سمیرا 3فرزند دارد؛ 2 پسر دوقلو از ازدواج اولش که حالا 17سالهاند و یک پسر کوچک
سه ساله که حاصل ازدواج دوم اوست. سمیرا با گوشه روسری اشکهایش را پاک میکند و میگوید: بچههایم آوارهاند. شبها در کارگاهی که کار میکنند میخوابند.سمیرا بهدنبال کار آمده تا درآمدی کسب کند. او حالا در غیاب همسر زندانیاش سرپرست خانوادهای است که هیچ درآمدی ندارند. او میخواهد 3فرزندش را زیر بال و پر خود بگیرد. سمیرا میگوید مادر شوهرش اجازه نمیدهد که او در خارج از خانه کار کند. او بهدنبال کاری است که بتواند در خانه خودش آن را انجام دهد و از این راه درآمدی کسب کند؛سمیرا با این هدف به مرکز کوثر2، یکی از مراکز کارآفرینی ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار شهرداری تهران آمده است.
اینجا دفتر شهردار منطقه، در یکی از مناطق محروم شهر تهران است. اعضای ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، هر هفته در یکی از مناطق شهرداری تهران میزبان زنان سرپرست خانوار منطقه هستند؛ زنانی که بعضی از آنها 3سال است که با این ستاد همکاری میکنند و حالا خود آنقدر توانمند شدهاند که سرپرستی یک کارگاه تولیدی را هم بر عهده دارند. بعضی از آنها زنان پیر و جوانی هستند که تازه با این ستاد آشنا شدهاند و مراحل اولیه کار را طی میکنند؛ زنانی که بهدلیل فوت همسر، طلاق، زندانی بودن همسر و... سر پرستی ندارند و از طرفی باید هزینه زندگی خود و دیگر اعضای خانواده را با کار تأمین کنند.
اعضای ستاد توانمندسازی زنان خودسرپرست از 8 صبح تا 5 بعد از ظهر در هر یک از این مراکز میزبان زنان منطقه هستند. نخستین مسئولی که با هر یک از این زنان دیدار میکند و به درد دلهایشان گوش میدهد دکتر زهرا مشیر، رئیس ستاد توانمندسازی زنان خودسرپرست است. همسر شهردار تهران، مراجعان را تشویق میکند تا با مهارتآموزی، قدرتمند شوند و روی پای خودشان بایستند. او با صبر و حوصله پرونده هر یک از آنها را بررسی میکند. از وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، وضعیت زندگی، وضعیت سلامتی و... آنها سؤال میکند و بعد از آن مراجعان را به دیگر کارشناسان ستاد معرفی میکند.کارشناسان امور مالی، هبه و بیمه، بازارچه، مشاوره و درمان، اشتغال زایی، مشاوره و راهنمایی، دیگر افرادی هستند که همراه با رئیس ستاد در این مکان حضور دارند و وظایفی که به آنها محول شده را انجام میدهند.
دکتر زهرا مشیر درباره فعالیت ستاد توانمندسازی زنان خودسرپرست میگوید: شروع کار در اداره کل امور بانوان مبتنی بر نیازسنجی و مخاطبمحوری بود. در این پروسه، اولویت بر شناخت مخاطب و ساماندهی کار است. ما در بررسی جامعه هدف و مخاطب به زنان خودسرپرست رسیدیم که تحت پوشش هیچ نهادی در جامعه نیستند. بعد از بررسی به آماری رسیدیم که این زنان تحت هیچ پوشش و حمایتی قرار نمیگیرند؛ اکثرا بیسواد و یا کم سواد هستند و در دهکهای پایین جامعه به سر میبرند. تصمیم بر این شد که اقدامات در این حوزه، رویکرد حمایتی و توانمندسازی داشته باشد؛ اتفاقی که تا به حال رخ نداده بود. متأسفانه تا آن زمان کمکهایی که به این زنان شده بود کمکهایی مقطعی و بعد از آن رهاسازی بود؛ پروسهای که در آن یک حمایت کوچک و اعطای تسهیلات صورت میگرفت.
نگاهی که در آن مقطع به زن میشد، نگاه به یک زن آسیبدیده بود؛ زنی که دچار مشکلات خاصی است و نیاز به حمایت دارد و آسیبپذیر است. ما بهدنبال یک برنامه جامع برای تغییر این رویکرد بودیم؛ رویکردی که بهجای نگرش آسیبی، بهدنبال توانمندسازی این زنان باشد.
دکتر مشیر بر این نکته تأکید میکند که این طرح بهدنبال هدایت زنان خودسرپرست به سمت مطلوبی بود که در آن 2نکته اشتغال و آموزش مدنظر قرارگیرد.
هدف ما در این طرح آموزش، کسب مهارت و بهدنبال آن توانافزایی و اشتغال بود؛ برنامهای که در آن زنان سرپرست خانوار بتوانند به تأمین معاش و زندگی خود بپردازند. این طرح با رویکردی که تدوین شده بهمدت 3سال است که اجرا میشود و تاکنون به نتایج مثبتی رسیده است.توانمندسازی و توان افزایی در ابعاد مختلف بررسی شده و به نتایج خوبی رسیده است. ستاد یک الگوی خاص رسیدگی به افراد دارد که رویکرد جدید توسعهمحور دارد. الگویی که ما به آن رسیدهایم میتواند برای سایر نهادها نیز مفید واقع شود.
دکتر مشیر یکی از نقاط قوت این طرح را فعالیت سامانه جامع ستاد میداند و در توضیح آن میگوید: در این سامانه اطلاعات بهصورت دقیق و کاملا هدفمند ثبت میشود. این سامانه یک بخش با عنوان بانک اطلاعاتی و بخش دیگری با عنوان تحلیل بانک اطلاعاتی دارد.
در این سامانه اطلاعات زنان سرپرست خانوار 22منطقه همراه با جزئیات ثبت شده است؛ اطلاعات همسر، فرزندان، وضعیت منزل( وسایل منزل)، سطح سواد، اشتغال، مهارتها، مدارک تحصیلی، آموزشهای ارائه شده، بنهای اهدایی و... . در بخش سامانه تحلیل اطلاعات، به تفکیک مناطق، نمودارهایی تهیه شده؛ بهعنوان مثال بیشترین تعداد زنان سرپرست خانوار با هزار و 227 مورد در منطقه20 و کمترین تعداد با 64 مورد در منطقه3 شناسایی شدهاند، سایر موارد نیز به تفکیک سن، سواد و... نمودار آن تهیه شده است. با به دست آوردن این درصدها و نمودارها، تصمیمگیری و برنامهریزی برای ستاد آسانتر میشود. بهعنوان مثال در مناطقی که زنان سرپرست خانوار در مجموع از میانگین سنی جوانتری برخوردارند، بخش آموزش قویتر و جدیتر دنبال میشود.
ستاد به واسطه سامانه جامع خود این آمادگی را دارد تا به شهروندانی که مایلند نذورات یا کمکهای خود را به دست اشخاص خاصی برسانند، کمک کند. بهعنوان مثال اگر فردی مایل است کمکی به یک دختر یتیم سادات که معلولیت هم دارد برساند، چنین فردی توسط سامانه ستاد توانمندسازی زنان خودسرپرست، به واسطه ثبت جامع و دقیق اطلاعات افراد، قابل دسترسی است.
ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار حامی مالی و پشتیبانی غیر از شهرداری ندارد؛ هر چند دکتر مشیر معتقد است این طرح چندان هزینه بر نیست و از طرفی با بررسی امکانات و هماهنگیهای لازم، میتواند هزینههای خود را تأمین کند. او میگوید: ما بهدنبال عدد و رقمهای زیاد نیستیم. بهعنوان مثال در بخش اشتغال، 45 مرکز از مراکز شهرداری را که استفادهای در اشتغالزایی نداشتند به کار گرفتیم و تغییر کاربری دادیم.
در بقیه موارد نیز کارفرما هزینهها را تقبل میکند؛ پس هزینهای متوجه شهرداری نیست و در بخش آموزش نیز با استفاده از حداقلها به حداکثرها رسیدهایم. ما به این نتیجه رسیدیم که بدون صرف رقمهای قابل توجه هم میتوانیم به موفقیت برسیم. ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار با نهادهای دیگری که در این زمینه فعال هستند نیز مرتبط است. به گفته دکتر مشیر، این ستاد هماهنگی نزدیکی با کمیته امداد دارد. برخی افرادی که تحت پوشش این ستاد هستند از سوی کمیته امداد معرفی شدهاند.
دکتر مشیر در مورد برنامههای آینده این ستاد، به قویکردن بخش آموزش اشاره میکند و میگوید: ستاد در سال اول روی خود فرد متمرکز بود؛ یعنی صرفا زن سرپرست خانوار شناسایی و روی توانمندسازی او تأکید میشد. در حال حاضر 10هزار زن سرپرست خانوار تحت پوشش ما هستند که با خانوادههایشان به 42هزار نفر میرسند. قصد داریم برای فرزندان آنها نیز برنامههای هدفمند آموزشی درنظر بگیریم و با این کار به تربیت صحیح آنها کمک کنیم. البته تاکنون نیز برنامههای آموزشی به شکل محدود در برخی رشتهها داشتیم که زمینه اشتغال اندک فرزندان را فراهم کرده و تا حدودی اوقات فراغتشان را پر میکند.
دکتر مشیر، عمده موانع سر راه اجرای این طرح را رویکردهای غلطی میداند که در گذشته وجود داشته و منجر به شکلگیری یک فرهنگ غلط شده است. او در توضیح این مسئله میگوید: برخی از افراد و از جمله زنان بدون سرپرست، عادت کردهاند بدون اینکه زحمتی متحمل شوند درآمد داشته باشند. برای آنها سخت است که به واسطه زحمت و تلاش خود درآمد کسب کنند. برای آنها، حضور در کلاسهای آموزشی و مهارتآموزی سخت است. راضی کردن آنها نیازمند صرف انرژی زیادی است درحالیکه در این مراکز افراد به رایگان آموزش میبینند و همزمان نیز کمک هزینهای که بهطور متوسط 80هزار تومان است دریافت میکنند، تحت پوشش بیمه تأمیناجتماعی قرار میگیرند و... .
متأسفانه برخی افراد آن قدر از راه تکدیگری درآمد دارند که دیگر حاضر نیستند از راه فعالیت صحیح کسب درآمد کنند. تغییر این رویکرد و گرایش به رویکرد آموزش و اشتغال میتواند کشور را به سمت پویایی بیشتر ببرد. متأسفانه نگاههایی که تا به حال وجود داشته ناشی از افراط و تفریط بوده است. نگاه ما به یک زن تنها، یا نگاه به فردی آسیبدیده است که از او دوری میکنیم یا نگاه به فردی است که معتقدیم نیازمند حمایتهای فراوان است.
گاهی برخی وعدهها باعث شده سطح توقع این افراد بالا برود. برخی از زنانی که به مرکز مراجعه میکنند از ما تقاضای منزل مسکونی دارند، درحالیکه نمیخواهند کار کنند و تنها مایلند کمک هزینه دریافت کنند. ما معتقدیم باید زنان به این باور برسند که تنها در سایه تلاش و پشتکار این اهداف محقق میشود. بعضی از آنها متأسفانه دست به تمارض میزنند و عادت کردهاند با بیمار جلوهدادن خود، کمک هزینه دریافت کنند؛ اینها از مشکلاتی است که همگی ناشی از وجود فرهنگ غلط در مورد برخورد با زنان خودسرپرست است. ما سعی میکنیم فرهنگ کار و تلاش را در این زمینه ترویج کنیم و در ادامه آن به خواستههای خود برسیم.