ادامه: او نیز مانند بیشتر ما ایرانیها، تا چهلمین روز درگذشت پدر، حتی یک پنجشنبه را هم جا نینداخت و با حضور بر سر مزار وی، فاتحه خواند.
سپس: اما پس از چهلم پدر، او نیز مانند بسیاری از مردم درگیر زندگی روزمره شد و دیگر کمتر پنجشنبهای بود که در کنار مزار پدر فاتحه بخواند.
علت: البته حق با وی بود؛ گره کور ترافیک بزرگراههای چمران و نواب در محدوده میدان توحید باعث میشد که دستکم در بهترین حالت بیش از 3ساعت را در مسیر رفت و برگشت بهشت زهرا سپری کند.
صورت مسئله: تمام این وقایع در حالی رخ میداد که تابلوی روز شمار پایان عملیات ساخت تونل توحید عدد« 30 ماه» را نمایش میداد. این شهروند تهرانینیزکه مانند سایر شهروندان پایتخت برای مشاهده تونل رسالت یک دهه انتظار کشیده بود در خوشبینانهترین حالت، امیدی به گشایش تونل توحید -که طول آن حدود 3 برابر تونل رسالت است- دستکم تا 30 سال آینده نداشت. به تمام اینها سیاهنمایی و شایعاتی را که هر روز در مورد تونل توحید مطرح میشد بیفزایید که مجموعه این عوامل شهروندان را نسبت به تکمیل این پروژه نا امیدتر میکرد.
کلید مسئله: در اولین پنجشنبه پس از افتتاح رسمی تونل( 15 بهمن) ، بازیگر نقش اول ماجرای ما مسیر رفت و برگشت بهشت زهرا را طی 80 دقیقه طی کرد یعنی در حدود یک سوم زمان قبل از افتتاح تونل.
آخر: حالا که او هر پنجشنبه بر سر مزار پدر مینشیند، فاتحهای هم برای درگذشتگان دستاندرکاران ساخت تونل توحید میفرستد. فاتحه این شهروند را به فاتحههای مشابه افراد دیگری که هر پنجشنبه و جمعه بر سر مزار عزیزان خود حاضر میشوند اضافه کنید تا مشخص شود که سازندگان تونل توحید از چه اجر معنویای تا سالهای سال بهرهمند خواهند شد.