علی شاکری: در بین بازیکنان خارجی شاغل در لیگ برتر والیبال ایران، «متودی آنانیف» در شمار اولین بازیکنان مطرح و صاحب‌نام بود که قبل از شروع مسابقات به عضویت تیم پتروشیمی بندر امام درآمد.

«آنانیف» با سابقه 3سال عضویت در تیم ملی بلغارستان بازی لیگ جهانی، تا قبل از آمدن دیگر هموطنان مطرحش مثل گاردنیاروف و ملوشف به ایران یا «دنیس آنجلو» کوبایی و رودریگوکویروگا آرژانتینی، هم به عنوان گرانقیمت‌ترین و هم به عنوان شاخص‌ترین بازیکن خارجی همه نگاه‌ها را به دنبال خود داشت، اگرچه بعدا با آمدن بازیکنان مطرح دیگر و همچنین ملی‌پوشان گذشته بلغارستان همانند ایگور تاسف، ملاکوف و ایوگنی ایوانوف نوع نگاه به او کمی تغییر پیدا کرد.

با این وصف آنانیف به اعتقاد بسیاری از مربیان حاضر در لیگ برتر در زمره بازیکنان برجسته جام بیست‌ویکم بود که به‌رغم ضعف مشهود در دریافت روی سرویس‌های پرشی موجی که بلای جان اکثر خارجی‌ها بود نوع بازی‌اش سخت جلب نظر کرد. نظرات او پیرامون لیگ برتر والیبال ایران، بازیکنان و  مربیان به دلیل حضور بیشترش در ایران می‌تواند برای مسئولان راهگشا و برای علاقه‌مندان به والیبال جذاب باشد. قبل از آخرین بازی این ملی‌پوش بلغاری در ‌یک باشگاه ایرانی به کمک  قیم (مترجم مخصوص آنانیف) پای حرف‌هایش نشستیم تا ببینیم او در یک فصل حضورش در کشورمان چه برداشتی از والیبال ایران داشته است.

  • چگونه شد که از کشوری صاحب والیبال در جهان و حضور در باشگاه‌های ایتالیا سر از ایران درآوردی؟

راستش برای یک بازیکن حرفه‌ای حضور در هر کشوری یک تجربه محسوب می‌شود. من البته پس از مشورت با چند بازیکن بلغاری که سابقه بازی در ایران داشتند و به رغم پیشنهاداتی از باشگاه‌های یونان، تصمیم گرفتم که به پیشنهاد یک باشگاه ایرانی پاسخ مثبت بدهم.

  • می‌خواهم صادقانه به این سؤال پاسخ بدهی، آیا سطح لیگ والیبال ایران را بالاتر از آنچه که شنیده بودی دیدی؟

من هم صادقانه می‌گویم از آمدن به ایران هرگز پشیمان نیستم و سطح لیگ والیبال ایران را هم اندازه با بلغارستان در بسیاری از جهات دیدم. البته نه اینکه نوع برگزاری و کمبودهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری را بخواهم کتمان کنم. برای من حضور در لیگ ایران بسیار ارزشمند بود.

  •  لیگ ایران چه تفاوت‌هایی با لیگ‌های معتبری مثل لیگ ایتالیا دارد؟

من البته سابقه بازی در تیم مونسا در ایتالیا را در سریB دارم ولی اصلا نمی‌توان فعلا لیگ‌تان را با لیگ سریA ایتالیا یا لیگ روسیه قیاس کرد. شاید بتوان آن را همطراز با لیگ‌های ترکیه و یونان خواند.

  • با این حساب چندان از آمدن به لیگ ایران پشیمان نیستی و احتمال بازگشت دوباره‌ات نیز می‌رود.

من فکر می‌کنم که فصل بعد و سال‌های بعد پای بازیکنان خارجی بهتری نیز به لیگ شما باز شود، این واقعیت را همین امسال هم دیدید و آنگونه که من پرسیدم نسبت به سال‌های قبل بازیکنان بهتری جذب تیم‌های ایرانی شده‌اند. احتمال آمدن مجددم نیز دور از ذهن نیست، باید دید و با بررسی پیشنهادات تصمیم گرفت. هم‌اکنون با اتمام بازی‌هایم در پتروشیمی تمام تمرکزم حضور در اردوی تیم ملی بلغارستان است که به دلیل طولانی‌شدن لیگ ایران مجبورم خودم را با تأخیر به «پرندی» سرمربی ایتالیایی تیم ملی بلغارستان معرفی کنم.

  • مهم‌ترین مشکل تو به اعتقاد کارشناسان ضعف در دریافت روی سرویس‌های پرشی موجی بود. آیا در اروپا یا در لیگ جهانی چنین سرویس‌هایی زده نمی‌شود؟

در اوایل برایم دریافت چنین سرویس‌هایی بسیار مشکل بود، اما به تدریج تا حدود زیادی توانستم خودم را به این موضوع عادت دهم. البته این فقط مشکل من نبود و مشکل اکثر بازیکنان خارجی بود که به این نوع سرویس‌ها عادت نداشتند. در اروپا یا در لیگ جهانی شاید تنها یک یا دو بازیکن قادرند چنین سرویس‌هایی بزنند ولی در ایران اکثر بازیکنان شما تبحر زیادی در این نوع سرویس‌ها دارند.

  •  نوع برگزاری بازی‌ها در لیگ ایران چگونه بود؟

برگزاری بازی‌ها به صورت حذفی امروزه در اکثر نقاط اروپا رایج است ولی با شیوه فعلی شما کمی متفاوت است.

  •  می‌شود توضیح بیشتری بدهید؟

در بلغارستان در مسابقات سوپر لیگ، 12تیم حضور دارند و تنها در مرحله پایانی حذفی 4تیم برتر جدول دوره‌ای با هم بازی می‌کنند و رده‌بندی بقیه تیم‌ها براساس همان جدول دوره‌ای تعیین می‌شود. در ایران برعکس است و دوباره به جز تیم‌های برتر بقیه تیم‌ها را وادار به حضور در مسابقات حذفی می‌کنند که به نظرم باعث خستگی بیش از حد بازیکنان می‌شود و هم انگیزه‌ای دیگر برای بازی کردن نزد تیم‌ها مشاهده نمی‌شود. از سوی دیگر حضور 15‌تیم در لیگ برتر بسیار زیاد است و من فکر می‌کنم که فدراسیون والیبال ایران هم باید در فکر برگزاری لیگ برتر با حضور 12 تیم باشد.

  •  طی یک فصلی که در ایران بازی کردید شیوه بازی کدا‌میک از بازیکنان ایرانی بیشتر توجه‌ات را جلب کرد؟

حمزه زرینی در آبشار و سرویس بسیار عالی بود ولی در دریافت مشکل داشت. محمد موسوی هم به عنوان یک بازیکن سرعتی کارش بسیار خوب بود. پشت خط‌زن خوب در میان بازیکنان ایرانی ندیدم.

  •  کار کدامیک از پاسورهای ایرانی را پسندیدی؟

پاسورهای ایرانی کارهای ساده را برای خود بسیار سخت می‌کنند و بیشتر به فکر ارائه کارهای نمایشی هستند. در اروپا پاسورها در شرایط حساس‌تر، پاس‌های استانداردتری می‌دهند ولی در اینجا برعکس است.

  •  به نظر شما آیا بازیکنان ایرانی توانایی حضور در لیگ‌های اروپایی را دارند؟

بله بسیاری از بازیکنان ایرانی توانایی بازی‌کردن در لیگ‌های اروپایی را دارند.

  •  سطح قضاوت‌ها را چگونه دیدید؟

در مجموع سطح قضاوت‌ها بد نبود ولی در برخی از دیدارها به نظر می‌رسید که داوران سعی در تغییر نتیجه بازی به سود یک تیم دارند. از جمله در بازی پتروشیمی و داماش گیلان که داور با سوت‌های جهت‌دارش چنین ذهنیتی را برایم به وجود آورد. یا در یک بازی دیگر با اینکه اصلا برخوردی با تور نداشتم و داور  هم این موضوع را متوجه شد با خنده سعی در باوراندن من در برخورد با تور داشت.

  • فکر می‌کنی با توجه به قرارداد سنگین‌ات، کادر فنی پتروشیمی از حضور تو در این تیم راضی بودند؟

پاسخ این سؤال را باید آنها جواب دهند و خودم فکر می‌کنم به عنوان یک بازیکن حرفه‌ای همه تلاشم را در راه موفقیت تیم به کار گرفتم.

  • آیا مقام هفتمی پتروشیمی جایگاه واقعی این تیم در لیگ برتر بود؟

من در این زمینه نمی‌توانم پاسخ درستی بدهم و جواب آن را نیز باید از مسئولان و کادر فنی تیم بپرسید.

  • تماشاگران ایرانی را چگونه دیدید؟

تماشاگران شهرهای آمل و گنبد را بسیار پرشور دیدم. آنان فضا را برای حریفان کاملا سخت می‌کنند. این نوع تماشاگر را فقط در یکی از شهرهای یونان دیدم.