یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۸ - ۱۶:۱۰
۰ نفر

احسان حضرتی: دانش مطالعات تطبیقی اگرچه در ایران جزء علوم نوظهور و جدید به شمار می‌آید

اما یکی از گسترده‌ترین و پررونق‌ترین حوزه‌های علوم انسانی در غرب است که دامنه نفوذ و کاربرد آن روزبه روز گسترده‌تر و فراگیرتر می‌شود؛ دکتر آذرتاش آذرنوش جزو معدود استادان سرشناسی است که در این زمینه به‌طور جدی فعالیت می‌کند. «چالش میان زبان فارسی و عربی» آخرین کتابی است که از او در این زمینه منتشر شده است.

با آذرنوش پیرامون خصلت‌های ممتاز فرهنگی ایران و وجه ممیزه آن از دو فرهنگ عربی و فرانسوی و نیز دغدغه جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی گفت‌وگو کردیم.

  • آقای دکتر! شما سال‌هاست که در 3 حوزه زبان و ادبیات فارسی، عربی و فرانسه چه به واسطه آثارتان و چه از طریق تحصیل و تدریس در دانشگاه،  حضور فعالی دارید اگر بخواهید مقایسه‌ای اجمالی از این 3 حوزه فرهنگی به دست دهید بیشتر بر چه مولفه‌هایی تاکید می‌کنید؟

سؤالتان خیلی سخت است و همان قدر که سخت است جالب هم هست. شما از من می‌خواهید که 3 تا از بزرگ‌ترین فرهنگ‌های جهان را با هم مقایسه کنم؛  یعنی یک نوع فرهنگ تطبیقی اینجا برایتان عرضه کنم که طبیعتا این عملی نیست  اما اجمالا می‌توانم بگویم که یکی از بزرگ‌ترین فرهنگ‌های جهان،  فرهنگ عربی است که از پیش از اسلام شروع می‌شود و با اسلام گسترش بسیار زیادی پیدا می‌کند و بلافاصله پس از اسلامی شدن این فرهنگ، فرهنگ عربی با فارسی در می‌آمیزد و تازه از آن موقع به بعد است که به اوج خودش می‌رسد و فراورده‌های علمی‌اش بسیار بسیار زیاد می‌شود که عالی‌ترین نمونه‌اش ابن سیناست. ابن سینا از ایران جدا نیست و در همان حال از فرهنگ عربی هم جدا نیست.

ژ ابوریحان هم همین طور است او از ایران جدا نیست و از عربی هم جدا نیست اینها درهم آمیخته‌اند؛ خب بعد از این فرهنگ عربی که به راستی یکی از بزرگ‌ترین فرهنگ‌های جهان است فرهنگ فارسی هم از قرن چهارم ناگهان روی مایه‌های کهن خودش و آنچه از اسلام و فراورده‌های اسلامی و حتی کتاب خدا بهره‌برداری کرد توانست به سرعت ببالد و به درجات بی‌نظیری برسد.

البته شاید حجم فراورده‌های ما به یک دهم فراورده‌های عربی هم نرسد. در مقایسه با فرانسه هم همین طور است اما جالب اینجاست که با همین تعداد کم محصولات فرهنگی،  درخشش‌های بی‌نظیری داشتیم؛ یعنی شما مشابه فردوسی یا سعدی و حافظ را در بسیاری از کشورهای دیگر پیدا نمی‌کنید و باید نمونه فردوسی را در یونان جست‌وجو کنید یا نمونه حافظ را در جهان عرب، یا … منظورم این است که هر 3 نمونه شاخص فرهنگ ایرانی در یک جای دنیا جمع نمی‌توانند شد مگر در ایران که شده یعنی ما هم حماسه داریم هم عرفان داریم هم غزلیات عاشقانه مادی داریم و هم … از این جهت ادبیات‌مان خیلی پربار است.

خب در کنار این دو فرهنگ ما فرهنگ فرانسه را داریم که آثار بسیار بزرگی در درونش وجود دارد و خیلی مفصل‌تر از آن است که من بتوانم به آن اشاره کنم اما زیبایی‌اش در این است که این 3 فرهنگ تعامل جانانه‌ای با هم دارند. من از اینکه این 3 زبان را یاد گرفته‌ام خیلی استفاده می‌کنم، خیلی زیاد! شاید این سؤال برای شما پیش بیاید که فرانسه چه ربطی به عربی دارد اما ما به محض اینکه پا به ادبیات عرب می‌گذاریم می‌بینیم که از اواخر قرن هجدهم تقریبا 80-70 درصد آثاری که در ادبیات عرب پدیدار می‌شود تحت‌تأثیر ادبیات فرانسوی است.

حتی می‌بینیم که نویسنده‌های عرب در گزینش مکتب‌های ادبی‌شان و شیوه‌های کارشان به‌شدت تحت‌تأثیر فرانسوی‌ها هستند و از طرف دیگر هم خود فرانسه و هم جهان عرب بر ایران اثر گذاشته است؛ واقعا ما در اینجا می‌توانیم یک مطالعه گسترده و عمیق در زمینه ادبیات تطبیقی انجام بدهیم که ان‌شاء‌الله محققان ما این کار را خواهند کرد.

  • شما آن قدر با شیفتگی و علاقه از ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی صحبت می‌کنید که این طور استنباط می‌شود که آن را به‌گونه‌ای جامع تمام فرهنگ‌های دیگر می‌دانید حالا به اعتقاد شما در مقام مقایسه میان زبان فارسی و زبان فرانسه کدام یک از این دو توانمندتر و ورزیده‌تر است؟ اساسا چنین مقایسه‌ای امکان‌پذیر است؟

هرگز! این مقایسه به کلی بی‌معنی است و اینکه کسی بگوید کدام زبان از کدام زبان بهتر است حرفی کاملا خام و نسنجیده زده است؛ ما هیچ زبانی، حتی زبان سواحیلی را نمی‌توانیم بگوییم از زبان فارسی یا عربی عقب‌تر یا جلوتر است.

فارسی از عربی بهتر نیست عربی هم از فارسی بهتر نیست. هر زبانی استقلال خودش را دارد و کار خودش را می‌کند؛ منتهی آن چیزی که به این زبان‌ها نوشته می‌شود تفاوت دارد. پس ما راجع به‌خود زبان حرفی نمی‌زنیم اما چون فرهنگ‌ها عموما در زبان متجلی می‌شوند ما آنها را از نظر زبانی مقایسه می‌کنیم که تازه من آن را هم قبول ندارم و معتقدم نمی‌شود گفت که کدام یک از این 3 فرهنگ بر دیگری ارجحیت دارد.

  • از وجه اندیشگی چطور؟ به هر حال راهی برای سنجش میزان رشدیافتگی و بلوغ یک فرهنگ در قیاس با دیگر فرهنگ‌ها وجود دارد، این طور نیست؟

قطعا همین طور است! ما از نظر اندیشه می‌توانیم فرهنگ‌ها را با هم مقایسه کنیم اما اگر بخواهیم از این زاویه هم آنها را مقایسه کنیم کار ما خیلی دشوار می‌شود.

تصور کنید که چگونه می‌شود مسیر اندیشه چند فرهنگ را با هم مقایسه کرد؟ یکی‌شان فراورده‌اش در قرن هجدهم و نوزدهم بوده یکی دیگر در قرن چهارم. اینها چون در دو زمان مختلف پدید آمده‌اند مقایسه‌شان با هم غیرممکن می‌شود.

این است که من هرگز نمی‌توانم به شما بگویم فارسی از فرانسه بهتر است یا بدتر. اگر بگویم بدتر است شما می‌گویید آنها که فردوسی ندارند، سعدی و حافظ ندارند؛

اگر هم بگوییم بهتر است شما 500 نویسنده مشهور ادبیات فرانسه را می‌توانید نام ببرید که هر کدامشان یک خورشید درخشانند و ما در دوران جدید تحت‌تأثیر آنها قرار گرفته‌ایم. فرهنگ عربی هم همین‌طور است.

به هر حال هر گلی یک بویی دارد و هر فرهنگی ارزش‌های مخصوص به‌خود و زیبایی‌های خاص خودش را دارد و نقش اجتماعی خودش را در جامعه ایفا می‌کند که بایستی آنها مورد بررسی قرار بگیرد.

  • شما چندین‌بار در گفت‌وگوها و آثار متعددتان به مسئله هجوم اقوام مختلف ترک و مغول و... به حوزه فرهنگ فارسی اشاره کرده‌اید و گفته‌اید شگفتی ما و فرهنگ‌مان این بوده که زیر بار این همه هجمه کمر خم نکرده و هویت فرهنگ ایرانی همچنان دست نخورده باقی‌مانده است.به اعتقاد شما در دنیای امروز و آنچه از آن تحت عنوان دهکده جهانی یاد می‌شود هم حفظ این هویت پویا و اصیل میسر و امکان پذیر است؟

این موضوعی که شما الان به آن اشاره می‌کنید یکی از سخت‌ترین موضوعات زمان ما است؛ یعنی بشریت امروز در مقابل این سؤال قرار گرفته که با این جهانی شدن ما باید چکار کنیم؟ آیا فرهنگ‌های کوچک‌تر در برابر این جهانی شدن می‌توانند دوام بیاورند یا نه؟ و آیا می‌توانند در عین اینکه جهانی شده‌اند هویت محلی خودشان را هم حفظ کنند یا نه؟

اینها سؤالاتی است که هر روز هزاران بار در کشورهای مختلف جهان مطرح می‌شود؛ حتی کشورهای بزرگی مثل فرانسه هم با این مسئله مواجهند و این پرسش به راستی مطرح است که آیا دهکده جهانی بایستی زبان واحدی داشته باشد؟

اگر چنین باشد آن وقت خواه‌ناخواه فرهنگ واحدی هم به‌وجود می‌آید یا دست کم به‌دنبال وحدت زبان،  یک نوع همگونی در فرهنگ نیز پدید خواهد آمد در این صورت چه باید کرد؟ پس این سؤال شما واقعا یک سؤال جهانی است و فکر نمی‌کنم کسی بتواند با داده‌هایی که امروز در اختیار داریم به این سؤال بسیار مهم جواب بدهد.

کد خبر 84443

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز