پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۵ - - ۳۹۷۶
۴۵ بيمارستان تهران سيستم تصفيه فاضلاب ندارد
بيماري زير پوست شهر
005964.jpg
عكس: گلناز بهشتي
مهراد قوام
هوا آلوده است. خاك نيز. آب هم. بستر زندگي كجاست؟ پايتخت نشينان در معرض مهلك ترين بيماري ها قرار دارند. همان طور كه بهترين امكانات را در اختيار دارند. هوا براي تنفس نيست. خاك براي روييدن و آب براي زندگي كردن. گرچه هيچ تمايلي نداريم اين همه از افعال نفي، نيست و نمي شود، استفاده كنيم، ولي هنگامي كه سر نخ ماجراي سلامتي شهروندان را پيش مي گيريم پس از گذر از دهليز ها و پيچ هاي بين راه به كوچه اي بن بست مي رسيم كه پيشاني نوشت كمبود اعتبار تمام دوندگي ها را زايل مي كند.
هوا حق ماست. آب شرب نياز اوليه ما براي زندگي است. همين آب شربي كه در كشورهاي همسايه قيمت زيادي دارد اگر در ايران ارزشي ندارد و كسي را به فكر منابع زيرزميني آبي نينداخته، معناي روند خوب نيست. سازمان محيط زيست شهرداري تهران و اداره هاي مرتبط با امور سلامت مردم مدام براي هم كاغذ ارسال مي كنند و آمار و اطلاعات جديدي راجع به تخريب هاي جديد رد و بدل مي شود.
بيمارستان در ذهن اغلب شهروندان نمادي از پاكيزگي و آراستگي است. همان طور كه خيلي چيزها در تهران رنگ ديگري به خود مي گيرد، بيمارستان ها نيز از اين قاعده مستثني نيستند. در تهران بيمارستان ها بيشترين مشتريان اخطارهاي زيست محيطي به حساب مي آيند. اماكني پر از سپيد پوشان، سياهي به دل اين كلانشهر مي ريزند. بيمارستان ها به طور مداوم توسط نيروهاي محيط زيست پايش مي شوند. اخطار مي گيرند. پرونده هايشان راهي دادگاه مي شود و در نهايت اين چرخه ملال انگيز بارها و بارها تكرار مي شود. زباله و فاضلاب دو مقوله اي هستند كه جان دوستداران زندگي در آينده را به لبشان رسانده اند. تذكر، اخطار و حتي پلمب  كردن هم دردي از وضعيت آب و هواي تهران درمان نمي كند. عزمي مي خواهد راسخ. اكنون در اين زمينه هيچ وضع مطلوب و روشني نداريم. از سويي به كنوانسيون عالي توسعه پايدار پيوسته ايم و پيمان نامه كيوتو را امضا كرده ايم. از سوي ديگر همچنان زباله سازي مي كنيم و براي انهدام آن به راهي كاربردي و مشخص دست نيافته ايم.
زباله نبود، فاضلاب بود
چند روز پيش خبرگزاري ايلنا به نقل از روابط عمومي محيط زيست تهران خبر داده بود كه سه بيمارستان از سوي اين سازمان اخطار دريافت كرده اند. بيمارستان محل تأمين سلامتي است. اين مكان نبايد اسير اهمال گري شود. از اين رو ماجرا را پيگيري كرديم تا خانم انصاري رئيس محيط زيست شهر تهران اعلام كرد، اين اخطارها به خاطر فاضلاب صادر شده است. تا چندي پيش مدام صحبت از زباله هاي بيمارستاني و بحث روش معدوم كردنشان پيش كشيده مي شد. گرچه در نهايت اين سخنان نزد كارشناسان محفوظ مي ماند و راه به جايي نمي برد، ولي بخشي از آگاهي كه مورد نياز جامعه بود، سينه به سينه بين مردم چرخيد و گوش هاي شهر را پر كرد. براي زباله ها بحث و جدل فراوان است. از سويي سازمان بازيافت شهرداري و از سوي ديگر مردم و سازمان محيط زيست آماده همكاري براي رفع اين معضل هستند. ولي بحث فاضلاب ها متفاوت است.
