شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۴۷
هنر
Front Page

شخصيت حقيقي و تجاري بازيگران به بهانه نمايش فيلم بوتيك ساخته حميد نعمت الله
جاي خالي دوربين
004836.jpg
ما بازيگران خوب كم نداريم ولي برخي كه شانس همكاري با كارگردان قابلي را نداشته اند به هرز رفته و استعدادشان ظاهر نشده است
احمدرستمي جم
بحث بازيگري در سينما مبحث پيچيده و قابل تأملي است. اين كه مي گويند بازيگري تئاتر مشكل تر است به خاطر بي واسطه بودن آن است و اين كه در تئاتر برداشت مجدد معني ندارد.
ليكن بازيگري در سينما به علت امكان ضبط نماهاي درشت حساس تر و دقيق تر است.
جزييات چهره و كوچك ترين حركات بازيگر در سينما كاملاً  محسوس و عيان است حتي حالت چشمها كه منويات پرسوناژ، مثل ترس، نگراني، شادي، يأس و غيره را بيان مي دارد با تبحر بازيگر مي توانند به نحو بارزي حس مربوط را به تماشاچي منتقل سازند. چيزي كه در تئاتر و از آن فاصله بعيد امكان پذير نيست.
بارها شنيده ايم كه فلان بازيگر خودش بود و اصلاً بازي نكرد. اين معمولاً در مواردي است كه شخصيت قصه با كاراكتر خود هنرپيشه تا حدود زيادي مطابقت دارد مثل اين كه يك نويسنده در يك فيلم نقش مشابهي را ايفا كند. در برخي موارد هم بازيگر چنان در قالب نقش فرو مي رود و حس و حال نقش را درك مي كند كه انگار با نقش يكي شده و شخصيت تازه اي يافته است. اين شخصيت مي تواند تا مدتها با هنرپيشه بماند و با او زندگي كند. بعضي از بازيگران آنچنان در يك نقش قوي فرو مي روند كه روي كارهاي آتي آنها اثر مي گذارد و به راحتي نمي توانند از شر آن خلاص شوند به همين خاطر است كه به عنوان بازيگر شاخص آن نقش شناخته مي شوند و آن را به نحو احسن تكرار مي كنند و همين امر خلاقيت و نوآوري را از آنان مي گيرد. نمونه بارز آن در سينماي ايران خسرو شكيبايي است كه حميد هامون باقي ماند، اما بازيگراني مثل عزت الله انتظامي در قالب گاو و بهروزوثوقي در قالب قيصر كه اولين نقش هاي بزرگ و به ياد ماندني عمرشان در سينما بود باقي نماندند. ببينيد بازي هاي رابرت دنيرو و يا جك نيكلسون را در نقش هايي كاملاً  متفاوت.
بعضي بازيگران براي ايفاي نقش هاي مشكل مشقات بسياري را تحمل و تمرين هاي مداوم و پيچيده اي را تجربه مي كنند. مثلاً مدتي با روستاييان زندگي مي كنند و يا اگر قرار است درد بكشند خود را آزار مي دهند. در خاطرات «داستين هافمن» آمده است كه قبل از ضبط سكانس معروف شكنجه با ابزار دندانپزشكي در فيلم «ماراتن من» خود را در اتاقي محبوس و سعي داشت با يك سوزن يكي از دندان هاي عقل خود را سوراخ كند تا درد را به معناي واقع حس و بهترين بازي را ارائه دهد در همين لحظه «لارنس اليويه» در اتاق را باز مي كند تا او را دعوت به حضور در سر صحنه كند كه با اين منظره عجيب مواجه مي شود و به او مي گويد كه براي درد كشيدن، بازيگر بايد بدون عامل درد بتواند درد بكشد يعني بايد درد را عميقاً  در روح خود حس كند.
بازيگران شيوه گرا كه در مكتب استانيسلاوسكي در اكتورزاستوديو تعليم ديدند خود باني سبكي شدند كه كمتر بازيگري توانست در پيروي از اين سبك به توفيق كاملي برسد.
بازيگري تا حدود زيادي غريزي است و از طفوليت با آدم است كه بايد كشف و تقويت شود. مرحوم فني زاده از همين دسته بازيگران غريزي بود. تقوايي مي گفت در بين دو صحنه از دايي جان ناپلئون بچه ها نشسته بودند چاي مي نوشيدند و گپ مي زدند و هر كس خودش بود ناگهان كسي فني زاده را با نام شخصيتش صدا زد تا آماده فيلمبرداري صحنه بعدي، شود .فني زاده با شنيدن نام مش قاسم چنان منقلب و متغير شد كه گويي اصلاً تبديل به آدم ديگري شده و پيرامون خود را فراموش كرده است. حتي حالت چشمانش هم مش قاسم بود نه فني زاده.
تعليم در بحث بازيگري و نگاه منتقدين در كار بازيگر نقش به سزا و البته نه تعيين كننده و مطلق دارد. آموزش و تجربه، بازيگر را پخته تر و عميق تر مي كند. مطالعه براي يك بازيگر طالب تعالي يك ضرورت است و ميدان ديد او را وسيع تر مي كند. بازيگر بي سواد هرگز نمي تواند بازيگري متعالي و پيشرو باشد.
نقش كارگردان در اخذ بازي هاي مقبول انكارناپذير است. هر كارگرداني شيوه خود را دارد حتي مشهور است كه برخي با تله پاتي و نفوذ در روح بازيگر بازي مورد انتظار خود را مي گيرد. تمرين مكرر شيوه ديگري است كه چون بازيگر را طوطي وار وادار به حفظ همه لحظات و ديالوگ ها مي كند چندان روش مورد تأييدي نيست و قدرت خلاقه را از او سلب مي كند و در سينماي ايران روش هاي گوناگوني اعمال مي شود حتي در بعضي موارد كار به ضرب و شتم بازيگر هم كشيده است!
ما بازيگران خوب كم نداريم ولي برخي از آنها كه شانس همكاري با كارگردان قابلي را نداشته اند به هرز رفته و استعدادشان به منصه ظهور در نيامده است. حتي بازيگران مشهور هم حاضرند در يك نقش كوچك در فيلم فيلمسازي مثل كيميايي يا بيضايي ظاهر شوند چون آگاهند كه اين نقش كوچك مي تواند زمينه اي براي رشد و تجربه اي تازه براي آنان باشد.
فيلم بوتيك اولين تجربه سينمايي حميد نعمت الله كه يكي از شگفتي هاي جشنواره امسال بود نمونه خوبي است براي تحليل بازيگري در سينماي ايران. دو بازيگر اصلي فيلم يعني گلشيفته فراهاني و محمدرضا گلزار هر يك به سببي بازي هاي قابل تأملي ارائه داده اند.
گلزار اصولاً  بازيگر خوبي نيست، ولي فيزيك و چهره جذابي دارد و بازي او در بوتيك بهترين بازي او تا به امروز است.
آفتي كه اين اواخر گريبان برخي از بازيگران را گرفته چهره فروشي در تبليغات كالاهاست كه اين في نفسه اشكال چنداني ندارد و در همه جاي دنيا معمول است و به هر حال درآمد قابل توجهي براي آنها به ارمغان مي آورد كه شايد خيلي بيشتر از نقش شان است ولي ديدن مكرر چهره آنها در بيلبوردهاي خياباني تازگي آنها و اشتياق مردم براي ديدار مجدد آنها را از ميان مي برد. در مورد گلزار مخاطب عام مي خواهد او را همواره آراسته ببيند ولي در فيلم ها لزوماً  قرار نيست كه ما هميشه آدم ها را زيبا، شسته رفته و تر و تميز ببينيم. براي اين است كه مخاطب عام از ديدن گلزار با لباس هاي چروك و ظاهر ژوليده و نامرتب چندان احساس رضايت نمي كند، چون هميشه او را در لباس و هيئتي زيبا در تصاوير تبليغاتي فلان مؤسسه توليدي لباس ديده است و اين به مقبوليت تام او در سينما لطمه مي زند مگر اين كه بيننده شاهد بازي درخشان و خيره كننده اي از او بر پرده سينما باشد كه اين اتفاق تاكنون نيفتاده است و فيلم بوتيك (كه اي كاش نام ديگري
004839.jpg
مي داشت) مي تواند آغازي بر اين حادثه باشد و گلزار منبعد در انتخاب نقش وسواس بيشتري به خرج دهد و فكر و زمان بيشتري صرف كند.
