آقای یونسی که خود را عضو و هوادار هیچ حزبی و گروهی نمیداند ولی با حرارت از انتخابات سخن میگوید ومردم را برای شرکت در انتخابات دعوت میکند .
از نظر وی نشاط سیاسی و حضور حداکثری مردم در انتخابات و انتظار از پیروز شدگان برای اجرای برنامه های وعدهدادهشده شیرینی انتخابات و بداخلاقیها و استفاده از هر وسیلهای برای رسیدن به پیروزی از تلخیهای انتخابات است، ایشان میگوید:درانتخابات نهم علیه تمام کاندیداها تخریب و تهمتزنی و شایعهپراکنی و تحقیر به کار رفت ولی در مورد برخی مثل آیتالله هاشمی رفسنجانی تخریب به عمل آمد در آن انتخابات علاوه بر موج ضد اخلاقی تخریب و تهمت و شایعهپراکنی یک پدیده جدید هم رخ نمود و آن به کارگیری دسیسه توطئه برای شکست رقیب بود...
من این جریان را در فرصت مناسب توضیح خواهم داد که چگونه عدهای مریض و یا اجیر با سر هم بندی توهمات و خیالات، یک نفر از کاندیداها( آقای قالیباف) را که بین مردم محبوبیتی هم کسب کرده بود از میدان رقابت خارج کردند و خواستند که از اهرم وزارت اطلاعات هم استفاده کنند که تیرشان به سنگ خورد.با هم این مصاحبه را میخوانیم:
- شما در سالهای گذشته گفته بودید امنیت از درون صندوقهای رأی به دست میآید نه لوله تفنگ آیا هنوز بر سر آن عقیده هستید؟
البته حضور و مشارکت حداکثری تضمین امنیت ملی است و هیچ چیز دیگری نمیتواند جای آن را بگیرد و اگر آن هدف تحقق یابد بالاترین هدیه ملی است حضور و مشارکت حداکثری مورد نظر و تأکید حضرت امام و رهبر معظم انقلاب بوده است و این حضور حداکثری است که هدف اصلی انتخابات را تعیین میکند.
- حضور حداکثری از نظر شما چقدر است؟
به نظر من حضور و مشارکت ایدهآل 80 درصد است و کمتر از 50 درصد به خط قرمز نزدیک شده است. لازم است به یک نکته بسیار مهم اشاره کنم و آن ضرورت همراهی با نظر نظام در خصوص مشارکت حداکثریست.
زیرا متأسفانه برخی از احزاب و جریانهای سیاسی به اقتضای شرایط و منافع خود گاهی خواهان حضور حداکثری هستند و گاهی موافق نیستند.
- آقای یونسی بیشتر توضیح دهید.
در هر انتخاباتی درصدی از مردم اصلاً شرکت نمیکنند گاهی این نسبت به 20 درصد و 25 درصد و 30 درصد میرسد و گاهی کمتر و فقط در رفراندوم جمهوری اسلامی بود که میزان مشارکت بیشتر از 95 درصد بوده ولی در سایر انتخابات دیگر حضور متفاوت بود درصدی هم حتماً مشارکت میکنند یعنی در هر صورت و با هر شرایط. به اصطلاح سنگ از آسمان ببارد در انتخابات حتماً شرکت خواهند کرد.
این نسبت هم بین 20 تا 30 درصد شناور است اما بین این دو نسبت مشارکت و عدم مشارکت آراء خاکستری است که به اقتضای زمان و شرایط عمل میکند.
- چه عواملی سبب حضور و مشارکت حداکثری میشود؟
1 - رقابتی بودن انتخابات
2- آزاد بودن انتخابات
3- سالم بودن انتخابات
4- ایمان و اطمینان به مؤثر بودن نتیجه انتخابات.
تحقق 4 شرط ذکر شده هدف نظام جمهوری اسلامی را که حضور حداکثری مردم است را تأمین خواهد کرد هر چه، از سختگیریهای قانونی و عملی بکاهیم و زمینه حضور نامزدهای بیشتری را فراهم نماییم طبعاً صحت و قدرت بیشتری برای انتخابات فراهم کردهایم و قهراً میدان وسیعتر و جدیتر خواهد شد.
مخصوصاً در شهرهای قومنشین هر چه ما با سختگیریهای قانونی و عملی کاندیداها را محدود کنیم فرصت انتخاب مردم را محدود کردهایم در شهرهایی که رقابت قومی و محلی است، اگر نامزد یک جریان و یا قومی از دایره رقابت حذف شود یک جریان و یک قوم به طور کلی خود را کنار خواهد کشید و انتخابات بدون حضور پررنگ آنها برگزار خواهد شد و این امنیت منطقه را تهدید خواهد کرد.
مسئولان انتخابات باید میل و خواست مردم را بر میل و خواست خود ترجیح دهند و به مردم اعتماد داشته باشند اگر در جایی هم مردم اشتباه کرده باشند خودشان آن را اصلاح خواهند کرد البته نظارت و کنترل قانون لازم است و بدون آن هرج و مرج خواهد شد.
این آراء خاکستری گاهی جذب راست شده و گاهی جذب چپ. گاهی جذب اصولگراها و گاهی جذب اصلاحطلبان می شود. در این موقع اگر جریانی قدرت جذب آرای خاکستری را نداشته باشد طبعاً خیلی مایل نیست آنها اصلاً شرکت نمایند.
لذا شما ملاحظه میکنید جریانهای سیاسی مطابق هدف خود عمل میکنند که این هدف الزاماً با هدف جمهوری اسلامی که مشارکت حداکثری است مطابقت ندارد یعنی احزاب و جریانها به پیروزی خود فکر میکنند اما نظام به حضور حداکثر مردمی میاندیشد . گاهی این دو با هم مطابق هستند، گاهی نیستند.
- تا حالا از شیرینیهای انتخابات گفتید حالا به تلخیهای آن اشاره کنید؟
پرداختن به تلخیها هم خودش تلخ است مخصوصاً این گونه تلخیها و بداخلاقیها که به هیچ وجه شایسته ملت بزرگ ایران نیست... ببینید پیش از انقلاب اسلامی امثال من به کمونیستها خرده میگرفتیم که چرا برای رسیدن به هدف از هر وسیلهای استفاده میکنید و چرا شما عقیده دارید که هدف وسیله را توجیه میکند؟!
ما با افتخار اعلام میکردیم که اسلام برای رسیدن به یک هدف مقدس از ابزار نامقدس و از وسائل پست و پلید بهره نمیگیرد و به تعبیر مقام معظم رهبری با دستمال کثیف نمیشود شیشه و پنجره کثیف را پاک کرد در فرهنگ و ادب اسلامی ما از قدیم آموختهایم که با مقدمات حرام نمیشود به واجب رسید با وضوی در آب نجس و یا غصبی و یا لباس غصبی نماز باطل است و دهها نمونه از این معارف اخلاقی و عبادی ولی متأسفانه جامعه ما امروز گرفتار یک بیماری شدید و مزمن اخلاقی شده است که علاج آن هم به این آسانی ممکن نیست در جای خود نیاز به یک نهضت اخلاقی همهگیر دارد.
پخش و توزیع میلیونها نسخه سی دی مبتذل از یک زن مسلمان و همچنین اصرار پشت اصرار بر افشاء و انتشار اتهامات ثابت نشده در محاکم صالحه همچنین درج و نشر صدها مقاله و سخنرانی و ایراد اتهام به انسانهای بیگناه در جراید و رسانهها و تریبونهای عمومی نشان از این بیماری خطرناک دارد به نظر من این فاجعه و ویروس این بیماری از برخی گروهکهای ضد انقلاب و تروریست به جامعه اسلامی سرایت کرده است.
زیرا شیوه تسویه حسابهای خشن و خونین و تخریب و اتهامزنی و سوءظن و شایعهپراکنی از ویژگیهای برخی از این گروهکهای تروریست میباشد که از قدیم در میان آنها وجود داشته است و متأسفانه در میان ما هم تسری پیدا نمود. یک مسلمان حق ندارد حتی به یک نفر غیرمسلمان تهمت بزند و یا دشنام دهد قرآن صریحاً مسلمانان را نهی کرده است که به بتپرستان دشنام دهند و همچنین قرآن با تأکید مسلمانان را مخاطب قرار داده و میگوید... مبادا دشمنی شما با دشمنانتان شما را از مسیر عدالت خارج کند؟!
این روش اخلاقی قرآن است که یک مسلمان حتی با دشمنان و بتپرستان حق ندارد از مسیر اخلاق و عدالت خارج شود و به آنها نسبتی بدهد که بین آنها نیست تا چه رسد به یک مسلمان به جان و مال و آبروی یک مسلمان که در حریم قدسی اخلاقی اسلام مصون و محفوظ میباشد و هیچکس حق تعرض و تعدی ندارد .
با کمال شرمندگی ما شاهد اوجگیری روزافزون این روند ضد اخلاقی هستیم که متأسفانه در هنگام انتخابات به یک سیل بنیان کن تبدیل میشود.
درانتخابات نهم علیه تمام کاندیداها تخریب و تهمتزنی و شایعهپراکنی و تحقیر به کار رفت، ولی در مورد برخی مثل آیتالله هاشمی رفسنجانی به صورت سازماندهی شده تخریب به عمل آمد.
