این یک واقعیت تلخ است که نظام دانشگاهی ایران نه برای حل مشکلات جامعه بلکه صرفا برای تربیت متخصص فعالیت میکند و به همین جهت هیچگاه ارتباطی منطقی میان مشاغلی که متخصصان یا به عبارت بهتر خروجیهای نظام دانشگاهی ما در آن مشغول به کار هستند با نوع تخصص آنها وجودندارد.چرا؟ چون نظام دانشگاهی خود را ملزم به تأمین نیازهای بخش صنعت نمیداند. اساسا نظام دانشگاهی میگوید که من کاری به وضعیت شغلی فارغالتحصیلان ندارم، ما ضامن شغل آنها نیستیم.
بهتازگی پروفسور یحیی کمالیپور، استاد دانشگاه پوردوی آمریکا، به ایران آمده بود. در سفری به دانشگاه آزاد دماوند، با او همراه بودم. او میگفت: اخیرا یکی، دو رشته از گرایشهای دانشگاهی دپارتمان ارتباطات دانشگاه پوردو، به این علت که ثبتنام به اندازه کافی صورت نگرفته است تعطیل شده و یکسری گرایشهای جدید راهاندازی شده است. وقتی علت را از او پرسیدم گفت: یک تیم قوی از دانشگاه، هر سال وضعیت نیازهای بخشهای مختلف صنعتی، تجاری و سایر بخشهای جامعه را بررسی میکند و متناسب با آن در رشتهها تغییر و تحول ایجاد میشود؛ یعنی اینکه دانشگاه، خود را ملزم به بررسی نیاز جامعه میداند در غیراین صورت کارشناس تربیت نمیکند.
اما در ایران وقتی یک رشته راه میافتد، تا ابد آن رشته دایر خواهد بود مگر آنکه واقعا چه انقلابی در آن رشته ایجاد شود تا آن گرایش یا رشته دچار تغییر و تحول شود. مثلا جالب است بدانید تا همین اواخر هم در دانشگاههای ایران، در رشتههای کامپیوتر، داس و ویندوز 98 تدریس میشد یا بعضا میشود. یا در رشتهای مثل ارتباطات، نظریههایی تدریس میشود که با آمدن فناوریهای جدید ارتباطی، از اساس منسوخ شده است و به قول یکی از اساتید، در دانشگاههای ما تاریخ نظریهها تدریس میشود.
پژوهشهای دانشگاهی نیز مسئله محور نیست و بهرغم حجم انبوه شعارها و تبلیغاتی که در این زمینه شده است، هنوز هم بخش اعظم تحقیقات دانشگاهی ایران فقط به درد آرشیو کتابخانههای دانشگاهی میخورد؛ یعنی حتی قابلیت تکثیر در سایر دانشگاهها را ندارد! حتی یک نظام علمی طبقهبندی و دسترسی به گزارشهای علمی و پژوهشی دانشگاهها در سراسر کشور وجود ندارد و هر دانشگاهی برای خودش تحقیق انجام میدهد! اخیرا کارهایی درزمینه اجباریکردن استعلام از مراکزی مانند پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی کشور انجام شده است اما باز هم این مسئله جوابگو نیست و باگهای فراوانی دارد.
در عوض تا دلتان بخواهد، دانشگاههای ما مقاله تولید میکنند. اجباری شدن تولید مقاله برای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری، نظام دانشگاهی ایران را به سمت مقالهسازی سوق داده است. دانشجویانی را میشناسم که به هر قیمت ممکن، حاضرند مقالهای به اسم آنها تولید شود و در مجلهای واقعی یا قلابی منتشر شود تا مشکل فارغالتحصیلی آنها حل شود؛ البته این اتهام را به هر دانشگاهی بزنید آن را با قاطعیت تکذیب خواهد کرد. ما هم اساسا آن را تکذیب میکنیم و هر آنچه در ژورنالها بهعنوان مقاله علمی و پژوهشی و ISI منتشر میشود مقالاتی برخاسته از تحقیقات علمی منطبق با نیازهای جامعه و حلکننده یک مشکل اساسی جامعه تلقی میکنیم که میلیونها نفر نیز از نتایج آن بهرهمند شدهاند. شاید نانو فناوری یکی از مواردی باشد که بسیار مشهود است.
رشد ایران در زمینه نانوفناوری در سالهای اخیر بسیار چشمگیر بوده است. کسب رتبههای بالا در منطقه و حتی جهان در نانو فناوری مایه افتخار هر ایرانی است؛ البته باید تأکید کرد که فقط باعث افتخار است، نه لزوما باعث حل مشکل و اگر نانو فناوری به طریقی نقشی در حل مشکلات ملموس جامعه ایرانی نداشته باشد، یعنی مردم نبینند و حس نکنند که نانو فناوری مثلا باعث میشود تا مشکلی مانند وضعیت معیشتی جامعه حل شود، تأثیر این رشد علمی را باور نخواهند کرد.شاید وقت آن رسیده باشد که درباره اولویتهای رشد علمی در ایران فعالیتی درخور صورت گیرد. امید است نقشه جامع علمی کشور داروی درمانگر این مشکل دیرینه نظام علمی کشور باشد؛ البته اگر خود این نقشه نیز مانند سایر فعالیتهای پژوهشی به کنج آرشیوها فرستاده نشود و واقعاً در برنامهریزیهای علمی کشور مورد استفاده عملی قرار گیرد.