گلشيفته فراهاني اما در اين فيلم حيرت انگيز است. او با پشتوانه اي از هنر پدر كه شايد غريزي و ژنتيك باشد و با تجاربي كه از فيلم هاي قبلي خود دارد بازي بسيار راحت و مناسب با نقش ارائه داده است. بازي او چنان گيرا و طبيعي است كه گويي، يك دوربين مخفي از گفت وگوي يك دختر جوان كه نمونه هاي بسياري از آنها را در جامعه داريم فيلم مستندي تهيه كرده اند. قطعاً تبيين نقش توسط فيلمساز در اين ارائه شكوهمند بي تأثير نبوده است و همين طور حضور، در بطن جامعه و گشت و گذار در ميان مردم و آدم هايي كه قرار است بازي بشوند در ارائه نقش بسيار حائز اهميت است. بوتيك داستان ساده اي دارد. يك دختر نوجوان كه مناسبات نامناسب اقتصادي و اجتماعي ،او را در آستانه تبديل شدن به يك ولگرد خياباني قرار داده است، از بد حادثه با يك شاگرد بوتيك آشنا مي شود به جاي اين كه با خود صاحب بوتيك آشنا شود!  آنها به يكديگر تعلق خاطر مي يابند ولي از آنجايي كه هر دو از آنچه كه در عصر حاضر نيازمند آنند تهي هستند سرانجامي جز تلخكامي نخواهند داشت و اين پاياني محتوم بر چنين رابطه اي است كه جز عشق و معصوميت هيچ ندارد. ولي اين بدان معني نيست كه آتي ذاتاً  و فطرتاً  نانجيب است. معصوميت از تمام گفتار و حركات او نمايان است او قرباني فرمول هاي بير حمانه اقتصاد سرمايه سالاري است كه امروزه همه دنيا را فرا گرفته و يك قانون خشن بدون مرز است.
از بحث بازيگري دور افتاديم كه بحر طويلي است و گفت وگوي بسياري مي طلبد كه درباره آن مي توان كتابها نوشت. ما هر يك خود به گونه اي بازيگريم و خيلي وقتها در روابط و رفتارمان با يكديگر جاي يك دوربين فيلمبرداري را خالي مي بينيم. اين طور نيست؟

نگاه

به اميد ديدار
نوشته: كيومرث پوراحمد
004845.jpg
فيلمنامه به اميد ديدار نوشته كيومرث پوراحمد يك روايت حماسي در فضا و قالب داستان هاي روستايي است، ماجراي ظالم و مظلوم، ارباب و رعيت، حق و ناحق كه در يك گذشته نامعلوم و زماني دور رخ مي دهد.
پوراحمد از آن دسته فيلمنامه نويسان سينماي ايران است كه در اغلب شاخه ها و انواع ژانرها طبع آزمايي كرده است. از داستان هاي بسيار ساده شهرستاني كه مخاطبان كم سن و سال دارد تا تجربه هايي در سينماي كمدي، پليسي و ملودرام. اما «به اميد ديدار» چندان شباهتي به لحن و ساختمان فيلمنامه هاي قبلي او ندارد و از عناصر متفاوتي در پرداخت داستان و شخصيت پردازي استفاده مي كند. اين فيلمنامه عليرغم ريتم جذاب و ساختار حرفه اي اش نوآوري چنداني در نحوه روايت يا فضاسازي ندارد و بيشتر نمونه اي از به كارگيري مجدد كليشه ها به منظور باز آفريني گونه شناخته شده اي از فيلم هاي روستايي سينماي ايران است.
استنلي كوبريك اديسه در سينما
004848.jpg

مترجم: مينو خاني
استنلي كوبريك يكي از بزرگان سينما و فيلمساز نابغه اي است كه در طول بيش از پنجاه سال كارگرداني آثار ماندگاري چون ۲۰۰۱ اديسه فضايي، پرتقال كوكي، درخشش، غلاف تمام فلزي و چشمان تمام بسته را خلق كرده آثاري كه جلوه هاي خارق العاده اي از نگاه كوبريك به هستي و مناسبات انساني و اجتماعي را در خود جمع كرده است.
اين كتاب كه مجموعه مقالاتي درباره كوبريك است در ۵ بخش تنظيم شده. بخش نخست شامل سخنراني هايي است در بزرگداشت اين فيلمساز، بخش دوم راجع به بخشي از تاريخ سينماي آمريكا در ارتباط با فعاليت هاي كوبريك است. بخش سوم شامل نقد و بررسي آثار او ،بخش چهارم مقاله اي است راجع به كاربرد اشياء و معماري در فيلم هاي اين كارگردان فقيد آمريكايي و سرانجام بخش پنجم به نقش موسيقي در فيلم هاي كوبريك اختصاص يافته است. كتاب استنلي كوبريك، اديسه در سينما به كوشش جان پي يرو برونتا با ترجمه مينو خاني در ۴۷۲ صفحه با بهاي ۳۵۰۰ تومان از سوي موسسه فرهنگي هنري سناء دل منتشر شده است.

سايه روشن هنر

تمديد مهلت ارسال آثار به جشنواره ايران زمين و يادگار
مهلت  ارسال  فيلم  به  دبيرخانه  نخستين  دوره  جشنواره  فرهنگ  ايران زمين  و سومين  دوره  جشنواره  ميراث  فرهنگي  يادگار تمديد شد.
به  گزارش  روابط عمومي  مركز گسترش  سينماي  مستند و تجربي ، عموم هنرمندان  فيلم  ساز و تهيه  كنندگاني  كه  آثاري  درباره  وجوه  مختلف فرهنگ  قومي  از جمله  ويژگي  هاي  ديني ، مذهبي ، نژادي ، گستره جغرافيايي ، زبان ، ادبيات ، مراسم  و باورهاي  آئيني ، موسيقي ،نقاشي ، معماري ، صنايع  دستي  و ديگر موارد و همينطور ميراث  فرهنگي  ومعنوي  دارند حداكثر تا ۲۵ فروردين  ۱۳۸۳ فرصت  دارند كه  فيلم  هاي  خودرا به  دبيرخانه  دو جشنواره  ياد شده  به  نشاني  تهران ، خيابان  گاندي ،كوي  نوزدهم ، پلاك ۲۰، طبقه  دوم  ارسال  و براي  كسب  اطلاعات  بيشتر باشماره  تلفن  ۲/ ۸۷۸۹۵۹۱ تماس  برقرار كنند.
نخستين  جشنواره  فيلم  فرهنگ  ايران  زمين  از ۲۲ ارديبهشت  وبا نمايش  آثار سينمايي  و فيلم  هاي  كوتاه  داستاني ، تجربي  وپويانمايي  آغاز بكار خواهد كرد و تا ۲۶ ارديبهشت  نيز ادامه  خواهدداشت.
 بنابراين  گزارش  بخش  مسابقه  فيلم  هاي  مستند كوتاه  نيز در چارچوب سومين  دوره  جشنواره  يادگار از ۲۸ ارديبهشت  تا ۴ خرداد ۱۳۸۳ برگزارخواهد شد.
دو جشنواره  فرهنگ  ايران  زمين  و جشنواره  يادگار را مركز گسترش  سينماي مستند و تجربي  با مشاركت  وزارتخانه  هاي  كشور و فرهنگ  و ارشاد اسلامي / سازمان  ميراث  فرهنگي ، شبكه  اول  سيما، شهرداري  تهران  و انجمن سينماي  جوانان  ايران  برگزار خواهند كرد.
طرح جديد اكران تا پايان سال اجرا مي شود
شوراي مركزي اتحاديه تهيه كنندگان و توزيع فيلم ايران در نخستين جلسه خود در سال جديد، آئين نامه اكران فيلم را بار ديگر مورد تائيد قرار داد.
به گزارش ايسنا سيد غلامرضا موسوي سخنگوي اتحاديه افزود: آئين نامه اكران فيلم در ماه هاي پاياني سال گذشته با حضور نمايندگان تام الاختيار شوراي مركزي اتحاديه، انجمن سينماداران، كانون كارگردانان و خانه سينما به تصويب رسيد و پس از اعلام نظر حوزه معاونت سينمايي براي اجرا و عقد قرارداد به سازمان هاي سينمايي و موسسات پخش فيلم ابلاغ شد.
وي گفت: شوراي مركزي اتحاديه اميدوار است با شيوه جديد اكران كه تكامل يافته طرح اكران سال گذشته است، گردش كار توزيع و نمايش به شكل طبيعي آن يعني عرضه و تقاضا بازگردد.
سخنگوي اتحاديه اضافه كرد: شوراي مركزي اتحاديه با احترام به توافق اصناف ذيربط سينمايي، بر تداوم حداقل چهار گروه دو سالانه اعلام شده نيز تاكيد داشت و اجراي آن را تا پايان سال ۸۳ لازم الاجرا دانست.
وي در پايان افزود: در طرح جديد اكران كه از نوروز امسال آغاز شده است هيچ محدوديتي به جز سقف نمايش فيلم ها به مدت هفت هفته در تابستان پيش بيني نشده است.
۲جايزه ديگر براي سينماي ايران
فيلم هاي «پا برهنه تا هرات» ساخته مجيدي و «ابجد» ساخته ابوالفضل جليلي، دو جايزه ديگر از جشنواره هاي بين المللي دريافت كردند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران در ششمين جشنواره فيلم مستند سالونيكا، مستند «پا برهنه تا هرات» ساخته مجيد مجيدي جايزه فيپرشي را دريافت كرد.
بنابراين گزارش، ابجد ساخته ابوالفضل جليلي نيز در بيست و يكمين جشنواره سه قاره «بروژ» تقدير نامه هيات داوران را گرفته است.
ماه شب چهارده در مرحله توليد
محمد علي طالبي كارگردان كيسه برنج و تو آزادي، هم اكنون مشغول پيش توليد فيلم سينمايي و سريال تلويزيوني به نام «ماه شب چهارده» است.
وي درباره اين فيلمنامه گفت: فيلمنامه اين فيلم بر اساس رمان هوشنگ مرادي كرماني نوشته شده كه آن را نيز با همكاري ايشان نوشتم و اميدواريم در اواخر ارديبهشت كه مذاكرات ما با تلويزيون قطعي شد فيلمبرداري آن را آغاز كنيم.
وي تصريح كرد: در ابتدا فيلم سينمايي و بعد سريال تلويزيوني آن پخش خواهد شد.
محمد علي طالبي درباره داستان «ماه شب چهارده» گفت: داستان اين فيلم را به دليل اينكه از روي فيلمنامه قبلي من توسط يكي از كارگردان ها بدون اجازه فيلمي ساخته شده و در جشنواره امسال نيز به نمايش درآمد، ديگر مايل نيستم ارايه دهم. بر اساس همين گزارش علاوه بر اين فيلم محمد علي طالبي، «خمره» را نيز بر اساس يكي از داستان هاي كرماني ساخته است.
پيلبان در آستانه سومين سال
004842.jpg

«پيلبان» نخستين نشريه انيميشن ايران دو شماره فروردين و ارديبهشت ماه خود را در يك جلد منتشر كرد.
معرفي  نامزدهاي سومين اسكار انيميشن، نگاهي به بازي رايانه اي همسايه هاي جهنمي، ترانه در فيلم هاي بلند انيميشن، نگاه تطبيقي به رمان، فيلم زنده و انيميشن گوژپشت نتردام، ميزگرد جايگاه انيميشن در سينماي ايران، پويانمايي و جشنواره بيست و يكم، آموزش نقاشي كارتوني، گزارشي از توليد مجموعه تلويزيوني يكي از همين روزها، تاريخچه كميك استريپ، سيندرلا هرگز يك كفش بلورين گم نكرد و پيلبان در آستانه سومين سال انتشار از مطالبي است كه در اين شماره ماهنامه پيلبان به چاپ رسيده است.

|  اقتصاد  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |