ایشان همچنین 2 جمله طلایی دیگر داشتهاند که در اولی گفتهاند مسئولان مترو با چه مجوزی فضای عمومی جامعه را دچار تشویش و برای مردم نگرانی ایجاد میکنند و در دومی هم اضافه کردهاند شورای شهر تهران باید از ظرفیت قانونی خود استفاده و مسئولان مترو را بهخاطر مسائلی که اخیرا مرتکب شدهاند، بازخواست کنند. اگرچه درباره این سخنان حکیمانه میتوان فصل مشبعی نوشت اما عجالتا به همین چند نکته بسنده میکنیم:
1- نخست آنکه فهم منظور ایشان از مجوز گرفتن برای تشویش اذهان عمومی کار هر کسی نیست و با جستوجوی بسیار باید هضم و درک کرد که درنظر استاندار محترم احتمالا نهادی با وظیفه اعطای مجوز برای تشویش اذهان عمومی وجود دارد و مسئولان مترو بدون کسب اجازه از این نهاد، اذهان عمومی را مشوش کردهاند!
2- دیروز بهارستاننشینان در پی عدمپرداخت بودجه 2میلیارد دلاری متروی کلانشهرها از سوی دولت، مهلت این مصوبه را که تا 15 اسفند امسال بود یکسال دیگر تمدید کردند. اگر مقصود استاندار محترم از تشویش اذهان عمومی، اعتراض مستمر مسئولان مترو و شهرداری به عدماجرای این الزام قانونی باشد که در این صورت باید این 145 نماینده منتخب مردم را بازخواست که هیچ، بازجویی و مجازات کنند! چه تشویشی شدیدتر از آنکه این اعتراض مدیریت شهری از سوی نمایندگان، لباس قانون به تن کرده و نه تنها مصوبه شده که یک بار هم آن را تمدید کردهاند(!) با این حساب اقدام شورای نگهبان و مجمع تشخیص را هم که آن مصوبه را تأیید کردند، باید تصدیق تشویش اذهان عمومی تلقی کنیم.
3- استاندار محترم از شورای شهر خواسته است که مسئولان مترو را بهدلیل ایجاد دغدغه برای شهروندان بازخواست کند غافل از آنکه مهمترین مدعی این عدمپرداخت، اعضای شورای شهر هستند و در این صورت به ایشان توصیه میشود که از اعضای شورای شهر هم به مرجع دیگری تظلم خواهی کنند چراکه آنها نیز در جهت توسعه حملونقل عمومی تلاش و بارها نسبت به بیاعتنایی دولت به مصوبه پرداخت بودجه 2میلیارد دلاری مترو اعتراض کردهاند.
4- حال که باب بازخواست گشوده شده بهجاست ابواب دیگری از این جریان باز شود تا علاوه بر تشویشگران اذهان عمومی، تشویشگران ابدان عمومی(! )هم بازخواست شوند. نادیده انگاشتن پدیده کنسروسازی آدم در مترو(!) که نهتنها ذهن بلکه جسم مسافران را مشوش که هیچ مکعب میکند(!) بهطریق اولی سزاوار بازخواست است.