عكس : هادي مختاريان
حتما نبايد شاعر باشيد تا دلتان براي درخت بسوزد. اصولا در اين شهر پرهياهو جايي براي احساس و شعر باقي نمانده اما وقتي كه در يكي از خيابان هاي معروف تهران قدم مي زني يا داخل تاكسي براي رسيدن به مقصد لحظه شماري مي كني، اين فرصت برايت پيش مي آيد كه خيلي منطقي با درختان افسرده اطرافت صحبت كني.
چنار براي اهالي تهران نام آشنايي است. البته شما به هر شهر ايران كه سفر كنيد حتما چنار را ملاقات مي كنيد اما اين درخت در تهران مفهوم ديگري دارد. اوج خودنمايي چنار در شهر را وقتي مي بينيد كه از ميدان ونك به سمت پايين سرازير شويد. چنارهاي خيابان وليعصر وقتي در خاك تهران فرو رفتند كه شهر هنوز اسير زندگي ماشيني نشده بود. در شجره نامه اين درختان مقابل سال تولد نوشته شده: .۱۳۰۴ درختان چنار تهران ۷۹ ساله شده اند. در جشن تولد چنارهاي تهران از ته دل بخنديم يا بگيريم!
اين نمايي كلي از زندگي درختان چنار تهران بود، گرچه تا حدودي غيرواقعي به نظر مي رسد. حقيقت اين است كه تعداد درختان ۷۹ ساله خيابان وليعصر بسيار كمتر از آن چيزي است كه آمار كاشت درختان در سال ۱۳۰۴ نشان مي دهد. پيش از اينكه به بررسي زندگي پرفراز و نشيب درختان چنار تهران بپردازيم بايد فلسفه استفاده از اين درختان در شهر را توضيح بدهيم.
پيش از هر چيز ظاهر زيباي اين درخت مورد توجه است. برگ هاي پهن، ميوه هاي گرد و شاخه هايي كه خيلي زود رشد مي كنند و پرپشت مي شوند. اول ويژگي درختي كه براي كاشت در شهر انتخاب مي شود «سايه اندازي» است كه چنار از آن برخوردار است. برتري چنار بر ساير درختان سايه انداز، رشد سريع است. گذشته از اين نكات، چنار چوب خوبي هم دارد. اين خصوصيات درختي است كه هر روز چه بخواهيد و چه نخواهيد آن را در شهر مي بينيد اما آيا با اين بخش از خاطرات تهران متناسب با لياقت اش برخورد مي شود؟
تكليف آدم هايي كه زبان ندارند تا از حق خودشان دفاع كنند مشخص است.چنارهاي تهران از اين لحاظ با آن آدم ها همدرد هستند. با اين تفاوت كه درخت اصولا زبان ندارد! ما از بي زباني چنار سوءاستفاده مي كنيم. اين درست كه چنار مثل خيلي از درختان تزئيني به شرايط زندگي اش حساس نيست اما به هر حال بايد از حداقل شرايط لازم براي نمردن برخوردار باشد، كه نيست.
ماجراي يادگاري و آن قلب هايي را كه با چاقو يا كليد به ياد يك نفر روي تنه چنار كنده مي شوند را كه حتما مي دانيد. به هر حال اگر نمي دانيد هم مشكلي نيست. همين حالا از خانه بيرون برويد و به تنه اولين درخت چنار كه به آن مي رسيد نگاه كنيد. از اين مشكل فرهنگي كه بگذريم به ماجراي رسيدگي مي رسيم. چنار برخلاف ظاهر استوارش به آب نياز دارد. متاسفانه اگر چند آدم دلسوز نباشند كه گاهي آب را پاي درختان سرازير كنند يا گاهي آسمان هوس نكند كه اشك بريزد، چنارهاي تهران از تشنگي مي ميرند. مساله ديگر خالي كردن زباله  پاي درختان چنار است. ماجراي برش بي برنامه شاخه هاي درختان هم كه جاي خود. در اين شرايط آينده اي براي چنارهاي تهران وجود ندارد. اين درخت كه در شرايط ايده آل بايد ارتفاع اش به ۳۰ تا ۴۰ متر وقطرش به ۵/۲ تا ۳متر برسد خيلي زود خشك مي شود. عمر چنار تنها در كتاب ها به چند قرن مي رسد!

سايه جهانبان
بديهي است كه تهيه كنندگان فيلم مارمولك با ترفندهاي رايج قصد نداشته اند كه از اكران اين فيلم درايام نوروز جلوگيري به عمل آورند تا با تبليغ منفي به خواسته مثبت خود برسند.
