مثلا در اپیزود «بهار» در سکانسی می‌دیدیم که رئیس او همراه زن و فرزندانش صمیمانه مشغول صرف شام در یک رستوران هستند، ولی این سکانس حذف شد. بخش‌هایی که خانم کتایون ریاحی در داستان بودند نیز تا حدود زیادی حذف شد. قرار بود داستان‌ها کوتاه باشند و ریتم یکدستی داشته باشند. همین مسئله باعث شد بسیاری از سکانس‌ها در هنگام تدوین قیچی شوند. من داستان‌ها را کامل نوشته بودم ولی کمبود زمان باعث حذف‌های زیادی شد و حالا به همین خاطر قرار است فیلم‌نامه‌ها از مرحله تحقیق تا نگارش به‌صورت کامل چاپ شوند.

  • با این حساب بهتر نبود از تعدد اپیزودها کاسته می‌شد و در عوض داستان‌های کامل‌تری شکل می‌گرفت؟

به‌نظر من این مسئله سلیقه‌ای است. شاید اگر من کارگردان بودم این کار را می‌کردم. ولی ما می‌خواستیم قشرهای مختلفی که درگیر مسئله سقط جنین هستند را به نمایش بگذاریم؛ یک هنرمند، یک روشنفکر، یک زن مسن‌و.... این موضوع آنقدر حساس است که حتی می‌توانست یک مجموعه تلویزیونی باشد. به هر حال برای نشان دادن 5 قشر مختلف که درگیر این ماجرا هستند ما چاره دیگری نداشتیم. من پیش از این هم در نمایش «حیاط خلوت» این شکل اپیزودیک را تجربه کرده بودم. من برای نگارش فیلم‌نامه «دعوت» یک سال وقت صرف کردم یعنی یک سال تمام درگیر این فیلم بودم. بسیاری از پیشنهادات را هم رد کردم و به همین خاطر از این فیلم دفاع می‌کنم. «دعوت» 5 داستان دارد که همگی یک اتفاق مشترک دارند.

  • اما قبول دارید، گاهی تلاش برای رسیدن به ایجاز هم به کلیت کار لطمه می‌زند؟ مثلا اپیزود «خورشید» خیلی گنگ و نامفهوم است.

بله، قبول دارم که در بعضی مواقع کوتاه کردن‌ها برای رسیدن به ایجاز به کل داستان لطمه زده است. بله در اپیزود «خورشید»، او شخصیت مخوف و ترسناکی دارد و ما هم در آخر نمی‌فهمیم چه اتفاقی می‌افتد که او مهربان می‌شود. حتی دختر خودم هم به من گفت که داستان برایش نامفهوم بوده است اما من در فیلم‌نامه 60 صفحه‌ای نوشته بودم که این زن دختر را وادار به انجام کارهای مختلف می‌کند. مطمئنم کارگردان هم با دلخوری خیلی از اینها را حذف کرد چون چاره دیگری نداشت. ولی وقتی یک فیلم اپیزودیک می‌شود چاره‌ای جز این نیست، مگر اینکه از تعدد اقشاری که می‌خواهیم وارد ماجرا کنیم، کم کنیم مثلا زن میانسال را حذف کنیم، اما حاتمی‌کیا اعتقادی به این نوع حذف نداشت و من هم از این مسئله دفاع می‌کنم.

  • یعنی به خاطر اهمیت موضوع می‌توانیم بعضی اشکالات ساختاری را نادیده بگیریم؟

بله، فراموش نکنید که «دعوت» فیلم خوش‌ساختی است، ریتم خوبی دارد و به مسئله بسیار پنهان و حساس سقط جنین می‌پردازد که متأسفانه در کشور ما مثل کشیدن دندان است و انجام آن از خرید استامینوفن از داروخانه راحت‌تر است. من به چشم دیدم که داروخانه‌ها به سادگی به دختران جوان آمپول سقط جنین می‌فروشند. این درست نیست که به بهانه عملی شدن کاهش جمعیت قبح مسئله سقط جنین از بین برود. ما باید با آگاهی اجتماعی روش‌های پیشگیری را بیاموزیم. شاید هم یک روز من این مسئله را با یک طنز تلخ در قالب یک نمایش روی صحنه بردم، اما «دعوت» طنز ندارد بلکه تلخ و گزنده است.

