چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۲۹- Nov. 19, 2003
جنگ صدام اين بود
001342.jpg
رشته حملات شديد اخير به نيروهاي آمريكا و متحدين در عراق چنان برنامه ريزي و خوب اجرا شده كه بعضي فرماندهان آمريكايي اكنون بيم آن را دارند كه اين همان جنگي باشد كه صدام حسين و ژنرال هايش مدت ها آن را برنامه ريزي كرده بودند.
اين فرماندهان نظامي معتقدند دولت بعثي عراق با اطلاع و تجربه جنگ اول خليج فارس در سال ۱۹۹۱ مي دانست كه نمي تواند با نيروهاي متعارف با ارتش آمريكا درگير شود به همين دليل پيش از تهاجم آمريكايي ها در بهار امسال، سلاح و مواد منفجره ذخيره كرد و براي تاكتيك هاي چريكي برنامه ريزي نمود.
ژنرال «چارلز سواناك» فرمانده لشكر ۸۲ ايربورن و مسئول عملياتي بخش هاي پايين منطقه مثلث فلوچه،تكريت و بغداد كه بي ثبات ترين بخش خاك عراق است مي گويد: به اعتقاد من صدام حسين هميشه قصد داشت در صورت سقوط عراق يك نبرد ناآرام به راه اندازد. به همين دليل است كه بسياري از انبارهاي سلاح در سراسر كشور گسترده شده اند. آنها از ابتدا تصميم داشتند در صورت سقوط عراق چنين جنگي به راه اندازند.
سواناك كه در قصر خود در شمال غرب بغداد سخن مي گفت، اضافه كرد: سرعت سقوط بغداد در ماه آوريل شايد صدام و اطرافيانش را حيرت زده كرد و باعث شد تا چند ماه آنها از انجام حمله بازبمانند. به همين دليل حملات ضدآمريكايي در ماه ژوئيه و اوايل اوت فروكش كرد و سپس شدت گرفت.
اما اين نظريه را همه در عراق قبول ندارند. نظريه ديگر اين است كه مقاومت كنوني از پيش برنامه ريزي نشده است، بلكه اطرافيان صدام بعد از حمله آمريكا متلاشي شدند و چند ماه طول كشيد تا واكنش هاي بعدي خود را عملي كنند. احتمال ديگر آن است كه عوامل اين حملات طي چند ماه درباره نقاط ضعف نيروهاي اشغالگر آمريكايي اطلاعات جمع آوري كردند و بعد وارد عمل شدند. سواناك مي گويد: مدركي دال بر اين وجود ندارد كه صدام اين حملات را برنامه ريزي و هماهنگ مي كند، زيرا او چنان سرگرم فرار روزانه از اين مكان به مكان ديگر است كه نمي تواند برنامه ريزي عمليات هاي روزانه را انجام دهد يا آن را هدايت كند.سرهنگ اسكار ميرابيل فرمانده عمليات امنيتي پيشرفته و موفق شهر رمادي در مثلث فلوچه،تكريت و بغداد اين نظر را تأييد مي كند و مي گويد كه حملات بعثي ها مدت ها پيش برنامه ريزي شده بود.
او كه ازمقامات پليس ميامي است مي گويد، صدام جنايتكاران را آزاد و در خيابان رها كرد. چرا اين كار را كرد؟ صدام مي دانست كه نمي تواند در جنگ تن به تن در مقابل نيروهاي ائتلاف پيروز شود. به همين دليل صحنه را براي آنچه اكنون شاهد آن هستيد آماده كرد. سيا در گزارشي از عراق كه هفته گذشته منتشر شد در حقيقت نظرات اين فرماندهان آمريكايي را تأييد كرده و گفته است اكثر اين حملات به شيوه رژيم سابق عراق انجام مي شود، در ابتدا اين عمليات به دليل سرعت حمله آمريكا سازماندهي نشده بود اما اكنون هرچه زمان مي گذرد اين سازماندهي بيشتر مي شود.
در گزارش سيا همچنين هشدار داده شده كه اگر نيروهاي ائتلاف نتوانند اوضاع را تحت كنترل درآورند شهروندان عراقي ممكن است در مقابله با اين حملات ديگر با نظاميان اشغالگر همكاري نكنند.