فيلم «مارمولك» داراي پروانه نمايش از اداره نظارت و ارزشيابي بوده است و به طور طبيعي بايد در ايام نوروز چون ديگر فيلم ها به نمايش در مي آمد. اما چرا با وجود داشتن پروانه نمايش اجازه اكران پيدا نكرد؟ كدام ارگان يا مرجع از نمايش آن جلوگيري به عمل آورد؟ اگر حكمي صادر شده است چرا پس از يك ماه آن را لغو و اجازه نمايش را به فيلم مارمولك مي دهند. مارمولك از روز دوم ارديبهشت ماه به نمايش در مي آيد و مشخص هم نشد كه چه كسي مانع نمايش و چه كساني دوباره مجوز نمايش آن را صادر كرد شايد اكران مارمولك در ايام نوروز مي توانست يك ركورد تازه در فروش فيلم در تاريخ سينماي ايران به وجود آورد. فيلمي كه جايزه بهترين فيلمنامه را از هيات داوران جشنواره فجر گرفت وبهترين فيلم تماشاگران نيز انتخاب شد. منوچهر محمدي تهيه كننده فيلم مارمولك نيز توضيح چنداني در مورد به تاخير افتادن يك ماهه نداد وتنها با اعلام اين مطلب كه باحذف چند ديالوگ كه دررساندن مضمون به تماشاگر دچار مشكل بود اين فيلم به نمايش در خواهد آمد.
اينكه فيلم مارمولك براي نمايش در اكران جشنواره فجر مجوز گرفت باعث تفسيرها و تحليل هاي مختلفي در بين دست اندركاران سينما شد. منوچهر محمدي تهيه كننده مارمولك در سال هاي گذشته رئيس هيات مديره خانه سينما به رئيس اداره كل نظارت و ارزشيابي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي رئيس شبكه دوم صداو سيما و ديگر پست هاي دولتي بوده است و اتفاقا اين پشتوانه مديريت ها به اوياري رسانده تا بتواند اجازه نمايش اين فيلم را بدست آورد. اما نكته اي كه باعث ايهام و ابهام در بين علاقه مندان به سينما شده است جلوگيري از نمايش آن در ايام نوروز بود. همگان به دنبال صادر كننده اين حكم اند كه به طور طبيعي مسوولان سينمايي وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي نمي توانند باشند. آيا فيلم مارمولك در صورت اكران در زمان نوروز مي توانست تماشاگران صدا و سيما را جذب سينما كند؟ آيا مخارج هنگفتي كه صدا وسيما بابت خريد فيلم هاي سينمايي با نام هاي پر طمطراق، متحمل شده بود با نمايش مارمولك دود مي شد؟ به نظر نمي رسد چنين باشد چون معاونت سينمايي وزارت ارشاد خود از صدا و سيما آمده است و چالش هاي موجود بين سينما و تلويزيون را از بين برده است آيا حذف چند ديالوگ براي نمايش مارمولك كافي است؟ به هرجهت مارمولك از ديوار سينما بالا خواهد رفت و همه آن را تماشا خواهند كرد.
آيا تمام اهالي سينما اين امكان را دارند كه بتوانند امثال مارمولك ها را نمايش دهند؟ مارمولك چسبيده به ديوار سينماي دولت بالا مي رود.

اين هم يك جورش است. اين كه وقتي همشهري ها همديگر را مي بينند به هم تعظيم كنند. مثل بقيه آدم هاي دنيا كه وقتي همديگر را مي بينند يك جوري احترامشان را به هم نشان مي دهند. غربي ها با همديگر دست مي دهند، خيلي از شرقي ها با هم روبوسي مي كنند و حرف مي زنند يا يكديگر را گرم در آغوش مي كشند. اما در ژاپن همه اين كارها در يك چيز خلاصه مي شود: تعظيم، بدون يك كلمه حرف.
مي گويند تعظيم كردن در ژاپن آنقدر مهم است كه كلاس ها و مدرسه هايي برايآموزش صحيح آن وجود دارند. كلاس هايي كه براي كارمندان شركت ها و دانش آموزان مدارس تشكيل مي شوند تا معني و شيوه هاي اين سنت خالص ژاپني به نسل هاي جديد منتقل شود. اين سنت از جنگجويان قديمي ژاپني وقتي كه روي تاتامي مي نشسته اند و به هم احترام مي گذاشتند به امروزي ها ارث رسيده است.
تعظيم انواع متعددي دارد كه براي وضعيت هاي مختلف مورد استفاده قرار مي گيرد. ميزان تعظيم هم به موقعيت اجتماعي و سن افراد بستگي دارد. اگر يك نفر موقعيت اجتماعي بالاتري داشته باشد، شخص كوچك تر بايد بيشتر تعظيم كند و زمان تعظيم طولاني تر باشد. مثلا يك كارمند تازه كار ممكن است تا ۴۵ درجه خم شود در حالي كه مدير شركت فقط ۱۰ درجه تعظيم كند. تعظيم در دو حالت ايستاده و نشسته انجام مي شود و شيوه هر كدام هم متفاوت است اما به هر حال در هر دوي آنها بايد قسمت بالاي بدن به آهستگي در يك حركت هماهنگ با ديگر بخش هاي بدن عمل كند.
لابد تا به حال بارها اين دو نوع تعظيم را در فيلم ها و سريال هاي فراوان ژاپني كه از تلويزيون به نمايش درآمده، ديده ايد. مثلا تعظيم نشسته پسرك نوازنده در فيلم كوايدان كه براي ارواح ساز مي زند يكي از نمونه هاي دم دست است. در يك تعظيم نشسته قسمت بالاي بدن مثل يك ميله محكم مستقيم به جلو خم مي شود. در اين موقع بازوها طبيعتا جلو مي آيند. سرانگشتان دست به فاصله ۱۰ تا ۱۵ سانتي متر روي كف اتاق قرار مي گيرد طوري كه فضاي بين دست ها به اندازه يك مشت باشد. تصوير آشنايي است، نه؟
تعظيم ايستاده از نوع نشسته هم براي ما آشناتر است. انگشتان بسته دست، گردن راست و خم شدن قسمت بالاي بدن مشخصات اصلي اين نوع تعظيم است. مردها موقع تعظيم ايستاده دست هايشان را در دو طرف بدنشان نگه مي دارند اما زن ها انگشتان دست را روي هم و به شكل ۷ قرار مي دهند.
ابراز تشكر، معذرت خواستن، صبح به خير گفتن، عرض تبريك، تسليت و اظهار تاسف و... از جمله موارد كاربرد تعظيم در فرهنگ ژاپني است. راستي اگر يك وقت گذارتان به توكيو يا يكي ديگر از شهرهاي ژاپن افتاد بد نيست معني چند نوع از تعظيم ها را بدانيد:
با زاويه ۵ درجه: يك احترام ساده كه بيشتر براي خداحافظي استفاده مي شود.
با زاويه ۱۵ درجه: كمي رسمي است و براي سلام دادن معمولي و صبح به خير گفتن و اين طور چيزها انجام مي شود.
با زاويه ۴۵ درجه: براي بيان احترام عميق موقع تشكر كردن يا عذرخواهي استفاده مي شود. اين تعظيم خيلي مودبانه است و در معابد هم كاربرد دارد.

صندوق پستي لازم 
يك شهروند گرامي و بي نام:
در شهرآرا، خيابان منصوري، حدفاصل خيابان ۲۲ و بلوار غربي احتياج به نصب يك صندوق پست داريم.
نكته: اما ديگه اين روزا با اينترنت كي مي ره تو غاز؟
تابلو لازم 
نامه عباس غفارزاده دومين نامه «نصبي» امروز است:
چندين ماه است كه خط ميدان توحيد - ميدان راه آهن تغيير مسير داده و از نواب به ميدان توحيد مي رود ليكن در خيابان نواب تنها يك تابلوي ايستگاه اتوبوس نصب شده و اين امر باعث سرگرداني و گاهي هم درگيري ميان راننده و مسافر مي شود. چرا اداره راهنمايي و رانندگي و ياشركت واحد يا ارگان مسوولي اقدام به نصب تابلوي ايستگاه اتوبوس در خيابان نواب را نمي كنند؟
درباره صفحه مردم 
به عقيده شيدا كامل، خواننده محترم، ايرانشهر پس از نوروز بهتر شده است. ايشان درباره صفحه مردم نيز خواستار توضيحاتي شده اند، خدمت ايشان عرض مي شود كه «مردم» قرار است صفحه اي باشد در ارتباط با «چهره هاي خبرساز روز» و البته با اين نيت كه هر شهروند، در هر طبقه، به واسطه كارهاي مثبتي كه مي كند، در اين صفحه مطرح شود. اگر رفتگري، آشپزي، باغباني، راننده اي، پزشكي، معلمي، معماري، استعدادي و ... را مي شناسيد با ما در ميان بگذاريد كه نوشتن درباره اين شهروندان كار ماست!
جاده بسته است 
اصغر كلاني طرفدار خوش خط محيط زيست و خواننده اي كه مايه مباهات همشهري است:
خوشبختانه شرايط جغرافيايي كشور ما به گونه اي است كه همه شهرونداني كه در شهرهاي بزرگ زندگي مي كنند با نيم ساعت الي ۴۵ دقيقه رانندگي مي توانند به راحتي خود را به دامنه كوهستان برسانند اين ويژگي پيرامون كلان شهر تهران نيز مصداق دارد. يكي از مناطق بي نظير و زيباي كوهستاني كه در ۸۵ كيلومتري شرق تهران قرار دارد دشت باشكوه لار است اين دشت كه در سال ۱۳۷۹ اسما پارك ملي اعلام شد جاذبه هاي فراواني براي جذب علاقه مندان تهراني و مردم منطقه رودبار قصران دارد.. متاسفانه در اواخر دهه شصت و در طول دهه هفتاد عده اي پيمانكار با هدف احداث جاده پنج ارتباطي تهران شمال در مسير مالرو قديمي گرمابدر به نور با تخريب مراتع هاي فراوان و برهم زدن ساختار فيزيكي كوهستان اقدام به جاده سازي كردند كه ادامه آن دقيقا از مركز طبيعت زيباي لار گذشته و چهره طبيعي اين منطقه را كاملا دگرگون كرده است. جالب است بعد از يك دهه فعاليت و صرف ميليون ها تومان هزينه و بجا گذاشتن ويرانه هاي بسيار كه موجب تسريع فرسايش خاك و نابودي انواع گياهان كمياب شده ادامه پروژه در سال ۱۳۸۱ به صورت نيمه تمام متوقف شد و جالب تر اينكه بعد از توقف پروژه از سمت تهران ادامه آن از سمت شمال از طريق بخش بلنده نور كه طبيعت آن يكي از دست نخورده ترين مناطق كوهستاني كشور است تازه شروع شده. همچنان بدون در نظر داشتن عوارض جانبي و اطمينان از اينكه اين جاده سرانجام ادامه پيدا مي كند تاخير يا تمام مي شود ادامه دارد. البته تفصيل ماجرا با همين قلم چندي پيش در روزنامه همشهري درج شد اما علت اشاره مجدد آن در اينجا هم به خاطر اهميت موضوع و هم تاثير مطالبي كه قصد طرح آن را داريم بوده است. اينكه احداث اينگونه جاده به سود چه كساني است؟ واقعيت اين است اين جاده ولو به صورت ناقص با سرمايه عمومي مردم احداث شد اما سازمان حفاظت محيط زيست (محيط باني منطقه رودبار قصران) همه ساله در ماه هاي فصل بهار به بهانه تامين آرامش محيط وحش، ابتداي جاده را بعد از روستاي گرمابدر با ايجاد موانع فيزيكي مسدود مي كند از ورود افراد با خودرو كه قصد رسيدن به گردنه خاتون بارگاه در فاصله هشت كيلومتري دارند ممانعت مي كند در حالي كه علاوه بر خيل عظيم علاقه مندان بازديد از دشت لار مزرعه بسياري از كشاورزان روستاي مذكور بعد از موانع قرار دارد كه در زمينه رفت و آمد دچار مشكل مي شوند.
توضيح 
شايد روز چهارشنبه با خواندن مطلبي درباره دكترذوالفقارنسب درصفحه مردم واينكه درباره سر مربي گري او درتيم المپيك حرف زده بوديم، تعجب كرده باشيد. اين اشتباه به اين خاطر است كه مطالب ايرانشهر دوروز قبل از انتشار نوشته مي شود و روز دوشنبه احتمال مربي گري ذوالفقار نسب از بقيه نامزدها بيشتر بود. ولي سرانجام اين حسين فركي بود كه به عنوان سرمربي برگزيده شد. عذر ما را به خاطر اين اشتباه بپذيريد.

فصلي جديد براي نمايش هاي خياباني ومجالس تعزيه آغاز مي شود. كارگاه توليد نمايش ميداني سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران اقدام به برگزاي سه هزار نمايش خياباني و۱۰۰ مجلس تعزيه و كاروان عزاداري در سطح شهر تهران كرده است.
اين نمايش ها با موضوعات اربعين سالار شهيدان، رحلت رسول اكرم، امام حسن مجتبي، امام رضا و با الهام از رخدادهاي حماسه عاشورا و فلسفه شهادت وظلم ستيزي از تاريخ ۲۲ فروردين به مدت ۱۰ روز در پارك ها، محلات، فرهنگسراها و اماكن عمومي سطح شهر به اجرا در خواهند آمد.

جواد رسولي 
سينما(۱)
اگر فيلم ساخته منوچهر معيري را كه سال پيش به عنوان يكي از فيلم هاي نوروزي درتهران اكران شده بود نديده ايد، فرصت داريد آن را ببنيد. فيلم اين روزها درسينما صحرا روي پرده است. صحرا هم جزو آن دسته از سينماهاست كه قرار بود مارمولك را نمايش دهند و بعد از به تاخير افتادن نمايش اين فيلم، سراغ فيلم هاي اكران دوم رفته اند. بنابراين تا چهارشنبه دوم ارديبهشت ماه براي ديدن دنيا فرصت هست. هديه تهراني، محمدرضا شريفي نيا، الهام حميدي و سروش گودرزي بازيگران اصلي فيلم هستند.
در سالن كوچك حوزه هنري از امروز فيلم«ارباب و فرمانده: انتهاي دنيا» نمايش داده مي شود. اين آخرين ساخته پيتروير كارگردان استراليايي است كه فيلم هايي مثل نمايش ترومن، انجمن شاعران مرده و شاهد را در كارنامه اش دارد. تمام اتفاقات فيلم روي يك كشتي رخ مي دهد و راسل كرو نقش اصلي فيلم را بازي مي كند. ارباب و فرمانده امروز ساعت ۳۰:۱۶ و ۱۹ نمايش داده مي شود.
كتاب
«نشان لياقت عشق» يك كتاب كوچك وجمع و جور است كه جان مي دهد براي وقت هايي كه در مترو ،اتوبوس ها يا تاكسي هستيد، در اين كتاب مجموعه اي از چند داستان كوتاه مي بينيد كه ظاهرا نويسنده هايشان ناشناس هستند و آقاي بهنام زاده آنها را به فارسي برگردانده است. كتاب به چاپ پنجم هم رسيده و قيمتش ۵۵۰ تومان است. يك نمونه از داستان هاي كتاب را بخوانيد.
در روزگاران دور در يك معبد قديمي استاد بزرگي بود كه انديشه هاي نويني را درس مي داد. در معبد گربه اي بود كه به هنگام درس دادن استاد سر و صدا مي كرد. استاد از دست گربه عصباني شد و دستور داد تاهروقت كلاس تشكيل مي شود، گربه را زنداني كنند، چند سال بعد استاد درگذشت ولي گربه همچنان در طول جلسات استادان ديگر زنداني مي شد. بعد از مدتي گربه هم مرد. مريدان استاد بزرگ گربه ديگري را گرفتند و به هنگام درس اساتيد معبد آن را در قفس زنداني كردند! قرن ها گذشت و نسل هاي بعدي درباره تاثير زنداني كردن گربه ها بر تمركز دانشجويان رساله ها نوشتند!
فرهنگسرا
كتابخانه شبانه روزي فرهنگسراي خانواده دارد عضو مي گيرد. اگر اهل مطالعه هستيد، ۴۷ هزار جلدكتاب در قفسه هاي اين كتابخانه منتظر شمايند و اين به غير از بانكCD و آرشيو نشريات اين مركز است.اگر هم كنكوري، چيزي هستيد اينجا جان مي دهد براي درس خواندن.
در فرهنگسراي سالمند امروز ساعت ۱۶ تا۱۸ كانون ادبي برگزار مي شود. اين فرهنگسرا در ضمن اين روزها با همكاري وزارت بهداشت برنامه هفته بسيج اطلاع رساني رفتارهاي سلامت را با عنوان پيشگيري از رفتارهاي مخاطره آميز برگزار مي كند. اين برنامه به مناسبت هفته سلامت و با هدف توجه دادن شهروندان به اين مقوله از ۱۹ فروردين شروع شده تا بيست و ششم ادامه دارد. در اين مدت مي توانيد از مشاور ه هاي رايگان اين فرهنگسرا در زمينه رفتارهاي مخاطره آميز استفاده كنيد.
اين مشاوره ها در هفت موضوع انجام مي گيرند: مدرسه سالم و جاده ايمني و بدون تصادف، جامعه سالم و بسيج اطلاع رساني، جامعه سالم و عاري از ايدز، جامعه سالم و با تحرك جسماني كافي، جامعه سالم و عاري از دخانيات و اعتياد و جامعه سالم و عاري از خشونت و غذاي سالم و تغذيه مناسب.
سينما(۲)
امروز درخانه هنرمندان يك مستند نمايش داده مي شود با عنوان «مسافران قطب جنوب». اين مستند كار يك گروه ايراني است كه پايه شده اند و رفته اند به قطب جنوب و ازمراحل سفرشان فيلم و اسلايد گرفته اند.از ساعت ۱۸ تا۲۱ اگر سري به خانه هنرمندان بزنيد مي توانيد اين اسلايدها و فيلم را تماشا كنيد. ديدن قطب جنوب كه هميشه آن را در مستندهاي خارجي ديده ايم از زاويه ديد ايراني ها بايد جذاب و ديدني باشد.
تلويزيون
فوتبال اين روزها حرف اول را مي زند. ليگ كشورهاي اروپايي به مراحل حساس اش نزديك شده و اين بازي ها را ديدني كرده است. امشب هم ساعت ۲۳ مي توانيد بازي يوونتوس - لاتزيو را تماشا كنيد كه براي يوونتوس بازي خيلي مهمي محسوب مي شود.
امروز در برنامه كودك ونوجوان شبكه ۲ هم، دو تا كارتون نوستالژيك پخش مي شود. يكي دختري به نام نل و ديگري هم لوك خو ش شانس. شنبه خوبي داشته باشيد.

اگر به راهروها و سالن هاي اجتماعات سازمان ملل سري بزنيد، با انواع و اقسام آثار هنري روبه رو مي شويد كه كشورهاي عضو به اين سازمان اهدا كرده  اند. بنابر آخرين آمارگيري ۲۸۰ قطعه اثر تاريخي و هنري درسازمان ملل وجود دارد كه اين آثار براي سازمان ملل ايجاد مشكل كرده است. از جمله اين آثار مي  توان به كلاژي از ماتيس، تابلوي تصليب اثر روئو، دو ديوار نگاره آبستره از فرنان لژه و پنجره با شيشه مشجر مارك شاگان اشاره كرد. در حال حاضر اين سازمان براي دريافت هديه از كشورها، اولويت را به كشورهايي مي دهد كه تاكنون چيزي اهدا نكرده اند. يكي از مسوولان سازمان ملل مي گويد: «اگر همه آنها با هم تصميم به اهداي اثر بگيرند، واقعا به دردسر خواهيم افتاد.»

اگر بين ۹ تا۱۲ ميليون دلار پول داريد و به آثار نقاشي كلودمونه هم علاقه داريد، مي توانيد ارديبهشت ماه در حراج يكي از نقاشي هاي مشهور مونه شركت كنيد. اين تابلوي نقاشي كه «حوضچه پريان» نام دارد به مجموعه نيلوفرهاي آبي از مشهورترين نقاشي هاي مونه اختصاص دارد. اين نقاشي رنگ روغن به مجموعه « ري استارك» مجموعه دار مشهور آثار هنري تعلق دارد. كلودمونه از بزرگترين نقاشاي فرانسوي و بنيان گذار مكتب امپرسيونيست است. مونه درمجموعه نيلوفرهاي آبي به مطالعه تاثيرات ناشي از تغييرات نور واتمسفر بر موضوع نقاشي پرداخته است. در اين حراجي آثار ديگري از آگوست رودن، هنري مور، فرنان لژه و جرج بارك به فروش گذاشته مي شود.

موسسه آموزش شهر وابسته به سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران اقدام به اجراي طرحي به نام «تهران،  يادگيري براي زندگي بهتر با يكديگر» و با اهداف آموزش حقوق و تكاليف شهروندان، اطلاع رساني در زمينه مباحث كلان شهر و مسائل و معضلات مربوط به آن و فرهنگ سازي در حوزه فرهنگ شهري و شهروندي كرده است.
توضيح بيشتر اينكه در مرحله اول اين طرح، بروشورها در مكان هايي چون ايستگاه هاي مترو، فرهنگسراها و كتابخانه ها توزيع مي شوند. اين مكان ها به اين دليل برگزيده شده اند كه در آنها خدمات شهري با كيفيتي استاندارد و پيشرفته به شهروندان ارايه مي شود و در مقايسه با محيط هاي پرتنش شهري محل هايي هستند كه شهروندان حضور ذهن، آرامش و آمادگي بيشتري براي دريافت پيام دارند.