فراموش نکنیم که یک فیلمساز مرد که سابقه ساخت فیلم‌های جنگی دارد و مذهبی است و در فیلم‌سازی یک معترض اجتماعی به شمار می‌رود، به سراغ طرح یک موضوع حاد در جامعه رفته که همه بی‌تفاوت از کنار آن گذشته‌اند. ما این سختی را به جان خریدیم، حتی بعضی از دوستان صمیمی من می‌گفتند این موضوع ورود به حیطه شخصی آدم‌هاست اما ما سنت شکنی کردیم چون آن را لازم می‌دانستیم. طرح این موضوع آن قدر لازم بود که به خاطر آن می‌توانیم از بعضی اشکالات فیلم صرف‌نظر کنیم. درست است که یک جاهایی روابط نامفهوم است ولی بهتر است تماشاگر این فیلم به این نکته توجه کند که ما می‌خواستیم چه چیزی بگوییم؛ اینکه هر انسانی حق زندگی کردن دارد همان‌طور که حق بدبخت شدن دارد. سلیقه‌ها متفاوت است. هر کارگردانی قطعا با زاویه دید خودش به این داستان می‌پرداخت، چون این یک مسئله عمومی است. «دعوت‌» به‌نظر من یک سمفونی است که در بعضی قسمت‌ها بسیار گوش نواز است مثل اپیزود «بهار» و «شیدا».

  • به‌نظر می‌رسد نارضایتی برخی از مخاطبین از آنجا ناشی می‌شود که آنها با یک پیش زمینه ذهنی از ابراهیم حاتمی‌کیا به تماشای فیلم می‌نشینند و به‌دنبال امضای او می‌گردند اما خواسته آنها بر آورده نمی‌شود. این فیلم مخاطبان جوانی را که بدون پیش زمینه ذهنی به تماشای فیلم نشسته‌اند بیشتر راضی می‌کند.

بله، به نکته بسیار خوبی اشاره کردید. دقیقا همین‌طور است. اما ما نباید آدم‌ها را در تعریفی که از آنها ارائه می‌دهیم منجمد کنیم. آیا اگر روزی تهمینه میلانی در حمایت از مردها فیلمی بسازد باید آن را تقبیح کنیم؟ علم روان شناسی می‌گوید کسی که تعریف می‌کند شلیک می‌کند.

اگر بگوییم حاتمی‌کیا فیلم‌ساز جنگ و معترض اجتماعی است و عاصی است این تعریف‌ها مصداق همان شلیک است. ما امروز از طرف عاشقان حاتمی‌کیا تحت فشار قرار گرفته‌ایم چون دوستداران حاتمی‌کیا او را در قالب حاج کاظم می‌بینند و نمی‌خواهند از او فیلمی در مورد مسائل خانوادگی ببینند. مطمئنا حاتمی‌کیای 46 ساله با حاتمی‌کیای 25 ساله فرق دارد. بهتر است طبق گفته حضرت علی(ع)، نگاه نکنیم که چه کسی می‌‌گوید ببینیم چه می‌گوید.

بعضی‌ها در مورد چیستا یثربی هم همین تفکر را دارند، آنهایی که من را یک فمینیست دو‌آتشه می‌دانند و به این نوشته من معترضند درصورتی که باور کنید اگر من به این مسئله اعتقاد نداشتم نمی‌توانستم در مورد آن بنویسم. من معتقد به برابری 100 درصد زن و مرد هستم و معتقدم طبق قرآن معیار تفاوت انسان‌ها در میزان تقوای آنهاست. ولی متأسفانه امروز جریان روشنفکری هم به این فیلم معترض است. ساخت «دعوت» یک ریسک بزرگ بود چون این سوژه حساس اگر عادی از آب درمی‌آمد از دست رفته بود.

