او در زمان حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی، یکی از فعالان مبارزه با رژیم آپارتاید بود. به لطف تلاشهای او و همکارانش آفریقای جنوبی توانست بهعنوان نخستین کشور آفریقایی میزبان جام جهانی شود. او سابقه زیادی در فیفا دارد و در حال حاضر عضو چند کمیته فیفاست. او در مصاحبهای با گاردین درباره مشکلاتی که در راه برگزاری جام جهانی و همچنین اثراتی که این تورنمنت بر کشور آفریقای جنوبی خواهد گذاشت صحبت کرده است.
رؤیای دنی جردن برای آوردن جام جهانی فوتبال به آفریقای جنوبی 16 سال پیش شروع شد، در سال 1994. حالا کمتر از یک هفته مانده به آغاز جام جهانی، فعال پیشین لغو آپارتاید تقریبا به آرزوی خود رسیده اما رسیدن به اینجا کار برای او بسیار سخت بوده است. او میگوید: «مثل یک ترن هوایی بود. مواقعی بود که اطمینان من برای این پروژه به چالش کشیده میشد و این چالش تنها مربوط به جام جهانی نبود؛ چالشی بود درباره اینکه تو که هستی و به چه چیزهایی اعتقاد داری. اما پس از قربانی شدن بسیاری از مردم در رژیم آپارتاید، میدانستم که نمیتوانیم تسلیم یا ناامید شویم. البته در تمام راه برای رسیدن به اینجا نگرانیهایی وجود داشت اما اجازه نمیدادیم که آنها عمومی شوند».
جردن اما میگوید در روزهایی او واقعا هیچ امیدی برای به سرانجام رساندن این تورنمنت نداشته است. او واقعا چگونه نگرانیها درباره بحران اقتصادی، جرم و مسئله امنیت، هزینههای سرسامآور ساخت ورزشگاهها و فروش ناامیدکننده بلیتها را پشت سر گذاشته است؟ «میتوانم آنها را لحظات واکنش درونی بنامم. به خانه میرفتم و آنها را کنار میریختم. امیدوارم در طول این مدت آنقدر سازگار بوده باشم که بهخودم بگویم این جام جهانی برگزار خواهد شد و یک موفقیت بزرگ خواهد بود. این جام جهانی یک جشن بزرگ شگفتانگیز خواهد بود با هیجان زیاد و تمام احساسات آفریقای جنوبی. دنیا در شرف کشف آفریقای جنوبی واقعی است و من فکر میکنم که شگفتزده خواهد شد.»
البته بیشتر از تنها یک آفریقای جنوبی وجود خواهد داشت؛ یک ملت که با خشونت مرگبار و نابرابری مواجه بود و به یک دمکراسی جدید در جایی که هنوز خشونت در آن وجود دارد وارد شده است. اینجا کشوری است که ماندلا در آن به خاطر بخشش و مهربانیاش مورد احترام است. حتی همین حالا هم با اینکه کلیشههای ملت رنگین کمان مدتهاست که از بین رفته اما آفریقای جنوبی میتواند معجزهای بهنظر برسد. همین که جام جهانی در این کشور برگزار میشود، خود معجزه است؛ گذشتن از روزگای که رنگینپوستان در آن اکثریت بدون حق و حقوق بودند و رسیدن به جایی که مردم، فارغ از رنگ در ورزشگاهها تیم ملی خود را تشویق میکنند.
آنگونه که جردن میگوید داستان وقتی برای او شروع شد که در سن 16 سالگی بهعنوان یک رنگینپوست طبقهبندی شده بود.« در سال 1968، ما مجبور به ترک خانههایمان شدیم. ما در منطقهای زندگی میکردیم که نرثاند نام داشت اما یکباره به ما گفته شد که اینجا منطقه سفید پوستان است. آنها خانه ما را با بولدوزر ویران کردند. وقتی که چنین اتفاقی میافتد، شما در داخل تغییر میکنید. آنها حتی مدرسه ما را هم تخریب کردند اما من راهم را به دانشگاه پیدا کردم. من هرگز دستگیر نشدم اما بارها بازجویی و تهدید به مرگ شدم.»جردن بعدها یکی از فعالان ضدآپارتایدی شد که در راستای تحریم بینالمللی ورزش آفریقای جنوبی تلاش میکرد. او دوباره درگیر ورزش شد؛ ولی این بار برای بازگشت ورزش آفریقای جنوبی به مجامع بینالمللی ورزشی.