فاضلاب ها از آن دسته آفت هايي هستند كه ناگاه ظهور مي كنند و ريشه همه چيز را مي خشكانند. انصاري درباره فاضلاب هاي بيمارستاني به همشهري مي گويد: بيمارستان هايي كه اخطار گرفتند، سيستم تصفيه فاضلاب نداشتند. اين يك خطر بزرگ محسوب مي شود. هر گاه اين معضل سر باز كند، بيماري هاي زيادي زندگي شهروندان تهراني را به مخاطره مي اندازد. فاضلاب هاي بيمارستاني به مراتب از فاضلاب صنعتي خطرناك تر هستند. اين فاضلاب ها حاوي انواع باكتري و ويروس عفوني و بيماري زاست. بيمارستان هايي كه فاقد سيستم تصفيه فاضلاب هستند، بيش از آنكه مركز درماني باشند، پتانسيلي براي انهدام زندگي در شهر به حساب مي آيند.
انصاري درباره مضرات فاضلاب هاي بيمارستاني ادامه مي دهد: فاضلاب  به خاك مي رود و علاوه بر آلوده كردن منبع حساس خاك، سفره هاي آب زيرزميني را نيز عفوني مي كند. ريزش فاضلاب آلوده به شبكه فاضلاب سراسري بدون انجام تصفيه، آب هاي زير پوسته نازك زمين را فاسد مي كند. استفاده از اين آبها چيزي جز تباهي و بيماري براي تهراني ها به ارمغان نمي آورد.
او حل مشكل زباله ها را به عهده شهرداري و سازمان بازيافت مي داند: زباله هاي عفوني در بيمارستان ها به اتاقك زباله مي روند و توسط دستگاه هاي خنك كننده نگهداري مي شوند تا شهرداري براي تحويل آن اقدام كند. در اين اتاقك ها زباله هاي عفوني را خنثي و سم زدايي مي كنند. در حال حاضر بزرگترين مشكل پيش رو، آلوده سازي منابع آبي زيرزميني است.
كيوتو و ايران
اين درحالي است كه چندي پيش، ايران پيمان نامه كيوتو را پذيرفت. براساس اين پيمان، ايران جان مردم دنيا را بر ثروت اندوزي و درآمدزايي اقتصادي ارجح شمرده و عضو (pops) شده است. با انعقاد پيمان كيوتو، ايران متعهد شده از انتشار سمومي كه باعث ايجاد آلاينده ها شده جلوگيري كند. گازهايي موسوم به گازهاي گلخانه ايو آلاينده هايي نظير دي اكسين حين سوختن زباله در هوا منتشر شده كه سبب بروز خطر سرطان مي شوند.
پيمان نامه كيوتو كه در سال 1997 ميلادي به امضاي 108 كشور دنيا رسيد، در سازمان ملل به كنوانسيون عالي توسعه پايدار شهرت يافت. پيش از سال 1995، 150كشور اين كنوانسيون را امضا و بر سر برگزاري اجلاسي در كيوتو براي تصويب دستور العمل اجرايي مواد كنوانسيون توافق كرده بودند. براساس اين پيمان، 38كشور صنعتي جهان، در صورت پيوستن به اين پيمان، موظف شدند تا سال 2012 ميلادي ميزان توليد گازهاي گلخانه اي خود را به اندازه 5/2 درصد كمتر از سطح آن در سال 1990 كاهش دهند. آمريكا در زمره اين 38 كشور است. ولي جورج بوش در گفت وگو با BBC امتناع آمريكا از اين پيمان نامه را تأييد كرد: آمريكا به پيمان كيوتو ملحق نمي شود وگرنه اقتصاد اين كشور به شدت آسيب مي بيند.
با اجرايي شدن پيمان كيوتو، بسياري از فعاليت هاي صنعتي منحل مي شود و در مقابل، زندگي نوع بشر با خطر كمتري رودررو خواهد شد. با اين احوال هنوز بسياري از بيمارستان هاي پايتخت از داشتن سيستم تصفيه فاضلاب بي بهره اند. انصاري به همشهري چنين آمار مي دهد: برابر آخرين پايش كه نيروهاي حفاظت از محيط زيست در بخش محيط انساني انجام دادند، 59بيمارستان از بين 138 بيمارستان پايش شده داراي سيستم تصفيه فاضلاب هستند. از اين تعداد 31 بيمارستان در اختيار دولت، 26 بيمارستان متعلق به بخش خصوصي و 2 مركز بيمارستاني تحت تكفل امور خيريه است.
برخي از بيمارستان ها پس از ماه ها تلاش، گوشزد و اخطار مشغول راه اندازي سيستم تصفيه فاضلاب شدند. تعداد اين بيمارستان ها به 34 واحد مي رسد. 11 بيمارستان دولتي، 21 واحد خصوصي و 2واحد خيريه در اين بخش از پايش زيست محيطي گنجانده شده اند.
فاجعه در پايتخت
در تهران حدود 45 بيمارستان فاقد سيستم تصفيه فاضلاب است. در 45 نقطه مختلف تهران به ويژه مناطق جنوبي شهر، آب مسموم و فاسد وارد شبكه فاضلاب شهري شده كه خطري بزرگ را در كمين شهروندان تهراني قرار مي دهد. مشكل وقتي رخ نمايي مي كند كه تمهيدات الحاق ايران به پيمان نامه كيوتو به طور كامل زير سؤال مي رود. ايران براي اثبات اهميت ارزش بشر، نسبت به منافع اقتصادي، از امور صنعتي كه لايه ازون و كره زمين را تهديد مي كند، اجتناب كرده است. از سوي ديگر در پايتخت حدود 32بيمارستان دولتي فاقد سيستم تصفيه فاضلاب است. عمده اين بيمارستان ها در ازاي اخطارهاي مكرر و بي نتيجه سازمان محيط زيست، كمبود اعتبار و نداشتن موجودي لازم براي حل اين مشكل را مطرح مي كنند. محل اعتبار اين بيمارستان ها وزارت بهداشت است كه عضوي فعال در پيمان نامه كيوتو به حساب مي آيد. در ايران اما وزارت بهداشت بيمارستان هاي تحت پوشش خود را تأمين اعتبار نمي كند تا مردم پايتخت از خطري هولناك رهايي يابند؛ خطري با آغوش پر از بيماري هاي عفوني و باكتري. از بيمارستان هايي كه سيستم تصفيه فاضلاب ندارند مي توان به بيمارستان مهديه در خيابان شوش و اكبرآبادي در خيابان مولوي اشاره كرد.
افشين پور، كارشناس اداره كل محيط زيست استان تهران در باره بيمارستان هاي فاقد سيستم تصفيه فاضلاب مي گويد: مأموران محيط زيست براي پايش از بيمارستان هاي مختلف نمونه برداري مي كنند. اين نمونه ها در آزمايشگاه مورد تجزيه و بررسي قرار مي گيرد. در فروردين ماه سال جاري براي سه بيمارستان طوس، مهراد و تهرانپارس اخطاريه صادر شد. البته پس از انجام آزمايشات، بيمارستان طوس آلايندگي بيش از نُرم استاندارد نداشت. ولي مهراد و تهرانپارس به رغم برخورداري از سيستم تصفيه فاضلاب، به دليل بي توجهي كارشناسان بيمارستان آلودگي هايي در سطوح آب هاي زيرزميني ايجاد كرده اند. اداره كل محيط زيست استان تهران به اين دو بيمارستان اخطار داده تا نسبت به رفع مشكل خود اقدام كنند.
اين گفته ها در حالي شنيده مي شود كه چند ساعت پيش از آن انصاري رئيس اداره محيط زيست تهران اظهار كرد: اين اخطاريه ها و شكايت ها راهي مراجع قضايي مي شود. ولي در نهايت، كاري از پيش نمي رود. نداشتن اعتبار براي نصب سيستم مناسب، بهانه اين اماكن است. براي كمك به حال بيماران اين قبيل بيمارستان ها دوباره و دوباره كارشان را ادامه مي دهند و همچنان سفره هاي زيرزميني شهر دچار عفونت مي شود تا وزارت بهداشت مجالي بيابد و آنها را تأمين اعتبار كند. در حال حاضر 10 بيمارستان خصوصي و 3 بيمارستان خيريه در تهران سيستم تصفيه فاضلاب ندارند. البته به گفته افشين پور برخي از بيمارستان ها كه داراي اين تكنولوژي هستند، آنقدر سهل انگاري مي كنند كه پس از بررسي آزمايش ها معلوم مي شود هيچ كدام از شاخص ها رعايت نشده و طي مدت گذشته مقادير معتنابهي ميكروب و عفونت وارد سفره هاي آب زيرزميني تهران شده است.