يك مقام بلندپايه دولت آمريكا كه گزارش جديد سيا را ديده است مي گويد: زماني مردم عراق آسوده بودند چون فكر مي كردند عمر رژيم صدام حسين تمام شده واين رژيم نابود شده است و ما تنها نيروهاي داراي قدرت و اختيار در عراق هستيم. اما اكنون رفته رفته نگران شده اند. اين وضعيت وقتي به نقطه اوج برسد بسيار زيان بار خواهد بود.
اگر اين مشاهدات درست باشد، خلاف ارزيابي هاي گذشته دولت آمريكا ثابت مي شود. پيش از جنگ دولت بوش هيچگاه حتي اشاره اي نكرد كه ممكن است با عملياتي چريكي، گسترده و برنامه ريزي شده روبرو شود. همين اواخر مقامات مسئول آمريكايي كه در بازجويي طارق عزيز و ديگر مقامات سابق عراقي شركت كرده و حضور داشتند گفتند اثر و نشانه اي از چنين استراتژي بدست نياورده اند. به هر حال نيروي مقاومت عراقي يك جنگ از پيش برنامه ريزي شده به راه انداخته و بدون شك حملات دشمن به نيروهاي آمريكايي و هم پيمانان خارجي و عراقي آنها با شدت و گستردگي و از نظر تعداد و كيفيت رو به افزايش است.
انفجار هفته گذشته در مقر نظاميان ايتاليايي در منطقه اي كه اغلب آرام بوده تلاشي است براي گسترش خشونت و درگيري ها به همه نقاط كشور.
افسران بلندپايه ارتش آمريكا با اشاره به ناتواني اين ارتش در بدست آوردن اطلاعات قابل اعتنا درباره تعداد، هويت يا سازماندهي نيروي مقاومت مي گويند، نمي دانند چه كسي مسئول حمله هفته گذشته به مقر نيروهاي ايتاليايي يا حملات ديگر از اين نوع است، بعثي ها، گروه هاي تندروي اسلامي، عراقي ها يا خارجي ها. حتي معلوم نيست كه اين حملات از كانوني خاص هدايت و كنترل مي شود يا پراكنده است. در واشنگتن درباره تأثير و نفوذ «جنگجويان خارجي» در عراق صحبت هايي شده است اما مسئولان اطلاعاتي بارها تأكيد كرده اند كه به اعتقاد آنها دشمنان نيروهاي آمريكايي درون عراق اكثراً عراقي هستند. اوائل اين هفته ژنرال ريكاردو سانچز گفت كه فقط نزديك به دويست جنگجوي خارجي از سوريه، مصر، يمن، سودان و ديگر كشورهاي منطقه وارد عراق شده اند. كيفيت اطلاعات آمريكا درباره عراق به مشكل عمده در ماه هاي اخير تبديل شده و در گزارش هاي داخلي ارتش مورد انتقاد قرار گرفته است. فرماندهان ارتش مي گويند ميزان اطلاعات واردشده افزايش يافته است اما همچنان درباره عدم وجود هماهنگي و انسجام اطلاعات گلايه هاي بسياري مي شود.
مترجمان و تحليلگران اطلاعاتي قابل اعتماد كه زبان عربي را به خوبي بدانند هم هنوز زياد نيستند.
حمله روز چهارشنبه گذشته به مقر ايتاليايي ها در واقع در چارچوب حملات به طرف ها و كساني صورت گرفت كه با آمريكا همكاري مي كنند، چه مقامات عراقي چه نيروهاي خارجي و چه سازمان هاي بين المللي.
طي سه ماه گذشته جنگجويان عراقي يكي از اعضاء شوراي حكومتي را به ضرب گلوله كشتند، هتل بغداد جايي كه پل وولفوويتز معاون وزير دفاع آمريكا در سفر به عراق در آن سكونت داشت هدف چندين موشك قرار دادند، و مقرهاي پليس عراق و سفارت خانه هاي اردن و تركيه را مورد حمله قرار دادند و دفاتر سازمان ملل و صليب سرخ را نيز از حملات خود بي نصيب نگذاشته اند.
پل برمر بعد از نشست اضطراري هفته گذشته در كاخ سفيد گفت: آنها سعي كردند افرادي را كه با ما همكاري مي كنند، مورد حمله قرار دهند از جمله عراقي ها را.
آنها چند قاضي را كشتند و به نيروهاي پليس حمله كردند. اما فكر نمي كنم اين كار جواب بدهد.
شمار كلي حملات ضدآمريكايي رو به افزايش است. در ماه مه و ژوئن وقتي نيروهاي اشغالگر آمريكا در حال استقرار يافتن بودند به طور متوسط در روز پنج يا شش حمله در روز روي مي داد. در اواخر تابستان اين رقم به طور متوسط به ۱۵ حمله در روز رسيد. سانچز چندي پيش گفت كه طي پاييز اين تعداد حمله دو برابر شده است. يك فرمانده بلندپايه آمريكايي در بغداد مي گويد، اين حملات سه مرحله دارد كه طرفداران حزب بعث در كانون هر سه اين مراحل قرار دارند. حملات كوچكتر همچون تيراندازي به سوي نيروهاي ارتش توسط ۸ تا ۱۰ هسته مستقر در محلات در بغداد انجام مي شود كه هر يك ۲۵ عضو دارند. مرحله بعدي حملاتي است كه با انفجار بمب در كناره جاده ها و سر راه نيروهاي آمريكايي صورت مي گيرد كه اين گونه حملات كار سازمان گسترده بعثي ها در سراسر شهر و از طريق ارتباط آن ها با گروه هاي جنايتكار و مجرم است. در مرحله آخر حملات انتحاري بزرگ و پرتلفات شبيه حمله به مقر پليس ايتالياست كه به اعتقاد فرمانده آمريكايي بعثي ها با همكاري جنگجويان خارجي معتقد به جهاد انجام مي شود.
جنگجويان عراقي در عمليات هايشان با تجربه و پيشرفته به نظر مي رسند. مثلاً تابستان امسال بمب هاي كناره جاده اغلب كنترل از راه دور بودند، برخي از اين حملات با سيگنال هايي از تلفن هاي بي سيم فعال مي شدند.
سرهنگ بازنشسته ارتش «اندرو پيس ويك» كه در دانشگاه بوستون دروس امنيت و استراتژي را تدريس مي كند مي گويد: دشمن عليه تشكيلات اشغال وارد جنگ شده است. از برخي جهات عمليات آنها انسجام و منطق بيشتري نسبت به حملات ما دارد.
واشنگتن پست
ترجمه: نيلوفر قديري

سايه روشن سياست
ايران و مصر؛ به سوي روابط تازه
پايگاه اينترنتي ايلاف ادعا كرد: منابع ديپلماتيك ايراني به تصميم نهايي تهران جهت از سرگيري روابط ديپلماتيك ايران با مصر اشاره كرده اند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين پايگاه اينترنتي، در ادامه  گزارش خود به نقل از اين منابع ديپلماتيك كه نامي از آن ها به ميان نيامده است، ادعا كرد: تهران در صورتي كه قاهره آمادگي اتخاذ مواضع اين چنيني را داشته باشد، آمادگي آن را دارد كه اين تصميم را در سريع ترين زمان ممكن عملي سازد.
در گزارش اين پايگاه اينترنتي همچنين به نقل از مدير بخش امور خاورميانه  وزارت خارجه  ايران آمده است: روابط مصر و ايران رو به بهبودي است و در حال حاضر نيز گفت وگوهايي در مصر در اين زمينه در حال انجام شدن است.
ايلاف همچنين گزارش كرد: عمروموسي در ديدار با يك مقام ديپلماتيك بلندپايه ايراني كه در حال حاضر از مصر ديدار مي كند، اعلام كرد: موضوع پيوستن ايران به عنوان يك عضو ناظر در اتحاديه عرب در حال حاضر همچنان در حال بررسي است.
اين پايگاه اينترنتي در ادامه گزارش خود آورده است: عمروموسي، دبير كل اتحاديه عرب اظهار داشت، نامه اي را از سوي كمال خرازي، وزير امور خارجه ايران، در زمينه موضوع هسته اي در خاورميانه و تلاش جهت تأسيس منطقه اي عاري از سلاح هاي كشتار جمعي دريافت كرده است.
ادعاي تازه سيا: محور هسته اي پكن، اسلام آباد، تهران
سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) در گزارشي ادعا كرده است كه شركت هاي چيني به همكاري با پاكستان و ايران در پروژه هاي موشك بالستيك در نيمه اول سال ۲۰۰۳ ميلادي ادامه داده اند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از خبرگزاري پي.تي.آي، در ادامه اين گزارش آمده است: چين به پاكستان و ديگر كشورها براي توسعه برنامه هاي تسليحات كشتار جمعي شان كمك كرده است.
در بخش ديگري از اين گزارش نيز آمده است كه با وجود توضيح چين درباره عدم همكاري اش با پاكستان در برنامه هاي هسته اي، پكن به ارايه كمك هايي در زمينه موشك هاي بالستيك و تسليحات هسته اي به اسلام آباد ادامه مي دهد.
زرقاوي در عراق
روزنامه البيان به نقل از جلال طالباني ادعا كرد: يكي از اعضاي شبكه القاعده پس از آن كه از كردستان به سوي ايران فرار كرده بود، اكنون در عراق است.
اين روزنامه چاپ امارات با مخابره اين خبر مدعي شد: جلال طالباني، رئيس دوره اي شوراي حكومت انتقالي عراق گفت: ابوموساب الزرقاوي، يكي از اعضاي شبكه القاعده و دستيار بن لادن در رهبري اين شبكه، در كردستان عراق بوده است و در حال حاضر نيز به عراق بازگشته است.

نشر سياست
قفقاز و نويسندگان روس
پيكار بر سر آتش مقدس- ۱۱
001344.jpg
عباس لقماني
نيكيتا خروشچف جانشين استالين، در سال ۱۹۵۷ به چچن ها و اينگوشها اجازه داد به وطن خود بازگردند.
رهبران مسكو مردم اوستياي شمالي را كه طرفدار روسها بودند، در ساحل رودخانه ترك اسكان دادند. آنها تنها قومي هستند كه در منطقه قفقاز از روسها طرفداري مي كنند و همين موضوع به جنگهاي خانمانسوز بين اينگوشها و اوستيائيها در سال ۱۹۹۲ منجر شد. ارتش روسيه به طرفداري از اوستياها وارد كارزار شد و بيش از ۷۰ هزار اينگوش از منطقه رانده شدند. گزارش فرستادن از اين منطقه و چچن بدون دخالت نيروهاي روسي غيرممكن است. همه چيز بايد با روسها هماهنگ شود.
درگيري بين روسها و چچني ها ريشه در تاريخ دارد، هنگامي كه تزارهاي روسيه در قرن نوزدهم اين منطقه را فتح كردند، قربانيان زيادي بر جاي گذاشتند. داستان مقاومت شيخ شامل هنوز ورد زبان مردم منطقه است. شير داغستان هنگامي كه در اوت سال ۱۸۵۹ به محاصره نيروهاي روسي درآمد و مجبور به تسليم شد قهرماني بود كه مورد احترام همه بود و شاعران در وصف او مرثيه سرايي مي كردند. اما نويسندگان روسي مانند لرمنتوف و پوشكين سعي در تمجيد از فداكاريهاي روسها در قفقاز در نوشته هاي خود كردند و پوشكين در كتاب «زنداني قفقاز» از قفقاز ما سخن مي راند، موضوعي كه هنوز كودكان دبستاني در روسيه با آن خو مي گيرند. فقط تولستوي نويسنده شهير روسي بود كه با ديدي انتقادي به حوادث قفقاز نگريست. او كه بين سالهاي ۱۸۵۱ تا ۱۸۵۳ در چچن خدمت كرده بود، از اين همه خونريزي دلتنگ بود و مقاومت مردم منطقه را مي ديد.
در داستان معروفش حاجي مراد او حكايت حمله نيروهاي روس به يك دهكده به نام ماخكتي در سال ۱۸۵۲ را كه نيروهاي روسي كلبه ها را به آتش كشيدند و كودكي را به سر نيزه زدند به تصوير مي كشد. تولستوي مي نويسد: پس از حمله، چچن ها در ميداني ميان خانه هاي خراب خود جمع شدند. هيچكس نفرتي به روسها نداشت، احساسي كه آنان در آن موقع داشتند چيزي فراتر از نفرت نسبت به موجوداتي بود كه انسان نبودند بلكه موش، عنكبوت و گرگهايي بودند در هيبت انسان كه بايد با آنها مبارزه مي شد.هنگامي كه الكساندر دوما صد و پنجاه سال پيش سفرهاي خطرناك خود به قفقاز را آغاز كرد از نظر او روسها قرباني بودند.او مي نويسد: در قفقاز اسير معني ندارد، هر روسي كه به دست آنها بيافتد دستها و سرش را قطع مي كنند. در داستان جنگ يك چچني و يك قزاق «رومانتيك وحشي» كه او از آن صحبت مي كند به اوج مي رسد.
سازمانهاي حقوق بشر امروز داستانهاي گوناگوني از جنايت ها در اين منطقه را به جهانيان ارايه داده  اند.

سياست
ادبيات
اقتصاد
انديشه
جهان
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  جهان  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |