تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۵:۲۱

آذر مهاجر: سال‌های زیادی بود که درباره تئاتر فقط می‌شد با کسانی حرف زد که یا عاشق تئاتر هستند یا دست‌اندرکاران این حوزه.

هرگز تئاتر مانند سینما یا موسیقی جایی در مباحث عمومی مردم نداشت و به جز این دو دسته، علاقه‌ای به دیدن تئاتر و لاجرم دلیلی برای صحبت کردن درباره تئاتر نداشتند، از این‌رو مردم از اینکه چه نمایشی به صحنه آمده، کدام یکی دیدنی و جذاب بوده یا مثلا فلان هنرمند تئاتر چه کرده، اطلاعی نداشته و تمایلی هم به تعقیب جریان‌های تئاتر نشان نمی‌دادند.

صد البته این مسئله نه به‌دلیل بی‌توجهی مردم به تئاتر که به خاطر انزوای خودخواسته یا شاید ناخواسته تئاتر بوده‌است. بدیهی است تئاتری که نه به اندازه کافی سالن برای عرضه داشته باشد و نه تبلیغات مناسب و گسترده، بیش از این هم عایدش نمی‌شود.

اما این روزها گویی روزنه‌ای به سوی عمومی شدن تئاتر باز شده‌است؛ این بار نه فقط در گوشه و کنار شهر، آن هم فقط مناطقی که به سالن‌های تئاتر یا دانشگاه‌های هنر نزدیک است بلکه در بزرگراه‌ها و بخش‌های پررفت‌وآمد شهر می‌توان تابلوهای عظیم تبلیغاتی را دید که نمایشی را به مردم معرفی می‌کنند.

تبلیغات تئاتر در مناطق پر رفت‌وآمد شهر و حضور این تبلیغات دوشادوش تبلیغ فیلم‌های سینمایی حتی در همین نخستین گام‌ها، برای کل تئاتر کشور و نه فقط یک نمایش خاص، اتفاق ارزشمندی محسوب می‌شود تا اندازه‌ای که می‌توان آن را جان تازه‌ای برای تئاتر کشورمان قلمداد کرد.

اما حالا که تئاتر در نخستین قدم‌های خصوصی شدن، فرصت عرض اندام و حضور عمومی پیدا کرده، باید به‌دنبال راهکارهایی مناسب برای ماندگاری این حضور بود. «مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش» نمایشی است که امکان تبلیغات عمومی را به مدد سرمایه‌های خصوصی و البته بلیت گران قیمتش به دست آورده و این برای شروع بد نیست اما اگر قرار باشد عموم مردم در تئاتر سهم داشته باشند باید امکان تبلیغ عمومی به قیمت کمتری میسر شود.

برای کسانی که از همین تبلیغات، به تماشای این نمایش مایل شده‌اند، شنیدن قیمت 15‌هزار تومانی بلیت، می‌تواند منصرف‌کننده باشد؛ هر چند بلیت نمایش مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش در شرایطی شامل تخفیف هم می‌شود اما بلیت 15‌هزار تومانی برای همه‌گیری تئاتر رقم بالایی است و ممکن است به پس‌زدگی مخاطب عام بینجامد.

اگر بناست روند اجرای توأم با تبلیغات گسترده، درباره نمایش‌های خصوصی تداوم داشته باشد، باید به‌دنبال راهکاری برای کاهش قیمت بلیت این نمایش‌ها بود. خوشبختانه حالا که گام‌های درآمدزایی برای تئاتر برداشته شده، فرصت برای کاهش قیمت بلیت هم میسر است و ناگفته پیداست که یکی از بهترین راهکارها در این باره بهره‌گرفتن از اسپانسر است. اگر فلان شرکت می‌تواند بینندگان تلویزیون را به دیدن یک برنامه دعوت کند، یا مثلا در تولید فلان فیلم سینمایی نقش داشته باشد، حتما با توجه به افزایش تعداد مخاطبان تئاتر و عمومی شدن این هنر، خواهد توانست روی این مخاطب هم سرمایه‌گذاری کند. 

مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش با تبلیغات عمومی، حتی با این قیمت بلیت نشان خواهد داد که تئاتر می‌تواند مخاطبان بسیاری از همه اقشار داشته باشد؛ مخاطبانی که سرمایه‌گذاری را برای یک حامی مالی، توجیه پذیر می‌کنند و داستان انزوای تئاتر را خاتمه می‌دهند. شاید اهالی تئاتر هنوز برای گام نهادن به عرصه اقتصاد و ضوابط این حوزه آماده نباشند اما جاده که هموار شود، رهروانی در آن گام خواهند برداشت.

وقت آن رسیده که اهالی تئاتر به سمت تئاتر خصوصی و جلب اسپانسر گام بردارند و به افقی چشم داشته باشند که بعد از رونق تئاتر، افزایش سالن نمایش و تماشاخانه در تهران و شهرهای مختلف را در پی دارد. مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش گام اول را برداشته‌است.