وزارت بهداشت ايران جزو امضاكنندگان پيمان نامه كيوتو است. اينك كه اين پيمان نامه حالت اجرايي يافته و كشورهاي متعهد برنامه هاي ميان مدت و درازمدت را براساس موازين آن طراحي مي كنند، در مناسبات بين المللي حضور اين همه بيمارستان با اين وضعيت به سود ايران نخواهد بود. در نتيجه مسئولان وزارتخانه براي تأمين اعتبار تهيه و تعبيه سيستم فاضلاب، اقدامي بايد انجام دهند تا جايگاه ايران در كنوانسيون عالي توسعه پايدار دچار خدشه نشود.
رعايت نكات ايمني نيز جزو سهل انگاري ها و بديهيات فراموش شده مسئولان برخي بيمارستان هاست. هوا آلوده است. هزار و يك دليل براي آلودگي آن وجود دارد. خاك آلوده شده و دلايل زيادي اين واقعيت تلخ را پيش رو مي گذارد كه آب پايتخت نيز قابل اعتماد نيست.

يادداشت
ترك عادت
سهراب نيكخواه
گاهي اوقات براي يافتن علل به وجود آمدن مشكلي، همه مسائل را بررسي مي كنيم و سرانجام به اين نتيجه مي رسيم كه مشكل در ريشه هاست، آن وقت مي گوييم آب از سرچشمه گل آلود است . وقتي چنين حالتي پيش مي آيد، ديگر به درستي نمي دانيم كه چه بايد كرد، چون معمولاً سرچشمه ها در اختيار ما نيستند. مي گوييم آب از سرچشمه گل آلود است و مسئوليت را از گردن خودمان باز مي كنيم و خيال همه راحت مي شود. يعني ديگر هيچ كاري نمي توان كرد و بايد سوخت و ساخت. اما يك نكته، هميشه مغفول و بي پاسخ باقي مي ماند. اين ديگراني كه بايد سرچشمه گل آلود را پاكيزه سازند، چه كساني هستند و چه قدرتي دارند؟
اين بار هم بحث آلودگي است و اتفاقاً آلودگي آب. البته هنوز كسي به سرچشمه ها نرسيده است و يك سؤال كلي تر هم وجود دارد: سرچشمه كجاست؟ .
اگر بتوانيم به اين دو سؤال پاسخ گوييم همه مشكلات حل مي شوند. بگذاريد مسئله را موردي بررسي كنيم. مثلاً در مورد گزارشي كه امروز در صفحه خوانده يا مي خوانيد، بحث بر سر اين است كه آب هاي زيرزميني شهرها و به خصوص تهران، در خطر آلودگي قرار دارند يا شايد آلوده شده اند. اگر بخواهيم در اين مثال خاص به دو پرسش فوق پاسخ گوييم قضيه چنين مي شود. سرچشمه يا حداقل يكي از سرچشمه هاي آلودگي آب هاي زيرزميني، فاضلاب هاي تصفيه شده بيمارستان هاست. براي حل مشكل هم طبيعتاً بايد دولت اقدام كند كه لابد بودجه كافي براي اين كار ندارد و گرنه تا به حال حتماً اين كار را كرده بود. اما اگر اندكي دقيق تر شويم، مي بينيم كه رئيس بيمارستان و وزير بهداشت و شهرداري و... همگي خود ما هستيم. نه اينكه هر كدام به صورت نمادين اين پست ها را در اختيار داريم، بلكه منظور اين است كه همه مسئولان كشور هم در هر صورت، شهروندان همين كشور هستند. كسي خارج از ايران كه بر ما حكم نمي راند. قدرت در اختيار موجودات فضايي هم نيست. پس خود ما هستيم كه قدرت را در اختيار داريم ولي هربار كه مسئله اي پيش مي آيد بي توجه به اين نكته مي گوييم مسئولان فكري كنند، مسئولان طرحي بدهند، مسئولان بودجه تصويب كنند، مسئولان، مسئولان... . اين مسئولان چه كساني هستند؟ مسئولان، خود ما هستيم. خود ما بايد طرح بدهيم، بودجه تصويب كنيم و بعد اجرا كنيم. حالا كه توانسته ايم يكي از سرچشمه ها را بيابيم، ديگر نبايد وقت كشي كنيم، يا خود را كنار بكشيم و مسئوليت را به گردن ديگران بيندازيم. همه حتي بيماران يك بيمارستان هم در اين راه مسئوليتي دارند كه اگر آنها همكاري نكنند، يك نفر شهردار يا وزير يا وكيل نمي تواند كاري از پيش ببرد.
مسئله بودجه هم آنقدرها كه فكر مي كنيم بغرنج نيست. نمي توان انتظار داشت كل بودجه يك وزارتخانه يا سازمان، تنها به يك مسئله اختصاص يابد. به نظر مي رسد كه قضيه، بيشتر ناشي از سهل انگاري باشد تا كمبود بودجه. تازه اگر واقعاً بودجه لازم در اختيار دستگاه هاي اجرايي نباشد، باز هم مسئوليت از بين نمي رود. آيا هنگام تنظيم لايحه بودجه، رديف خاصي براي اين كارها در نظر گرفته شده است يا نه؟ اگر نشده است كه كوتاهي شده و اگر شده و مجلس تصويب نكرده، كه مي توان پرسيد چرا نمايندگان را قانع نكرده ايد؟ چرا اصرار نكرده ايد؟ مگر قضيه اي مهم تر از سلامتي هم وجود دارد؟ حتي آموزش و پرورش هم پس از تأمين واقعي سلامتي لازم مي شود.
اگر فرض كنيم كه واقعاً به هر دليل بودجه اي براي اين كار در نظر گرفته نشده است، حداقل دو راه حل مي توان براي حل مشكل يافت كه اولي درنظرگرفتن رديف بودجه براي پالايش فاضلاب بيمارستان ها و پالايش زباله هايشان در متمم بودجه اي است كه از سوي دولت به مجلس ارائه مي شود و دومي تأمين بودجه لازم از محل صرفه جويي در بخش هاي ديگر است.
تنها بايد به بغرنج بودن مسئله ايمان آورد كه به نظر مي رسد مشكل اصلي اينجاست. ما معمولاً تا زخم ناسور نشود، به فكر درمان آن نمي افتيم. همه كارهايمان دقيقه نودي است و اين بار هم منتظر همان زمان هستيم. مي خواهيم مانند هنگامي كه زلزله مي آيد و همه به دنبال راه حل مي گرديم، بگذاريم اين بار هم فاجعه اي رخ دهد و بعد همگي بسيج شويم. ما عادت كرده ايم كه هميشه در بحران زندگي كنيم و ترك عادت... .

كوتاه
هشت ساعت كار رؤياي نيمه تمام
بنيامين صدر- نخستين روز ماه مه هر سال (يازدهم ارديبهشت ماه) روز بزرگداشت پيروزي دست هاي ماهر انسان بر چرخ و براده و آهن است. زماني نه چندان دور، در اين روز تظاهراتي به وقوع پيوست كه براي دستيابي به پيروزي بزرگ پيروزي كه تاكنون نظير آن هرگز نصيب طبقه كارگر نشده، نقش غيرقابل انكاري ايفا كرد. اين پيروزي در حقيقت دستيابي به مهمترين خواسته فعالان كارگري يكصد سال پيش بود؛ هشت  ساعت كار، هشت ساعت استراحت و هشت ساعت فرصت براي انجام امور ديگر .
***
شرايط دشوار اقتصادي در سال هاي اخير سبب شده كه كارگران گاهي بيش از هشت ساعت كار كنند، اما اين وضعيت خاص به ندرت تبديل به شرايط دائمي مي شود. به عنوان نمونه مدت هاست هشت ساعت كار در ايالات متحده آمريكا و اغلب كشورهاي توسعه يافته صنعتي تبديل به استانداردي ثابت شده است. در ساير كشورها هم دست كم به عنوان حد مطلوب باقي مانده كه با برنامه ريزي صحيح و بهبود شرايط اقتصادي بايد به آن دست يابند. اما آنچه كه بيش از هر چيز ديگري براي پايان بخشيدن به اين روياي نيمه تمام ضرورت دارد، پايان كابوس ناامني شغلي و بيكاري است. مرحوم دكتر حسين عظيمي، اقتصاددان برجسته ايراني و رئيس سابق مؤسسه عالي پژوهش و برنامه ريزي توسعه، سال گذشته را سال انفجار بحران بيكاري توصيف كرده بود.
نتيجه يك تحقيق پژوهشي نيز مي گويد كه در 5سال آينده دست كم 10ميليون جوان بيكار به جمعيت جوياي كار ايران افزوده مي شود. با اين حساب بايد روزهاي ابري تري را در آسمان اقتصاد ايران به انتظار نشست.
چراغ  هاي رابطه تاريكند
در اين ميان به نظر مي رسد قانون كار به عنوان قانون مادر اين بخش كه روابط ميان كارگر،  كارفرما و دولت را تعيين مي كند، خود به عنوان مانعي بر سر راه تحقق اهداف توسعه گرايانه و رسيدن به فرصت ها و امنيت شغلي مورد نياز قرار گرفته است. قانون كار فعلي ايران مباني و پيش فرض هاي خود را بر آن گذاشته كه منافع كارگران و كارفرمايان هرگز نمي تواند در راستاي هم تأمين شود. از مهمترين اين موانع مي توان به قراردادهاي موقت كار و نبود امنيت شغلي و به تبع آن شانه خالي كردن كارفرمايان از بيمه كردن كارگران اشاره كرد.
از سوي ديگر، ساختار بيمار اقتصاد دولتي سبب شده كه دولت در جزئي ترين مسائل مربوط به روابط كار دخالت كند و در مقابل،  معدود تشكل هاي مستقل كارگري و صنفي زير سايه هدايت دولتي توان اثرگذاري را نداشته باشند. هرچند كه گاه حركت هايي همچون اعتراض هاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني نيز به وقوع مي پيوندد. قانون كار در ايران در عمل تضمين كننده نوعي يكجانبه گرايي دولتي است كه بر دو طرف قرارداد كار، هم كارگر و هم كارفرما تحميل شده است. قانون كار در ايران، تحت تأثير ديدگاه هاي دولتي و قدرت ناشي از درآمدهاي سرشار نفتي در عمل جايگاهي براي فعاليت  بخش خصوصي در حيطه توليد به ويژه در بخش مدرن صنعتي قائل نيست.
همچنين رابطه اي منطقي بين هزينه هاي نيروي كار، كارايي و بهره وري آن وجود ندارد. در كنار اينها تناقض هاي بي شمار در قانون،  اجازه تفسيرهاي متفاوت و متناقضي را به افراد مي دهد كه سبب شده تا بعضاً تبعات ناخوشايندي را در رابطه با قراردادهاي كاربردي كارفرما و به تبع آن كارگران به دنبال داشته باشد.
افزايش هزينه توليد با بيمه!
براساس مطالعه هاي صورت گرفته، بيمه اجتماعي تأثير ناچيزي در هزينه هاي توليد دارد و كاهش آن به تنهايي نمي تواند مشكلات پيش روي اشتغال را حل كند. براساس محاسبه هاي صورت گرفته از سوي سازمان تأمين اجتماعي، سهم بيمه كارفرما در قيمت تمام شده كالا در واحدهاي صنعتي زير 50نفر 2درصد و در واحدهاي بالاي 50نفر، 5/1 درصد است.
با استناد به اين محاسبه هاي انجام شده، سازمان تأمين اجتماعي بر اين باور است كه با توجه به شرايط كنوني اقتصادي و اجتماعي ايران حق بيمه تأثير چنداني در هزينه هاي تمام شده توليد به خصوص در واحدهاي بزرگ توليدي ندارد. حسين فروتن مهر، عضو شوراي عالي تأمين اجتماعي در اين خصوص مي گويد: محروميت نيروي كار از حمايت هاي اجتماعي يا حتي كاهش حق بيمه تأمين اجتماعي هيچ گاه تأثيري در ايجاد اشتغال ندارد. به گفته او، تجربه كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته مؤيد آن است كه بدون رعايت حقوق نيروي كار نمي توان در انتظار بهره وري بالا و سود سرشار نشست.
گريز از پرداخت حق بيمه
از سوي ديگر اعلام نشدن ميزان واقعي دستمزدها كه در ادبيات بيمه اجتماعي از آن به عنوان يكي از روش هاي گريز از پرداخت حق بيمه  ياد مي شود، خود داستان جالبي است. به طوري كه با توجه به واقعي نبودن دستمزدها، ميانگين سهم بيمه كارفرما به جاي 23درصد قانوني، در عمل تنها 5/17درصد است. افزون بر اين 55تا 60درصد دستمزدهاي مبناي پرداخت حق بيمه، اعلام شده از سوي كارفرمايان نيز بر مبناي حداقل دستمزد است كه اين مسئله منابع سازمان تأمين اجتماعي را به طور قابل توجهي كاهش داده است. در تمام دنيا نرخ بيمه اجتماعي براساس محاسبه هاي بيمه مورد بررسي قرار مي گيرد. اين نرخ متأثر از متغيرهاي فراوان اقتصادي و اجتماعي مانند خط فقر، اميد به زندگي، ميزان بهره وري و مؤلفه هاي ديگر است. اين در شرايطي است كه نرخ فعلي بيمه تأمين اجتماعي براساس محاسبه هاي صورت گرفته در سال 1354 محاسبه مي شود!

جدول كاكورو
جدول شماره۲۱
006033.jpg
كاكورو مانند سودوكو، يك بازي جهاني است. اين بازي در سال 2005 مطرح شد و مدت كوتاهي طول كشيد تا توجه عامه مردم را به خود جلب كند. اين جدول، قبل از اينكه در روزنامه هاي ديگر مطرح شود، اولين بار در روزنامه گاردين به چاپ رسيد. ساختار كاكورو خيلي شبيه جدول كلمات است و مي توان آن را در هر سايزي طرح كرد و تنها تفاوت آن، اين است كه اعداد مورد نظر مرجع ندارند و با جمع اعداد احتمالي در هر ستون و سطر مي توان اعداد مورد نظر را پيدا كرد. اين جدول در بسياري از نقاط دنيا شناخته شده است و علاقه مندان آن معتقدند به زودي زود- مانند سودوكو- در همه جاي دنيا فراگير خواهد شد.
005877.jpg
روش حل جدول كاكورو
راه حل هاي زيادي براي حل اين جدول موجود است و همچنين تكنيك هايي كه به شما كمك مي كنند تا بتوانيد به راه حل دست پيدا كنيد. در اينجا مي خواهيم يك نمونه از حل جدول كاكورو را به شما نشان داده و نكته هايي را به شما گوشزد كنيم.
نكته اول: تركيب حداقلي اعداد- اين جدول اعدادي را در انتها و ابتداي هر سطر و ستون مشخص كرده است كه بايد با جمع اعداد احتمالي از 1 تا۹ بدون تكرار به عدد مورد نظر رسيد. بهترين روش براي حل جدول، جست وجوي خانه هايي است كه حداقل از جمع دو عدد حاصل مي شوند. معمولاً اين اعداد از دو خانه در جدول تشكيل شده است. به اعداد۳و 4 در جدول زير دقت كنيد. به طور مثال براي عدد 3، دو احتمال وجود دارد(2و۱)،(1و۲) (در ضمن مانند جدول سودوكو، از عدد صفر نمي توانيم استفاده كنيم).و براي عدد 4 سه احتمال(1و۳) و(3و۱)و(2و۲) وجود دارد كه احتمال(2و۲) پذيرفته نيست چون در حل جدول از عدد تكراري نمي توانيم استفاده كنيم.
به جدول زير دقت كنيد: احتمالات عدد۳ و احتمالات عدد۴ به شما كمك مي كند تا جدول را حل كنيد و احتمالات جدول، شما را محدودتر مي كند. براي عدد 7 در جدول پايين به طور نرمال مي توان احتمالات:
(5و۲)،(6و۱)يا(2و۵)،(1و۶) در نظر گرفت. از طرفي مي دانيم كه جمع عدد 3 (2و۱) يا (1و۲) است؛ پس قراردادن جمع اعداد(3و۴) و(4و۳) منتفي است.
نكته دوم: اعداد مشترك- متوجه شديم براي جمع اعداد۳ و۴ احتمالات(1و۲) و(2و۱) براي عدد۳ و احتمالات(1و۳) و(3و۱) براي عدد۴وجود دارد.عددي كه بين اين احتمالات مشترك است، عدد يك است.نكته: اعداد بالاي مربع نشان دهنده مجموع اعداد ستون افقي و اعداد پايين مربع نشان دهنده مجموع اعداد ستون عمودي است.
حل جدول شماره۲۰
005967.jpg


گزارش
آرمانشهر
شهر تماشا
جهانشهر
دخل و خرج
نمايشگاه
سلامت
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |