دوشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۸۷ - May 2, 2005
عامل جنايت قيطريه در ليست اعدامي ها قرار گرفت
001149.jpg
گروه حوادث: عامل جنايت خانوادگي منطقه قيطريه كه در پي آن پنج عضو يك خانواده به ضرب گلوله به قتل رسيده بودند بار ديگر از سوي دفتر رئيس كل دادگستري كشور نيز قاتل شناخته شده و به زودي اعدام خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما،  اوايل سال ۸۱ خبر قتل اعضاي پنج نفره يك خانواده در منطقه قيطريه تهران به اطلاع مأموران دايره ۱۰ آگاهي مركز رسيد. در پي اين جنايت پدر خانواده كه مالك يكي از كارخانه هاي مطرح مواد شوينده كشور بود به همراه همسر و دو فرزند دختر و پسرش و زن مهمان خانواده با شليك گلوله به قتل رسيده بودند. اجساد مقتولان بعد از گذشت چندين روز از زمان وقوع جنايت توسط پسران همسر اول مقتول كشف شد.
مأموران آگاهي جست وجوهاي پليسي خود را با نظارت كامل سردار طلايي فرمانده نيروي انتظامي تهران در اداره آگاهي مركز ادامه دادند تا اينكه در پايان افسر پرونده فردي به نام علي رضا را كه از آشنايان پسر كشته شده اين خانواده بود به عنوان مظنون به ارتكاب جنايت دستگير كردند.
در بازجويي هايي كه از عليرضا به عمل آمد، وي در نهايت به قتل هر پنج مقتول به تنهايي اعتراف كرد. متهم در جلسات دادرسي كه در شعبه قاضي جواد اسماعيلي در دادسراي امور جنايي تهران برگزار شد نيز به طور دقيق علت ارتكاب اين پنج جنايت را عنوان نكرد.
اين پرونده با تمام ابهاماتي كه داشت با صدور حكم اعدام در ملاء عام از سوي قاضي اسماعيلي در دادسراي امور جنايي تهران به ختم رسيدگي قضايي خود رسيد. حكم مذكور در ديوان عالي كشور تأييد شده و به اجراي احكام ارجاع داده شد. مراحل اجراي حكم در حال انجام بود كه نامه اي از سوي متهم به شعبه قاضي جواد اسماعيلي ارسال شد مبني بر اينكه قتل را به تنهايي انجام نداده است و اين متهم به قتل قصد داشت قاضي پرونده را ديده و اعترافات جديدي را انجام دهد. با وقوع اين اتفاقات حكم اعدام به طور موقت به تعويق افتاد. پرونده به دفتر رياست قوه قضائيه ارسال شد تا مورد بررسي دوباره قرار گيرد تا اگر اشكالي در روند رسيدگي وجود دارد و يا اگر متهم به اشتباه مورد شناسايي پليسي قرار گرفته است معلوم شود تا بي گناهي اعدام نشود.
بر پايه آخرين اخبار بررسي بر روي پرونده مذكور در دفتر آيت الله شاهرودي به پايان رسيده و هيچ گونه خللي در روند رسيدگي پليسي و قضايي اين پرونده مشخص نشد و بدين ترتيب هم اكنون نام علي رضا _ ح عامل جنايت خانوادگي منطقه قيطريه در ليست اعدامي هاي اجراي احكام قرار گرفته است.

انتقام گيري خانوادگي در بلوار فرحزاد
001143.jpg
گروه حوادث: مادر و دختري كه نقشه سرقتي خانوادگي را به قصد انتقام گيري از همسر و پدرشان كشيده و به مرحله اجرا درآورده بودند شناسايي و دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، روز نوزدهم دي ماه سال ۸۳ دختر جواني به نام نسرين با مركز فوريتهاي پليس ۱۱۰ تماس گرفت و اظهار داشت: «ساعت ۳ بامداد چند پسر نوجوان به طريقي كه ما متوجه نشويم وارد منزل پدريم در بلوار فرحزاد شده و بعد از بستن دهان و چشمهاي تمامي افراد حاضر در خانه پدرم را به شدت مجروح كرده و تمامي طلاجات و جواهرات موجود در منزل را به همراه خودرو پژو پدرم دزديده و متواري شدند.»
يك اكيپ از مأموران پليس به همراه كارآگاهان دايره ۱ اداره آگاهي براي بررسي ماوقع خود را به محل حادثه رساندند. صاحب خانه كه مالك يك مرغداري بود با ضربات چاقو از ناحيه فك، كتف و شكم دچار جراحت شده و به بيمارستان انتقال يافته بود. تحقيقات اوليه پليسي از صحنه حادثه صورت گرفت، مأموران در همان ابتدا متوجه شدند كه سارقان مسلح بدون جبر وارد خانه شده و از قبل كليد منزل را همراه خود داشتند.
همسر صاحب خانه در جريان بررسي هاي پليسي عنوان كرد، شوهرم سه سال پيش ازدواج دومي كرده بود كه امكان دارد آن همسرش چنين نقشه اي را براي شوهرم و خانواده ما كشيده باشد.
همسر دوم صاحب خانه به اداره آگاهي مركز فرا خوانده شد. بازجويي از اين زن معلوم كرد كه هيچ نقشي در وقوع اين حادثه نداشته است.
كارآگاهان اداره آگاهي به بررسي هاي خود ادامه دادند تا اينكه نتيجه تحقيقات روشن كرد كه دختر و همسر اول صاحب خانه با قصد انتقام از وي اين نقشه را كشيده بودند.
* كشف راز سرقت مسلحانه
نسرين دختر صاحب خانه در مراحل بازجويي به افسر پرونده گفت: «پدرم چند سال پيش مرا به زور به عقد پسرخاله ام درآورد. من هيچ علاقه اي به همسرم نداشتم. زندگي در كنار آن مرد برايم عذاب  بود تا اينكه در نهايت بعد از گذشت دو سال در حالي كه يك فرزند نيز از همسرم داشتم طلاق گرفته و به منزل پدرم بازگشتم. جدايي از همسرم نيز مرا آرام نكرد زيرا هميشه فكر مي كردم پدرم مسبب بدبختي من بود. مدتي از جدايي من نگذشته بود كه مادرم متوجه شد پدرم مدتي است ازدواج مجددكرده است. كشف اين ماجرا ضربه روحي بدي به مادرم وارد كرد. از آن زمان هر روز شاهد گريه هاي مادرم بودم. او نيز خود را بدبخت مي پنداشت. هر دو زندگي خود را فنا شده مي دانستيم و مسبب آن را پدرم. به همين دليل براي انتقام از او هر روز نقشه هاي مختلفي را در ذهنمان طرح ريزي مي كرديم تا اينكه يك روز بعد از بازگشت از مدرسه شبانه تلفني با يكي از همكلاسي هايم به نام الناز در حال صحبت بودم كه ناگهان بغضم گرفت و به عنوان درددل تمام داستان زندگي خود و مادرم را براي الناز تعريف كردم. آنقدر ناراحت بودم كه الناز نيز تحت تأثير قرار گرفت. در ميان حرفها به الناز گفتم كه قصد انتقام گيري از پدرم را دارم. در آن زمان پسر خاله الناز كه به عنوان مهمان به خانه آنها آمده بود و كمابيش از مكالمه ما باخبر شده بود گوشي را از الناز گرفت و من بار ديگر تمام داستان زندگي تلخ خود را نيز براي آن پسر جوان تعريف كردم. مسعود بعد از شنيدن حرفهايم به من قول داد تا با همكاري دوستانش انتقام من و مادرم را از پدرم بگيرد. آن مكالمه به پايان رسيد. در روزهاي آتي براي اجراي نقشه چندين بار ديگر با مسعود صحبت كردم. حتي يك بار مادرم نيز با اين پسر حرف زد در نهايت تصميم گرفتيم كليد خانه را به او بدهيم تا با وارد شدن شبانه به منزلمان پدرم را مورد ضرب و شتم قرار دهد. روز قبل از حادثه در ميدان توحيد با مسعود قرار ملاقات گذاشتم. كليد خانه را به او داده و خداحافظي كردم. شب هنگام مسعود و دوستانش وارد خانه شدند و نقشه از قبل تعيين شده را به اجرا درآوردند. مادرم وقتي از مجروح شدن پدرم مطمئن شد، تمامي طلاجات خانه را با كليد خودرو پدرم به مسعود داد تا با  آن فرار كند و شواهد صحنه حادثه نشانه سرقت باشد.»
الناز به اداره آگاهي آورده شد و اين دختر جوان در خصوص چگونگي آشنايي خود با نسرين و وقوع اين حادثه گفت: «با نسرين در مدرسه شبانه آشنا شدم. با اينكه خانواده ام با رفاقت ما موافق نبودند ولي ما به دوستيمان ادامه داديم. شبي كه نسرين تلفني داستان زندگي اش را براي من و پسر خاله ام تعريف كرد ما هر دو بسيار تحت تأثير قرار گرفتيم. به همين دليل سعي كرديم به او و مادرش كمك كنيم تا كمي از غمشان كاسته شود ولي باور كنيد من نمي خواستم داستان به اين نقطه تلخ خود برسد.»
مسعود دستگير شد و به بزه انتسابي خود اعتراف كرد وي ضمن تعريف شبي كه در خانه الناز بود و تكرار داستاني كه الناز و نسرين تعريف كرده بودند روز گذشته در برابر بازپرس توكلي قرار گرفت و گفت: «شب حادثه با كليدي كه نسرين در اختيار ما قرار داده بود وارد منزل شديم. طبق قرار قبلي چشمها و دهان همه اعضاي خانواده را با تهديد بستيم، سپس با ضربات چاقو صاحب خانه را مورد ضرب و شتم قرار داديم. همسر مضروب به صورتي كه شوهرش متوجه نشود اصرار داشت كه فقط او را مجروح كنيم تا فلج شود ولي ما اينكار را نكرديم. سپس زن صاحب خانه خودش طلاجات و كليد خودرو را به همراه ۵۰ هزار تومان به ما داد تا صحنه را به سرقت شبيه كنيم، آن شب با آن ۵۰ هزار تومان مواد مخدر خريده و به تفريح پرداختيم. زن صاحب خانه و دخترش وعده پرداخت ۵ميليون تومان را به ما داده بودند كه پرداخت نكردند.»
بررسي بيشتر در خصوص اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران زير نظر بازپرس توكلي ادامه خواهد يافت.

پرونده پسر ۱۸ ساله بدون نتيجه به اجراي احكام بازگشت
001146.jpg
گروه حوادث: پرونده پسر ۱۸ ساله اي كه به اتهام قتل عمدي به اعدام محكوم شده بود، پس از برگزاري جلسه شوراي حل اختلاف، بدون هيچ نتيجه اي مجدداً به اجراي احكام بازگشت.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده از ۲ سال قبل در دستور كار ويژه پليس و دستگاه قضايي قرار گرفت. عصر يك روز جمعه زماني كه محمد. م (۱۸ ساله) خود را براي امتحان رياضي فردا آماده مي كرد از مادرش خواست تا براي رفع برخي مشكلاتش دنبال يكي از دوستانش برود. زماني كه محمد به همراه دوستش در حال بازگشت به خانه بودند، ناگهان چند پسر كه در محله شان زندگي مي كردند، جلوي آنها را گرفتند و با آزار و اذيت مانع رفتن آنها به خانه شان مي شوند. به هر ترتيب محمد و دوستش خود را به خانه مي رسانند اما محمد از شدت عصبانيت به آشپزخانه رفته و با برداشتن چاقويي قصد ادب كردن پسران همسايه را داشته كه پدرش متوجه قضيه مي شود.
در اين ميان پدر محمد نمي تواند پسرش را كنترل كند و به همراه پسرش به خيابان مي رود. پس از دقايقي زماني كه محمد پسران جوان را مي بيند به همراه پدرش به طرف آنها مي رود و پدرش از پسران مي خواهد تا قضيه را مسالمت آميز حل كنند اما يكي از آنها كه حميد. د نام داشت با چاقويي كه داشته به طرف محمد حمله ور مي شود و قصد زدن او را داشته كه ناگهان پدرش مانع مي شود. در اين ميان دست پدر محمد زخمي شده و اين ماجرا تا حدي بالا مي گيرد كه محمد با چاقويي كه از خانه برداشته بود به طرف حميد حمله ور شده و ضربه اي را به گردن وي وارد كرد و او كشته مي شود. پس از اين حادثه، محمد از محل حادثه متواري شده و پدرش به بيمارستان انتقال مي يابد.
پس از بررسي هاي صورت گرفته از سوي قاضي و كارآگاهان پرونده، محمد شناسايي و دستگير شد و با برگزاري جلسات محاكمه به اتهام قتل عمدي به قصاص محكوم شد.
حكم صادره از سوي قضات ديوان عالي كشور مورد تأييد قرار گرفت تا اين كه پرونده به اجراي احكام فرستاده شد.
بر پايه اين گزارش، پرونده پسر ۱۸ ساله به شوراي حل اختلاف فرستاده شد تا با پاره اي صحبت ها مسئولان بتوانند رضايت اولياي دم را جلب كنند اما اين اتفاق نيفتاد و مجدداً پرونده محمد براي اجراي حكم به دادسراي امور جنايي تهران انتقال يافت.