با این حال تلاشهای او و دیگران برای برگزاری جام جهانی مورد سؤال قرار گرفته است. آیا بهتر نبود میلیاردها دلاری که برای ساخت ورزشگاهها هزینه شده است، خرج مسائل بهداشتی و تحصیلی در کشوری میشد که در آن زیرساختها در این دو بخش ضعیف هستند؟
جردن به تلاشهایش برای دوری از بحرانهای اقتصادی و تولید اشتغال اشاره میکند و این موضوع را مطرح میکند که برگزاری تورنمنت باعث انسجام اجتماعی در آفریقای جنوبی خواهد شد. او به 2 مسابقهای که به تازگی در ساکرسیتی –یکی از ورزشگاههای میزبان جام جهانی- انجام شد، اشاره میکند و میگوید: «ما در آنجا اتمسفر خیلی خوبی داشتیم» و او در این مورد حق دارد. در ورزشگاه مردان سیاهپوست در کنار دیگران بازیها را تماشا میکردند و از آن لذت میبردند. او میگوید: «پیشتر وقتی که سیاهپوستان میخواستند به اینجا بیایند باید با ماشینهای نظامی آورده میشدند.
این نخستین بار است که آنها با ماشینهای خودشان به اینجا میآیند.»او به تماشاچیان اشاره میکند و میگوید: «ماچیزی را در آنجا دیدیم که قبلا ندیده بودیم؛ سیاهپوستان و سفیدپوستان که پرچم آفریقای جنوبی را در دست داشتند و در کنار هم حرکت میکردند. این چیزی است که ما آرزوی آن را داشتیم؛ داشتن بازیکنانی که در محلههای جرمخیز رشد کردهاند و به اینجا (تیم ملی آفریقای جنوبی) رسیدهاند. روزگاری رنگ پوست شما آرزوهایتان را معین میکرد اما این بازیکنان ثابت کردند که رؤیاهای هر دختر و پسری دیگر به واسطه رنگ پوست یا محله سکونتش مشخص نمیشود.»
او حتی امیدوار است که این بازیکنان برای نخستین بار در تاریخ فوتبال این کشور حادثهساز شوند: «وضع خیلی بهتر شده است. امید زیادی داریم که بتوانیم به دور دوم صعود کنیم.»
او که تجربه کسب میزبانی جام جهانی و تا چند روز دیگر برگزاری آن را خواهد داشت به نامزدهای اروپایی کسب میزبانی مسابقات هم توصیههایی دارد: «اروپا 8رای دارد اما آنها همچنین بیشترین تعداد نامزدها را هم دارند. تنها قاره هایی که برای سال 2018 نامزد ندارند، آمریکایجنوبی با 3رای و آفریقا با 4رای هستند. بنابراین نامزدهای میزبانی درصورتی که میخواهند موقعیت خوبی داشته باشند، باید حمایت آفریقا را کسب کنند. در این مورد آفریقا کاملا حیاتی است.»
جردن اما پس از جام جهانی دیگر دغدغههای برگزاری مسابقه را نخواهد داشت. او باید پس از جام جهانی مسیر جدیدی در زندگی پیدا کند؛ «باید شروع به فکر کردن کنم. یک نفر به من گفت فراموش نکن که با پایان جام جهانی تو هم باید خداحافظی کنی. باید مقصدم را مشخص کنم؛ تجارت، سیاست یا فوتبال.»
فعلا مسئله مهم اما برای او روز جمعه است؛ وقتی که بافانا بافانا مسابقه افتتاحیه را با مکزیک برگزار خواهد کرد: «ما همیشه روزی را که ماندلا از زندان به بیرون قدم گذاشت انتظار میکشیدیم. ما همیشه روزی را که برای نخستین بار رای بدهیم انتظار میکشیدیم و حالا روزی را انتظار میکشیم که مسابقات جام جهانی رسما با بازی آفریقای جنوبی و مکزیک افتتاح شود. این روز، برای من و بسیاری از مردم آفریقای جنوبی روز خاصی خواهد بود؛ روزی خواهد بود که آن را گرامی خواهیم داشت اما مهمتر از آن، روزی خواهد بود که گذشته خود را به یاد خواهیم آورد.»