آخرین نمونه آن مربوط به جودو است که پس از آرش میراسماعیلی نوبت محمود میران بود تا پس از ناکامی در تونس و بعد از انتصاب حاج یوسفزاده بهعنوان سرمربی تیم ملی، از سمت خود استعفا دهد. میران هم به صف دیگر قربانیان چنین تفکری پیوست که قبلا فوتبال با علی دایی و کشتی با علیرضا حیدری این اشتباه تاریخی را تجربه کرده بودند.
سؤال این است که اگر داییها، حیدریها و میرانها در موقعیت مقتضی زمانی و پس از پیمودن مراحل کامل مربیگری پس از خداحافظی از دوران قهرمانی وارد این عرصه میشدند، آیا باز هم به این سرنوشت نامعلوم، اما قابلپیشبینی دچار میشدند؟
بهراستی چه کسانی باید تاوان این بیتدبیری و تصمیمات نسنجیده را بدهند؟ آیا افرادی که با این تصمیمهای احساسی و بدون منطق در وهله نخست به خود این سرمایههای باارزش اجحاف و در وهله بعد به ورزش کشور لطمه زدهاند، نباید پاسخگو باشند؟