- آقای طالبی آدم بزرگواری بود اما در آن مقطع (جام جهانی 1998) فقط 12، 13 بازیکن تیم ملی را میشناخت و بهرغم زندگی در آمریکا کوچکترین اطلاعاتی از تیم ملی این کشور در جام جهانی 98 نداشت.
- کلا تمام هم و غم جلال طالبی در دوران مربیگریاش این بود که بالانس بازیکن بین پرسپولیس و استقلال برابر باشد.
- ناصر نوآموز مدیر تیم ملی در فرودگاه به من گفت که جلال طالبی هم با ما به اردوی ایتالیا میآید. با تعجب گفتم: چرا؟ نوآموز گفت: برای اینکه من تنها نباشم.
خواندن گفتوگوی بیژن ذوالفقارنسب، ما را از چند جنبه متعجب کرد؛ نخست اینکه کمتر تجربه کرده بودیم که ذوالفقارنسب اینگونه مستقیم از عملکرد فردی انتقاد کند بهویژه اینکه فرد مورد نظر، نزدیکترین همکارش در جامجهانی باشد. همچنین انتظار داشتیم که این افشاگری بسیار زودتر از این صورت میگرفت نه 12 سال پس از واقعه.
اما حضور جلال طالبی در یکی از برنامههای ورزشی شبکه اول تلویزیون در صبح روز شنبه (دیروز) و شنیدن نظرات کارشناسی وی در مورد رقابتهای جام جهانی باعث شد که انتقادات ذوالفقارنسب را نسبت به عملکرد سرمربی تیم ملی در جام جهانی 1998 فرانسه تا حدود زیادی بپذیریم. طالبی در این برنامه بهگونهای صحبت کرد که گویی با فوتبال روز جهان بیگانه است.
بهعنوان مثال او که برای کارشناسی بازی ساحل عاج و کرهشمالی به استودیو آمده بود به صراحت اعلام کرد که این بازی را بهصورت کامل تماشا نکرده و یا گفت: بازیکن یک تیم آفریقایی که نمیدانم کدام تیم است در بازی با دانمارک از زمین اخراج شد تا این تیم آفریقایی شکست بخورد.
البته منظور جلال طالبی از بازی مورد نظر، بازی تیمهای نیجریه و یونان بود که در آن بازی یک بازیکن نیجریهای بهدلیل ارتکاب خطایی بچگانه موجب شکست تیمش و خداحافظی از جام شد.
سؤال: آیا استاندارد و ملاک مشخصی در تشکیلات تلویزیون برای دعوت از کارشناسان ورزشی وجود ندارد؟
نتیجه: تلویزیون و تیم ملی فوتبال از جهاتی بسیار به هم شبیه هستند. همانگونه که برخی از افراد با کمترین اطلاعات میتوانند بهعنوان کارشناس در تلویزیون حاضر شوند و در مورد بزرگترین رویداد فوتبال جهان اظهارنظر کنند، همین افراد هم میتوانند بدون عبور از فیلتری مشخص به راحتی سرمربی تیم ملی شوند.