تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۳۸۹ - ۰۵:۱۶

ترجمه محمد کرباسی: ساعت 8 شب است که مشاور رسانه‌ای باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا در حالی که یک کپی از مقاله مجله رولینگ استون را در دست دارد به سمت بخش خصوصی کاخ سفید می‌رود.

 وقتی او اوباما را در طبقه همکف می‌بیند می‌گوید: آقای رئیس‌جمهور، این مقاله را باید شما ببینید؛مقاله‌ای که در آن استنلی مک کریستال، فرمانده نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان و مشاورانش به بسیاری از مسئولان دولت آمریکا تاخته بودند.

اوباما خواندن مقاله را شروع کرد اما نتوانست بیشتر از 2 یا 3 پاراگراف اول مطلب را بخواند. بعد از خواندن این مقدار کم از مقاله،کارکنان کاخ سفید می‌گویند اوباما بسیار خشمگین شد. در همین نقطه بود که بسیاری فهمیدند مک کریستال باید برود و حتی کار دیگر به خواندن کامل مطلب جنجالی مجله رولینگ استون نرسید. هر چند خیلی زود نگرانی‌ها درباره تأثیر این مقاله و این تصمیم بر آینده حضور نظامی نیروهای ائتلاف در افغانستان اوباما را تحت‌تأثیر قرار داد.

گزارش‌های کمی درباره عصر آن روز که کپی مقاله رولینگ استون به اوباما رسید وجود دارد؛روزی که اوباما فهمید ارشدترین فرمانده نظامی‌اش در افغانستان او و دولتش را تحقیر کرده است. اوباما برای برکناری مک‌کریستال خیلی سریع تصمیم گرفت و فورا او را به واشنگتن احضار کرد. او فهمیده بود که توهین و تحقیر دولتش از سوی یک ژنرال در میانه یک جنگ سخت چقدر می‌تواند برای آمریکا و متحدانش در این نبرد خطرناک باشد.

40 ساعت بعد از این ماجرا ژنرال استنلی مک کریستال به‌طور رسمی از سمتش برکنار شد. اوباما در حالی خبر قبول استعفای مک کریستال را اعلام کرد که ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا در خاورمیانه در کنارش ایستاده بود. اعلام جایگزینی پترائوس به جای مک‌کریستال در واقع به معنای فعالیت فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا به جای یکی از ژنرال‌های زیر دست خود به حساب می‌آید.

تا لحظه اعلام این مسئله، هیچ‌کس احتمال نمی‌داد که پترائوس به‌عنوان فرمانده ارشد جدید آمریکا در افغانستان انتخاب شود. واقعیت این است که موافقت پترائوس برای هدایت جنگ آمریکا در کابل یک تنزل در سلسله مراتب نظامی به حساب می‌آید. این در حالی است که پترائوس از لحاظ سیاسی هم از وجهه خوبی در آمریکا برخوردار است و بعضی‌ها به تازگی از احتمال رقابت او به‌عنوان نامزد حزب جمهوریخواه با اوباما در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2012 خبر داده بودند.

اگر پترائوس در فکر تقابل با اوباما در انتخابات باشد نباید انتظار داشت که هیچ قدمی که او را خیلی همسو و نزدیک به رئیس‌جمهوری آمریکا نشان دهد بردارد. اوباما در واقع با انتصاب پترائوس توانسته است یک ضربه سخت به او وارد کند؛ هر چند در این رابطه هم نظرهای متعددی وجود دارد. برخی می‌گویند رئیس‌جمهوری آمریکا با این تصمیم یک اقدام جدی و مقتضی انجام داده و بعضی‌ها عقیده دارند که اوباما آن قدر درباره جنگ افغانستان گیج و آشفته است که چاره‌ای غیراز انتخاب پترائوس نداشته است.

ژنرال پترائوس در واقع یکی از مهم‌ترین طرفداران راهبرد افزایش نیرو به حساب می‌آید اما اگر آمریکا نتواند این جنگ را خاتمه دهد و نبرد در افغانستان همچنان ادامه یابد اوباما به‌عنوان رئیس‌جمهوری جنگ شناخته می‌شود. در چنین وضعیتی درصورتی که اوباما بخواهد برای باقی ماندن در کاخ سفید در انتخابات سال2012 تلاش کند با مشکلات فراوانی از طرف رای‌دهندگانی مواجه خواهد شد که همین حالا عقیده دارند نبرد در افغانستان بیشتر از جنگ جهانی دوم طول کشیده است.

جنگ افغانستان فقط موضوع مورد بحث مردم آمریکا نیست. جدال درباره این مسئله هر روز در میان حامیان و متحدان اوباما هم در حال افزایش است و برخی از آنها اکنون درباره اعزام نیروهای بیشتر به این منطقه دچار شک و شبهه شده‌اند. واقعیت این است که هیچ دولت اروپایی توانایی حمایت از راهبردی را که مردم کشورش با آن مخالف هستند ندارد. هر چند خیلی از سران اروپایی حاضر نیستند این مسئله را به‌طور مستقیم با واشنگتن مطرح کنند اما کم کم نشانه‌های آن در حال نمایان شدن است.

به‌عنوان نمونه سفیر انگلیس در افغانستان به تازگی اعلام کرد که باید به هر نحوی با شبه‌نظامیان طالبان مذاکره شود. هر چند دولت انگلیس مدتی بعد وی را با عنوان اینکه بیشتر از مقامش اظهار نظر کرده است به یک مرخصی طولانی مدت فرستاد و دیگر بعید است وی بتواند به افغانستان برگردد. لهستانی‌ها به‌عنوان هفتمین کشور از نظر تعداد نیروهای نظامی در افغانستان هم به تازگی طرح خروج خود از افغانستان را اعلام کرده‌اند؛ طرحی که با اعلام تصمیم کانادایی‌ها و هلندی‌ها برای بازگرداندن نظامیان‌شان به خانه مطرح شد.

مذاکره به جای انداختن بمب

به‌نظر می‌رسد که پترائوس بهترین انتخاب برای جایگزینی مک کریستال بوده است. اکنون دیگر مقام‌های آمریکایی خودشان هم عقیده دارند که جنگ با طالبان تنها با استفاده از سلاح به پایان نمی‌رسد. واشنگتن اکنون متوجه شده است طرفی در مذاکره پیروز خواهد بود که دست بالاتر را داشته باشد. آمریکایی‌ها اکنون عقیده دارند که باید رهبران سرکش طالبان را در انزوا قرار دهند تا به این وسیله بتوانند اعتماد مردم افغانستان را به دست بیاورند. مردم افغانستان با کشته شدن صدها غیرنظامی این کشور در حملات نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به هیچ عنوان به عملیات نظامی خارجی‌ها در این کشور خوشبین نیستند.

برخی می‌گویند جلوگیری از کشته شدن غیر‌نظامیان مسئله‌ بسیار مهمی بوده است که مک‌کریستال در ماه‌های اخیر به هر نحوی تلاش کرد که نظامیان آمریکایی را متوجه آن کند. گفته می‌شود به همین خاطر مک کریستال دستور داده بود که نظامیان آمریکا برای جلوگیری از کشتار غیر‌نظامیان تنها در مواقع اضطراری درخواست پشتیبانی هوایی کنند. اکنون دیگر بسیاری عقیده دارند که بازگشت صلح به افغانستان به جای ریختن بمب بر سر مردم باید از راه دیپلماسی صورت بگیرد.

پترائوس به‌عنوان یکی از فرماندهان ارشد آمریکا حداقل به اندازه مک کریستال با این وضعیت آشناست. تنها کاری که پترائوس باید انجام دهد این است که راهکارهای خود برای اجرای این طرح را پیاده کند. بر خلاف مک‌کریستال که اعلام کرد سفیر آمریکا در افغانستان به او خیانت کرده است پترائوس نشان داده که از روابط سیاسی بهتری برخوردار است. او در زمان فعالیت در عراق رابطه بسیاری خوبی با سفیر وقت آمریکا در این کشور داشت و نشان داد که مهارت‌های مناسبی برای همکاری با سیاستمداران دارد.

وضعیت سخت در افغانستان در حالی ادامه دارد که اوباما اعلام کرده است خروج نیروهای این کشور از جولای سال 2011 از افغانستان آغاز خواهد شد. مک کریستال یکی از منتقدان اصلی این اعلام خروج به حساب می‌آمد و می‌دانست که در این وضعیت بغرنج پیروزی برای واشنگتن در افغانستان به این سرعت به دست نخواهد آمد. 2 هفته پیش که پترائوس به کمیته نیروهای مسلح سنا دعوت شده بود با همین سؤال مواجه شد.

وقتی رئیس این کمیته از او پرسید آیا او از طرح اوباما برای خروج از افغانستان حمایت می‌کند؟ پترائوس بیشتر از 10ثانیه تامل کرد و گفت: ما باید در مورد زمان‌بندی‌ها بسیار دقیق باشیم. او گفت: اعلام سال 2011 به‌عنوان زمان خروج از افغانستان پیغامی برای نشان دادن ضرورت این مسئله بود اما به معنای یک مسابقه برای خروج نیست. پترائوس می‌داند که در افغانستان روزهای سختی را پیش رو دارد اما مسئله مهم‌تر این است که اوباما با این تصمیم یک رقیب مهم خود را حذف کرده است.

از تبلیغات انتخاباتی تا میدان جنگ

مشخص است که رؤیای ژنرال دیوید پترائوس برای ریاست‌جمهوری حداقل در وضعیت فعلی امکان پیوستن به حقیقت را ندارد. او به هیچ عنوان نمی‌تواند از کابل رقابت‌های انتخاباتی خود را هدایت کند. علاوه بر این اگر پترائوس در افغانستان شکست بخورد دیگر هیچ شانسی حتی برای رقابت در انتخابات ریاست‌جمهوری نخواهد داشت. حتی درصورتی که او در افغانستان به پیروزی هم برسد موفقیت او به پای اوباما نوشته می‌شود و راه را برای انتخاب مجدد وی به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا هموار می‌کند. هر چند برخی مقام‌های آمریکا عقیده دارند که پترائوس در عراق موفق بوده است اما دیگر همه می‌دانند که وضعیت در افغانستان با عراق بسیار متفاوت است.

متحدان غربی آمریکا اکنون به‌شدت نگران شکست در این کشور هستند. هر چند نیروهای ائتلاف در عملیاتی بسیار گسترده به مارجه به‌عنوان یکی از پایگاه‌های طالبان حمله کردند اما موفقیت این عملیات هم چندان مطلوب نبود. آمریکایی‌ها با استفاده از افزایش نیروهای خود اکنون در فکر عملیاتی مشابه در قندهار- دومین شهر بزرگ افغانستان- هستند؛ عملیاتی که به خاطر مسائل مختلف شروع آن تاکنون چند بار به تعویق افتاده است.

اشپیگل