گل زیباست، ولی وقتی بهار باشد و من به میان گلها بروم حساسیت میگیرم و عطسه میکنم. اردیبهشت است اما وقتی به کویر برویم، گرما شدید است و....
در اردیبهشت به جایی در کویر میرویم که پراز گل است و از گلها گلاب فراوان میگیرند.پس حساسیتیها، سردردی ها و گرماییها به پیش....
کاشان گرم و کویری است. معماری خاص و بافت تقریباً قدیمی دارد.خانههای قدیمی و حمام فین دارد.کاشان، قمصر دارد...
باور کنیم این جاده کویری و گرم ما را به گل و گلاب میرساند؟ اینجا که تا چشم کار میکند کوه است و سنگ! اینجا که اصلاً فراموش میکنیم بهار است و اردیبهشت!
یک دوراهی ما را به جاده فرعی میکشاند. اول جاده فرعی روی یک تابلوی راهنما نوشته شده است:« قمصر».
طبیعت سبزتر میشود. سرتا سر راه پر از گلهای محمدی است. بوی عطر کویر میآید. بوی گلهای محمدی، نشانی است. پلاک است. تابلوی شهر قمصر است.
پرورش گل محمدی با تاریخ قمصر عجین شده است. هر چند حالا گلاب گیری از قمصر به نیاسر- یکی از بخش های دیگر کاشان- گسترش پیدا کرده، ولی گلاب قمصر در نوع خود همچنان بی رقیب مانده است.
گلاب از تقطیر گل محمدی به دست می آید که از نظر عطر در میان سایر گل ها ممتاز است و خواص درمانی فراوانی دارد. میگویند ایرانیان اولین قومی بودند که از «گل سرخ»،عطرمایه (اسانس) و گلاب را به روش تقطیر به دست آوردند و سپس این فن را به سایر نقاط دنیا انتقال دادند. ابن سینا دانشمند بزرگ ایرانی، تحقیقات وسیعی در مورد استخراج عطرمایهها به روش تقطیر داشته است.
خیابانهای شهر پر از تابلوهای تبلیغاتی شرکتهای گلابگیری است که ورود مسافران را به شهر تبریک گفتهاند.
اینجا محل گلابگیری است. کارگاهها و کارخانههای گلاب گیری در اینجا جمع شدهاند. در هرکدام از این کارگاهها دیگ بزرگی قرار دارد که با لوله به ظرفهایی شبیه تنگ متصل شده اند و این تنگها در آب قرار دارند.
سردر یکی از کارگاهها نوشته: «مراسم گلابگیری به روش سنتی». همین تابلو کافی است تا گردشگرانی که به روشهای سنتی علاقهمندند به آنجا هجوم بیاورند. ما هم مثل همه آن علاقهمندان راهی میشویم...
همینجاست که به انبار گلها میرویم و عکاسی میکنیم. به انباری از گلهای چیده شده. البته با همکاری و راهنمایی مردی که نامش شبیه گلهای گلابگیری است؛ با آقای محمدی، که حدود 40 سال است گلابگیری میکند.
محمدی درباره گلابگیری میگوید:«در هر دیگ 40 کیلو گل را با 30 کیلو آب مخلوط میکنند. زیر دیگها روشن است. در نتیجه حرارت، گلاب تولید میشود و به وسیله لولههایی خاص به داخل تنگهایی میرود که آنها هم داخل حوض آب هستند. درگذشته این ظرفها سفالی بود و به جای لولههای فلزی هم از چوب نی استفاده میشد و گلاب بهتر و نابتری تهیه میشد. آن موقع گلابگیری با مراسم خاصی برگزار میشد. ظرفهای گلاب را کنار رودخانه میبردند و درون آب رودخانه میگذاشتند. رسم بر این بود که در هنگام گلابگیری دعا بخوانند و نباید چشم بعضی افراد به گلاب میافتاد. اما حالا در بیشتر کارخانههای گلابگیری باز است.»
گلابگیری سنت هفت هزار ساله کاشان است که همچنان پا بر جا مانده است. از دومین ماه بهار تا اولین ماه تابستان(تیر) وقت برداشت گلهای محمدی و گرفتن گلاب است.
حالا ما در شمار دو میلیون گردشگری هستیم که هر سال برای گلابگیری به کاشان میآیند. یکی دیگر از این دو میلیون نفر، زهرا رجایی، نوجوان
14 ساله ، که امسال دومین بار است برای دیدن این مراسم به کاشان آمده و میگوید:«بوی گلها را دوست دارم. این مراسم هم برایم جالب است، اما از این همه شلوغی خسته میشوم.»
ما هنوز اینجاییم و آقای محمدی برایمان میگوید:«در سایر فصلها که از گل محمدی خبری نیست، در کاشان عرق گلهای دیگر را میگیرند. صنعت گلابگیری کاشان، گلاب کعبه را که برای شستوشوی خانه خدا مورد استفاده قرار میگیرد، تأمین میکند و گلاب را که خواص زیادی دارد به اروپا نیز صادر میکند.»
این را هم در کاشان یاد می گیریم:«هنگامی که گلاب گرفته میشود یک لایه روغن روی آن شکل میگیرد که از این قسمت، در صنایع عطرسازی استفاده میشود و بسیاری از صنایع عطرسازی بزرگ جهان در عطرهایشان از این ماده استفاده میکنند.»
گلها در آب میغلتند؛ روی کوره. عطر گلاب آنقدر زیاد است که خیلیها سردرد میگیرند و خیلیها حساسیت. اما همه در این همه عطر و گل غرق میشوند...