این سیاست در کنار راهبردی معنی پیدا میکند که در سالهای اخیر پررنگتر شده و براساس آن جمهوری اسلامی اساس سیاست خارجیاش را از سمت غرب به سمت آمریکای لاتین و قاره سیاه سوق داده و در این میان گسترش روابط با کشورهای آفریقایی را پربها یافته است. این راهبرد را وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران شهریور ماه در دیدار خداحافظی با سفیر گامبیا عیانتر به زبان آورد و گفت: «بنیانهای مستحکمی برای همکاری ایران با آفریقا پیریزی شده است».
اردیبهشت ماه امسال معاون امور آفریقای وزارت خارجه در گفتوگویی با تأکید بر گسترش روابط با کشورهای آفریقایی گفته بود: ظرف یک سال گذشته بیشترین تعداد روسای کشورهای آفریقایی از ایران دیدار کردند و بیشترین توافقنامههای دوجانبه خارجی ایران با کشورهای آفریقایی امضا شده است.
با وجود اینکه از یک دهه اخیر، جمهوری اسلامی ایران تلاش داشته تا در سیاست خارجیاش به کشورهای آفریقایی اهمیت دهد اما در چند سال اخیر و بهخصوص از اواخر کار دولت نهم و آغاز به کار دولت دهم، رفتوآمدها و سفرهای متقابل مقامات آفریقایی و ایرانی محسوستر شده و سهم بیشتری را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بهخود اختصاص داده است.
بهنظر میرسد این راهبرد پیش از آنکه تعاملات اقتصادی را هدف گرفته باشد به دلایلی سیاسی و تحتتأثیر بازی بازیگران متنفذ نظام بینالملل اتخاذ شده است و ایران بهعنوان یکی از بازیگران اصلی منطقه خاورمیانه، دست به بدل زده و باب تازهای از روابط را در سیاست خارجی به روی خود گشوده است. این راهبرد البته گاه تا جایی پیش رفته است که اختلافات سنتی با کشورهایی مثل لیبی (بهدلیل متهم بودن معمر قذافی در ماجرای ربودهشدن امام موسیصدر) و مصر (بهدلیل نوع روابط حکومت مصر با رژیم صهیونیستی) دور زده شده است.
چندی پیش معاون آفریقای وزارت خارجه در گفتوگویی اعلام کرد که توسعه روابط با کشورهای آفریقایی به خوبی برنامهریزی شده، بهطوری که روسای جمهوری کشورهای مختلف این قاره اقبال و توجه زیادی برای سفر به ایران دارند و رئیسجمهوری و معاون اول رئیسجمهوری نیز سفرهایی به این منطقه داشتهاند. محمدرضا باقری از گشوده بودن درهای کار در آفریقا به روی ایران سخن گفت و از تمام دولتمردان و وزارتخانههای مختلف خواست تا توجه بیشتری به آفریقا مبذول دارند.
سفرهای دورهای رئیس دولت
اواخر تابستان امسال لیبرمن، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در یک تور هشت روزه از 5کشور آفریقایی (اتیوپی، کنیا، غنا، نیجریه و اوگاندا) دیدار کرد. یکی از اهداف این سفر مقابله با نفوذ ایران در قاره سیاه ذکر شده بود.
در گرگ و میش روابط ایران با اروپا، دولت نهم و دهم یک توجیه داشت: «تمام دنیا اروپا و آمریکا نیست و تمامی کشورها در سازمان ملل یک رأی دارند.»تیر ماه امسال سفر محمود احمدینژاد به لیبی برای حضور در اجلاس سران کشورهای عضو اتحادیه آفریقا بهدلیلی که سخنگوی وقت وزارت خارجه آن را «مشغله کاری» نامید، لغو شد تا فرصتی برای مذاکره، دیدار و گفتوگوی او با سران کشورهای آفریقایی در حاشیه این اجلاس گرفته شود اما پیش از این اجلاس، او یک بار در اجلاس مشابهی که در گامبیا برگزار شد فرصت این را داشت تا با روسای جمهوری کشورهای ساحل عاج ، کومور ، چاد و جیبوتی و تانزانیا دیدار و گفتوگو کند.
بعد از آن هم سفرهایی را به بعضی از این کشورها از جمله سنگال، گامبیا، کنیا، جیبوتی و چند کشور دیگر انجام داد. آذر ماه امسال احمدینژاد در کنار سفر به 3کشور آمریکای لاتین (برزیل، بولیوی و ونزوئلا)، بار دیگر به گامبیا و سنگال سرزد و طبیعی است این سفرها پاسخی را از سوی مقامات آن کشورها در پی داشته باشد.
از همین رو در سالهای اخیر شاهد حضور متقابل روسای جمهوری کشورهای آفریقایی در ایران بودیم. راهبرد گسترش روابط با کشورهای آفریقایی در یک رده پایینتر و در سطح وزیران نیز در حال پیگیری است. اواخر دی ماه امسال منوچهر متکی در رأس یک هیأت بلند پایه و بنا به دعوت «موسی کوسا» همتای لیبیاییاش به این کشور سفر کرد. کشورهای آفریقایی هماکنون ۲۵ سفارتخانه در ایران دارند و ایران هم ۲۷ سفارتخانه در این قاره دارد. برخی کارشناسان معتقدند که ایران به واسطه برخورداری از ابزارها و اهرمهای تأثیرگذار ملی، منطقهای و بینالمللی از توان لازم برای تعامل و همکاری مؤثر با کشورهای قاره آفریقا برخوردار است. اما سؤال این است که کشورهای آفریقایی که ایران در حال تعامل با آنهاست از چه وزنی در نظم بینالملل برخوردار هستند؟
کمی تا قسمتی جدیتر
در کنار نگاهی که دستگاه دیپلماسی کشور برای گسترش روابط با کشورهای آفریقایی دارد، نیم نگاه دیپلماسی پارلمانی به سمت قاره سیاه، از راهبردی در سطح کلان برای باز کردن باب جدیدی در عرصه روابط بینالملل به روی کشور حکایت دارد.
وقتی علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی اواخر آذرماه به مصر سفر کرد و دیدارش با مقامات این کشور از جمله حسنی مبارک مورد اعتراض برخی شاخههای دانشجویی کشور قرار گرفت، حشمتالله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی در گفتوگویی اظهار داشت: دیدار با مقامات عالی رتبه از جمله حسنی مبارک، رئیسجمهوری مصر تصمیم نظام جمهوری اسلامی بوده است.
در نگاه پارلمان، برای گسترش روابط با کشورهای آفریقایی یک تفاوت را میتوان با دستگاه اجرایی کشور جستوجو کرد. مجلس روابط پارلمانی را به سمت کشورهایی سوق داده است که نقشی به نسبت قویتر در عرصه بینالملل بازی میکنند. آخرین نمونه از این دست را میتوان سفر رئیس مجلس آفریقای جنوبی به ایران دانست؛ کشوری که بهعنوان یکی از اعضای غیردائم شورای امنیت سازمان ملل در سالهای اخیر مواضعی متعادل در موضوع هستهای ایران اتخاذ کرده و از همین رو روابطی گرم را با کشورمان رقم زده است. ماکس سیسولو که کشورش میزبانی جام جهانی 2010 را نیز عهده دار است بنا به دعوت علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی به ایران سفر کرد.
سفر هیأتهای پارلمانی گاه مقدمهای غیررسمیتر است بر تحرک رسمی دستگاه دیپلماسی کشور در آن حوزه. آذرماه امسال، خبری حاشیهای در جریان سفر علی لاریجانی به مصر، اخبار خبرگزاریهای داخلی کشور و البته رسانههای مصر را تحتالشعاع خود قرار داد. خبر ابتدا به نقل از یک روزنامه مصری منتشر و گفته شد که رئیس مجلس شورای اسلامی در جریان دیدار 2 ساعتهاش با حسنی مبارک حامل پیامی از رئیسجمهوری ایران بود.
این خبر از سوی سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور تکذیب شد اما صرف حضور لاریجانی در مصر و رایزنی و دیدار و گفتوگوهای او با بلندپایهترین مقامات این کشور، باب تازهای را برای بهبود روابط با کشوری باز کرد که روابطش با جمهوری اسلامی بنا به اتفاقی که در 30سال گذشته رخ داده است در برزخ قهر و آشتی قرار داشت. در واقع در این مسیر، دیپلماسی پارلمانی در جهت تکمیل راهبردی قرار گرفت که دستگاه دیپلماسی کشور بهخصوص از اواخر کار دولت نهم و ابتدای کار دولت دهم به شکلی محسوستر پیش رو گرفته است.
در کنار سفر منوچهر متکی به لیبی، چندی پیش از علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز دعوت شد تا به این کشور سفر کند. اوگاندا و کنیا نیز در برنامههای سفر لاریجانی قرار گرفتند تا راهبرد گسترش روابط با کشورهای قاره سیاه بهصورتی جدیتر از کانال مجلس پیگیری شود.