مژدگاني براي كسي كه آرين ۴ ساله را پيدا كند
001140.jpg
گروه حوادث: خانواده آرين كوچولو براي كساني كه تنها فرزندشان را پيدا كنند مژدگاني مي دهند.
به گزارش خبرنگار ما، پدر و مادر آرين كوچولو، پسر ۴ ساله اي كه در حادثه فرودگاه مهرآباد مفقود شده است، ظهر ديروز با حضور در روزنامه همشهري از همه مردم درخواست كمك كردند. پدر آرين با اميد به اين كه فرزندشان زنده است و ظاهراً  در اين مدت در اختيار افرادي قرار دارد به خبرنگار ما گفت: الان ۱۱ روز از وقوع اين حادثه مي گذرد. تمام تيم هاي عملياتي هلال  احمر و نيروي هوايي قدم به قدم اطراف فرودگاه را به دنبال آرين گشته اند اما هيچ اثري از وي پيدا نكرده اند.
پدر آرين در ادامه افزود: روز گذشته تيمي كه در حال جست وجو در محوطه جعفرآباد بود به ما اعلام كردند كه به احتمال ۹۰ درصد آرين در داخل آب نيفتاده است و احتمال اين كه وي زنده باشد بسيار زياد است.
در اين مدت ۱۱ روز، ما هيچ شكايتي را به ارگان خاصي نكرده ايم فقط به خاطر اين كه پرونده اي در اين زمينه در دادسراي فرودگاه تشكيل شده است، پرونده گم شدن پسرم در آن جا در حال رسيدگي است و تيمي از كارآگاهان به سرپرستي سرگرد مر كدي در حال تحقيق بر روي پرونده هستند.
وي گفت: هرچند كه از جست وجوي زير آب و گل و لاي موجود در محوطه خيلي راضي نبودم اما در طول اين ۱۱ روز اگر براي آرين اتفاقي در آب افتاده باشد بايد مأموران به نتيجه اي مي رسيدند.
مادر آرين هم در حالي كه براي سرنوشت پسرش بسيار نگران بود درباره شب حادثه جزييات دقيق تري را بيان كرد. وي گفت: وقتي اين اتفاق افتاد و من متوجه شدم فرزندم از آغوش پدرش به بيرون افتاده است سريع خودم را به مأموران امداد نجات هلال احمر كه نزديك رودخانه در حال رسيدگي به مصدومان بودند، رساندم و از آنها سراغ پسرم را گرفتم. دونفر از مأموران به من گفتند تنها يك پسر بچه داخل آب افتاده بود كه او را نجات داده كه با اورژانس او را به بهداري انتقال دهند. بعد از شنيدن اين حرف سريع خودم را به بهداري رساندم اما هيچ اثري از پسرم نبود دوباره به محوطه محل حادثه برگشتيم. در حالي كه دنبال پسرم مي گشتم شوهرم را پيدا كردم. چند روز بعد از حادثه هم وقتي با مسافران همان هواپيما صحبت كرديم آنها صداي آرين را كه داخل رودخانه افتاده بود و كمك مي خواست شنيده بودند. اما تاكنون هيچ خبري از پسرم نشده است.
من از كساني كه شب حادثه به مصدومان كمك كردند خواهش مي كنم اگر خبري از پسرم دارند به ما اطلاع دهند. اگر اين اتفاقات افتاده باشد، بنابراين آرين زنده است.الان ۱۱ روز از اين حادثه مي گذرد پس تكليف بچه اي كه نيروهاي امداد او را با آمبولانس به بيمارستان بردند چه شده است؟ با توجه به مشخصاتي كه مأموران امداد به ما دادند، آن پسر بچه آرين بوده است.
پدر آرين هم در پايان گفت: من از كسي كه پسرم را نجات داده متشكرم. اگر آرين زنده است يا هر كسي از شب حادثه اطلاع دقيق تري دارد به من و مادرش اطلاع دهد. از كسي كه از پسرم اطلاع دقيق به ما بدهد قدرداني مي كنيم و به او مژدگاني مي دهيم.در اين مدت، زندگي ما به هم ريخته است. زندگي بدون آرين بسيار سخت است. ما تنها همين يك فرزند را داشتيم.
بر پايه اين گزارش، به گفته يك منبع آگاه، ظاهراً  سرنخ هاي جديدي در پرونده فقداني آرين ۴ ساله به دست آمده و احتمال اين كه وي زنده باشد بسيار زياد است. از طرفي ظاهراً قرار است تمامي نيروهاي امدادي كه از ساعت ۴۰/۱۰تا ۱۲ شب حادثه در محل فرودگاه مهرآباد در حال امدادرساني بودند، از سوي قاضي و افسر پرونده تحت بازجويي قرار گيرند.

دستگيري جاعل اسناد و مدارك در تهران
فردي كه به جعل كارت شناسايي و مدارك دولتي اقدام مي كرد، ديروز در تهران شناسايي و دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما ماموران انتظامي تهران بزرگ ديروز حين گشت در سطح شهر، راكب يك موتورسيكلت را كه با سرعت زيادي در حال اجراي حركات نمايشي بود، دستگير كردند.
ماموران در بازرسي از مدارك اين فرد متوجه جعلي بودن آنها شدند و او را به اداره آگاهي منتقل كردند.
متهم در بازجويي ها به جعل كارت شناسايي و مدارك دولتي اعتراف كرد.
در پي اين اعترافات و بازرسي از منزل متهم تعداد زيادي كارت شناسايي جعلي با عناوين مختلف اداري و انتظامي كشف و فرد جاعل نيز به همراه پرونده به مقامات قضايي تحويل داده شد.

سارقان مغازه هاي تهران به دام افتادند
گروه حوادث: دو سارق حرفه اي مغازه هاي تهران، ديروز دستگير شدند و به چهار فقره سرقت اعتراف كردند.
به گزارش خبرنگار ما مأموران كلانتري ۱۱۳ «بازار» تهران در پي دريافت شكايت هاي مردم كه مغازه هايشان مورد دستبرد واقع شده بود، از اواخر فروردين ماه اين موضوع را مورد بررسي قرار دادند.
مأموران در ادامه تحقيقات خود، ديروز حين گشت زني در محدوده بازار به دو نفر در اين رابطه مظنون شدند و آنها را براي بازجويي به كلانتري منتقل كردند.
دستگيرشدگان در ابتدا منكر هرگونه اتهامي بودند، ولي بعد از يكسري بازجويي هاي فني - پليسي لب به اعتراف گشودند و به چهار فقره سرقت از داخل مغازه ها اعتراف كردند.
پليس با اعتراف سارقان توانست مالباختگان را نيز شناسايي كند.

طي ۴۸ ساعت گذشته
۱۱۰ حريق و حادثه در تهران ۸ كشته بر جاي گذارد
مهر: سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني تهران بزرگ اعلام كرد: طي ۴۸ ساعت گذشته بر اثر ۱۱۰حريق و حادثه ۸ نفر از شهروندان جان خود را از دست دادند.
طي دو شبانه روز گذشته ۱۱۰حريق و حادثه در سطح شهر تهران به وقوع پيوست كه از۷۰ آتش سوزي و ۴۰ حادثه گوناگون ۳۳ نفر به شدت زخمي شده و تعدادي اماكن شهري از جمله ۱۶ باب منزل مسكوني ، ۱۶ وسيله نقليه، ۱۲نقطه از معابر شهري و ۷ واحد تجاري طعمه حريق شدند و قريب به ۲ ميليارد ريال خسارت مالي به بار آمد.
همچنين ۷۵۳ مامور آتش نشاني طي دو شبانه روز گذشته با استفاده از ۲۷۶ خودروي آتش نشاني و ديگر تجهيزات انفرادي امداد و نجات به مدت ۶۲ ساعت مشغول انجام عمليات اطفاي حريق و امدادي بودند كه موفق به نجات جان ۱۸ نفر از شهروندان شدند.
شايان ذكر است از ديگر حوادث دو روز گذشته وقوع سه حادثه رانندگي بود كه طي آن ۶ نفر كشته و ۲۶ نفر ديگر مجروح شدند و در حال حاضر علت اصلي بروز هر سه حادثه توسط كارشناسان راهنمايي و رانندگي تحت بررسي است.

حادثه در جهان
يك مرد ژاپني متهم به قتل مادرش شد
ديلي يوميوري : يك مرد ۴۰ ساله ژاپني، ديروز مادر ۷۰ ساله خود را با ضربات مشت و لگد از پاي در آورد. قاتل علت اين اقدام خود را بي توجهي مادر سالخورده به سخنانش عنوان كرد.
«هيروشي آكيبا» اهل استان «موبارا» ژاپن كه يك راننده است روزگذشته هنگامي كه ديد مادر مريضش به طور مداوم روي تخت خوابيده به شدت عصباني شد و او را با ضربات مشت و لگد از پاي درآورد.
بنابراين گزارش، «هيروشي» پس از دستگيري در توضيحاتش به افسر پليس گفت: او و مادرش تنها زندگي مي كردند و از آنجا كه مادر پيرش حرفهاي او را گوش نمي داد و به طور مداوم در تختخواب استراحت مي كرد او را مورد ضرب و شتم قرار داد كه اين اقدام منجر به فوت مادرش شد.
گفتني است، به زودي دادگاه اين پسر قاتل برگزار مي شود.

مرد استراليايي هدف گلوله قرار گرفت
هرالدسان: يك مرد استراليايي صبح امروز از سوي فردي ناشناس هدف اصابت گلوله قرار گرفت و به شدت از ناحيه صورت مجروح شد.
يك جوان ۲۱ ساله استراليايي به نام «ياراوالي» امروز از ناحيه صورت مورد اصابت گلوله قرار گرفت و راهي بيمارستان شد.
براساس اين گزارش، فردي ناشناس «والي» را با سلاح مورد هدف قرار داده و از صحنه حادثه گريخته بود.پليس جوان ۱۸ ساله اي را در اين رابطه دستگير كرد كه پس از بازجويي هاي لازم او بيگناه شناخته و آزاد شد.
گفتني است، والي از ناحيه صورت به شدت آسيب ديد و خون زيادي را از دست داد اما حال عمومي او رضايت بخش اعلام شده و در شرايط مطلوبي به سر مي برد.
تحقيقات براي شناسايي فرد شليك كننده همچنان ادامه دارد.

هشت پاكستاني زنده در آتش سوختند
چاينا نيوز: به دنبال آتش سوزي صبح جمعه در ساختماني واقع در كراچي پاكستان ۸ تن از اعضاي يك خانواده زنده در آتش سوختند و جان باختند.
اين آتش سوزي به علت اتصال سيمهاي برق طبقه چهارم ساختمان روي داد.
به گفته شاهدان حادثه، هنگام وقوع آتش سوزي اعضاي اين خانواده در خواب بودند.
جسد پنج تن از كشته شدگان به بيمارستان انتقال يافت و از۳ جسد ديگر تقريبا چيزي باقي نماند.
مأموران آتش نشاني در اين باره گفتند: دربهاي ساختمان باريك بود و ورود به فضاي آتش گرفته را مشكل مي كرد.
به همين علت مأموران به سختي توانستند آتش را مهار كنند. طبقه چهارم اين ساختمان به طور كامل در آتش سوخت.

برخورد يك خودرو مسافربري با قطار
ايسنا: بر اثر برخورد يك خودرو مسافربري با قطار در مغرب ۷ تن كشته شدند.
منابع خبري اعلام كردند: بر اثر برخورد يك دستگاه خودرو مسافربر با قطار در منطقه شمال شرقي مغرب ۷ تن كشته و ۴ نفر نيز زخمي شدند.
سازمان مديريت قطارهاي مغرب اعلام كرد: اين حادثه صبح ديروز روي داد و بر اثر آن يك خودرو مسافربري با ظرفيت بيش از ۱۰ مسافر در يك تقاطع با قطاري كه از شهر «كازابلانكا» عازم شهر ديگري بود برخورد كرد. قربانيان و مجروحان اين حادثه همگي كشاورزاني بودند كه براي شركت در بازار عازم شهر بودند. پس از وقوع حادثه گروه امدادرساني در محل حاضر و مصدومان را روانه بيمارستان كردند.

جنايت در بلوار ابوذر
گروه حوادث: عصر روز شنبه درگيري خياباني در بلوار ابوذر حوالي شهرك وليعصر رخ داد كه منجر به قتل يك پسر جوان شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱۶ و ۴۸ دقيقه روز شنبه هفته جاري مأموران كلانتري بلوار ابوذر از وقوع يك نزاع منجر به قتل در حوزه استحفاظي خود با اطلاع شدند. حامد ۲۹ ساله در اين نزاع با ضربات چاقو مجروح شده و پس از انتقال به بيمارستان شماره ۲ جان سپرده بود.
مراتب به اطلاع بازپرس كشيك ويژه قتل رسيد. تحقيقات پليس براي دستگيري عامل جنايت و كشف علت ارتكاب اين قتل آغاز شد.
مأموران انتظامي تاكنون سه نفر از حاضران در نزاع خونين را دستگير كرده اند ولي عامل جنايت هنوز متواري است.
بررسي ها در اين خصوص ادامه دارد.

اهداي اعضاي بدن دختر دانشجو
گروه حوادث: اعضاي بدن دانشجوي دختري كه در حادثه رانندگي دچار مرگ مغزي شده بود، به چند بيمار نيازمند اهدا شد.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز جمعه زماني كه دختر ۲۲ ساله اي به نام سارا ملكي به همراه دوستش در حال تردد در ميدان نوبنياد بود، ناگهان سرنشين يك دستگاه پژو كه با سرعت زياد در حال حركت در خيابان بود، به طرف آنها رفت و پس از برخورد خودرو با سارا وي به شدت مصدوم شد و در همان لحظه دچار مرگ مغزي شد.
سارا كه دانشجوي رشته مديريت بازرگاني در رودهن بود، پس از اين سانحه بلافاصله به بيمارستان تهرانپارس انتقال يافت، اما پزشك اورژانس اعلام كرد كه وي دچار مرگ مغزي شده است. به اين ترتيب خانواده سارا كه متوجه اين اتفاق شده بودند، با مراجعه به بيمارستان با اعلام رضايت، قلب، دو كليه و استخوان پاي فرزندشان را به تعدادي نيازمند اهدا كردند.
اين گزارش حاكي است، راننده جوان نيز هم اكنون در كلانتري تهرانپارس در بازداشت به سر مي برد.

صدور كيفرخواست براي جنايت در باغ اناري
گروه حوادث: پرونده جنايت منطقه مشيريه كه در پي آن زني جوان به قتل رسيده بود به دادگاه كيفري استان ارسال شد.
به گزارش خبرنگار ما، سوم بهمن ماه سال ،۸۳ جسد يك زن جوان در باغ اناري واقع در منطقه مشيريه تهران كشف شد. مقتوله در اثر ضربات چاقو و وارد كردن ضربه محكم سنگ بر سرش به قتل رسيده بود.
جسد اين زن كه در زمان كشف جسد مجهول الهويه بود به پزشكي قانوني انتقال يافت. تحقيقات پليس هويت او را كه معصومه نام داشت و مدتي بود از همسرش جدا شده بود معلوم كرد.
كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي بعد از انجام چند مرحله تحقيق در نهايت از راه رديابي خط تلفن همراه مقتوله كه از زمان جنايت از وي ربوده شده بود موفق به دستگيري دو مرد شده و سپس از طريق آنان عامل جنايت را كه پسري به نام بهزاد بود، دستگير كردند.
بهزاد در اداره آگاهي به قتل عمدي معصومه اعتراف كرد. اين متهم به قتل در خصوص علت ارتكاب اين جنايت به افسر پرونده گفت: «مدتي قبل از قتل با معصومه آشنا شدم. او به عنوان مشتري به مغازه ما آمده بود كه با يكديگر آشنا شديم. بعد از مدتي متوجه شدم او يك ميليون تومان وجه نقد را از داخل صندوق مغازه ما برداشته است، بر سر اين موضوع با هم درگير شده و شب حادثه او را به بهانه اي به باغ اناري كشانده و به قتل رساندم.»
روز گذشته دلداري نماينده دادستان در دادسراي امور جنايي تهران خبر از پايان صدور كيفرخواست اين پرونده و ارسال آن به دادگاه كيفري استان داد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |