پدیدهای جدید و البته تحولی بزرگ در این کشور خواهد بود.
این تحول از آن نظر اهمیت دارد که 2 اتفاق را در عرصه سیاست انگلیس رقم میزند. از یک سو برای دومین بار در تاریخ انگلیس یک دولت ائتلافی روی کار آمده است که از توافق 2 حزب با سیاستهای متفاوت و تقریبا دور از هم تشکیل شدهاست. از سوی دیگر، دولت در انگلیس بعد از 13 سال از کنترل حزب کارگر خارج شده و به دست گروه دیگری سپرده میشود.
با وجود این جابهجایی قدرت در انگلیس، سیاست خارجی این کشور تفاوت چندانی با دولت قبلی نخواهد داشت. در زمینه سیاست خارجی، برجستهترین تفاوت دولت ائتلافی جدید انگلیس با دولت قبلی، نوع نگاه آنها نسبت به اتحادیه اروپا و موضوع انسجام اروپایی است. محافظهکاران سابقه بدبینی به اتحادیه اروپا را از دیر باز دارند.
آنها با پیمان لیسبون که قانون اساسی اروپا از دل آن بیرون آمد مخالفند و اگر چه گفتهاند که از این پیمان خارج نخواهند شد اما دولت جدید انگلیس طبق وعدهای که محافظهکاران قبلا دادهاند، برای تصویب هر قانونی که قدرت و اختیارات لندن را به اتحادیه اروپا منتقل کند، همهپرسی برگزار خواهد کرد. این دولت همچنین نسبت به یورو و آینده پول واحد اروپا هم بهشدت بدبین است.
محافظهکاران انگلیس همچنین از عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا حمایت میکنند و به قدرت رسیدن آنها میتواند خبر خوشی برای ترکها باشد. آنها همچنین از گسترش شورای امنیت و وارد شدن کشورهایی چون آلمان، ژاپن، برزیل، هند و آفریقای جنوبی به حلقه بسته اعضای دائم این شورا حمایت میکنند.
احزاب دولت ائتلافی انگلیس در زمینه مداخله نظامی در کشورهای خارجی هم نظر مشترکی دارند و از این موضوع حمایت میکنند. درباره جنگ افغانستان، سیاست دولت جدید با دولت قبلی تفاوت چندانی ندارد. انگلیس 10 هزار نیرو در افغانستان دارد و تعداد کشتهشدگان نظامی این کشور در حال نزدیک شدن به عدد 300 است.
با وجود این محافظهکاران و لیبرالدمکراتها هیچکدام وعده پایان حضور نظامی انگلیس در افغانستان را ندادهاند. آنها فقط گفتهاند که درباره کارآمد کردن این حضور نظامی و چگونگی ادامه جنگ تصمیمات جدیدی خواهند گرفت. به این ترتیب نمیتوان منتظر خروج نظامیان انگلیس از افغانستان بود.
رابطه با ایران: ایران و برنامه هستهای صلحآمیزش یکی از محورهای بحث رهبران 3حزب کارگر، محافظهکار و لیبرالدمکرات در جریان مناظرههای انتخاباتی بود. نیک کلگ رهبر حزب لیبرال دمکرات در یکی از این مناظرهها گفت که کشورهایی مانند انگلیس باید از میزان تسلیحات هستهای خود بکاهند و از این طریق کشورهای دیگر را به توقف برنامههای هستهای متقاعد کنند.
کلگ در یک نطق جنجالی تاکید کرد که دیگر نباید آنقدر برای تسلیحات هستهای هزینه کرد چرا که در دنیای تغییر یافته کنونی تاثیری ندارد. در پایان سخنان کلگ، کامرون گفت که نمیخواهد بیشتر در این باره صحبت کند اما نظر او نزدیکتر به نظر براون است.
با این حال بهنظر میرسد سیاست دولت جدید انگلیس با حضور محافظهکاران و لیبرالدمکراتها، در قبال ایران تفاوت چندانی با دولتهای براون و بلر نداشتهباشد.
رابطه با آمریکا: باراک اوباما نخستین رهبری در جهان بود که نخستوزیری دیوید کامرون را در یک تماس تلفنی به او تبریک گفت. با رفتن گوردون براون از ساختمان شماره 10 خیابان داونینگ، اوباما حتما نفس راحتی کشیدهاست.
روابط رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر انگلیس در این مدت اصلا خوب نبودهاست. چندی پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه اوباما دیدار با براون را در حاشیه نشست سران گروه 8 رد کرده است. بعدها البته مقامات آمریکایی سعی کردند این خبر را تصحیح کنند اما در اصل ماجرا فرقی نمیکند.
البته لیبرال دمکراتها و شخص کلگ گرایشهای ضدآمریکایی دارند. همین موضوع باعث شده که واشنگتن مذاکرات برای تشکیل دولت ائتلافی در لندن را با دقت زیرنظر داشته باشد.