در آن انتخابات علاوه بر موج ضد اخلاقی تخریب و تهمت و شایعهپراکنی یک پدیده جدید هم رخ نمود و آن به کارگیری دسیسه توطئه برای شکست رقیب بود...
من این جریان را در فرصت مناسب توضیح خواهم داد که چگونه عدهای مریض و یا اجیر با سرهم بندی توهمات و خیالات،آقای قالیباف را که در بین مردم محبوبیتی هم کسب کرده بود از میدان رقابت خارج کردند و خواستند از اهرم وزارت اطلاعات هم استفاده کنند که تیرشان به سنگ خورد.
- با توضیحاتی که دادید معلوم میشود در جامعه ما امنیت اخلاقی وجود ندارد؟
به نظر شما وجود دارد؟ آیا شما به عنوان یک خبرنگار این احساس را دارید؟
- راه چاره چیست؟
به نظر من یک نهضت اخلاقی و دینی لازم است که بار دیگر با اجرای دقیق فرمان 8 مادهای حضرت امام و استقرار فضای اخلاق اسلامی امنیت اخلاقی را به جامعه برگردانیم این مهم از عهده یک نفر یا چند نفر خارج است، زیرا این بیماری، سختخانهنشین، مزمن وتقریباً عمومی شده است.
- ایران مشابه کدام کشور در منطقه است؟
آنچه در ایران میگذرد و در خاورمیانه و همسایهها با هیچ کشوری شبیه نیست، زیرا دموکراسی در پاکستان و ترکیه به دلیل حاکمیت نظامیها متزلزل است ودر سایر کشورها نیز حکومت نوعاً موروثی است و مردم نقشی ندارند، البته در منطقه (شرق) مردم سالاری هندی از همه کشورها محکمتر و پایدارتر است حتی از کشورهای غربی که خیلی مدعی دموکراسی هستند به مراتب جلوتر است.
- برگردیم به اصل انتخابات، آقای یونسی این روزها پیشنهاد تجمیع انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در مجلس شورای اسلامی مطرح است، نظر شما چیست؟
به نظر من لازم است این تجمیع و همزمانی صورت گیرد و مانع قانونی رفع شود البته اشکالات قانونی بیشتر از این است، یعنی کشور به یک قانون جامع انتخابات که مسائل و منافع ملی را کاملاً در نظر گرفته باشد نیازمند است، متأسفانه قانون انتخابات بیشتر، از پیروزی یک جریان سیاسی تأثیر گرفته تا از منافع ملی کشور و طبیعی است که احزاب و جریانهای سیاسی منافع زودگذر خود را در نظر میگیرند تا مصالح دیرپای کشور.
- چرا در انتخابات خبرگان شرکت نکردید؟
جواب این سؤال برای شما چقدر مهم است، حضور و عدم حضور امثال من در خبرگان تأثیری ندارد. من هم خودم ضرورتی احساس نکردم،خبرگان جای شخصیتهای بزرگ و بزرگتری است.
- ممکن است بگویید شما عضو و علاقهمند به کدام حزب و جریان سیاسی هستید؟
من عضو و هوادار هیچ گروه سیاسی نیستم.
- چرا؟ آیا مخالف کار سیاسی هستید؟
نه اتفاقاً فعالیت سیاسی در کشور را لازم میدانم ولی متأسفانه تاکنون حزب به معنی کامل آن در کشور تحقق نیافته است، البته من همیشه با عناصر اصلی جریانهای رقیب سیاسی ارتباط و رفاقت داشتهام.
- آیا فکر نمیکنید که این روش برای شما خیلی مشکل است؟
چرا مشکل است. هیچ حزب و گروهی اشخاص مستقل را از آن خود نمیدانند و در هنگامی که باید از آن دفاع کند از آن دفاع نخواهد کرد و در هنگام پیروزی به افراد مستقل توجهی نخواهند کرد.
البته در هنگام بحران و مشکل سراغ آنها خواهند رفت مثل زمانی که برای وزارت اطلاعات گیر کرده بودند.
- در مورد شورای شهر مخصوصاً شهر تهران چه نظری دارید؟
کار شهرداری و عضویت در شورای شهر اساساً یک کار غیرسیاسی است و ذاتاً کاری است اجتماعی و باید انتخابات آن هم با صبغه اجتماعی انجام شود حضور شخصیتهای شدید سیاسی و یا افراطی سبب میشود شورای شهر از ماهیت خود فاصله بگیرد و به کار شهر لطمه بزند، لذا باید همه تلاش بکنیم کسانی به شورای شهر راه پیدا بکنند که حتماً سابقه طولانی و تجربه و مدیریت داشته باشند نه صرفاً کسانی که مورد تأیید حزبی خاص یا شخصیتی خاص باشند.
شهرداری واقعاً محل خدمت به همه شهروندان است و شورای شهر هم باید با این هدف انتخاب شود.