اما شاید ندانید که متولد سال 1341 است. فهمیدن اینکه کجا متولد شده خیلی سخت نیست. کافی است کتاب «ماشو در مه» را بخوانید یا «حیاط خلوت» را تا بفهمید اهل آبادان است. با «میهمان مهتاب» میفهمید که او هم مثل بسیاری از اهالی جنوب بهخاطر جنگ ناچار به مهاجرت شده است.
او در سه عرصه کار میکند؛ کودک، نوجوان، و بزرگسال و کتابهای زیادی هم دارد.
وقتی بچههای جلسه از او میپرسند که چهطور ایده داستان به ذهنش میرسد، میگوید که معمولاً از قبل طرح داستان را برای خودش مینویسد؛ مخصوصاً اگر کار بلند باشد. بعد آن را به بخشهای مختلف تقسیم میکند و داستان هر بخشی را یادداشت میکند. بعضیوقتها داستان به راه خودش میرود. گاهی یک جمله تبدیل به چند صفحه میشود یا برعکس. حسنزاده میگوید که تحقیق در نوشتن خیلی مهم است. «خیلی وقت پیش داشتم روی طرحی کار میکردم که بیش از 50 شخصیت داشت. برای
هرکدام عکسهایی از توی روزنامهها در آوردم و به دیوار اتاقم چسباندم و شناسنامهای هم برایشان تهیه کردم. همچنین برای هر شخصیت تکیهکلامی در نظر گرفتم. الان هم دارم روی داستانی کار میکنم که شخصیتش طرفدار فوتبال است، برای همین مجبور شدم درباره فوتبال تحقیق کنم.»