بابک فعال: روزگاری، بسیاری از افکار آدمی همچون پرواز در بیکران آسمان جزء آرزوهای دست نیافتنی بشمار می‌آمد که برادران رایت آن آرزو را به حقیقت تبدیل کردند و اکنون کریستوفر نولان این کارگردان جوان با ساخت فیلم سرآغاز یکی دیگر از آرزوهای دور از دسترس انسانها را بر روی پرده‌ی نقره‌ای به واقعیت تبدیل کرده و آن ورود و نفوذ به فکر و ذهن بیکران افراد در خواب آنها است

  فیلم سرآغاز که آخرین ساخته کریستوفر نولان 40 ساله پس از کارگردانی آثاری مانند یادآوری (2000) ، بی‌خوابی (2002)،  بتمن( 2005)، پرستیژ ( 2006) و شوالیه شب (2008) به حساب می‌آید، تریلری است  علمی تخیلی ،معمایی و فانتزی.

موضوع فیلم سرآغاز، حول محور موضوعات فلسفی خواب شفاف (lucid dreaming)، خودآگاهی، و نفس‌گرایی می‌چرخد. در این داستان تخیلی، در آینده نزدیک، فناوری نفوذ به درون خواب‌های انسان‌ها بدست آمده، و برخی حتی توانایی نفوذ به درون خواب‌های دیگران، و استخراج اطلاعات محرمانه از میزبان خواب را دارند. این اطلاعات می‌تواند بسیار حائز اهمیت باشد، چرا که مثلا می‌توان اسرار نظامی یا تجاری شخص مهمی را از درون ذهن ناخودآگاهش (هنگام خواب دیدن او) دزدید.

 در فیلم سرآغاز که مرز بین رویا و واقعیت فقط با نمایش چرخش یک فرفره (بعنوان یک نماد totem) مشخص می‌شود، بیننده هرگز نمی‌تواند تشخیص دهد که در کدام مقطع از فیلم ‌میباشد؟ در بخش واقعیت است یا رویا؟ رویاها و واقعیتهای که زمان در آنها مفهوم خاص خود را دارد. و همین فرفره است که پایان فیلم بعنوان یکی از اجزای اثر گذار فیلم بیننده را به فکر فرو می‌برد.  

در این فیلم لئوناردو دیکاپریو در نقش کاب که یکی از خبره ترین سارقان ذهن و بهترین خواب دزد دنیا می‌باشد و شخصیت اصلی فیلم نیز می‌باشد با دلایل خاص خود برای اقداماتش به سردستگی یک گروه از ماهر‌ترین افراد شامل (یک معمار یک داروگر و یک عامل نفوذی که قدرت تغییر چهره در خواب را دارد) در عملیاتی از پیش طرح‌ریزی شده وارد ماجراهای این  داستان می‌شود.

او که خود قربانی یکی از همین خواب دزدیها به سفارش افراد دولتی ایالات متحده می‌باشد و اکنون به همین دلیل بعنوان یک مجرم، تحت تعقیب‌می‌باشد توسط یک‌سرمایه دار بسیار پرنفوذ ژاپنی‌به‌نام سایتو(کن واتانابه) که قبلا مورد هجوم همین تیم قرار گرفته، اجیر می‌شود تا برای حذف رقیبان تجاریش بخصوص خانواده رابرت فیشر (با بازیگری سیلین مورفی) دست به عملیاتی ظاهراً ناممکن بزند و اینکه این بار بجای اینکه اسرار ذهن او را مورد سرقت قراردهد، اندیشه متلاشی ساختن شرکت خود و پدرش موریس فیشر (با بازیگری پیت پو ستلتویت) را در ذهن نا‌خود آگاه او بکارند.

سایتو نیز در مقابل به او وعده‌ می‌دهد تا با نفوذی که بر روی برخی از سناتورهای آمریکایی دارد اقدام به حذف نامش از لیست سیاه تحت تعقیب دولت آمریکا کند تا او بتواند آزادانه به آمریکا برگشته و فرزندان خود را ملاقات کند.

در این عملیات پیچیده  بدلیل عدم اطلاع، از اینکه رابرت فیشر خود در اصول محافظت از ضمیر ناخودآگاه چیره دست است و قادر به مقاومت و حفظ اسرار خود در برابر هجوم خواب دزدها می‌باشد محاسبات کاب و گروهش را به هم ریخته و ماموریت را در خطر شکست قرار می‌دهد و باعث درگیریهای مسلحانه و ورود کاب به لایه های پایین تر (تا لایه چهارم خواب) می شود که در این لایه‌ها کنترل اوضاع از نظر زمان و مکان از دست آنها خارج شده و ماجراهای ناخواسته‌ای را برای آنها بوجود می‌آورد. 

آخرین مسئله‌ای که این فیلم را از دیگر ساخته‌های نولان متمایز می‌کند این است که فیلم سرآغاز اولین فیلمی است که فیلمنامه اش توسط خود او نگاشته شده است. این فیلم بر اساس داستانی است که  حاصل  10 سال تلاش و صرف  وقت برای نگارش آن توسط نولان صورت پذیرفته درحالی که پیش از این تمام آثار نولان کارهایی اقتباسی بودند. و این که او به عنوان یک از جوانترین کارگردان‌های سینما در فضای آرام از روشهای اساتید چون اسکورسیزی استفاده می کنند.

چرخش‌های فرفره که دلهرة افتادن یا نیفتادن برای فهمیدن اینکه در رویا هستیم یا واقعیت، حرکت زمین و ساختمانها و نگاه‌های خیره و مات و مبهوت به آنها، ارتعاش آب درون لیوان و حرکت آب به یک سو بی آنکه لیوان حرکتی بکند، صحنه های انفجار و آتش‌سوزی در خیابان، تخریب ساختمانها و فرار مردم، چهرة مات و درهم کاب در حالی که نظاره گر اوضاع ست، درگیری‌های مسلحانه خیابانی و تعقیب و گریزهای پی در پی ، حرکت دیوانه وار ماشینی که گویی ماموریتی جز تخریب ندارد، نگاه‌های مضطرب، پرواز در فضا و معلق شدن در اماکن، تغییرات زمان و مکان، کوهستان برفی و سقوط بهمن و صخره‌های بلند،‌ دیدار همسر در حمله به ذهنی دیگر، تصمیم به ماندن و پیر شدن در رویا در‌گیریهای لفظی و آخرالامر یک ماز پیچیده از شهر و ... اینها همه و همه بخشهای از این فیلم هستند که باید پا به پای فیلم حرکت کرد تا فهمید که چگونه به آنجا رسیده است