  • اپیزود دانشجو چرا از فیلم حذف شد؟

ریتم آن اپیزود با بقیه داستان هماهنگ نبود. در آن اپیزود یک دختر دانشجو(لیلا اوتادی) از همسر خود( پژمان بازغی) که پنهانی ازدواج کرده بودند باردار می‌شد و در طول ماجرا دختر کم کم به حالتی می‌رسید که آن بچه برایش حالت مقدسی پیدا می‌کرد و او فارغ از هر چیز به بچه‌اش عشق می‌ورزید. این اپیزود ریتم درونی داشت و با بقیه داستان‌ها همخوانی نداشت و حذف شد.

  • و اپیزود دیگری که قرار است تبدیل به یک فیلم بلند شود؟

اپیزودی که یک خانم معلم مذهبی که به خاطر ورشکستگی شوهرش به‌صورت صوری از او جدا شده تا از دست طلبکارهای او در امان باشد حامله می‌شود و حالا نمی‌تواند حاملگی‌اش را علنی کند چون همه فکر می‌کنند او طلاق گرفته است. بازیگر این اپیزود هم پریوش نظریه بود که حالا قرار است تبدیل به یک فیلم بلند شود.

  • از اپیزود دوم به بعد دست شما برای تماشاگر رو شده و او می‌داند که قرار نیست بچه‌ای سقط شود، به‌نظر شما این مسئله به جذابیت داستان لطمه نزده است؟

نه. به این خاطر که دیدگاه نویسنده و کارگردان وارد داستان شده است. آنهایی که در مورد مسائل دیدگاه مشخصی ندارند پایان داستان را باز می‌گذارند. حاتمی‌کیا در مورد سقط جنین دیدگاه داشت و تحقیق کرده بود، من هم همین طور. مطمئن بودیم که نباید سقطی صورت بگیرد. همیشه راه دیگری وجود دارد.

  • اگر کارگردان بودید، شما هم به سراغ یک روایت اپیزودیک می‌رفتید؟

بله. جامعه امروز ما، جامعه داستان‌های یک دقیقه‌ای است. یعنی اگر توانستی در یک دقیقه حرفت را بزنی موفقی. من طرفدار داستان‌های اپیزودیک هستم. البته ظاهرا بعد از «دعوت» ساخت فیلم‌های اپیزودیک مد شد.

شما به‌عنوان بازیگردان و مسئول انتخاب بازیگر هم در این طرح حضور داشتید. بعضی از بازیگران انتخاب‌های خوبی به‌نظر نمی‌رسند و بعضی هم بازی‌های اغراق‌آمیزی دارند و اصلا باور پذیر نیستند؛ مثل محمد‌رضا فروتن در نقش یک جوان لر. در این‌باره چه نظری دارید؟
من نهایت سعی‌ام را در انتخاب درست بازیگران به خرج دادم. چه اشکالی دارد که بعضی از بازیگران تلویزیونی باشند.

من فکر کردم سحر جعفری جوزانی و سیامک انصاری بازیگران خوبی هستند پس، از آنها دعوت کردم. اگر بدون پیش داوری به تماشای فیلم بنشینید حتما از بازی‌ها هم راضی خواهید بود. من از بازی‌ها دفاع می‌کنم. شاید در آن شرایط می‌توانستیم انتخاب‌های بهتری هم داشته باشیم اما بعضی‌ها سر کارهای دیگری بودند. من از تک تک بازیگران تست گرفتم و آن را به کارگردان نشان دادم. اما با بضاعت سینمای ایران این انتخاب‌ها خوب و قابل‌قبول بود.

  • یعنی نمی‌پذیرید که بعضی از بازی‌ها اغراق آمیز است؟

چرا می‌پذیرم و قبول دارم که بعضی نقش‌ها می‌توانست بهتر از اینکه می‌بینیم از کار دربیاید. شاید نباید از محمد رضا فروتن می‌خواستم با لهجه حرف بزند. من از او خواستم لهجه لری را یاد بگیرد ولی حالا می‌بینم که اشتباه کردم. البته قرار بود بازیگرانی مثل بهرام رادان و هدیه تهرانی هم در این فیلم حضور داشته باشند که متأسفانه نشد.

  • چه اتفاقی افتاد که این بازیگران حذف شدند؟

هیچ مسئله خاصی نبود. بعضی‌ها قرارداد بستند اما در ادامه مجال همکاری پیش نیامد. به‌عنوان مثال قرار بود محمد رضا گلزار نقشی را که فرهاد قائمیان در آن حضور دارد، بازی کند. تصور کنید گلزار تبدیل به یک مرد 55 ساله شود، بسیار خب ما در گریم او را تبدیل به یک مرد میانسال می‌کردیم، اما صدای او را هم می‌توانستیم تغییر دهیم؟ اصلا چه دلیلی داشت این کار را بکنیم.

آیا این نقش احمقانه نمی‌شد؟ هدیه تهرانی هم قرار بود در این فیلم بازی کند اما برای او سفر فوری به ایتالیا پیش آمد، او عذرخواهی کرد و رفت. اما فراموش نکنید که انتخاب‌های ما محدود است. ما در ایران زندگی می‌کنیم و نمی‌توانیم از آمریکا و اروپا بازیگر دعوت کنیم. من نمی‌توانستم سراغ آنجلینا جولی، جنیفر لوپز یا برد پیت بروم. بضاعت ما اندک است. قرار بود یکی از نقش‌ها را هم رضا کیانیان بازی کند اما سفر فرانسه برایش پیش آمد و او هم با عذرخواهی از طرح کنار رفت. اما برای بعضی از نقش‌ها از ابتدا تصمیم‌هایی داشتم که عملی شد مثلا کتایون ریاحی، گوهر خیر اندیش و مریلا زارعی انتخاب‌های اول من بودند. نقش بهار را اصلا برای مریلا زارعی نوشتم و سیده خانم خود گوهر خیراندیش بود.

  • و در مورد مهناز افشار؟

من مجبور بودم یک سوپراستار را برای این نقش بگذارم تا در نقش یک سوپر استار باورپذیر باشد. به هر حال قرار بود این نقش اسب سواری کند و در سرما زیر برف برود. ما سکانس‌های سختی از این نقش داشتیم که بعضی از آنها حذف شد. اما باور کنید که برای نقش یک سوپر استار نمی‌توانستیم از بازیگر تئاتر استفاده کنیم. تماشاگر باید عمق این ماجرا را درک می‌کرد. اینکه وقتی یک بازیگر مطرح مثلا مهناز افشار باردار باشد چقدر وحشتناک است و چه مشکلاتی سر راه کار او به‌وجود می‌آید. او در این فیلم یک بازی روان ارائه داده، یعنی بدون هیچ آلایشی به‌خودش خیلی نزدیک بود.

قرار بود حمید رضا پگاه هم در این فیلم حضور داشته باشد که با وجود توانایی‌های بسیار این بازیگر، در نهایت در ترکیب بازیگران حذف‌هایی صورت گرفت و این مجال فراهم نشد.

  • ظاهرا در مورد بازیگردانی هم مشکلاتی به‌وجود آمده بود که سبب شد شما بعضی روزها سر صحنه حضور نداشته باشید. دلیل این مسئله چه بود؟

در این مورد هیچ مشکلی وجود نداشت. ولی گاهی من به خاطر بچه مدرسه‌ای که دارم نمی‌توانستم از تهران خارج شوم و سر صحنه فیلمبرداری بروم. اما ظاهرا بعضی افراد از این مسئله سوءاستفاده کردند و حتی من شنیدم که بعضی می‌گفتند نویسنده فیلمنامه از کار اخراج شده است. من نمی‌دانم بعضی‌ها چه اصراری دارند که به حاشیه‌ بپردازند.

کد خبر 64959

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز