شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۸۳ - - شماره ۳۳۴۷
ارزيابي دانشجويان و دانشگاهيان از تجهيزات آموزشي دانشگاه ها
هنوز هم گچ و تخته سياه
دكتر محمد حسين علوي : «تعدادي از آزمايشگاههاي ما از بدو تأسيس دانشكده يعني حدود ۳۵ تا ۴۰ سال پيش تغيير نكرده اند و برعكس يك سري وسايل براي كار پژوهشي خريداري شده است كه به علت عدم تمايل دانشجويان به كار به دلايل مختلف از آنها استفاده بهينه نمي شود

دكتر سيد محمد مهدوي: كلاسهاي ما با توجه به تعداد دانشجوياني كه هر سال از طرف سازمان سنجش معرفي مي شوند كافي نيست و از جهت وسايل كمك  آموزشي مانند ويدئو پروژكتور، در وضعيت مطلوبي قرار نداريم، شايد ۹۰ درصد كلاسهاي ما از اين امكانات بي بهره هستند
000315.jpg
طرح از :داود كاظمي
الهام صادقي
دبيرستان كه مي رفتم دانشگاه به نظرم سرزمين موعودي بود كه اگر واردش مي شدم، مي توانستم به تمام آرزوهايم دست پيدا كنم. يادمه دعاي خير اهل فاميل هميشه اين بود كه الهي خير ببيني، ان شاءالله شيريني دانشگاه رفتنت.
پيش خودم فكر مي كردم دانشگاه مثل مدرسه نيست كه حسرت امكانات آموزشي به دلمان بماند. اما وقتي با هزار زحمت، شب بيداري و تحمل اضطراب كنكور و دويدن دنبال اسامي قبول شده ها، وارد دانشگاه شدم، حسرت روزهاي گذشته به دلم ماند چرا كه حداقل در مدرسه اي درس مي خواندم كه سيستم گچ و تخته برچيده شده بود.
تنها چيزي كه بعد از آن همه رنج و مشقت نصيبم شد اين بود كه با هزاران اميد و آرزو قدم به آن طرف ميله هاي دانشگاه گذاشتم كه همه حسرتش را داشتند، اما باز من ماندم و مشتي جزوه كه بايد شبهاي امتحان زور مي زدم تا حفظ شان كنم.
هر بار كه براي كاري به سراغ كامپيوتر هاي دانشگاه رفتم يا خراب بودند يا تعدادشان خيلي كم بود.
بگذريم كه اكثر اوقات اينترنت قطع بود. روزهاي آخر خرداد و تير كلاس ها آنقدر گرم بود كه براي اين كه سر كلاس خوابت نبرد بايد چند بار بيرون مي رفتي و مشتي آب به صورتت مي زدي و دست آخر هم از همين اصول تئوري چيزي نفهمي.
هر وقت هم كه جمع مي شديم و يك ليست بلندبالا از امكانات مورد نياز تهيه مي كرديم تا شايد فرجي در كار بشود باز هم همان واژه قديمي كمبود بودجه آموزشي دانشگاه ها و هزار و يك جور دليل ديگر تنها چيزي بود كه نصيبمان مي شد.
آموزش حلقه گمشده در دانشگاه
حتي در دانشگاه هاي بزرگ هنوز در كلاس هاي آن از تخته هاي گچي استفاده مي شود. سالن مطالعه كتابخانه و كلاً فضاي دانشكده نسبتاً كوچك است و جوابگوي تعداد زياد دانشجويان نيست همچنين تعداد كامپيوترها و ويدئو پروژكتورها نيز كم است. حتي آزمايشگاه هاي اساتيد با اينكه نمونه برداري از الگوهاي خارجي است ولي امكانات در آن صرفاً محدود به كامپيوتر است و ساير وسايل مورد نياز در داخل آزمايشگاه وجود ندارد. مسئله ديگري كه ما با آن مواجه هستيم تعداد كم كلاس ها در دانشكده ها است. تقريباً همه كلاس هاي دانشگاه در ساختمان ابوريحان برگزار مي شود. مثلاً دانشكده كامپيوتر سه كلاس دارد كه معمولاً محل برگزاري سمينار دفاعيه يا كنفرانس است.
مجيد. د، دانشجوي سال دوم عمران دانشگاه تهران با اشاره به اين مطلب كه وقتي دانشجويان به صورت تئوريك با مسائل علمي آشنا مي شوند و در عمل چيزي را تجربه نمي كنند، در آينده نمي توانند به خوبي آن را انجام دهند مي گويد؛ از لحاظ امكانات آموزشي دانشگاه هاي ما در سطح پاييني قرار دارند. مثلاً آزمايشگاه ها تخصصي نيست و براي تمام گروه ها است.
امكانات نوشت افزاري ما در كلاس تخته سياه است كه خود باز به طراحي كلاس ها بازمي گردد. حتي اگر در تعدادي از كلاس ها از تخته هاي وايت برد استفاده مي شود، چون كلاس ها بر اساس قواعد اصولي ساخته نشده اند باز ما با مشكلاتي نظير انعكاس نور روي تخته مواجه هستيم. در هر صورت افرادي كه در صندلي هاي رديف آخر كلاس مي نشينند به راحتي نمي توانند مطالب را ببينند. خود من به دليل نشستن در ته كلاس ديدم افت كرده است و تمام اين جزئيات دست به دست هم مي دهند كه من نوعي، اگر يك مطلب را در جايي متوجه نشدم، پي گيري هم نكنم.
براي پيشرفت و توسعه بيشتر ما بايد امكانات را در مجموعه خودش رشد دهيم و بالا آوريم پس نبايد رشد نامتعادلي بين مجموعه ابزارها كه در جامعه نياز داريم ايجاد شود. نكته ديگري كه از نظر من اهميت دارد، تعداد زياد دانشجويان در يك كلاس است كه اثر بدي بر يادگيري آنان دارد و دليل آن كمي تعداد كلاس ها و استاد است. در واقع وقتي يك گروه مهندسي ۱۲۰ دانشجو مي گيرد، اين افراد بايد به چهار كلاس تقسيم شوند، تعداد زياد آنان راندمان علمي را پايين مي آورد و تأثير منفي آن در آينده كشور ديده مي شود.
وي مي افزايد: كتابخانه دانشگاه ها بايد با علم روز دنيا پيش رود و اين گونه نباشد كه ما به مطالب دهه نود اكتفا كنيم در حالي كه هر لحظه مطلب جديدي روي سايت هاي اينترنتي مي آيد. ما حدود ۹ تا ۱۰ سال از منابع روز دنيا عقب هستيم.
وقتي امكانات كم است دو حالت وجود دارد؛ يا بودجه كم است يا مديريت ضعيف است. به نظر من مشكل اصلي ما مديريت است و مبحث بودجه در درجه دوم اهميت قرار دارد.
بالطبع در همه رشته ها مشكلاتي وجود دارد. رشته عمران در واقع شايد از شغل پزشكي به نوعي پيچيده تر و مسئوليتش سنگين تر باشد. پزشك از بيماري كه تحت عمل جراحي قرار مي گيرد رضايت نامه اي با اين مضمون كه اگر در حين عمل مشكلي پيش  آيد مسئوليت بر عهده خود شخص است مي گيرد اما براي فارغ التحصيلان رشته عمران كه به نوعي، تضمين سلامت رواني و جسمي، ساكنين شهر را بر عهده دارند، هيچ ضمانتي وجود ندارد و اگر بعد از گذشت ۱۵ يا ۲۰ سال مشكلي پيش آيد افراد مي توانند از مهندسين محاسب ساختمان شكايت كنند. پس آن طوري كه از ما مسئوليت مي خواهند با همان سخت گيري و استحكام بايد امكانات و تجهيزات آموزشي و تحصيلي در اختيارمان قرار دهند تا آموزش تنها در وجه تئوريك آن خلاصه نگردد. يكي از دانشجويان سال سوم طراحي صنعتي دانشگاه الزهرا در توضيح مشكلات موجود در دانشكده هنر اين دانشگاه مي گويد: در حالي كه دانشگاه  الزهرا يك دانشگاه دولتي است از اين ترم قانوني وضع شده است كه تهيه مواد و مصالح كارگاهي به عهده خود دانشجويان است. در اين صورت چه تفاوتي بين يك دانشگاه دولتي و آزاد وجود دارد؟
همچنين نزديك به دو ترم است كه مي خواهند كارگاه را به ساختمان جديد دانشگاه منتقل كنند و فضاي بزرگتري را به آن اختصاص دهند. الان ۳۵ نفر بايد در يك اتاق ۳۸-۳۷ متري پر از ابزارآلات كار كنند و در عوض رسيدگي به اين وضعيت از ما تعهد گرفتند كه هر اتفاقي در كارگاه بيفتد مسئوليت آن بر عهده خود دانشجو است و استاد و مسئولين كارگاه مسئوليتي بر عهده ندارند.
فاطمه. غ يكي ديگر از دانشجويان طراحي صنعتي اين دانشگاه در ادامه مي گويد: وسايل در كارگاه زياد است و دانشگاه هر سال وسايل نو خريداري مي كند ولي به علت كوچك بودن فضا و عدم مراقبت، هر سال هزينه زيادي صرف خريداري وسايل مي شود. در مورد سايت كامپيوتر، سايت دانشكده پرينتر و رايتر ندارد. كيس ها اكثر اوقات خراب است و ما نمي توانيم كارهايمان را انجام دهيم و بايد دائم دنبال كامپيوتر باشيم يا كارهايمان را در بيرون از دانشگاه انجام دهيم كه اين خود مستلزم صرف وقت و هزينه زيادي مي شود.
دانشگاه هر سال كتاب خريداري مي كند اما كتابهاي كتابخانه كهنه و قديمي است و استفاده زياد و به روزي از آنها نمي شود كرد، آن وقت ما بايد بابت هر روز ديركرد هزار تومان به كتابخانه بپردازيم آيا اين انصاف است؟
مشكلات ريشه فرهنگي دارند
مهدي قزلي كه روزهاي آخر تحصيل خود را در رشته مكانيك در دانشگاه اميركبير مي گذراند و در شرف فارغ التحصيلي است در اين خصوص مي گويد: مشكل اصلي در دانشگاه ها كمبود امكانات آموزشي نيست بلكه مشكل فرهنگ آموزشي است. مسئله مهم اين است كه اصلاً دانشجو مي خواهد درس بخواند و استاد تمايلي به درس دادن دارد يا نه؟ استاد به دلايل مختلف قادر به تمركز روي درس نيست و بچه ها به راحتي كلاس را تعطيل مي كنند و با استقبال استاد در اين مورد روبه رو مي شوند.
بسياري از اساتيد مجرب ما در دوره اي تحصيل كرده اند كه حتي كامپيوتر ۲۸۶ هم به بازار نيامده بود. ولي از نظر بار علمي نسبت به دانشجويان كنوني وضعيت مطلوب تري داشتند. مثلاً در سايت كامپيوتر دانشگاه ما هميشه كامپيوتر خالي وجود دارد كه دانشجويان از آن استفاده كنند. اما متأسفانه در اكثر موارد از امكانات استفاده بهينه نمي شود و دليل اين مسئله اين است كه در دانشجويان حس درس خواندن، تحقيق و پژوهش وجود ندارد. اما مثلاً در ژاپن دانش آموزان تا كلاس پنجم ابتدايي تنها كار تحقيقي انجام مي دهند. در نتيجه روحيه تحقيق و پژوهش در آنها به وجود مي آيد ولي در كشور ما حتي كاردستي دانش آموزان را خانواده شان مي سازند.
شهرام. ش دانشجوي پزشكي كه مدت تحصيل خود را در چند دانشگاه از جمله دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه پزشكي ايران گذرانده است در اين باره مي گويد: مهمترين وجه مشترك اين دانشگاه ها كيفيت آموزش و امكانات آموزشي آنها بود. تخته هاي گچي، كمبود وسايل آموزشي و كمك آموزشي، كمبود تجهيزات آزمايشگاهي و كوچكي كلاسها با توجه به تعداد زياد دانشجويان از جمله مسائلي است كه همواره با آن روبه رو بوده ام، يعني هنوز استادان ما حتي در بزرگترين دانشگاهها از گچ و تخته پاك كن هاي قديمي استفاده مي كنند.
قبل از اين كه وارد دانشگاه شوم فكر مي كردم دانشگاه تنها جايي است كه وسايل و امكانات آموزشي را براي اهل آن آماده مي كند. اما توي اين چند سال دريغ از يك بار آزمايشگاه رفتن، البته دو سه باري ما را به آزمايشگاه بردند اما حسرت اين كه خودم آزمايش را انجام دهم هنوز بر دلم مانده است. چون يا مواد نبود، يا بايد از هزار و يك نفر اجازه مي گرفتيم. در مدت اين چند سال اكثراً به علت نبود اورهد و ويدئو پروژكتور بايد به مغز خودمان فشار مي آورديم تا آنچه كه استاد مي خواست به ما بفهماند را تصور كنيم.
مشكل در كجاست؟
هر يك از دانشجويان مشكلات را از دريچه نگاه خود ترسيم مي كنند. تقريباً  همگي از كمبودها و كاستي هاي لوازم و ابزار كار علمي نالانند و تأمين امكانات را حق خود مي دانند.دكتر سيد محمد مهدوي عضو هيأت علمي دانشكده فيزيك و مدير آموزش دانشگاه صنعتي شريف با تأييد اين مطلب كه استفاده از بهترين امكانات آموزشي در دانشگاه حق دانشجوياني است كه از فيلترهاي ريز كنكور وارد آن شده اند مي گويد: «متأسفانه در بودجه بندي اين گونه به نظر مي رسد كه دانشگاه مصرف كننده است نه توليدكننده و هر جا مصرف كننده در بين باشد بودجه كمتري براي آن بخش لحاظ مي گردد.
از طرفي صنعت ما عموما دولتي است و صنعت خصوصي ما هم اين ضرورت را احساس نمي كند كه مسائل و مشكلات صنعتي اش را از طريق دانشگاه برآورده كند.
در دانشگاه ما همه دانشكده ها داراي سايت كامپيوتري هستند، اما وقتي دانشجويان بخواهند از اين طريق پژوهش كنند بايد با ژورنالهاي دنيا آبونه شده باشند تا با پورد وارد سايت شده و از دستاوردهاي علمي آن استفاده كنند. به طور مثال تا پايان سال ۲۰۰۳ دانشگاه آبونه  سايت alzebeierبود، اما به علت اين كه قادر به پرداخت آبونه آن نبود سايت بسته شد و سايت كامپيوتري زماني مفيد است كه اشتراك ژورنالهاي مختلف را داشته باشيم. با وجود اين وضعيت سايت كامپيوتر دانشگاه داراي امكانات محدودي براي دانشجويان است. در آزمايشگاهها وضع چندان بد نيست ولي تا وضعيت مطلوب فاصله زيادي است.
وي مي گويد: آزمايشگاه هاي ما دو دسته هستند. آزمايشگاههاي آموزشي، كه دانشجو بر حسب رشته، دروس اجباري و پايه را در آن مي گذراند كه اكثر وسايل آن از خارج خريداري مي شوند و نهايتاً  با توجه به كمبود بودجه ارزي وسايل اين آزمايشگاهها زود فرسوده مي شود و جايگزيني هم براي آنها نيست و ديگر، آزمايشگاههاي پژوهشي كه عمدتاً  دانشجويان ارشد، دكتري و اساتيد در آن كار مي كنند، كه باز به نوعي وابسته به دستگاههاي ساخت خارج هستند. البته گاهي اوقات با همت مسئولان آزمايشگاه برخي از قطعات و دستگاه ها در داخل ايران ساخته مي شود.
براي اين كه آزمايشگاههاي پژوهشي و آموزشي همواره سرپا باشند، نياز به تزريق بودجه مداوم براي نگهداري و نوسازي اين تجهيزات است. طبيعتاً  وقتي كه دانشگاه نتواند سرويس كافي به دانشجويان دهد قاعدتاً قدرت يادگيري آنها كاهش مي يابد.
اما بايد توجه كرد كه توليد تخصص نياز به بودجه و امكانات كافي دارد كه متأسفانه به نظر مي رسد كساني كه تصميم ساز هستند به اين نكته توجه نمي كنند.
وي مي افزايد: از نظر آموزش و محيط آموزشي مشكلات زياد است و مسئولين دانشگاه واقعاً  با چنگ و دندان اين فضاهاي آموزشي را سرپا نگه مي دارند.
كلاسهاي ما با توجه به تعداد دانشجوياني كه هر سال از طرف سازمان سنجش معرفي مي شوند كافي نيست و از نظر استانداردهاي روز، در استاندارد مطلوب قرار ندارد. همچنين از جهت وسايل كمك  آموزشي مانند ويدئو پروژكتور، در وضعيت مطلوبي قرار نداريم، شايد ۹۰ درصد كلاسهاي ما از اين امكانات بي بهره هستند.
ما به دليل كمبود كلاسها مجبور شده ايم برخي از اتاقهاي دانشكده ها را كه براي كلاس طراحي نشده اند تبديل به كلاس كنيم.مهدوي در ادامه مي گويد: «دانشگاهها بايد ۳۰ درصد بودجه مورد نياز خود را تأمين كنند، وقتي سرانه بودجه دانشگاه حدود ۱۰ ميليارد تومان است، بايد ۳ ميليارد تومان از طريق كارهاي پژوهشي و آموزشي به سرانه دانشگاه واريز شود و اين امر مستلزم اين است كه قراردادهاي آموزشي و پژوهشي دانشگاه چندين برابر اين مبلغ باشد.
عدم حضور استاد سرمنشأ تمام مشكلات
دكتر محمد حسين علوي عضو هيأت علمي دانشگاه درباره كمبود امكانات آموزشي در دانشگاهها مي گويد: «تعدادي از آزمايشگاههاي ما از بدو تأسيس دانشكده يعني حدود ۳۵ تا ۴۰ سال پيش تغيير نكرده اند و برعكس يك سري وسايل براي كار پژوهشي خريداري شده است كه به علت عدم تمايل دانشجويان به كار به دلايل مختلف از آنها استفاده بهينه نمي شود.
فرضاً  دانشجويي براي انجام پروژه خود احتياج به يك سري از وسايل آزمايشگاهي دارد اما تا تأمين آنها، دانشجو فارغ التحصيل شده است. پس دانشجو ترجيح مي دهد نمره بالاتري كسب كند تا اين كه چيزي ياد بگيرد.
وي در ادامه مي گويد: «وقتي اساتيد در دانشگاه حضور ندارند، داشتن آزمايشگاه مجهز يا نداشتن آن زياد مهم نيست. چون اساتيد از لحاظ معيشتي تأمين نيستند.
حتي اگر مدرنترين وسايل و تجهيزات آموزشي در دانشگاه موجود باشد چون كسي نيست كه با اين وسايل كار كند استفاده بهينه اي از اين وسايل نمي شود.
دانشكده برق داراي سايت كارشناسي و كارشناسي ارشد است كه در حال تكميل است. البته اين امكانات و تجهيزات عمدتاً  كمك ارگانهاي دولتي و غيردولتي است كه به دليل علاقه به دانشگاه وظيفه وزارت علوم را انجام داده اند. البته برخي از اين افراد صاحبان صنايع و اساتيدي هستند كه قبلاً  در دانشگاه حضور داشته و به نيازهاي دانشگاه آگاه هستند.» وي تاكيد مي كند: وجود تجهيزات كافي در دانشگاه از اهميت بالايي برخوردار است ولي اصل موضوع نيست.
مهم پژوهش است نه آموزش
دانشكده پزشكي دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ در زميني به مساحت ۲۵۰۰۰ متر مربع بنا شده است و تشكيلات اداري و آموزشي اين دانشكده به صورت مجتمع و با زيربناي ۳۳۷۱۰ متر مربع در داخل محوطه دانشكده قرار دارند. طبق آمار سال ۱۳۸۰، هيأت علمي اين دانشكده شامل ۵۱ استاد،  ۱۲۳ دانشيار و ۵۵۹ استاديار است و در حال حاضر داراي ۹۲ دانشجوي كارشناسي ارشد و ۷۶ دانشجوي دكتري در رشته هاي مختلف علوم پايه است.
دكتر بيژن فرزامي عضو هيأت مديره انجمن بيوشيمي ايران، برنده جايزه علوم جشنواره خوارزمي و عضو هيأت علمي دانشكده پزشكي دانشگاه تهران با اشاره به اينكه آنچه براي كشور ما در درجه اول اهميت قرار دارد امر پژوهش است نه آموزش. در آزمايشگاه ها بايد وسايل و تجهيزات آزمايشگاهي به اندازه اي باشد كه هر يك از افراد بتوانند به صورت جداگانه از اين امكانات استفاده كنند، در اين صورت است كه به نتايج بسيار مطلوبي در امر آموزش دست خواهيم يافت.
اساتيد بايد از اينترنت و اطلاعات جديد علمي براي تهيه برنامه درسي استفاده كنند. اما كامپيوترهاي PC كه بايد در اتاق هر يك از اساتيد وجود داشته باشد هنوز به حد كافي نيست.
محمود خياطيان عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي هرمزگان و دانشجوي دكتري بيوشيمي پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران ضمن تأييد سخنان دكتر فرزامي مي گويد: «وسايل كمك آموزشي مانند وسايل سمعي و بصري از ضروريات تدريس به شمار مي رود كه اگر مورد استفاده قرار نگيرد بيشتر اوقات تدريس ما همان روش سخت تدريس به شيوه سخنراني خواهد بود. اين وسايل عبارتند از گچ و تخته كه وسايل كمك آموزشي باستاني است، وايت برد و ماژيك يعني نسل جديد گچ و تخته، اورهد، ويدئو، اسلايد و پاوريونيت. اما متأسفانه اساتيد ما بيشتر اوقات به حد افراط از اين وسايل بهره مي جويند. مثلاً به جاي آنكه اين وسايل را براي تفهيم بيشتر مفاهيم به كار برند، از اين وسايل براي جبران كم كاري خودشان استفاده مي كنند. اشكال ديگري كه در به كارگيري اين وسايل كمك آموزشي وجود دارد عدم تبحر مدرسين در به كارگيري اين وسايل است. مثلاً اغلب مدرسين ما شيوه هاي استاندارد تهيه اسلايد را بلد نيستند. وي مي گويد: اغلب دستگاههاي پژوهشي و آموزشي توسط دانشگاه خريداري مي شود ولي چون اساتيد آموزش مورد نياز در اين زمينه را فرا نگرفته اند قادر به استفاده از اين وسايل نيستند و قاعدتاً دانشجو نيز در اين خصوص مطلبي فرا نخواهد گرفت و اين سيكل معيوب مرتباً تكرار مي شود و ما با كمبود مغز در استفاده از اين وسايل روبه رو هستيم.»
دكتر بهزاد سليماني عضو هيأت علمي و مدير گروه طراحي صنعتي دانشكده هنر دانشگاه الزاهراء نيز در خصوص مشكلات آموزشي موجود در اين دانشكده مي گويد: «كمبود وسايل آموزشي تنها مشكل دانشگاههاي دولتي نيست و تمام دانشگاهها اعم از آزاد و سراسري با اين مسأله مواجهند. فقط وجود يك كلاس استادي كه اطلاعات را به صورت نوشتاري در اختيار دانشجو قرار مي دهد كفايت نمي كند. بايد نكاتي كه بيان مي شود براي دانشجو به تصوير درآيد و متأسفانه در دانشگاه هاي هنر كه ارتباط صرفاً بصري است اين كار مرسوم نيست. وي مي گويد: امروزه در دانشگاههاي دولتي استفاده از يك اورهد و حداكثر يك كامپيوتر مصطلح است البته نه به آن صورت كه هر كلاس خود داراي اين امكانات باشد كه اين خود يكي از نقاط ضعف در آموزش ما است.
وي اضافه مي كند: «يكي از مهمترين مشكلات در گروه ما كمبود جا و كلاس است. تعداد دانشجويان با ظرفيت كلاسها همخواني ندارد و به همان نسبت ما از نظر وسايل آموزشي و كمك آموزشي در مضيقه هستيم. ما امكان استفاده از مواد و متريالهايي كه به امر مدل سازي و ماكت سازي كمك مي كند را نداريم. دكتر سيد محمدرضا علوي مقدم استاديار گروه آب دانشكده عمران و محيط زيست دانشگاه اميركبير با بيان اين مطلب كه دسترسي به اطلاعات پايه براي رشته هاي انساني كفايت مي كند ولي براي رشته هاي فني ۳۰ تا ۴۰ درصد موضوع را تشكيل مي دهد، مي گويد: ما به يكسري امكانات آموزشي و تجهيزات آزمايشگاهي و پژوهشي نياز داريم تا بتوانيم از آن به عنوان زيرساخت استفاده كنيم.
يكي از مشكلات اصلي ما سيستم اداري موجود در خريد لوازم و تجهيزات آزمايشگاهي است زيرا زمان زيادي طول مي كشد تا چيزي كه مورد نياز است خريداري شود و به دست ما برسد.

نگاه امروز
دوران پارينه سنگي تكنولوژي آموزشي!
مرتضي مجدفر
علم جديد و تركيبي تكنولوژي آموزشي كه تاريخ نامگذاري و آكادميك شدن آن، هنوز به يك سده نرسيده، دوران هاي گوناگوني را در تكوين خود سپري كرده است. امروزه، دانشمنداني كه در حوزه علوم تربيتي و تكنولوژي آموزشي كار مي كنند، پنج دوره مجزا و قابل تفكيك را براي بررسي مباحث و سير تحولات اين رشته از دانش برمي شمارند. از ديد آنان، اين پنج دوران، اين گونه است.
* دوران ماقبل تكنولوژي  آموزشي: اين دوره، به سال هايي اطلاق مي شود كه در امر آموزش تنها از «زبان» استاد و «گوش» دانشجو استفاده مي شده كه البته بعد از اختراع خط، نوشتار نيز به آن اضافه شده است. در واقع، آن چه امروزه از آن به نام «آموزش مبتني بر گچ و تخته» نام مي برند، شايد صورتي از آموزش هاي دوران ماقبل تكنولوژي آموزشي باشد كه اندكي بهينه شده است.
* دوران اول تكنولوژي آموزشي: از خلقت بشر تا حدود سال هاي آغازين قرني كه پشت سر گذاشتيم، در دوران ماقبل تكنولوژي آموزشي به سر مي برديم. از اين سال ها و با راهيابي گسترده انواع وسايل كمك آموزشي ، نقشه ها ، چارتها ، ابزارها و تجهيزات مورد استفاده در فرآيند ياددهي - يادگيري به امور آموزشي، وارد دوران اول مي شويم؛ دوراني كه تا حدود سال هاي پاياني دهه ۱۹۵۰ ميلادي ادامه مي يابد و بعدها كه دانش تكنولوژي آموزشي شكل آكادميك پيدا مي كند، از اين دوران، به عنوان «بعد سخت افزاري تكنولوژي آموزشي» ياد مي كنند.
در اواخر اين دوران، استفاده از وسايل آموزشي در امر يادگيري به مسئله اي مهم تبديل شده بود و يادگيري بهينه، به آموزشي اطلاق مي شد كه حتما در آن، از وسيله يا وسايلي هم بهره گرفته شود.
* دوران دوم تكنولوژي آموزشي: از ابتداي دهه ۱۹۵۰ و همزمان با بلوغ دوره سخت افزاري، مباحثي در امور آموزشي پديد  آمد كه ضمن زيرسوال بردن استفاده محض از وسايل، مقوله ديگري را پيش مي كشيد. در اين دوران،  استفاده محض از ابزارها، جاي خود را به بهره گيري توأمان ابزارها و روش ها داد. در اين دوره، بر استفاده از روش هاي متنوع ياددهي - يادگيري، تكنيك هاي گوناگون ارزشيابي از آموخته هاي دانش آموزان، شگردهاي گسترده مرتبط با تدريس، روان شناسي تربيتي و مباحث مربوط با مديريت يادگيري تاكيد مي شد. از اين دوران، كه حاكميت مطلق آن (در كنار تضعيف شدن بعد وسيله اي تكنولوژي آموزشي)، تا سال هاي پاياني دهه ۱۹۷۰ ميلادي ادامه يافت، بعدها با عنوان «بعد نرم افزاري تكنولوژي آموزشي» ياد كردند.
* دوران سوم تكنولوژي آموزشي: اين دوران، شاهد آشتي و تعامل بعد سخت افزاري و نرم افزاري تكنولوژي آموزشي و استفاده متعادل از هر دو بعد در امر آموزش هستيم.
در كنار اين امر، همچنين مفاهيمي همچون «حل مسئله»، «مشكل گشايي»، «شناخت و فراشناخت»، «نگرش سيستمي» و... در امور آموزشي به گوش مي رسد كه همگي نتيجه بروز بعد سوم تكنولوژي آموزشي به نام «بعد مشكل گشايي يا Problem Solving» است. در اين دوران، كه هنوز هم به نوعي در داخل آن به سر مي بريم، آموزش به مقوله اي تخصصي و پيچيده تبديل شده است كه سخت افزار و نرم افزار و مهارت هاي مشكل گشايي به ياري يكديگر، فرآيند ياددهي - يادگيري را حلاوتي ديگر مي بخشند.
* دوران جديد تكنولوژي آموزشي: به گمان عده اي از صاحب نظران، با ظهور و گسترش كامپيوترهاي شخصي در امر آموزش، ورود بسته هاي آموزشي* نوشتاري و يا نرم افزاري به مدارس و دانشگاه ها و در سال هاي اخير آموزش هاي مجازي، يادگيري الكترونيكي و دانشگاه ها و مدارس هوشمند، تكنولوژي آموزشي وارد دوران جديد خود شده است. در اين دوران، نقش استاد و معلم از انتقال دهنده صرف اطلاعات به راهنما و تسهيل كننده فرآيند ياددهي - يادگيري تبديل شده و تكنولوژي آموزشي، ضمن بهره گيري از داشته ها و آموزه هاي چهار دوران پيشين خود، به ابزارها و تكنيك هاي جديدي نيز مجهز شده است.
با مرور شتابزده بر پنج دوره تكنولوژي آموزشي، نمي خواهيم در اين ستون كه نگاهي بيش نيست، كلاس وعظ و خطابه راه بياندازيم، بلكه مي خواهيم هشداري بدهيم به اهميت بهره گيري از اين دانش در دانشگاه ها و مراكز آموزشي و اظهار اميدواري كنيم تكنولوژي آموزشي در دانشگاه ها و مدرسه هاي كشور، لااقل در دوران پارينه سنگي خود سير نكند و دانشجويان و دانش آموزان ما، يادگيري هاي شيريني را تجربه كنند.
* ر.ك به: بسته آموزشي چيست؟، تاليف: نگارنده، انتشارات چاپار فرزانگان، ۱۳۸۰ (چاپ دوم).

دانشجو-۲
دانشجو-۳
دانشجو-۴
دانشجو-۵
|  دانشجو-۲  |  دانشجو-۳  |  دانشجو-۴  |  دانشجو-۵  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |