در این جوابیه آمده است: چهره این مصاحبه با مقدمهای که علیرغم بهکارگیری تمامی الفاظی که در حملونقل هوایی بهصورت مرسوم و مبتلا به تمامی ایرلاینهای دنیاست اعم از تأخیر پروازها، نقص فنی، فرود اضطراری و سوانح، کاریکاتوری را نیز چاشنی جاانداختن تیتر انتخابی نموده به گونهای که وانمود کند که صنعت، رها به حال خود است، این تصور را به ذهن متبادر میکند که اگر افرادی دور از مسائل حملونقل و مدعی بیاطلاعی از چگونگی صنعت، تحلیلهای غیرکارشناسی میکردند، انسان کمتر متأثر میشد تا شخصی که خود چند سال مشکلات صنعت را از نزدیک لمس کرده و حتی در مواردی بهناچار ذکری از آن آورده است.
شاید ایشان انکار نکنند که موضوع تحریم به دلیل ایستادگی ملت و دولت در مواضع بحق کشورمان جزو اولویتهای جهان استکباری به سرکردگی آمریکا بوده و هست و حتی به مرور فشارها بیشتر شده است. بهتر نبود در اظهارنظر در اینخصوص احتیاطی بیشتر میشد؟ نگاهی به سوانح جهان و خطوط هوایی دنیا که محدود به صنعت حملونقل ما نبوده با توجه به نقش عوامل انسانی در بروز سوانح و حوادث دنیا که کشور ما نیز از آن مستثنی نیست قدری نگاهها و تحلیلها را منطقیتر میکرد.
معمولا بعداز هر سانحهای اظهارنظرهای غیرکارشناسی حتی از سر دلسوزی مطرح شده است. قطعا از یاد نبردهاند که وقتی سانحه تلخ پرواز تهران- خرمآباد اتفاق افتاد و تمامی سرنشینان این هواپیما جان باختند چه نگاهی و تحلیلهای حاشیهای چه حجم عظیمی از رسانهها را بهخود اختصاص داده بود. موضوع ایرباسهای زمینگیر یکی از شرکتهای هواپیمایی که از ترکیه خریداری شده در آن زمان تیترهای اول مطبوعات میشد یا بسیاری از اتفاقات دیگر در صنعت که به یاری تکنولوژی جدید میتوان بهراحتی آن پروسه زمانی را رصد کرد. چه شده است که به مسائل وزارت راه و ترابری که به قول خودشان یک دستگاه عریض و طویل زیرساختی و زیربنایی است آب و رنگ سیاسی میدهند و تلاش میکنند دولت را در جزئیترین مسائل که حتی در دنیا به آن به صورت تخصصی نگاه میکنند، مقصر جلوه دهند.
لذا نگاه غیربدبینانه ایجاب میکند بدانیم که در چند سال گذشته علیرغم وجود محدودیتها و مشکلاتی که بر سر راه شرکتهای هواپیمای برای خرید هواپیما و تأمین قطعات وجود داشته است بیشترین رقم توسعه ناوگان را شاهد بودهایم به گونهای که در چند سال گذشته از حدود 96 فروند هواپیما به 190 فروند هواپیما رسیده است که از این تعداد 151 فروند غربی و 39 فروند آن شرقی است. اکنون نیز تلاش شده تا طرح توسعه و اصلاح ناوگان به ازای ورود هواپیماهایی با مشخصه ضریب ایمنی بالاتر، مصرف سوخت کمتر، سن پایینتر و رفاهیات بیشتر جایگزین هواپیمایی شود که برای ایرلاینها مقرونبهصرفه نیست.
در بخش دیگر این مصاحبه به ضعف مدیریتی در سوانح اشاره شده است. جای بسی شگفتی است که اگر ایشان فرصتی را برای مطالعه روزنامههای آن زمان اختصاص میدادند آیا مشابه همین قضاوتها را ملاحظه نمیکردند و جالب است که در پاسخ سؤال خبرنگار همشهری، آقای خرم برای ارائه راهکار کاهش سوانح گفتهاند که پیش از سانحه خرمآباد که در زمان ایشان اتفاق افتاد به سازمان هواپیمایی کشوری ابلاغ کردهام که هیچ خلبان و کارمند یا مدیری حق ریسککردن در مسافرتهای هوایی را ندارد. با این دستور احتمال ریسک در دوران ما صفر شد اما چندی پس از آن نتایج بررسیهای کارشناسی علت سانحه خرمآباد را خطای نیروی انسانی اعلام کرد. آیا این بیرون گود ایستادن و فریاد کردن نیست؟ مضافا به اینکه در فرهنگ ایمنی جایی برای ریسک وجود ندارد که کسی با صدور بخشنامه بخواهد احتمال آن را از بین ببرد و شرکتی که مقررات را نادیده بگیرد قاعدتا تخلف کرده است.
نکته دیگر قابل اشاره این است که بحثهای کارشناسی و صحبت از زیرساختها قطعا پروسهای است که میتوانست از همان زمانهای گذشتهای که آقای خرم مسئولیت آن را داشته، آغاز شود که متأسفانه اینگونه نشده. اگر ایشان فراموش نکرده باشند همان زمان وعدهوعیدهای زیادی برای خرید هواپیما به مردم داده شد ولی صورت عملی به خود نگرفت و حتی راهکارهای فاینانس بخش خصوصی و... هم داده شد اما به جایی نرسید. نکته دیگر طرح موضوع رفع تحریمها، موضوعی است سیاسی که با موضوعات فنی و عملیاتی ارتباط مستقیمی ندارد لکن میتواند در نوسازی ناوگان مؤثر باشد.
بسترسازی برای فعالیت اقتصادی شرکتهای هواپیمایی از طریق آزادسازیهاست که امکان جذب سرمایه و رونق بنگاههای اقتصادی صنعت را میتواند بهدنبال داشته باشد که دولت و مجلس بهدنبال تدوین برنامهای جهت حمایت از صنعت و بهخصوص نوسازی ناوگان هوایی کشور هستند.
اما نکتهای اساسی با آن رسانه محترم اینکه انتظار میرود زمینه را برای انعکاس تلاشهای بیوقفه و پیشرفتهای چشمگیر در صنعت هوایی از تعمیر و نگهداری هواپیماهای پهنپیکر فراهم کنند و اذعان دارند که توانستهاند در همین دولت نهم به موفقیتهای غیرقابلانکاری برسند بهگونهای که در 6 سال گذشته هیچ هواپیمای پهنپیکری ازجمله ایرباس و بوئینگ747 برای تعمیرات اساسی به خارج اعزام نشده و با این تلاش هم از تصمیم شوم آمریکاییها برای ضربه به صنعت و فلجکردن کامل حملونقل هوایی جلوگیری شده و هم بهازای هر فروند هواپیمای747 که چهاردهمین فروند آن در دست تعمیرات است و هر فروند بالغ بر میلیونها دلار صرفهجویی ارزی داشته، بهخوبی اطلاعرسانی داشته است. اما همچنان این سؤال باقی است که آیا مطالب منتشرشده درخصوص موفقیتهای صنعت با مطالبی که جز یأس و ناامیدی پیامی ندارند قابل مقایسه است؟