همشهری آنلاین _ فتانه احدی: اوایل آذرماه بود که یک فیلم عجیب در شبکهها اجتماعی دست به دست شد. این فیلم الاغی را نشان میداد که در ساحل بیآب و علف رودخانه در منطقه چالکندی شهرستان دزفول گرفتار شد و راه پس و پیش نداشت. در این میان اما یک گروه از جوانان که متوجه گرفتار شدن الاغ شده بودند، با قایق سراغ او رفتند و موفق شدند در جریان عملیاتی عجیب او را نجات داده و از رودخانه عبور دهند. اما این اتفاق چطور رخ داد و کسانی که به نجات الاغ سرگردان رفتند، چه کسانی بودند؟
محمد مرتضوی ۳۴ ساله، پارکورکار، غواص و چترباز است. او یکی از همان جوانهایی است که در فیلم منتشر شده از نجات الاغ سرگردان به چشم میخورد.
وی در گفت و گو با همشهری درباره این اتفاق عجیب و جالب می گوید: چهارشنبه هفته گذشته با ۴ پارکورکار به رودخانه دز در منطقه چالکندی رفتیم. میخواستیم یک سکوی شیرجه برای تمرینات پارکور برای خودمان درست کنیم. در یکی، دوباری که در تردد بودیم، در اواسط رودخانه در کنار یک تپه سنگی، الاغ سفیدی را دیدیم که ایستاده بود و راه پس و پیش نداشت. آنجا نه دسترسی به آب داشت و نه علف. چون این تپه سنگی طوری بود که الاغ نمیتوانست بالا یا پایین برود.
او ادامه میدهد: در ابتدا خیلی به او اعتنایی نکردیم. وقتی کارمان تمام شد، موقع برگشت باز هم آن الاغ را دیدیم که در ساحل ایستاده و به ما نگاه میکرد. این بار نیز بدون هیچ فکری از کنارش رد شدیم. تا اینکه یکی از بچهها گفت که این الاغ را چند روز پیش همانجا دیده بود. با شندین این حرف همگی شوکه شدیم. الاغ بینوا در آن منطقه گرفتار شده بود و به نظر میرسید صاحبش، او را گم کرده بود. با توجه به اینکه قرار بود از عصر همان روز بارندگی فصلی منطقه آغاز شود، مطمئن بودیم با بالا آمدن آب رودخانه، حتما سیل الاغ را با خود خواهد برد. بنابراین دور زدیم و تصمیم گرفتیم به الاغ گرفتار کمک کنیم.
عملیات سخت
اولین بار که محمد و دوستانش سراغ الاغ رفتند و میخواستند او را به قایق منتقل کنند، موفق نشدند. بنابراین به ساحل برگشتند و با خود نیروی کمکی آوردند.
او ادامه میدهد: نکته مهم در این ماجرا این بود که چون به فصلی رسیده بودیم که دیگر کسی با قایق به رودخانه نمیرفت و ما تنها قایقی بودیم که در چند روز اخیر در آنجا تردد داشتیم، اگر ما به آنجا نمیرفتیم معلوم نبود چه بلایی سر الاغ گرفتار میآمد.
محمد که به عنوان غواص در عملیات نجات زیادی شرکت داشته، این عملیات را عجیبتر و سختتر از همه آنها میداند و میگوید: آنطور که ما متوجه شدیم، الاغ بینوا از ۱۵ روز قبلتر در محل گرفتار شده بود. حتی وقت به حیوان نزدیک شدیم، متوجه جراحاتی روی گردن و پاهایش شدیم که نشان میداد الاغ از بالای تپه سر خورده و به کنار رودخانه سقوط کرده و گرفتار شده است. چون پشت تپه سنگی که الاغ گرفتار بود، یک دشت بزرگ قرار دارد، حدس زدیم که صاحبش به تصور اینکه او به رودخانه سقوط کرده و تلف شده، دیگر به دنبال حیوان نگشته است.
وی ادامه میدهد: در این شرایط نزدیک شدن به آن الاغ که از ما ترسیده بود، سخت بود. اما به هر ترتیبی که بود، به الاغ نزدیک شدیم و او را گرفتیم. طنابی دور گردنش انداختیم تا او را به سوی قایق هدایت کنیم. اما تازه متوجه سختی کار شدیم. الاغ از جایش تکان نمیخورد و به سوی رودخانه و قایق نمیرفت.
این پارکورکار میگوید: تصمیم گرفتیم او را آرام کنیم تا به ما اعتماد کند، به او آب دادیم و بار دیگر سعی کردیم تا او را به سوی قایق ببریم. این بار نیز موفق نشدیم. حتی در جریان تلاش برای انتقال الاغ یکی از بچهها به داخل آب افتاد. اینجا بود که تصمیم گرفتیم پتویی روی سر حیوان بیاندازیم تا رودخانه و قایق را نبیند.
قایق سواری با الاغ
آنطور که معلوم بود، الاغ از ترس غرق شدن به سوی آب و قایق نمیرفت.
مرتضوی ادامه میدهد: با تلاش و سعی فراوان و سختی زیاد بلاخره موفق شدیم الاغ را حرکت داده و وارد قایق کنیم. در قایق نیز باید الاغ را طوری نگه میداشتیم تا قایق واژگون نشود. بنابراین او را به بالای قایق بردیم و خودمان به پایین قایق رفتیم تا تعادل برقرار شود. در این لحظه یکی از دوستان گفت که اگر الاغ در آب بیفتد چون شنا بلد نیست، غرق میشود. از این رو یکی دیگر از دوستان جلیقه نجاتش را به پشت الاغ انداخت که اگر در آب افتاد روی سطح آب بماند.
او میافزاید: با هر سختیای که بود، الاغ را به ساحل رساندیم و به همان دشتی بردیم که در آنجا گم شده بود و رهایش کردیم. مدت کوتاهی هم پیش الاغ ماندیم تا بتواند راهی را پیدا کند و برود. اما تا ما به سوی قایق میرفتیم دنبالمان میآمد. وقتی چند بار این اتفاق رخ داد، دیگر مجبور شدیم خودمان دنبالش کنیم تا از ما دل بکند و به پس از آن بود که الاغ در دشت شروع به دویدن کرد و راه خانه صاحبش را در پیش گرفت.
نظر شما