چهارشنبه ۱۵ شهريور ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۷۸ - Sep 6, 2006
جنايتي دردناك در شمال پايتخت
كودك 3 روزه قرباني آوارگي مادرش شد
زن جوان در بازجويي ها گفت: چون نمي خواستم كودكم مثل خودم بدبخت و آواره شود او را به قتل رساندم
015504.jpg
گروه حوادث- آزاده مختاري: زن جوان بعد از سالها آوارگي، درجنايتي دردناك كودك 3 روزه خود را به قتل رساند.
جنايت در شمال پايتخت
زن با گامهاي آرام در حالي كه هنوز چشمانش خواب آلود بود به سوي اتاق سهيلا، مددجوي جواني كه چند روز قبل به بهزيستي آمده بود حركت كرد. دلش براي پسر 3 روزه سهيلا با آن چهره معصومش تنگ شده بود. اما سهيلا در اتاق نبود. مي خواست آنجا را ترك كند كه ناگهان نگاهش روي يك حوله خون آلود يخ  زد، دلهره اي عجيب تمام وجودش را فرا گرفت، با دستاني لرزان حوله را گشود و آنگاه بود كه صداي فريادهاي دلخراش زن در راهروهاي مركز بهزيستي پيچيد، تصوير آنقدر فجيع بود كه ذهن زن نمي توانست آن را هضم كند. كودك 3روزه به طرزي دلخراش به قتل رسيده بود. ساعاتي بعد كارآگاهان اداره دهم آگاهي تهران بزرگ و بازپرس حسين اصغرزاده در صحنه حاضر شدند و بررسي هاي خود درباره اين جنايت را آغاز كردند.
در همان ابتدا مشخص شد كه پسر سه روزه، با دستان مادر 27 ساله اش به طرز دلخراشي به قتل رسيده است.
مادرجوان كودك كه داراي سوابق بسياري در زندانهاي مشهد، تهران و تبريز بود با چهره اي بي تفاوت از مرگ پسر كوچولويش به سئوالات پليس جنايي و بازپرس اصغرزاده پاسخگو بود.
سهيلا بدون هيچ گونه پشيماني از كشتن پسر سه روزه اش كه هنوز نامي نيز بر روي آن نگذاشته بود به بازپرس حسين اصغرزاده گفت: 10 سال پيش از خانه مان در كرمانشاه فرار كردم و پس از آن آواره شدم. اما هميشه بدبختي گلويم را مي فشرد تا اينكه پس از تولد فرزندم از شدت بيچارگي او را به قتل رساندم.
او در ادامه افزود: بعد از تولد فرزندم چندين بار از مسئولين خواستم تا شرايط انتقال پسرم را به شيرخوارگاه فراهم كنند ولي كسي به حرفهايم گوش نكرد به همين دليل چون نمي خواستم پسرم مثل خودم بدبخت باشد او را كشتم. محمد تورنگ، رييس مركز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي تهران بزرگ روز گذشته با تأييد اين خبر گفت: بنا بر بررسي هاي پليسي، خانواده  سهيلا ، موضوع فرار فرزندشان را به پليس اطلاع نداده بودند و اين در حالي بوده كه وي پس از عزيمت به تهران دچار برخي انحرافات اخلاقي شده، به طوري كه طي 10 سال فرار، دو سفر نيز به دوبي داشته است.
به گفته تورنگ، سهيلا سرانجام سه هفته قبل پس از نزديك به 10 سال آوارگي در حالي كه ماموران 103 گاندي به وي مظنون شده بودند، دستگير شد و با توجه به اين كه باردار بود، پس از ارجاع به مقام قضايي به يك مركز بهزيستي واقع در فرمانيه منتقل شد. وي اضافه كرد: در حالي كه اين زن در اين مدت تحت مراقبت هاي پزشكي قرار داشت، چند روز قبل فارغ شد ولي صبح ديروز، ماموران پليس كلانتري 123 نياوران در جريان وقوع اين جنايت در مقابل بهزيستي قرار گرفتند.
تورنگ خاطرنشان كرد: سهيلا هم اكنون جهت تحقيق در خصوص سلامت رواني به پزشكي قانوني انتقال يافته و سپس به اداره ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ انتقال داده مي شود.
بازپرس حسين اصغرزاده بعد از بررسي صحنه جنايت گفت: متهم 3روز پيش زايمان كرده و به خاطر اينكه قادر به نگهداري فرزندش نبوده آن را به مسئولان بهزيستي كه در آنجا اقامت داشتند  سپرده است اما بهزيستي راضي به قبول نوزاد نشده است، به اين ترتيب مسئولين بهزيستي كه با اهمال در انتقال اين كودك به شيرخوارگاه شرايط را براي ارتكاب اين جنايت ايجاد كرده بودند به حتم در دادسراي امور جنايي تحت بازجويي قرار خواهند گرفت .
سرهنگ داوود سلطاني نيز ضمن اعلام اين خبر به همشهري گفت: كارآگاهان اداره دهم با در نظر گرفتن شرايط خاص اين زن بازجويي همه جانبه از اين متهم به قتل را ادامه خواهند داد.
او جنون دارد
مهديس كامكار روانپزشك در خصوص اين حادثه دردناك و شرايط اين متهم به همشهري گفت: در چنين قتل فجيعي اولين علتي كه مطرح مي شود جنون يا سايكوز (روان پريشي) است.
در اين ماجرا موضوع جنون آني مطرح نيست زيرا در جنون آني فرد در اثر يك عصبانيت يا شرايط روحي خاص در كمتر از 24 ساعت در يك حركت از قبل طراحي نشده اقدام به ارتكاب قتل مي كند ولي در اين شرايط كه اين زن هيچ گونه عذاب وجداني نداشته و كشتن فرزندش را نجات او از بدبختي عنوان كرده است مشخص است كه وي با آسودگي وجدان قضاوتي را كه به آن اعتقاد دارد به مرحله اجرا درآورده است كه اين مسئله نشانه عدم واقعيت بيني اين زن و جنون او است.

با اعتراف به 172 سرقت از خانه مشخص شد
باند قرقي هاي نيمه شب يك ميليارد تومان سرقت كردند
015501.jpg
گروه حوادث- اعضاي باند سارقان فاميلي موسوم به قرقي كه نيمه شبها با ورود به خانه هاي ساكنان شمال شهر تهران به 172 خانه دستبرد زده بودند از سوي بازپرس شعبه هشتم دادسراي شميرانات مجرم شناخته شدند.
به گزارش همشهري ، ماجراي دستگيري اين باند زماني آغاز شد كه زني هنگام خريد فرش در خيابان اختياريه فرش گرانقيمتي را در يك مغازه فرش فروشي ديد كه شباهت زيادي به فرشي كه مدتي پيش از خانه آنها به سرقت رفته بود داشت.
اين زن كه به ماجرا مشكوك شده بود بلافاصله به خانه رفت و اين بار همراه پسرش به همان مغازه  فرش فروشي بازگشت. پسر جوان نيز با مشاهده فرش مورد نظر آن را شناخت و به اين ترتيب با مراجعه به پايگاه يكم آگاهي ماجرا را به پليس اطلاع داد. با اظهارات پسر جوان ، كارآگاهان پليس عازم مغازه فرش فروشي شدند و در تحقيق از مالك مغازه مشخص شد او فرش را از مردي به نام حميد خريداري كرده است .
به اين ترتيب حميد در خانه اش در جاده ساوه دستگير شد و ماموران در بازجويي از او دريافتند كه وي عضو باند سرقت هفت نفره اي مشهور به قرقي است كه نيمه شب ها با ورود به خانه هاي شمال شهر دست به سرقت فرش هاي نفيس و لوازم با ارزش مي زنند.
پس از اعترافات حميد ،ديگر اعضاي باند نيز دستگير شدند و در بازجويي ها به سرقت از 172 خانه اعتراف كردند. سردسته سارقان كه كامران نام دارد در اعترافات خود گفت: ما با پرسه زدن در خيابانهاي شمال شهر خانه هايي را كه مي شد به راحتي وارد آنها شد شناسايي مي كرديم و نيمه شب در گروه هاي دو يا سه نفره دست به كار مي شديم. وي ادامه داد: با يك قيچي آهن بري كه در اختيار داشتيم حفاظ پنجره ها را مي بريديم و پس از آن وارد خانه مي شديم و به پذيرايي مي رفتيم. از آنجا كه هر لحظه احتمال داشت ساكنان خانه بيدار شوند فقط فرشهاي نفيس و لوازم با ارزش پذيرايي را به سرقت مي برديم و پس از سرقت، لوازم مسروقه را به فرش فروشي ها و مالخران مي فروختيم.
در حالي كه ارزش اموال مسروقه از سوي اعضاي اين باند به يك ميليارد و 200 ميليون تومان مي رسيد و 120 نفر از مالباختگان نيز شناسايي شده بودند آخرين جلسه تحقيق درباره اين پرونده صبح ديروز در شعبه هشتم بازپرسي دادسراي شميرانات برگزار شد. بازپرس علي رضا روستا طسوجي پس از دريافت آخرين دفاعيات متهمان براي آنها قرار مجرميت صادر كرد و پرونده براي صدور كيفرخواست به شعبه اظهار نظر ارسال شد.

قضات شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران صادر كردند
مجازات مرگ براي عاملان جنايت سياه در فرديس
گروه حوادث - دو پسر جوان كه در جريان آدم ربايي شيطاني، دختر دانش آموزي را از مقابل مدرسه اش ربوده و پس از انتقال به باغي در اطراف كرج وي را مورد آزار قرار داده بودند، از سوي قضات شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران به اعدام محكوم شدند.
به گزارش همشهري، ماجراي ربودن دختر جوان هنگامي فاش شد كه راننده خودرو مسافركش ، در حالي كه به شدت زخمي شده بود نزد ماموران امر به معروف و نهي از منكر فرديس كرج رفت و آنها را در جريان ماجراي سياه ربودن دختري جوان قرار داد. اين مرد در توضيح ماجرا گفت: لحظاتي قبل هنگامي كه با خودروي پيكانم در حال مسافركشي بودم، دختر دانش آموزي در حالي كه مضطرب و سراسيمه بود سوار خودروام شد، او به محض سوار شدن از من خواست كه حركت كنم، اما در همان لحظه دو مرد جوان نيز به سرعت سوار خودرو شدند، به محض سوار شدن اين دو جوان ،دختر دانش آموز در حاليكه مدعي بود كه پسران جوان مزاحم او هستند از من خواست تا به او كمك كنم. با درخواست دختر دانش آموز، به پسران جوان اعتراض كردم، اما آنها گفتند كه ماجرا خانوادگي است و دختر دانش آموز همسر برادر آنهاست و آنها مي خواهند وي را به خانه بازگردانند. مرد راننده در ادامه افزود: من كه به موضوع مشكوك شده بودم به آنها گفتم هم اكنون به نزديكترين كلانتري مي رويم تا در آنجا اختلافتان را حل كنيد، اما يكي از دو جوان به سرعت چاقويي را از جيب خود درآورد و ضربه اي به پهلوي من زد و دختر جوان را نيز كه كمك مي خواست از ناحيه پا مجروح كرد. پسر جوان سپس با تهديد از من خواست آنها را به باغي در آن نزديكي انتقال دهم، من نيز در حالي كه به علت خونريزي ناتوان شده بودم آنها را در نزديكي باغ متروكه اي پياده كردم .
با حرفهاي مرد راننده ، ماموران امر به معروف و نهي از منكر فرديس از آنجايي كه احتمال مي دادند با يك مورد آدم ربايي سياه به انگيزه آزار روبرو شده باشند ، رديابي دو جوان را در دستور كار قرار دادند و به سرعت منطقه را تحت كنترل قرار دادند.
در حالي كه ماموران عمليات مراقبتي از منطقه را آغاز كرده بودند، متوجه موتورسيكلتي شدند كه يك سرنشين جوان داشت و در جلوي باغي متوقف شده بود و به نظر مي رسيد در انتظار كسي باشد، از آنجايي كه احتمال مي رفت وي يكي از دو جوان رباينده باشد، ماموران به سرعت وارد عمل شده و جوان موتور سوار و همدستش را در حالي كه قصد انتقال دختر جوان به نقطه ديگري را داشتند دستگير كرده و دختر جوان را كه با آمدن ماموران ، جان تازه اي گرفته بود رها كردند .
دختر جوان در حاليكه در شوك ماجراي وحشتناكي كه لحظاتي قبل با آن مواجه شده بود، به سر مي برد ،به توضيح ماجراي سياه آزار توسط دو پسر جوان پرداخت .
در بازجويي هاي صورت گرفته از دختر جوان، وي كه با ياد آوري لحظات ربوده شدن توسط دو پسر جوان دچار وحشت شده بود گفت: عصر امروز هنگامي كه زنگ مدرسه به صدا درآمد با خروج از مدرسه به سمت خانه مان به راه افتادم ، هنوز فاصله كوتاهي را طي نكرده بودم كه دو پسر جوان شروع به متلك گويي كردند، در حاليكه به شدت وحشت كرده بودم بر سرعت قدمهايم افزودم ،اما هنگامي كه متوجه شدم آنها هنوز هم در تعقيب من هستند به سرعت سوار خودروي عبوري شدم ، اما دو جوان مزاحم نيز همراه من سوار خودرو شدند و با تهديد راننده و با اين عنوان كه من همسر برادرشان هستم، مرا ربوده و به باغ متروكه برده و در آنجا مورد آزار قرار دادند، در بازجويي هاي صورت گرفته دو پسر جوان آنها نيز به توضيح ماجراي ربودن دختر دانش آموز و جنايت سياه اعتراف كردند كه با اين اعترافات و با توجه به اهميت ماجرا، پرونده جهت صدور راي نهايي به شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد .
اعدام براي دو جوان سياه دل
دوشنبه گذشته 5 قاضي شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي ساعي به بررسي پرونده اين جنايت وحشتناك پرداختند و با شنيدن اظهارات متهمان آنها را به مرگ محكوم كردند. روز گذشته قاضي ساعي رئيس شعبه بررسي كننده پرونده ، با اعلام خبر برگزاري جلسه محاكمه متهمان به خبرنگار همشهري گفت: به رغم اينكه در جلسه محاكمه، دختر جوان از ربايندگان اعلام رضايت كرد اما با توجه به اقرار صريح متهمان، قضات دادگاه دو متهم را به اتهام ايجاد اخلال در نظم عمومي و تجاوز به عنف به اعدام محكوم كردند.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |