تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۵:۰۴

دوچرخه: ... من گره خواهم‌زد چشمان را با خورشید، دل‌ها را با عشق، سایه‌ها را با آب، شاخه‌ها را با باد...

و به هم خواهم‌پیوست‌خواب کودک را با زمزمه زنجره‌ها
بادبادک‌ها به هوا خواهم‌‌برد
گلدان‌ها آب خواهم‌داد
خواهم‌آمد پیش اسبان، گاوان، علف سبز نوازش خواهم‌ریخت
... خواهم‌آمد سر هر دیواری میخکی
خواهم‌کاشت
پای هر پنجره‌ای شعری خواهم ‌خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم‌داد
مار را خواهم‌گفت: چه شکوهی دارد
غوک
آشتی خواهم‌داد
آشنا خواهم‌کرد
راه خواهم‌رفت
نور خواهم‌خورد
دوست خواهم‌داشت»
سهراب، دورترها را خوب می‌دید و
گویی نیاز همیشگی ما انسان‌ها را
شاعرانه بر زبان می‌آورد.

* *‌ *

می‌گویند عمر زمین چهار و نیم میلیارد سال است و حدود یک ونیم‌میلیارد سال طول کشید تا آب شکل بگیرد و نخستین نشانه‌های زندگی بروز کند و البته تا پای مخلوقاتی مثل ما روی زمین باز شود، حدود دو و نیم میلیارد سال دیگر زمان لازم بود.

تصور شکل گرفتن زندگی روی این کره خاکی در این همه سال، تصور آسانی نیست؛ ولی انسان از عصر صنعت، به آسانی شروع کرد حاصل این همه سال را به باد دادن. حالا هم اگر به خود نیاییم به‌بهای آسایش کوتاه مدت ظاهری، تنوع زیستی زمین را از میان خواهیم برد و حق حیات آفریده‌های  زیادی را نادیده خواهیم‌گرفت و در نهایت، زندگی خود را نیز به خطر خواهیم‌انداخت.

اگر انسان امروزی تا حدودی به خود آمده و روزی برای یادآوری اهمیت حفظ محیط زیست نام‌گذاری کرده، اگر امسال «تنوع زیستی، مدیریت اکوسیستم و اقتصاد سبز» را به‌عنوان شعار خود برگزیده و اگر همه دستگاه‌ها را به دوستی با طبیعت فرامی‌خواند و می‌خواهد پایه‌گذار شهر سبز، بانک سبز، صنایع سبز و معماری سبز باشد، درواقع می‌خواهد بگوید: بیایید زندگی را پاس بداریم، بیایید به زندگی احترام بگذاریم!